مقدمه

من، اوجالان ساوالان که سالها افتخار همکاری صمیمانه و مجدانه با سایت و تشکیلات آذوح و جناب آقای امیر مردانی، فعال ارزشمند حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران را دارم، چون سخنرانی ایشان را با رادیو «هارای» بارها و به دقت گوش کرده ام و نکات مفید و ارزشمند و بلکه حیاتی برای حرکت ملی آزربایجان دربارۀ لزوم تغییر استراتژی حرکت ملی از «دفاع» و «عکس العملی بودن» به «حمله» و «فعالیت» در آن سخنرانی یافته ام که حتماً و حتماً و حتماً باید «مکتوب» شوند تا به عنوان یک «سند مکتوب» همه فعالان حرکت ملی ملت تورک چه در آزربایجان و چه در کل ایران باید بخوانند و عملی کنند تا وطن مادریمان را از اشغال و استعمار فاشیسم راسیست فارس آزاد و مستقل کنیم. در این مورد با امیر مردانی مکاتبه کردم و از ایشان درخواست کردم که موارد شفاهی سخنرانی اش را مکتوب کند تا علاوه بر این که توسط خوانندگان بی شمار خوانده شود، به عنوان یک سند و مدرک مهم در تاریخ حرکت ملی ملت تورک آزربایجان ماندگار شود، ولی متأسفانه ایشان به دلیل تواضع و فروتنی ذاتی شان قبول نکردند و من که هیچ فرصتی را برای انجام کارهای مهم در راه آزادی و استقلال ملت مظلوم تورک آزربایجان از دست نمی دهم، با وجود مشغولیت فراوان و سردرد مزمنی که دارم، کار مکتوب کردن این سخنرانی ارزشمند را در دو قسمت انجام می دهم. خاطر نشان می کنم که این متن، «عین سخنرانی جناب امیر مردانی نیست»، بلکه من، اوجالان ساوالان، با «الهام» از سخنان ارزشمند و تاریخی امیر مردانی، به تناسب، مطلب را زیاد و پرورده کرده ام و که به اصطلاح برای همه و برای همیشه جا بیفتد. امیدوارم این نوشته که به یمن تأثیر افکار عالی و ارزشمند و مهم امیر مردانی فعال کم نظیر حرکت ملی آزربایجان، جزو بهترین و مؤثرترین نوشته های من است، مورد توجه و استفادۀ ملت تورک آزربایجان و کل ایران و تمامی ملل حق طلب غیر فارس ایران قرار بگیرد و تمامی فعالان حرکت ملی و تمامی تشکیلاتها و تشکلها و رسانه هایمان بیش از پیش به این موارد بسیار مهم و حیاتی بپردازند. نشانی سخنرانی جناب آقای امیر مردانی بدین قرار است که همۀ علاقه مندان می توانند به شنیدن اصل این سخنرانی مهم بپردازند:

رادیو هارای: گفتگو با سخنگوی آذوح – «دهها مورد مرگ مشکوک فعالان حرکت ملی آزربایجان»- «فعال ملی- مدنی به چه معنی است؟» «زمان حملۀ ما فرا رسیده است»

https://youtu.be/hq46wKJIHo8

متن سخنرانی جناب امیر مردانی با رادیو هارای

در مبارزه با دشمن 4 فاکتور اساسی و مهم و حیاتی لازم است تا به پیروی برسیم:

1.       اولین، حیاتی ترین و اساسی ترین و مهمترین فاکتور این است: داشتن ایمان به قداست آزادی ملت و وطنمان از چنگ اشغال و استعمار دشمن و داشتن «اؤز گونلیلیک»، «ایمان به خود و راه خود»، «خودباوری»، «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس».

2.       داشتن تجهیزات، وسایل و وسایط مناسب برای مبارزه با دشمن تا به دندان مسلح و مجهز

3.       شرایط و موقعیتهای محیطی، منطقه ای و جغرافیایی مناسب.

4.       داشتن «تاکتیک» و «استراتژی خوب و مؤثر و مناسب».

رژیم جمهوری اسلامی ایران و اوپوزیسیون قلابی پانفارس این رژیم هر دو «دشمن» ما است و در این هیچ شکی نیست. جمهوری اسلامی ایران می کوشد که این چهار فاکتور اساسی که گفتیم از ما بگیرد تا ما را با شکست مواجه کند:

1. اولین، حیاتی ترین و اساسی ترین و مهمترین فاکتور این است: داشتن ایمان به قداست آزادی ملت و وطنمان از چنگ اشغال و استعمار دشمن و داشتن «اؤز گونلیلیک»، «ایمان به خود و راه خود»، «خودباوری»، «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس».

دشمن در صد سال اخیر حاکمیتش همواره و همیشه می کوشد «اؤز گونلیلیک» یا همان «ایمان به خود و راه مقدس خود»، «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» را از ما و کل انسانهای ملت تورک ما بگیرد. چون «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» اساسی ترین نقطۀ قدرت و رمز پیروزی ملت تورک ما است. این خودباوری و ایمان به راه مقدس «بازگشت به خود» و ایمان و اعتقاد راسخ به راه مقدس «آزادی و استقلال» ملت تورک از اشغال و استعمار سیاه و ضدبشری فاشیسم راسیست فارس، مهمترین فاکتور و اصلی ترین مسئله برای ما فعالان حرکت مقدس ملی ملت تورک آزربایجان جنوبی و کل ایران بوده و هست که دشمن دقیقاً روی همین تمرکز کرده و می کوشد آن را از ما بگیرد. نمونۀ آشکارش در این روزها القای این تفکرات ابلهانه، مزبوحانه و شیطانی در ذهن انسانهای ملت تورک است که «بدون رضا پهلوی و طرفدارانش ما ملت تورک و کل ملل غیرفارس به آزادی از اشغال واستعمار سیاه ملا-سیدهای جمهوری اسلامی ایران نمی رسیم. ما باید به یکی از اوپوزیسیونهای سراسری (بخوانید فارس) تکیه کنیم تا به پیروزی برسیم»!!! یا این که «ما باید پولیتیک بزنیم و وانمود کنیم که با یک طیف سیاسی سراسری هستیم و بعد از پیروزی بر جمهوری اسلامی ایران می توانیم با همان طیف سیاسی به هم بزنیم و حتی با آن بجنگیم»!!! یا «فعالان حرکت ملی آزربایجان عرضۀ رهبری و به پیروزی رساندن حرکت و آزاد کردن ملت تورک آزربایجان و کل ایران را ندارند و باید به رضا پهلوی آری بگوییم یا این که برویم و «بابک قاجار» را هر کجا که هست پیدا کنیم و از او خواهش و بلکه التماس کنیم و به پایش بیفتیم که «آمانین گونودور!» قدم رنجه فرماید و پایش را به تخم چشمهایان و بر روی پلکهایمان به حکومت ایران برسد و نگذارد که لولوی رضا کوچوک پالانی ما را بخورد... و ...»!!! اگر خاندان قاجار عرضه و لیاقت و غیرت تورکی داشتند و تورکچو بودند، احمدشاه ابله و بی غیرت پیشنهاد ارزشمند و تاریخی آتاتورک را می خواست یک گردان از گردانهای قهرمان تورک تورکیه را بفرستد و رضا پالانی و حامیان ضدبشرش را نابود کند و نگذارد حاکمیت ایران از دست تورکها گرفته و به دست فارسها داده شود، می پذیرفت و با مرض «ایران پرستی ابلهانه و کورکورانه» حاکمیت را دودستی تقدیم فاشیسم راسیست ضد بشر فارس نمی کرد و ما را نیز صد سال گرفتار این هیولای ضد بشر فاشیسم راسیست فارس چه از نوع پالانی و چه جمهوری شیطانی نمی کرد. آری برخی از ما، با توطئۀ پنهان و تحریکات پنهان فاشیسم راسیست فارس، به دنبال «بابک قاجار» هستیم که اساساً بر اساس پستهای اینستاگرامی اش، شخصیتی «مبهم»، «دوزیست» و مکار و ذاتاً ایرانچی است، در حالی که واقعیت و حقیقت این است که تک تک فعالان بزرگ و مطرح حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران که تعدادشان خوشبختانه دهها نفر است هم عُرضه شان و توانایی شان و هم سواد و اطلاعاتشان و هم انسان دوستی و غیرت و تعهدشان به حقوق بشری ملت تورک و تمامی ملل غیر تورک ایران و هم توانایی رهبری شان از هزاران رضا کوچوک پالانی و بابک قاجار بیشتر و بهتر است؛ هم شجاعت و شهامت حق گویی و التزام به حقوق بشری دارند و هم فاشیست راسیست ضد تورک و ضد عرب و ضد غیرفارس نیستند که هیچ بلکه انسان دوست و اومانیست و دموکرات و لاییک و سکولار هم هستند و هم توانایی بسیج میلیونی نه تنها ملت تورک خودشان بلکه تمامی ملل غیرفارس را داشته و دارند. کسانی در حرکت ملی ملت تورک داریم که نه تنها توانایی رهبری کل انسانهای تورک در داخل ایران را دارند، بلکه توانایی و پتانسیل متمرکز کردن و تغییر اساسی پارادایم «ضدبشری، دین محور و ضد بشری خاورمیانه ای منطقه» به پارادایم «انسان دوستانۀ پلورال اومانیست سکولار لائیک تورانی» را دارند. آری! مشکل ما فقط و فقط و فقط این است که رژیمهای فاشیست راسیست پهلوی و جمهوری اسلامی ایران در سدۀ اخیر با انواع نقشه ها و برنامه ها کوشیده اند و می کوشند که «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» و «ایمان به خود» را از بزرگان ما و تک تک انسانهای ملت ما بگیرند که بگوییم «ما نمی توانیم» در حالی که در طول تاریخ پدران و ماردان ما تورکها بودند که «توانستند» و «خوب هم توانستند» که نه تنها بر کل ایران فعلی بلکه بر «نیمی از جهان» حکمرانی و حکمفرمایی کنند و اکنون که به همت فعالان بی نظیر حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران روح «ایمان به خویشتن»، «خودباوری»، «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» در کالبد انسانهای تاریخساز و دوران آفرین ملت تورک دمیده شده است، باید و باید و باید روی پای خودمان بایستیم و با تکیه و استظهار به ملت قهرمان و تاریخساز تورک خودمان و تمامی حق طلبان ملل غیرفارس بکوشیم که نه تنها «رهبری حرکت حق طلبانۀ ملی ملت تورک» را در آزربایجان جنوبی و کل ایران بر عهده بگیریم، و نه تنها ملت تورک آزربایجان و کل ایران را از شر ایدئولوژی فاشیسم راسیست ضد تورک، ضد عرب، ضد غیرفارس، ضد اسلام و ضد انسان فارس، چه از نوع به ظاهر آتئیست آن (اوپوزیسیون قلابی راستی و چپی پانفارس) و چه از نوع تئیست آن (تشیع مجوسی شعوبی صلیبی فارسی یا همان جمهوری اسلامی ایران) خلاص سازیم، بلکه شرایطی به وجود آوریم که کل انسانهای مظلوم تمامی ملل غیر فارس ایران، به خود بیایند و به نیروی بی پایان خودشان تکیه کنند و همراه و متحد و متفق با ما، در راه آزادی خودشان بکوشند و همگی دست به دست هم دهیم و کل منطقه و جهان را از شر فاشیسم راسیست ضدبشر فارس راحت و آسوده کنیم. همۀ اینها «شدنی» است به شرط این که فاکتور مهم و حیاتی«خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» را همیشه داشته باشیم.

