به نقل از : پیام فدایی ، ارگان چریکهای فدایی خلق ایران

شماره 208 ، مهر ماه 1395

مترجم: پیام

در روزهای پس از ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱ و حملات تروریستی، یعنی زمانی که کنگره به استفاده از نیروی نظامی علیه کسانی رای داد که این هواپیما ربایی ها را "سازمان داده"، به آن "مجوز داده" در انجام آن شرکت کرده و یا به آن یاری رسانده بودند، اندک شمار آمریکائیانی بودند که می توانستند تصور کنند که این شکار انسان ها از غرب آفریقا تا فیلیپین را در نوردد و طول دو دوره ریاست جمهوری را در برگیرد.

امروزه درگیری نیروی نظامی آمریکا در خاورمیانه، بیش از پیش دائمی به نظر می رسد. علیرغم آن که کاخ سفید رسما ‌به جنگ‌های عراق و افغانستان پایان داده، هزاران نفر از نیروها و پیمانکاران آمریکایی همچنان در این دو کشور حضور دارند. آمریکا با سرعتی بیش از سرعت تولید بمب، بمب بر سر مردم عراق و سوریه فرو می ریزد. براساس آن چه که خود پنتاگون می‌گوید، برای بمباران های آمریکا در لیبی "در این لحظه خاص هیچ پایانی متصور نیست". ایالات متحده همچنین علاوه بر حملات هوایی گاه و بیگاه در یمن و سومالی، به نیروهای سعودی در جنگ شان در یمن یاری می رساند.

پانزده سال پس از حملات ۱۱ سپتامبر، به نظر می رسد که جنگ علیه ترور هنوز در نقطه آغازین اش قرار دارد.

ریزش نیروهای آمریکایی در عراق و افغانستان تنها نشان داده که این جنگ چه دستاورد اندکی داشته و چه ویرانی عظیمی را به بار آورده است.

هم اینک در افغانستان، طالبان سرزمین های بیشتری را نسبت به هر زمانی پس از سال ۲۰۰۱ در کنترل خود دارد.  یک بررسی در سال ۲۰۱۶ نشان می دهد که بیش از ۹۰ درصد جوانان عراقی ، ایالات متحده را "دشمن" کشور خویش به شمار می‌آورند.

دولت اسلامی که بطور وسیعی با تجاوز آمریکا به عراق به وجود آمد، مناطق وسیعی را در عراق، سوریه و لیبی در کنترل خود دارد و نشان داده که توانایی و جسارت لازم برای هماهنگ کردن حملاتش در اروپا را دارد.

"جان برنان" رئیس سیا (CIA) در ماه جون به کنگره گفت که "علیرغم تمامی پیشرفت‌هایی که در قلمرو جنگی و مالی در مقابله با دولت اسلامی داشته ایم، این تلاش‌ها، توانایی و دسترسی جهانی این گروه تروریستی را کاهش نداده است".

القاعده، دشمن اولیه، با وجودی که امروز، مناطقی را در یمن و سومالی کنترل می‌کند، اما دیگر هدف اصلی نیست.  به عنوان مثال، جنگ پشتیبانی شده توسط آمریکا در یمن، در طول یک سال منجر به چهار برابر شدن نیروی نظامی القاعده در شبه جزیره عربستان شد (خطرناک ترین شاخه  القاعده). آمریکا همچنان به رساندن سلاح به شورشیان سوری ادامه می دهد، علیرغم این واقعیت که بسیاری از این سلاح ها و مهمات به دست یکی از گروه‌هايی که سابقا وابسته به القاعده بوده، رسیده است.

ژنرال بازنشسته "دیوید پتراس" فرمانده پیشین نیروهای آمریکایی در عراق و افغانستان، خاطر نشان کرده که برای مقابله با دولت اسلامی، راهی بهتر از مستقیمأ مسلح کردن القاعده وجود ندارد.

این جنگ پانزده ساله ، علیرغم آن که هیچ پیشرفتی نداشته اما به هزینه وحشتناکی منجر شده است. آمریکا نزدیک به ۲۳۰۰ نفر از نیروهایش را در افغانستان و حدود ۴۵۰۰ نفر را در عراق از دست داده است.  صدها هزار نفر نیز برای همیشه آسیب دیده و یا معلول شده‌اند، این آمار حداقل ۶۹۰۰ نفر تلفات پیمانکاران و حداقل ۴۳۰۰۰ سرباز افغان و عراقی را که جانشان را از دست داده‌اند، در بر نمی گیرد.  آمار واقعی تلفات کشورهای مورد هجوم در دسترس نیست. اما محافظه کارانه ترین آمار شامل صدها هزار تا بیش از یک ملیون نفر است.

