آنچه در اورمیه اتفاق می‌افتد، نه توسعه است و نه سرمایه گذاری و حتا نه تجارت، بلکه نوعی رانت‌خواری و غارت بیت‌المال به دست معدودی، مسئول موقت و طرف قراردادهای آنهاست. شما اگر یک کتاب هم در مورد توسعه و تجارت بخوانید متوجه ماجرا می‌شوید. فرض کنید همان ساختمان ساخته شده، شهرداری یک قطعه زمین دارد، پس نصف بیشتر امتیاز را در دست دارد، از پول شهرداری و یا بانک و به هر حال بیت‌المال پنج میلیارد تومان حالا کم و بیش شهرداری هزینه می‌کند، کسی ریالی نمی‌دهد چون معمولا دولتی‌سازها برای مردم معمولا جذابیت ندارد، شهرداری باید آنرا به خود بیت المال بفروشد و با دانشگاه معامله می‌کند و حدودا پنجاه میلیارد می‌گیرد، چهل میلیارد تومان از این دکان‌سازی عاید شهرداری می‌شود و بالاخره باید آن مبلغ از بیت‌المال به بیت‌المال منتقل شود.

آنچه الان اتفاق افتاده آن سود حاصل از ساخت دکان دیگر به جیب شهرداری و به نوعی بیت‌المال برنمی‌گردد، نصف بیشتر آن پول در اختیار کسی قرار می‌گیرد که اگر هم ایرانی باشد و هم حزب‌الهی و هم اهل نظام، نصف پول فروش دکان شهرداری را تصاحب کرده و این رانت‌خواری از پول بیت‌المال را می‌تواند بین فروشنده دولتی (شهرداری‌ و مال‌خر و حتی خریدار ثانوی دولتی) و تمامی مرتبطین و معرفی‌کنندگان و یانداش‌های اطراف تقسیم کنند.

این پول از بیت‌المال هزینه می‌شود، ولی یک تجارت نیست، غارت بیت‌المال است. ربطی به سرمایه گذاری و توسعه و حتا تجارت ندارد. یک توضیح دیگری بدهم در مورد اول از این دکان‌فروشی تنها پول از بیت‌المال مصرف و بالاخره کم و یا زیاد باید به بیت‌المال برگردد، ریخت و پاش آن فدای سر شهرداری و شورای شهر، اما در مرحله و فاز دوم، دکان‌سازی و دکان‌فروشی، نصف آن به جیب غیر از بیت‌المال واریز و تقسیم می‌شود این اتفاق نه سرمایه‌گذاری و نه توسعه و نه تجارت است، نوعی رانت‌خواری و غارت بیت‌المال است. مقصر چه کسی است، شما پیدا کنید!

در ثانی در گوشه خیابانی، سرکوهی چندان مهم نیست، چهل سال است و حتی قبل از آن مسئولین به عوض کار برای شهر بیشتر دکان‌سازی و به دکان‌فروشی، با هزینه از بیت‌المال و فروش آن به ثمن بخس به عده‌ای است. مثلا در ساخت دکانی، استانداران هم دکان دارند یک تحقیق کوچک توسط مقامات مسئول در این مال‌ها و دکانها قضیه مشخص می‌شود، اما در این قضیه مرکز شهر که دارای بناهای تاریخی بیش از صدها سال قدمت مثل مسجد جامع، و بازار قدیمی شهر، نیازمند دکان بیشتر نیست، نیازمند میدان و آثار هنری است که از دست دکان‌سازها و تروریستهای یانداش دشمنان اورمیه، کاری برنمی‌آید آن را باید به دست مهندسین و هنرمندان شهر بسپاریم.

آقای شهردار، وسط شهر- نیازمند میدان و آثار هنری است، دکان‌سازی و دکان‌فروشی خود را به کناره‌های شهر بکشانید، نامتان را به خاطر پول و سود دکان‌فروشی لکه‌دار نکنید! بگذارید تاریخ از شما هم به عنوان یک شهردار نام ببرد.

استاندار قبلی با تخریب باغ سیاوشان اورمیه به پانصد و نه دستگاه آپارتمانی که سالیان سال همچنان بلا استفاده مانده، نام خود را چنان نوشته است که استاندار مهمان هم از ذکر نامش در لحظه لحظه، ابا نمی‌کند و می‌گوید اسناد آن در دست وی است، تو رفیق، شهردار! برای خودت چنین سرنوشتی رقم نزن بگذار وقتی شهردار بعدی اسناد تو را اگر رو کند مثل استاندار سابق نشوی و حداقل مردم اورمیه از تو هواداری کنند!