متأسفانه نشانه های عدم «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» در برخی رسانه های حرکت ملی ملت تورک آزربایجان از جمله گوناز تی وی دیده می شود. القای این فکر از احمد اوبالی که «رضا پهلوی و مجاهدین خلق می توانند در ایران صاحب قدرت مطلق سیاسی شوند» و «رضا پهلوی اگر به حاکمیت ایران برسد، نسل کشی ملت تورک ما حتی شدیدتر از نسل کشی زمان پیشه وری حتمی است!!!» در حالی که خیل عظیمی از انسانهای ملت تورک و خیل عظیمی از تمامی ملل غیرفارس از نظر شعور ملی و سیاسی و انسانی بیدار شده اند و صدها نخبۀ بسیار بسیار بسیار بالیاقت تر و توانمندتر از رضا کوچوک پهلوی (بخوانید پالانی) هم اکنون در داخل جغرافیای ایران هست، فکر اساسا اشتباهی است که اگر «خائنانه» نباشد یقیناً «ابلهانه و احمقانه محض» است. «رضا کوچوک پالانی به ایران بیاید و قدرت سیاسی را به طور مطلق در اختیار بگیرد و ملت ما را شدیدتر از پدر جلادش نسل کشی کند؟!». چه تفکر ابلهانه ای؟! هنوز خون پدران و مادران مظلوم ما که قربانی کینه و عقده جنایت و خباثت و خیانت خاندان جلاد و نوکر صلیبی ضد تورک و ضد آزربایجان و ضد بشر پالانی شده اند، نخشکیده است. هنوز خاندان پالانی و پان ایرانیستهای جلاد جنایتکار تقاص خون ناحق هزاران هزار از پدران و مادران ما را نداده اند. ما رضا کوچوک پالانی و نسل کسانی که جسارت کرده و می خواهند به نسل کشی ما بپردازند، نسل کشی می کنیم و آتش می زنیم و از صفحۀ روزگار محو می کنیم و از احدالناسی هم باکی نداریم و تنها تعدادی کلاشینکف ناقابل می خواهیم و بس و اگر این کلاشینکفها را هم نداشته باشیم، با قمه و شمشیر و چاقو می جنگیم و اگر قمه و شمشیر هم نداشته باشیم با مشت و لگد و چنگ و دندان می جنگیم و اگر دستها و پاهایمان را هم قطع کنند، با زبانمان و فریاد خشمگینمان می جنگیم و اگر زبانمان را قطع کنند؛ با چشمانمان و نگاه خشمالودمان با دشمن می جنگیم و اگر چشمانمان را از کاسه دربیاورند و سرمان را از بدن جدا کنند و قلب گرم و پرشورمان را از سینه آتشفشان وارمان به بیرون بکشند، با روحمان، با روح آتشین و آتشفشان وارمان که از تنمان جدا می شود، آتش وار به جان دشمنانمان می افتیم و شب و روز و خواب و آرام را از دشمنمان می گیریم. چه فکر کرده اید؟! آیا روح و روحیۀ بی نظیر ملت تورک را که در مواقع لازم می تواند کوهها را از وسط به دو شقه کند و پیش برود، نادیده گرفته اید؟

من، اوجالان ساوالان 13 سال پیش فریاد می زدم که برای حرکت ملی ما احساسات مقدّس و آتشین ملی به اندازۀ عقل و فکر «لازم و بلکه حیاتی» است، نباید و نباید و نباید با تزریق این ایده های به ظاهر دلسوزانه ولی در باطن بسیار خائنانه و خطرناک که «در حرکت ملی فقط عقل و فکر و احتیاط لازم است»، احساس مقدس توفندگی و شهامت و شجاعت و جنگندگی و اعتماد به نفس، ایمان مقدس به حقانیت راه و طغیان روح طغیانگر و آتشفشان وار و مقدس و توفندۀ کوه مقدّس «اوجالان ساوالان» را که در کالبد تک تک انسانهای ملت تورک خودمان شعله می کشد، بکشیم و خاموش سازیم. این احساسات مقدس و برای حرکت ملی ملت تورک حیاتی هستند. کسانی که با شعارهای پوچ و پوک و میان تهی «عقلانیت»، احساس مقدس شهامت و تهور و شجاعت و ستیز و آشتی ناپذیری و عزّت نفس ناشکستنی ملت تورک را از این ملت می گیرند، یا خائن هستند یا احمق. حرکت به شور و احساس و توفندگی و شجاعت و فداکاری به اندازه علم و عقل نیاز دارد، بلکه گاه این شور و احساس جنگندگی و آشتی ناپذیری و شجاعت است که پیروز نهایی می شود. آری! اگر «بترسیم» منفعل می شویم و می میریم. ترسو از الان مرده است. روزی نه تنها ایران اهریمن زده بلکه جهان خواهددید که تورک چه اعجوبه ای است. فعلا خشمهای خود را فرو می خوریم که الان وقتش نیست. داریم ملتمان را بیدار می کنیم چون به خوبی فهیمده و بلکه با کل سلولهای تنمان تجربه و لمس و حس کرده ایم این که دشمن حریف ما نیست، بلکه از میان خودمان عده ای را «مانقورت» می کند و «دمیری دمیر کسر» «آهن را آهن می برد و بس» و با همین مانقورتهای خائن و ساتقین از میان خودمان به خودمان از پشتو ناجوانمردانه ضربۀ مهلک می زند. کل سرمایه گذاری فاشیست راسیست فارس حاکم چه پالانی و چه اسلامی روی همین مانقورتهای خائن ساتقین ملت تورک بوده و هنوز هم هست و تا ابد خواهدبود. آری! اکنون به جای تفنگ و گلوله قلم و دگمۀ کیبورد دستمان است که تمام ملت تورک را بیدار کنیم. برای ما یک نفر هم یک نفر است. ما می کوشیم هزینه های جانی و مالی را به حداقل برسانیم و در نبرد با دشمن مجهز و متحدمان، پیروزی قاطع کسب کنیم. آری اگر بترسیم، مرده ایم و خواهش می کنم به گفتۀ بزرگان حرکت «نام ترس را احتیاط و عقل و واقع گرایی و رئال بودن نگذاریم».