به این آمار باید صدها نفر که در بازداشتگاه های آمریکایی مورد شکنجه قرار گرفته‌اند و هزاران نفر که توسط هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی در یمن، پاکستان و سومالی کشته شده اند را اضافه کرد.   هزینه مالی جنگ علیه ترور غیر قابل محاسبه است.  جنگ های عراق و افغانستان، با در نظر گرفتن هزینه‌های درمانی نیروهای نظامی حدود ۴ تریلیون دلار برای اقتصاد آمریکا تمام شده است. بودجه های اطلاعاتی تقریبا دو برابر شده و علاوه برآن ۸۰۰ میلیارد دلار صرف تامین "امنیت داخلی" شده است.

میلیاردها دلار در پروژه های بی ثمر حیف و میل شده که یکی از نمونه‌های آن برنامه ناموفق نصب دستگاه‌های سنجش تشعشعات اتمی در فرودگاه ها بود که بیش از ۲۳۰ میلیون دلار روی دست دولت آمریکا گذاشت. اداره امنیت داخلی بیش از ۱.۱ ميلیارد دلار را صرف تاسیس حصاری مجازی از سنسورهای کامپيوتری در طول مرز مکزیک کرد و پس از صرف این هزينه از اجرای طرح صرف نظر کرد.   از این دست نمونه‌ها فراوان است. سیا (CIA) به یک پیمانکار ۲۰ میلیون دلار پرداخت کرد تا برنامه‌ای برای کشف پیام‌های تروریستی کُدگذاری شده در فرستنده تلویزیونی الجزایر بسازد. سال گذشته نیز پنتاگون ۴۳ ميلیون دلار برای ایجاد یک پمپ بنزین در افغانستان هزینه کرد. به دو پیمانکار مشاوره روانی ۸۰ میلیون دلار برای طراحی برنامه شکنجه سیا (CIA) پرداخت شد. پس از پانزده سال جنگ، تنها برندگان جنگ علیه ترور، پیمانکاران بوده‌اند.

در داخل کشور، جنگ علیه ترور به یک کابوس قانون اساسی تبدیل شده است. ایالات متحده سیاست بازداشت نامحدود مظنونین به ترور را در پیش گرفته است. ادارات پلیس در سرتاسر کشور دستگاه های نظامی جاسوسی را محرمانه وارد می‌کنند. دادگاه ها حکم داده‌اند که خانواده‌ها نمی‌توانند برای خارج کردن نام فرزندان شان از لیست اعدام، دولت را به دادگاه بکشانند.

ادوارد اسنودن که از برنامه ریزان NSA بود فاش کرد که ایالات متحده از نظر جاسوسی علیه شهروندان، به بزرگترین در میان دولت های جهان در طول تاریخ تبدیل شده است.  در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ به خاطر آن که اوباما در تحت تعقیب قرار دادن دست اندرکاران اصلی برنامه‌های شکنجه دوران بوش شکست خورد، شکنجه به یکی از خطوط اصلی تشویق یک حزب تبدیل شده است.

بمباران کشورهای متعدد خاورمیانه به امری کاملاً عادی بدل شده و بیشتر اوقات حتی گزارش هم نمی شوند. به عنوان مثال در اول اوت همین امسال یعنی روزی که کابینه اوباما بمباران جدیدی را علیه داعش در لیبی اعلام کرد، روزنامه نگاران آمریکایی آن‌قدر درگیر مبارزات انتخاباتی بودند که جنگ جدید هیچ بازتابی در خبرهای شان نداشت.  تمامی این‌ها بر جنگی سایه می افکند که می تواند ۱۰، ۲۰ و یا حتی ۵۰ سال به درازا بکشد. همچنان که ایالات متحده استراتژی نظامی اش را به سمت بمباران و خودداری از پیاده کردن نیرو سوق می دهد، گزارش رسانه‌ها از جنگ هم کمتر و کمتر می‌شود و همین راه را هموار می کند تا وضعیت جنگی دائمی را که در آن قرار داریم به فراموشی سپرده شود.

اما بعید است که قربانیان خشونت های آمریکا آن را فراموش کنند، و همین‌ها هستند که نیروی بالقوه بی پایانی از دشمنان جدید را فراهم می کنند.

۱۱ سپتامبر ۲۰۱۶

زیرنویس:

(*) الکس ايمونز Alex Emmons

 Iran microscope map