ناامنی پایداردرخاورمیانه ورسیدن انفجارهای تروریستی به کشورهای اروپایی بیش ازهمه چیزقدسی بودن امنیت رادر کشور هایی که درفلاکت اقصادی واجتماعی هستند دراذهان مردم احیا کرد جایی که رسانه...دربیانی کنایه ای انفجارهای ترکیه راسریالی خواندتامخاطب خود ازامنیت صوری داخل اغوا کند.

1-اززمانهای قدیم وازابتدای آفرینش آدمی«نیاز روانی انسانها به امنیت موجب آفرینش رب النوع ها خدایان واسطوره شده ودرپناه اینها انسانها ازاضطراب وناامنی آزاد شده وبه آرامش دست می یافت»

2- فقیهان قرون ابتدایی با جعل حدیثی از پیامبراسلام، با این عنوان که یک سلطان جبار بهتر از یک ناآرامی پایداراست بنیان دیکتاتوری اسلامی را پی ریزی کردند وبا این تئوری عدالت وآزادی برای همیشه ازاولویت می افتد و رفته رفته قدسی شدن امنیت به نظام فکری عوام الناس تبدیل شد

امااین سوال چرایی علت گرایش عوام الناس به امنیت ارزش تامل بنیادین دارد

تقدس امنیت وتقدس قدرت دو روی یک سکه هستند زمانی که پادشاه سایه خدا تلقی می شدعامه مردم چون منشا قدرت را درنمی یافتند پادشاه راجانشین خدا روی زمین می دانستند این جهل نسبت به راز قدرت موجب هراس آنان ازشاهان می شد وبرای رهایی ازدلهره ناشی ازاین عدم معرفت به منابع قدرت که درواقع جهل به خودشان بود به همین قدرت پناه می آورند واین انسانهای بیگانه شده ازخود چنانکه اریش فروم، روانشناس آلمانی، گفته است، بین تمایل به داشتن امنیت یا آزادی، «امنیت» را برمی گزیند، امنیتی راکد و مسخ کننده که برهمه چیزحتی بر نان شب هم مقدم می شود همچنین به نظرهاناآرنت پیش شرطهای توده وارشدن جامعه ،ناامنی ،ذره ای شدن وگسست ارتباط بین فرد وسنت ها است تا بدین طریق رژیمهای توتالیتربه ارعاب مردم پرداخته ونظام خود را تحکیم کنند. ذره ای شدن موجب گسست فرد از تعلقات گروهی ارزشها وهنجارها می شود در واقع همان«آنومی»مورد توجه دورکیم روی می دهد وفرد خود را در فضای بی امن یافته و آواره وسرگردان به دنبال دستاویزبرای گریزازوضعیت خود می افتد این مسله شاه علت رغبت عوام الناس به دیکتاتوری است چون چنین انسانهایی فقط با اطاعت کردن، امنیت می یابندوفرا رفتن از این مسله را موجب به هم خوردن آرامش خودمی دانند(آج قارنیم دینج قارنیم برخاسته از چنین نظام فکری است) برچنین کسانی صحبتی از حقوق انسانیشان اصلامطرح نیست چه رسد اندیشدن به استیفای آن ودراین نگاه است که شیوه حکمرانی اهمیتی نمی یابدوشخصیت های اقتدارگرامترصد چنین زمینه ای هستندتا تام گرایی خود را که مکملش مهیاست به منصه ظهور برساننداینجاست که می فهمیم راه دموکراسی ومدنیت چقدرطاقت فرساست وباادبیات شعاری و نصیحتی حداقل بخشی از فعالین ملی مدنی ویا اپوزیسون ها که ناخود آگاه دچارروش آخوندهای منابرشده اند غیر قابل دست یافتنیست چون اولا دموکراسی یک پیش شرطتش وجود نخبگانی باخلقیات وروحیه دموکراتیک است ودوما دموکراسی مولود جامعه ای است که انسانها برحقوق خود واقفند

تقلیل امنیت به امنیت سخت افزاری وغفلت ازابعاد دیگرآن ازمبتنی بودن امنیت برمبانی غیردموکراتیک ناشی می شود زیرا ناامنی در شکلهای مختلف می تواند درامنیت سخت افزاری مستتر باشدکه مشاهده ودرک آنهاخیلی هم سخت نیست

امنیت اقتصادی:رانت ،قاچاق ودلالی سه عنصراقتصاد آلوده است درچنین اقتصاد ناامنی تولید ورشکست وسرمایه ها سرگردان است وقتی عده ای محدود صاحب ثروت اکثریتند پس چطورمی تواندامنیت اقتصادی برقرار باشد؟

امنیت فرهنگی:به رخ کشیدن قدرت نظامی وموشکی وروی آوردن به موعظه وچماق بجای تولید وبه روز کردن ارزشها وبدنبال آن غفلت ازبنیانی ترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده که درسیطره ماهواره (مروج ارزشهای غیر بومی )که بشکل نارنجک ازطرف تبلیغات خودشان نشان داده می شود کاری بس احمقانه است وقتی ارزشهای فرهنگ غالب برارزشها ی بومی اولویت می یابد قدرت موشکی چگونه این معادله را حل خواهد کرد؟

امنیت اجتماعی: ناامنی اجتماعی در دو بخش الف :آسیب های اجتماعی ناشی از سیاست گذاری ها: در جامعه ای که امنیت صوری وظاهری برقرار است بزهکاری پنهان چندین برابراست زمانی که سونامی آسیب های اجتماعی انسانها را به تعبیر لوکاچ به «شئ شدگی» رسانده سنجش امنیت با توپ وتانک وحمله موشکی جزباخلق مستبدی باهیچ چیز دیگرجوردرنمی آید ب: سرکوب اجتماعی : کارهایی مانند اسیدپاشی ،برهم زدن سخنرانی ها ،سرکوب دست فروشان و... که در ظاهر ونگاه توده مردم درضریب ناامنی به حساب نمی آید؟

نتیجه:مشروعیت سنتی مبتنی برامنیتی که برایند ترس وناامنی روانی انسان هاست ومبانی آن عواطف دینی وباورهای اسطوره ای است ومشروعیت مدرن مبتنی برقانون وحقوق بشرکه مبانی آن عقلانیت است پس بحران مشروعیت حاصل تضادماهوی امنیت وحقوق بشرنیست بلکه حاصل مقدس ساختن امنیت صوری وغفلت ازابعاد دیگرامنیت که در واقع ضایع کردن حقوق انسانی است چون امنیت وحقوق بشر به معنی کلمه لازم وملزوم یکدیگرند.

حسن کریمزاده/تورکیه