آیا احمد اوبالی و احمد اوبالیها روح آتشفشان وار ستیز و شجاعت را که در فعالان حرکت ملی می جوشد و می خروشد، هنوز که هنوز است حس و درک نکرده اند؟ آیا نمی داند و درک نمی کند که این کلمات من آتشفشان خشم روح 75000 انسان مبارز تورک است که در بین سالهای سیاه 1325 تا 1330 توسط رژیم جنایتکار پهلوی خونشان به ناحق ریخته و جانشان گرفته شده است؟ ما هنوز با پهلوی تسویه حساب نکرده ایم که رضا کوچوک پالانی بیاید دوباره ما را قتل عام کند؟!! احمد اوبالی به «روح حرکت ملی» که در کالبد ما فعالان حرکت ملی دمیده شده و روز و شب و خواب و آرام را از ما گرفته واقف نیست؟ اگر نیست برود کنار بکشد و ادعای رهبری نکند و «گلام وار» و با شعار «ما موفق نمی شویم؛ من می دانم» روح یأس و ناامیدی و عدم اعتماد به نفس و اتکا به خود را در کالبد حرکت ملی و ملت سلحشور و تاریخساز تورک ندمد. آیا احمد اوبالی فکر می کند ایران و آزربایجان، ایران و آزربایجان 73 سال پیش است؟ به راستی که احمد اوبالی یا خیلی از قافله عقب و از مرحله پرت و به معنی اخص کلمه ابله است، یا مسلماً به دلیل این حرفهایش خائنی است که دقیقاً نقطۀ قوت ملت قهرمان و تاریخساز تورک آزربایجان یعنی «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» را نشانه گرفته و می خواهد از آنها بگیرد. به احمد اوبالی و همفکرانش برای آخرین بار، توصیه می کنیم که اگر نمی خواهند به جرم «خیانت» متهم شوند، این استراتژی «ضعف» خود و «القای یأس و ضعف به ملت تورک آزربایجان و حرکت ملی» را سریعاً کنار بگذارد. چرا که جرم «خیانت به ملت و خیانت به حرکت» نابخشودنی ترین جرم یک فعال ملی است. آیا به فیلمهای به جا مانده از «پیشه وری کبیر» نگاه نمی کنند که چه گونه پیشه وری کبیر ما با مشتهای گره کرده می توفد و می خروشد؟ ما با فریاد می گوییم که تا ما هستیم و زنده ایم، نه تنها رضا پهلوی و مجاهدین ضد خلق در ایران هیچگونه شانسی برای تصاحب قدرت ندارند، بلکه هیچ گروه تمامیت خواه سراسری پانفارس چه راستی و چه چپی با هر پشتیبانی خارجی که داشته باشند، تکرار و تأکید می کنیم هر پشتیبانی خارجی که داشته باشند، در ایران آینده به هیچ وجه من الوجوه توان بسیج عمومی مردمی، همانند حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران را ندارند و این را به ضرس قاطع با ایمان و اعتقاد تام و تمام و کامل می گوییم که ما و فقط ما فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان آن قدر پتانسیل و قدرت داریم که می توانیم نه تنها طالع و سرنوشت آزربایجان و کل یوردهای تورک خودمان در ایران، بلکه سرنوشت سیاسی کل ملل غیرفارس در ایران و حتی سرنوشت سیاسی کل منطقه را تغییر دهیم و تعیین کنیم. آری! خون شهیدان راه آزادی آزربایجان نخشکیده است. هنوز گرم و تر است و پایه های حرکت ملی هم بر خون شهیدان و هم به مرکب قلم مقدس بزرگان و اندیشمندان بی نظیر حرکت ملی استوار هستند. پایه هایی بس محکم و نشکستنی. گوناز تی و یو و احمد اوبالی اگر نمی تواند مردم را درست رهبری کند، خواهشمند است، لطفاً، نقش «رهبر ضعیف» و «گلام وار» را بر عهده نگیرد. می دانم که نوشته های مرا می خواند چون تأثیر افکار من (اوجالان ساوالان) در سخنان و موضع گیریهای سیاسی اش در تلویزیون گوناز پیداست، این حرفهای ما هشدارهای دلسوزانه به ایشان است. ما و ملت ما به ایشان احتیاج داریم پس لازم است که «بیدار تر شود»، چون «دفاع بد از ملت تورک آزربایجان و کل ایران و حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران » بسیار خائنانه تر و رذیلانه تر و دشمنانه تر از «حملۀ خوب» و دشمنی با ملت تورک آزربایجان و کل ایران و حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران است.

مسئلۀ اصلی برای ما «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» است، اگر همین را داشته باشیم و تقویت کنیم، پیروزی ما بر تمامی دشمنانمان حتمی است. در جنگهای تاریخ به وضوح می بینیم که چه بسار عدۀ معدودی که دارای «ایمان به خود»، «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» بودند، و با وجود سلاح و تجهزیات ناچیز نظامی که در اختیار داشتند بر لشکرهای عظیم پیروز شدند، چون این عده کم مدام به خود می گفتند: «راه من راه حق است» «من به خودم و راه حق خودم ایمان و اعتقاد کامل دارم» « من در این جنگ یا می کشم که موفق می شوم و یا کشته می شوم که در راه حق شهید می شوم». آری با فاکتور «ایمان به خود»، «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» یک انسان می تواند تا صد برابر ظرفیت خود مبارزه کند؛ بنویسد؛ تلاش کند؛ بیدار کند؛ آگاه کند؛ متحد کند و بجنگد. این شگفتی انسان و روح خدایی و انسانی اوست. یک شخص مؤمن و متکی بر نفس می تواند جلوی 10 نفر، 100 نفر و حتی 1000 نفر بجنگد و پیروز شود. مگر پیروزی به این است که همیشه زنده بمانی؟ چه بسا شهیدانی که زنده ترین زنده های تاریخ بشریت هستند. چون قبل از شهادتشان «کار» خود را کردند، پس برایشان مرگی نیست. چرا که برای این شخص مؤمن و متکی به نفس شکستی وجود ندارد. ما در حرکت ملی آزربایجان باید و باید و باید همین راه درست القای روح «ایمان به خود»، «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» را بپیماییم و به صورت مداوم و همواره و همیشه این روح را در ملت خود بدمیم که دشمن اگر همۀ دنیا را هم در پشت خود داشته باشد، ما با ا«ایمان به خود»، «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» حتماً و حتماً و حتماً پیروزیم. چرا که ما با هیچ ملتی و گروهی دشمنی و جنگ نداریم، بلکه راه مقدس ما «دفاع مشروع انسانی از جان و مال ناموس و خانه و وطن و زبان مادری و هویتمان است» و در این راه مقدس که خدا آن را در پیش روی ما گذاشته است، اگر کشته شویم «شهید» پرافتخار هستیم همان طور که امثال «فریدون ابراهیمی» و «محمدتقی زهتابی» شهید شدند و اگر بکشیم حق با ماست و هیچ کس و هیچ گروهی نمی تواند ما را به دلیل دفاع از هستی و هویتمان مؤاخذه و به جرمی که برازنده و شایسته خودش است، متهم کند.

با تمام سرکوبها و جنایات جمهوری اسلامی ایران اعم از تهدیدهای مالی، شغلی و حتی جانی فعالان حرکت ملی آزربایجان و با تمام بایکوتها و سانسورهای خبری که جمهوری اسلامی ایران متفق با اوپوزیسیون قلابی اش بر حرکت ملی ملت تورک ما و فعالان ملی مان اعمال کرده و می کند، با تمام سرکوبهای وحشیانه و ضد بشری جمهوری اسلامی ایران علیه صدها و بلکه هزاران فعال حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران اعم از دستگیریها، شکنجه های وحشیانه و قرون وسطایی ضد انسانی، محاکمه های فرمایشی و خصمانه و زندانی کردنهای ظالمانه دهها سال فعالان بی شمار، حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران و فعالان این حرکت مقدس و انسانی، روز به روز قدرتمندتر از پیش می شود و روز به روز توفنده تر و دشمن سوزتر از قبل به پیش می رود این نتیجۀ «حقانیت» راه مقدس و انسانی ما و ایمان و اعتقاد راسخ و خلل ناپذیر فعالان حرکت ملی به راه مقدس آزادی ملت تورک آزربایجان و کل ایران از اشغال و استعمار سیاه و ضد بشری فاشیسم راسیست فارس و حامیان بین المللی آن است. برای همین دشمن می کوشد این یگانه عامل، رمز و فاکتور قدرت و پیروزی را یعنی «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» را با طرحریزی و اجرای نقشه ها و توطئه های گوناگون از ما بگیرد. اصولگرایان حکومتی با طرح و توسعۀ شعار مزخرف «خامنه ای رهبر ایران خودش یک تورک است» و اصلاح طلبان با پیوستن به سلطنت طلبان رضا پالانی پرست و القای این فکر شوم و سر تا سر غلط که حاکمیت ایران پانصد سال است در دست تورکها است و رضا پالانی و محمدرضا پالانی و خامنه ای خود تورک هستند، سعی در فریب اذهان عمومی و رخنه در مغز و ذهن انسانهای ساده لوح دارند که بله این فعالان حرکت ملی هم تورک هستند و فرقی بین خامنه ای و اینها نیست!!! رژیم ایران در سدۀ اخیر (چه پهلوی و چه جمهوری اسلامی ایران) همواره و همیشه کوشیده است که فاکتور مهم اساسی و سرنوشت ساز «ایمان به خود و راه خود»، «خودباوری»، «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» را از ملت تاریخی (با تاریخ بیش از 12 هزار سال) و تاریخساز و دورانساز تورک آزربایجان و کل ایران را به لطایف الحیل و با طرحریزی و اجرای نقشه های شوم ضد بشری از آنها بگیرد؛ برای نمونه در زمان رضا و محمدرضا پالانی حربۀ عمومی برای گرفتن فاکتور «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» از ملت بزرگ و قهرمان و اصیل و تاریسخار تورک آزربایجان و کل ایران «جک سازیها» و «اجرای شوهای نژادپرستانۀ جوک و شوخی و مسخره» و تمسخر و تحقیر و توهین به ساحت انسانی ملت تورک آزربایجان و کل ایران بود. بارها نوشته ام و باز هم می نویسم وظیفه و ماموریت اصلی «رکن 2 ستاد ارتش رضا پالانی» «جکسازیهای نژادپرستانه علیه ملت تورک» بود و در کنار این به جکسازی علیه دو ملت غیرفارس دیگر، ملتهای گیلک و لور هم می پرداختند. این حربه تا به امروز با شدت و ضعف، کمابیش یکی از برنده ترین حربه های دو رژیم ضد انسان پهلوی و جمهوری اسلامی بوده و هست. القای این فکر نژادپرستانۀ کثیف ضد بشری که تورک بودن (و لور بودن)، یعنی خر بودن، یعنی نفهم بودن، یعنی ابله بودن و شیاطین پانفارس در کنار این نقشۀ شیطانی، برای به پیروزی رساندن این حربه نژادپرستانه شان، یک راه به اصطلاح « قاچاق» و یک «سوپاپ اطمینان» هم برای این تاکتیک و هجمۀ ضدبشری نژادپرستانۀ فارس پرستانۀ جکسازی به منظور تحقیر و تمسخر و توهین نژادی به تورکان و بیزار و متنفر کردن میلیونها انسان تورک از زبان، هویت و موجودیت انسانی و طبیعی و خدادادیشان با دستهای مانقورتهای اعظمی چون احمد کسروی تعبیه کردند: «آذریچیلیک» یا همان «آذری چی بازی» و زدن تبر به ریشۀ زبان و هویت و موجودیت تاریخی و بیش از 12 هزار سالۀ تورکان در آزربایجان و کل ایران و سعی در ریشه کن کردن کل زبان و هویت انسانی تورکان و تبدیل کردن انسان تورک به برده و آلت دست و نوکر مطلق فاشیسم راسیست فارس. با حربه های جکسازی و «ترک خر» گفتن به همراه «آذری بودن» فاشیسم شیطان صفت پانفارس ایران چه الگوی آریایی پرست و کوروش پرست و ضد بشر پهلوی و چه الگوی امام پرست شعوبی مجوسی پارسی (جمهوری شیطانی ایران) هر دو در این سدۀ سیاه کوشیده اند که «خلاء هویتی» در میان انسانهای تورک اعم از آزربایجانی و غیرآزربایجانی ایجاد کنند و این خلاء هویتی وحشتناک و ضد انسانی و مغرضانه یا بحران هویت را با «آذری بودن» و «فارس بودن» پر کنند. از یک طرف تورکها را به گناه نکردۀ «تورک بودن» با تحقیرها و توهینها و تمسخرهای سنگین سیستماتیک و دولتی مواجه کرده و می کنند و از طرف دیگر الگوی جعلی، دروغین، استعماری، ضدبشری و شیطانی «آذری بودن» و «ایرانی الاصل بودن» (در اصل فارس الاصل بودن) را پیش پای انسان تورک می گذارند. هدف تنها و تنها و تنها یک چیز بوده و هست: گرفتن حس مقدس «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» از انسان تاریخساز و اصیل و کهن و تمدن ساز تورک. آری! دشمنان صد سال است، به ذهن انسانهای ما چنین تزریق و حقنه می کنند: «شما تورک هستید و تورک یعنی احمق، ابله، نفهم، خر و اکنون که امکان ندارد که به ما، یعنی نژاد برتر آریایی و پارس تبدیل شوید، لااقل «آذری» (بخوانید مانقورت خائن ضد تورک فارس پرست) شوید تا از «ننگ تاریخی و ازلی وابدی تورک بودن» خلاصی یابید». خوشبختانه از دیرباز بزرگان بی بدیل حرکت ملی آزربایجان مثل دکتر جواد هیئت و پروفسور محمدتقی زهتابی و دکتر محمدعلی فرزانه و دیگران قد علم کردند و حربۀ فاشیسم راسیست ضدبشر فارسی، یعنی تمسخرها و توهینهای نژادپرستانه و تحقیرهای ضد انسانی ملت تورک را برای سوق دادن انسانهای این ملت به «آذری بودن» با مجاهدتهای بی نظیر و با نوشتن و آگاهسازی انسانهای ملت تورک، خنثی و بی اثر کردند. هرچند بزرگان ملت تورک از جمله پروفسور محمدتقی زهتابی شهید راه حرکت مقدس ملت تورک آزربایجان و کل ایران شدند، اما «کار» خودشان را کردند و با پی و پایۀ درست و محکمی که برای حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران بنیان گذاشتند، حرکت ملی ما در جنوب آزربایجان بزرگ و واحد تاریخی و کل ایران روز به روز قدرتمند تر شد و دانشگاههای تهران و تبریز ودیگر شهرهای آزربایجان پر از دانشجویان ملتچی تورکچو و آزربایجانچی شد و حرکت ملی آزربایجان از دانشگاهها به میان تودۀ مردم آمد و در میان عموم ملت تورک نهادینه و تثبیت شد.

حاکمیت جمهوری اسلامی ایران برای نابود کردن حرکت ملی آزربایجان، به حربۀ سرکوبهای گسترده، دستگیر کردن، شکنجه کردن، محاکمه کردن و زندانی کردن دهها و بلکه صدها فعال حرکت ملی آزربایجان متوسل شد. هدف از این دستگیریها و شکنجه های ضد انسانی و زندانی کردنهای فعالان حرکت ملی ایجاد «روحیۀ عدم اعتماد به نفس و خودناباوری و ترس و انفعال و یأس» بود. جمهوری اسلامی ایران با حربۀ دستگیری و شکنجه و محاکمه و زندان می خواست و هنوز هم می خواهد فعالان حرکت ملی به خود بگویند: « من در راه آزادی ملت تورک گرفتار شدم و این مصیبتها را کشیدم، ولی ملت که به فکر من نیست. ملت نسبت به من بی تفاوت و بی خیال است. ملت که قدردان من نیست. ملت در مقابل دستگیری و شکنجه و حکم سنگین ظالمانۀ زندان من هیچ حرکتی نکرد؟ هیچ عکس العملی نشان نداد». حاکمیت می خواست فعالان ملی را با این حربه ها بترساند و ساکت و منفعل و مأیوس کند؛ اما ایمان فعالان حرکت مقدس ملی ملت تورک آزربایجان و شجاعت و شهامت آنها مثل کوه ساوالان بوده و هست. برای همین فعالان حرکت مقدس ملی نه تنها ایمان خود را از دست ندادند، بلکه ایمانشان قوی تر و راسخ تر شد. فعالان بی نظیر و قهرمان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان گفتند: «حتی اگر یک نفر باشیم، حرکت هنوز زنده است و به پیش می رود». رژیم جمهوری اسلامی ایران، رو به «قتلهای مشکوک» آورد و خیلی از فعالان حرکت ملی را با ترفندهای مختلف و وحشیانه ترین و ضدانسانی ترین شکنجه ها و شیوه های اطلاعاتی- امنیتی به شهادت رساند. بزرگان و فعالان بی نظیر ملت ما را کشتند، ملت ما بیدارتر و آگاهتر و مصمم تر شد. رژیم از این کارش نتیجۀ معکوس گرفت چون وقتی زهتابی و امانی و دمیرچی را به شهادت رساند، هزاران و بلکه میلیونها تورک خوابیده و آسیمیله شده بیدار و ملتچی شدند. رژیم جمهوری اسلامی ایران به حربۀ «گسترده کردن دستگیریها» متوسل شد، باز هم بیداری ملی بیشتر شد. چون همه آن دستگیر شدگان خانواده و اطرفیانی داشته و دارند همه آن اطرافیان آشنایانی و همین طور خبر دستگیریها و شکنجه شدنها و محاکمه و زندانی شدن فعالان ملی به صورت تصاعدی و دومینو وار بر تعداد بیدار شدگان افزوده می شود. اما رژیم چاره ای دیگر نمی دید و نمی بیند.

حرکت ملی آزربایجان از نظر فعالیت بی امان، مستمر، مداوم و شبانه روزی و تعداد دستگیریهای فعالان ملی بی شک اولین حرکت ملی در کل دنیا است؛ برای نمونه در 10 سال گذشته (فاصلۀ سال 1388 تا 1398) به طور متوسط هر 33 ساعت یک فعال حرکت ملی دستگیر شده است. این رقم بیش از همه نشان دهندۀ «زنده بودن» و «فعال بودن» حرکت ملی آزربایجان است. مگر یک حرکت ملی چه قدر می تواند هزینه دهد؟ مگر چه هزینه ای مانده است که این ملت برای آزادی خودشان پرداخت نکرده باشد؟ نسل کشیها قتل عامهای دهشتناک؟ قتلهای متمادی نخبگان و فعالان مطرح ملی و سیاسی؟ دستگیریهای گسترده فعالان و شکنجه های ضدانسانی و محاکمه های ظالمانه و زندانی کردنهای بی شمار؟ مواردی داشتیم که در قیام خرداد ماه 1385 پیرمردها و پیرزنان ملت تورک آزربایجان در تبریز با دستهای خالی به سوی نیروهای سرکوبگر تا به دندان مسلح ضد شورش رژیم جلاد و جانی و بی رحم جمهوری اسلامی یورش برده اند و توسط این مزدوران به خاک و خون غلتیده اند. مگر یک حرکت، چه قدر می تواند هزینه بدهد تا زنده بماند؟ حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران، در سال 1391 در طی کمک رسانی فعالان حرکت ملی به زلزله زدگان مظلوم ملت تورک آزربایجان در اهر- هریس- ورزقان و کمک به سیل زدگان تورکمن در همین امسال 1398 نشان داد که زنده و پوینده است و هرگز نمرده است و با تظاهرات علیه نژادپرستان راسیست فاشیست فارس حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در سال 1396 که برنامۀ ضد کورک و ضد بشر «فتلیه» را ساخته و پخش کردند، نیز نشان داد که زنده است. آری! ملت تورک آزربایجان و کل ایران در راه مقدس آزادی و استقلال خودش، سنگین ترین هزینه ها را داده است ولی متأسفانه ما رسانه های حرکت ملی، خوب رسانه ای نکرده و نمی کنیم. مثلاً موضوع قتلهای مشکوک زنجیره ای بهترین فعالان حرکت ملی را به جز ما (سایت و تشکیلات آذوح) هیچ یک از رسانه هایمان تا به حال آن گونه دقیق و گسترده رسانه ای نکرده است:

گزارش قتل و مرگ مشکوک 34 فعال آذربایجانی - امیر مردانی

https://www.youtube.com/watch?v=4y3Xc4Vcxdw

رادیو هارای: گفتگو با سخنگوی آذوح – «دهها مورد مرگ مشکوک فعالان حرکت ملی آزربایجان»- «فعال ملی- مدنی به چه معنی است؟» «زمان حملۀ ما فرا رسیده است»

https://youtu.be/hq46wKJIHo8

و این مقاله من که ملهم و متأثر از سخنرانی امیر مردانی، فعال بزرگ و بی نظیر حرکت ملی آزربایجان است:

https://www.azoh.net/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87/3937-%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%87%D9%85%D8%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%C2%AB%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%88-%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DB%8C%C2%BB-%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D9%91%D9%84-%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%88%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86.html

چه کسی می گوید که حرکت ملی ملت تورک آزربایجان «منفعل» است؟ هر که می گوید منفعل بوده است، مطلقاً و حتماً دروغ می گوید. هیچ انفعالی در حرکت در 30 سال اخیر (از 1368 تا 1398) وجود نداشته و ندارد. در کنار این دستگیریهای فعالان ملی، حکمهای محکمه ها و بیدادگاههای جمهوری اسلامی ایران هر روز که می گذرد و بر تعداد بیدارشدگان ملت تورک آزربایجان و کل ایران افزوده می شود، رژیم چاره را در صدور احکام سنگین و سنگین تر برای فعالان حرکت ملی می بیند: حکمهای جنون آمیز، دیوانه وار و فاشیستی: کاظم صفابخش جوان طرفدار تیم تراختورسازی از تهران، 13 سال حبس! در کجای عالم دیده شده است که به طرفدار یک تیم فوتبال صرفاً برای تشویق تیم مورد علاقه ای و با وجود این که هیچ جرم و خلافی جز عشق به زبان مادری و ملت تورک خودش و تیم مورد علاقه اش ندارد، 13 سال جبس ببرند؟! امیر ستاری: 7 سال او به به جرم فعالیت کاملاً مسالمت آمیز . رژیم از صدور این احکام ضدبشری و سنگین هدفی دارد: می خواهد ان قدر هزینۀ حرکت ملی را بالا و بالاتر ببرد که دیگر هیچکس جرأت نکند فعال ملی آزربایجان شود.

2. داشتن تجهیزات، وسایل و وسایط مناسب برای مبارزه با دشمن تا به دندان مسلح و مجهز

دشمن تجهیزات و وسایل و وسایط و مخصوصاً «مدیا» و «رسانه» را از ما می گیرد. در این عصر انقلاب اطلاعات و ارتباطات و انفجار اطلاعات و «قرن مدیا»، جمهوری اسلامی ایران با ایجاد فیلترینگ بسیار بسیار بسیار قوی و نفوذناپذیر بر کل اینترنت می کوشد مدیا و رسانه را از ما فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران بگیرد. سالهاست که سایتها و حتی وبلاگهای حرکت ملی کلاً فیلتر شده اند و حتی فیلترشکنهای قوی را هم فیلتر کرده اند تا کوچکترین روزنه امید و آزادی بر ملت تورک بسته شود و فاکتور مهم و اساسی «خودباوری و اعتماد به نفس و اتکا به نفس» را از همۀ انسانهای ملت تورک آزربایجان و کل ایران و همۀ مبارزان ملی راه مقدس آزادی ملل غیر فارس در ایران بگیرند. فاشیسم فارس- کورت به اصطلاح «اوپوزیسیون» متفقاً و با همکاری کامل و همه جانبه با جمهوری اسلامی ایران علیه دشمن مشترکشان، یعنی ما ملت تورک آزربایجان «کل خبرهای تحرکات اعتراضی و سیاسی ما ملت تورک آزربایجان و کل ایران، اخبار دستگیریها و شکنجه شدنها و زندانی شدنهای فعالان حرکت ملی ما را با توطئۀ سکوت بایکوت خبری و اطلاع رسانی می کنند». خبرهای حرکت ملی ما را «تحریف» و به نفع خودشان «تعبیر» و «تفسیر» می کنند. در رسانه های بی شمار ضد تورک و ضد آزربایجان و ضد بشر خودشان به صورت شبانه روزی مزبوحانه می کوشند وجود بیش از 42 میلیون انسان تورک- تورکمن را در ایران از بیخ و بن منکر شوند. تا این تصور شیطانی و سیاه و از بیخ و بن غلط را در ذهن انسانهای ملت بزرگ تورک و کل ملل ایران بیافرینند که «در ایران فقط انسان فارس زندگی می کند و حق انسان فارس است که همیشه بر ایران حکمرانی کند و راه آزادی ایران از جمهوری اسلامی ایران فقط از فارسستان می گذرد و ملل غیرفارس ایران اگر می خواهند به آزادی برسند فقط و فقط و فقط باید به فارسها و نخبگان فارس تکیه کنند که در تلویزیونها و رادیوها و سایتهای اینرنتی ایران نشان و پارس نشان کاملاً در معرض شو و نمایش و دید و معلوم و مشخص هستند. زبان کل انسانهای ایرانی از ازل فارسی بوده و تا ابد فارسی باید بماند این زبان مقدس است تمامیت مرزی و ارضی ایران مقدس است. انسانهای ملل ایران خودشان هیچ عرضه و پتانسیلی برای آزادی ندارند و فقط و فقط و فقط باید به ما و کسانی که ما تأیید و تأکید می کنیم، تکیه کنند به تنهایی نمی شود با جمهوری اسلامی ایران جنگید و ...». در عوض یک تلویزیون نیم بند ما و تعداد معدود سایتهای به شدت فیلتر شدۀ ما، فاشیسم فارس و تروریسم کورت دهها و صدها رسانۀ قدرتمند شبانه روزی دارند و مدیا را دربست و به صورت انحصاری در اختیار گرفته اند ولی جالب این که یک تلویزیون نیم بند ما و یک سایت تمام عیار ما، مثل «سایت آذوح» با نوشته هایش لرزه بر اندام دهها و صدها مدیای قدرتمند فاشیسم فارس و تروریسم توسعه طلب کورت می اندازد؛ می دانید چرا؟ برای این که راه ما فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران «حق» است و همگی آنها «باطل» هستند و ما فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و مبارزان راه مقدس آزادی و استقلال آزربایجان و کل یوردهای تورک در ایران به خودمان و به راه مقدسمان «ایمان» و «باور» داریم؛ همین.

3. شرایط و موقعیتهای محیطی، منطقه ای و جغرافیایی مناسب

دشمن شرایط محیطی مناسب ما را از ما می گیرد. برای نمونه آزربایجان بزرگ و واحد را به استانهای جعلی و مزخرف تقسیم می کند؛ به اتحادیه تورکان جنوبی ایران، میلیونها قاشقای و بیچاقچی و غیره و نیز به میلیونها تورکمن و تورک خوراسانی حتی یک «استان» نمی دهد؛ اسامی جغرافیایی شهرها و روستاها و کوهها و رودهای ما را از نامهای اصیل تورکی به نامهای جعلی فارسی تغییر می دهد که چنین وانمود کند که در ایران حتی یک تورک و تورکمن وجود ندارد و ایران از قدیم الایام سرزمین پارسها و پدرانشان و ملک طلق و ارث آبا و اجدادی پارسیان بوده و هست؛ در حالی که حقیقت درست ضد این است و ایران از قدیم الایام سرزمین تورکها بوده و هنوز هم هست. رژیم جمهوری اسلامی ایران برای این که شرایط منطقه ای و محیطی و جغرافیایی و منطقه ای را از ما فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران بگیرد، به تورکیه نزدیک می شود و سعی در نزدیک کردن تورکیه با روسیه می کند؛ علاوه بر کل ایران در سوریه، عراق، جمهوری آزربایجان، لبنان، یمن تروریست تشیع مجوسی شعوبی مجوسی ضد تورک، ضد عرب، ضد اسلام و ضد انسان پرورش می دهد. اوپوزیسیون قلابی جمهوری اسلامی ایران، یعنی فاشیسم فارس با تحریک کورتهای تروریست توسعه طلب به توسعه طلبی و اشغال خاک مقدس آزربایجان می پردازد و از تروریستهای کورد با ایجاد پروپاگاندای مداوم و مستمر با نام جعلی «کولبر»، می کوشد تا آنها را «مظلوم» و ستمدیده قلمداد کند در حالی که ظالم و متجاوز هستند. کورتهای تروریست، با استفاده از دهها تلویزیون سیاسی ماهواره ای خودشان و پشتیبانی بی امان و شبانه روزی و مداوم و مستمر مدیای ضد تورک، ضد عرب، ضد آزربایجان و ضد بشر پانفارس خارج از کشور، مخصوصاً تلویزیونهای سیاسی سیاسی تلویزیونهای ماهواره ای نژادپرست فارس پرست کورد پرست ارمنی پرست پانفارس، صدای آمریکا Voa Tv Persian، بی بی سی فارسی BBC Persian، دیدگاه Didgah Tv، تلویزیون اندیشه Andishe Tv، کانال جدید Kananl Jadid، پارس تی وی Pars Tv، ایران اینترنشنال Iran International ، ایران فردا IRAN-E-FARDA، رادیو فردا Radio Farda، من و تو Manoto Tv، ایران آریایی، تلویزیون رها، سیمای آزادی (تلویزیون مجاهدین خلق ایران)، کانال 1، رادیو زمانه، دویچه وله، یورونیوز، میهن تی وی، شبکۀ تلویزیونی بیان، کلمه و ... می کوشند آزربایجان غربی را اشغال و نسل کشی کنند و «کوردستان بزرگ» بیافرینند. برای همین منظور تروریسم فاشیست کورد همراه و همگام با اوپوزیسیون پانفارس و ضد تورک با انواع لابیگریها می کوشد خود را به غرب و مخصوصاً امریکا نزدیک کند و هزاران اقدام دیگر در جهت نسل کشی تورکان آزربایجان و کل تورکان ایران.

4. داشتن «تاکتیک» و «استراتژی خوب و مؤثر و مناسب».

استراتژی تزریق و حقنۀ اصطلاح سیاسی مغرضانۀ «مدنی» به حرکت ملی آزربایجان

حرکت ملی بارها و بارها و بارها ثابت کرده است، که این ملت تورک، ملتی نیست و این حرکت ملی ملت تورک، حرکتی نیست که با گرفتن و زدن و شکنجه و زندانی کردن و کشتن و سر به نیست کردن حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بترسد و پا پس بکشد و از اهداف و آرمانهای بزرگ و مقدس انسانی خود چشم بپوشد. دشمن ملت تورک آزربایجان و کل ایران، یعنی رژیم ضد تورک و ضد آزربایجان پهلوی و رژیم ضد تورک و ضد آزربایجان جمهوری اسلامی ایران با همفکری و همکاری کامل اوپوزیسیون قلابی ضد تورک و ضد آزربایجانش حدود 90 سال از انواع و اقسام شگردها و شیوه های سیاسی، روان شناختی، زبان شناختی، جامعه شناختی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی سرکوب برای نابود کردن حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران بهره برده اند که همگی ناموفق بوده است تا این که از سال 1388 که فضای سیاسی ایران به شدت بسته و متصلب شد، تئوریسینها و استراتژیستهای حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در اتاق فکرشان به این نتیجه رسیده اند که برای مبارزه با حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران، باید «به ریشه و اصل و ذات و ماهیت حرکت ملی آزربایجان حمله کرد و ضربه زد». برای این که یک فعال معتقد و مؤمن به حقانیت ملت تورک و حرکت ملی آزربایجان تا زمانی که به حقانیت حرکت ملی ایمان و اعتقاد داشته باشد، هرگز از مبارزه دلسرد نخواهدشد و دست از مبارزه با فاشیسم ضد تورک فارس نخواهدکشید. برای نمونه برای یک فعال دستگیر شده بهترین شرایط این است که مورد شکنجۀ فیزیکی قرار بگیرد. این شکنجۀ فیزیکی خیلی مطلوب تر از شکنجه های روحی در انفرادی است. وقتی بازجوی اطلاعاتی فعالی را کتک می زند، ان فعال بیشتر مقاوم می شود و به حقانیت راه خودش و ظالم بودن حاکمیت ایمان و اعتقاد پیدا کرده و مصمم تر می شود. برای همین رژیم چاره را در این دیده است که به حربۀ تزریق اصطلاحات به بنیان و اساس و ریشۀ حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران بپردازد. این مسئله ای که ما می گوییم خیلی خیلی خیلی مهم و اساسی است:

آخرین حربه و قدرتمندترین حربۀ حاکمیت فاشیستی جمهوری اسلامی ایران حمله به پایه و بنیان و اساس و اصل و ریشه و ذات حرکت ملی بوده و هست. رژیم جمهوری اسلامی ایران برای گرفتن «روح ملی» از حرکت ملی ملت تورک آزربایجان، سیاست «پختن فرانسوی قورباغه» را در پیش گرفته است. آرام آرام آرام آب را گرم می کند و بعد قورباغه بدون این که خبری از گرم شدن آب داشته باشد، می میرد و می پزد. کشتن آرام آرام حرکت ملی از سال 1388به بعد شروع شده است. برای این کار اصطلاحات جعلی را به صورت هدفمند و برنامه ریزی شده وارد حرکت ملی کردند:

ابتدا با ترمین سیاسی «دموکراتیک» شروع کردند و در سخنان نوشته هایشان گفتند و نوشتند: «حرکت ملی- دموکراتیک آزربایجان»! و بعد که معلوم شد که اصطلاح دموکراتیک اصطلاحی مربوط به اردوگاه «چپ» است و دموکرات ترین احزاب و حاکمیتهای اروپایی و آمریکایی نیازی نمی بینند که در نام کشورشان، این لقب را به صورت «دم» ببندند، رندانه و مغرضانه از اصطلاح «مدنی» بهره بردند و در سخنان و نوشته هایشان گفتند و نوشتند: «حرکت ملی- مدنی آزربایجان»! این که ما روی این کلمات و اصطلاحات سیاسی مهم، درنگ و بحث می کنیم، بسیار بسیار اساسی و مهم است. در یک حرکت ملی و سیاسی، همان گونه که تشریح خواهیم کرد، کلمات کلیدی و اصطلاحات مادر بسیار مهم، حیاتی و اساسی هستند. بعضیها از خودمان می گویند: «خوب، که چی بشود بگوییم «مدنی» مگر آسمان به زمین می آید»؟ نه، همان گونه که در این بخش به دقت توابع حضور کلمۀ «مدنی» را بررسی خواهیم کرد، نشان خواهیم کرد که «کلمات کلیدی» و «اصطلاحات سیاسی» برای یک حرکت ملی بسیار بسیار بسیار حائز اهمیت هستند. کلمات مهم هستند. چرا ما دربارۀ تغییر اسامی جغرافیایی تورکی خودمان به فارسی از دوران رضاخان تا دوران جمهوری اسلامی ایران این قدر حساس هستیم؟ چرا نخبگان و درس خواندگان و دانشجویان و حتی مردم عادی ما به کلمۀ «آذری» به جای «تورک» و «تورک آزربایجانی» حساس هستند؟ چرا بین ترمینهای «تدریس زبان مادری» با «تدریس به زبان مادری» حساس هستیم؟ چرا حاکمیت ضد تورک و ضد آزربایجان مدام گوشزد می کند که «تدریس به زبان مادری» را به کار ببرید نه «تدریس زبان مادری به زبان مادری» را؟ پس کلمات کلیدی و اصطلاحات حرکت ملی به غایت مهم هستند و می توانند حتی در سرنوشت ملت تورک آزربایجان و کل ایران تعیین کننده باشند.

سؤال مهم، اساسی و استراتژیک ما این است: چرا برخی می کوشند «حرکت ملی آزربایجان» را حتماً «حرکت ملی- مدنی آزربایجان» و «فعالان ملی آزربایجان» را «فعالان ملی- مدنی آزربایجان» و گاه حتی با حذف کلمۀ بسیار مهم و کلیدی «ملی» به صورت «فعالان مدنی آزربایجان» بگویند؟ این اصطلاح «مدنی» از کی و توسط چه کسانی و با چه نیتی وارد ترمینولوژی سیاسی حرکت ملی آزربایجان شده است و دلیل این افزودن کلمۀ «مدنی» به کلمۀ «ملی» چیست؟ مگر حرکت حق طلبانه و آزادیخواهانۀ ملی آزربایجان در طول تاریخ «غیرمدنی» بوده است که ما هی بخواهیم با ذکر کلمۀ «مدنی» به آن مدنیت ببخشیم؟ برای نمونه در پارلمان اروپا که می خواستند که ما فعالان حرکت ملی آزربایجان خودمان را به زبان انگلیسی معرفی کنیم، بعضی از خودیهمایمان به ما سفارش می کردند: «مبادا از کلمۀ «ملی» استفاده کنید. اگر هم استفاده می کنید حتماً کلمۀ «مدنی» را هم اضافه کنید. چون اروپاییان به کلمۀ «ملی» و «تورک» حساسند!!!» ولی ما (تشکیلات آذوح و امیرمردانی) از همان آغاز خودمان را چنین معرفی کردیم: «Azerbaijan National Movement» (فعال ملی آزربایجان) و جالب این که اروپاییان نه تنها عکس العمل منفی نشان ندادند، بلکه خودشان گفتند که شما عضو حرکت ملی هستید و حرکتتان دموکراتیک و در راه احقاق حقوق بشر برای ملت خودتان است. این خیلی هم خوب است.  

اگر ترمینهای سیاسی و کلمات سیاسی را درست و سنجیده به کار نبریم و کاری کنیم که هر ترمین سیاسی از هر طرف بی حساب و کتاب و نسنجیده و کارنشده و محاسبه نشده از دیدگاه استراتژیهای بنیادین و محوری و اساسی حرکت ملی، وارد گفتمان حرکت ملی شود، بی گمان دچار گرفتاریها و ضررهای بزرگ وجبران ناپذیری می شویم. در 20 سال اخیر کلمه یا بهتر بگوییم اصطلاح سیاسی «مدنی» را مدام در کنار «حرکت ملی آزربایجان» می شنویم و می بینیم. حتی گاهی بعضیها دانسته یا ندانسته، کلمۀ «ملی» را به یکباره حذف می کنند و می گویند و می نویسند: «فعالان حرکت مدنی آزربایجان»!!! وقتی می گویند «مدنی» دیگر برای شخص و فعالیت و مبارزه اش هویت و وجهۀ «ملی» نمی توان متصور شد. چون «مدنی» اصطلاحی شناور و خنثی (از منظر ملی بودن) است و تمامی فعالیتهای سیاسی و اجتماعی همۀ فعالان اجتماعی و سیاسی و فرهنگی را چه پانفارس ضد تورک و ضد آزربایجان باشند و چه نباشند، دربرمی گیرد. بدون این که هیچکدام از اینها لزوماً وجهۀ «ملی» داشته باشند و یا این که حتی خودشان، خودشان را ملزم کنند که لزوماً از کلمۀ «مدنی» استفاده کنند: «فعالان محیط زیستی»، «فعالان جنبش کارگری»، «فعالان جنبش معلمان»، «فعالان جنبش زنان» و ... . پان ایرانیستهای فاشیست راسیست پانفارس ضد تورک، ضد آزربایجان، ضد عرب و ضد غیرفارس در سخنان عوام فریبانه شان مدام از «جامعۀ مدنی» و «حقوق شهروندی» دم می زنند، بدون این که ذره ای به اندازۀ نوک سوزن به مدنیت و حقوق بشر و حقوق شهروندی اعتقاد و التزام داشته باشند. باری، پس خاستگاه اصلی کلمۀ سیاسی «مدنی» پیشاپیش مشخص و معین است: همان طور که در زیر به طور دقیق بررسی خواهیم کرد، این یک حربۀ کثیف و فریب شوم و مغرضانۀ خیلی جدی و بزرگ است.  

غرض و هدف مغرضانه و شوم از تزریق ترمین «مدنی» به نام «حرکت ملی آزربایجان»

معلوم است که این اصطلاح سیاسی «مدنی» همین طور بدون حساب و کتاب و بدون نقشه و برنامه وارد اصطلاحات سیاسی حرکت ملی آزربایجان نشده است و هدف واضعان و حقنه کنندگان این اصطلاح مجعول این بوده است:

با وضع و کاربرد این اصطلاح «مدنی» می کوشند در میان فعالان «حرکت ملی آزربایجان» دوپارگی و دو دستگی ایجاد کنند و فعالان حرکت واحد ملی آزربایجان را دو پاره کنند:

1. فعالان ملی- مدنی

2. فعالان ملی

البته تقسیم بندی سومی هم متأسفانه در رسانه های حرکت ملی آزربایجان، به چشم می خورد که بی شک معلول و نتیجۀ منطقی همین دوپارگی و دو دستگی است:

3. فعالان مدنی!

ملاحظه می فرمایید که چه قدر راحت، مثل آب خوردن وجهۀ مهم، اساسی و استراتژیک و حیاتی «ملی بودن» را که اساس و پایه و اصل موجودیت و هویت ما و ملت ماست، با بازی ماهرانه با کلمات از ما می گیرند؟ تو گویی متراژ و خط کشی نامرئی وجود دارد که دقیقاً و با وسواس قد و بالای ما و فعالیتهای ما فعالان ملی آزربایجان را اندازه گیری و متراژ می کند: اگر با متراژ و معیارهای مشخصی هماهنگ بودیم می شویم: «فعالان ملی- مدنی» و اگر مطابق نبودیم می شویم: «فعالان ملی»!!!

خوب، اگر موضوع به همین بازی با کلمات «ملی- مدنی» و «ملی» محدود بود، می شد چشم پوشی کرد و چیزی نگفت ولی موضوع مهم و اساسی در این میان سوء استفاده هایی است که به صورت عمدی و مغرضانه و برنامه ریزی شده و کار شده و مطالعه شده و هدفمند از این ترمینهای سیاسی برای تضعیف و حتی نابودی حرکت ملی آزربایجان سوء استفاده می کنند:

اصطلاح مدنی را مترادف «عقلانی» می گیرند و اصطلاح «ملی» را مترادف «احساسی» و عقلانی را مترادف با «خونسرد» و احساسی را مترادف «تندرو» می شمارند و به همین راحتی و آسانی در میان خیل فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران «دو دستگی» می اندازند و جنگ ما فعالان حرکت ملی آزربایجان را با فاشیسم راسیست فارس، به داخل اردوگاه خودمان و با خودمان می کشند. دودستگیها خواه ناخواه سبب اختلاف دیدگاهها و اختلاف دیدگاهها سبب اختلافهای اساسی و کمرشکن در میان فعالان حرکت ملی آزربایجان می شود و برای همین در این سخنان اصرار و تأکید داریم که باید و باید و باید به اصطلاحات مادر و کلیدی خودمان خیلی خیلی خیلی حساس باشیم.

من (اوجالان ساوالان) از کسانی هستم که در طول 17 سال فعالیت ملی ام، پیۀ این تقسیم بندی «مدنی- ملی» و «عقلانی- احساسی» به تن من بیش از همه خورده است. من که «روح آتشفشان وار ملی» در تمام وجودم فواره می کشد و شور و احساس ملی ام اگر نگویم بی نظیر است، به ضرس قاطع می گویم کم نظیر است، جزو فعالان «احساسی» و به اصطلاح «دلی قانلی» حساب می شدم و هنوز هم می شوم، با یک سخنرانی یا متن کوبنده و برآشوبنده، اوضاع را کاملا به ضرر دشمن و به نفع حرکت ملی به هم می ریختم و هنوز هم به گواهی صدها مقاله ام به هم می ریزم، از طرف بعضی از «عقلای عافیت طلب حرکت ملی» که عافیت را در نشستن در کنار منقل با دوستان دودی و سرودن شعر می دیدند، متهم به احساسی بودن می شدم و جالب این که به ضرس قاطع و با مطالعه هزاران ساعتی هزاران نوشته و مقاله می گویم و هیچ تعارف و رودربایستی و تواضع مصنوعی هم نداریم و فاش و عیان با توجه به صدها مقاله و مطلبی که نوشتم و در اینترنت و مخصوصا در سایت آذوح منتشر شده است می گویم که قلم من، اوجالان ساوالان؛ مؤثرترین، قوی ترین و دشمن کوب ترین قلم در کل حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران بوده و هست. اما از طرف آقایان خوش نشین فعال نمای شاعر و نویسنده، به احساسی بودن و تندرو بودن متهم شده بودم و بعدها از طرف دیگر فعالان «عقلمند» (البته زیادی عقلمند!) از جمله جناب آقای «یونس شاملی» هم به اتهام «احساسی بودن» نواخته شده ام، ولی آیا مدعیان عقل و مدنی بودن توانسته اند تا کنون یک مقاله، فقط یک مقالۀ بیدارساز و مؤثر در حد و اندازۀ من بنویسند؟ کتاب پیشکششان باشد، فقط یک مقاله؟ آن کس که عیان است، چه حاجت به بیان است. کتابهای من و مقالات من در سایت آذوح موجود است بسم الله این گوی و این میدان:

کتاب ایران یا اَرَن؟ بررسی تحلیلی تاریخ استعمار ملت آزربایجان

http://azoh.info/index.php?option=com_content&view=article&id=23481:1393-07-14-01-47-41&catid=2:10&Itemid=18

http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=697

کتاب نژادپرستی ایرانی، پانفارسیسم و تورک ستیزی در کتابھای درسی جمھوری اسلامی

http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=2298

https://www.azoh.net/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87/1093-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1-

کتاب بیزیم دؤیوشوموز- آتشی بر جان اتحاد نژادپرستی ضدتورک ایران و جهان

http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=2299

https://www.azoh.net/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87/1203-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1-

کتاب تبرهای مقدس بیداری بر ریشه های شوم نژادپرستی ضد تورک ایرانی

http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=2115

http://azoh.info/index.php?option=com_content&view=article&id=31215:1395-03-16-04-51-15&catid=1:1&Itemid=19

کتاب مانقورت نامه

http://azoh.info/index.php?option=com_content&view=article&id=31607:---q-q----&catid=2:10&Itemid=18

http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=2252

کتاب خیانتهای رضا شاه پهلوی به ملت تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران

https://www.azoh.net/%D8%AE%D8%A8%D8%B1/3016-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%84%D8%AA-%D8%AA%D9%88%D8%B1%DA%A9-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B2%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%A8%DB%8C-%D9%88-%DA%A9%D9%84-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%D8%A7%D9%88%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D9%BE%DB%8C-%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D9%81.html

https://app.box.com/s/ifvsp11i6m0qcilmzoz8elucqr41yk60

کتاب من یک تورکم؛ من یک انسانم؛ حق دارم خودم را فریاد بزنم

https://www.azoh.net/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87/3151-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF-%C2%AB%D9%85%D9%86-%DB%8C%DA%A9-%D8%AA%D9%88%D8%B1%DA%A9%D9%85%D8%9B-%D9%85%D9%86-%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%85%D8%9B-%D8%AD%D9%82-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%85-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D9%85-%D8%B1%D8%A7-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%B2%D9%86%D9%85%C2%BB-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%88%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D9%BE%DB%8C-%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D9%81.html

https://app.box.com/s/1ojn4h864tg1dokvx4u0bbo8j080xp18

مقاله همشهری بازی و شهرپرستی، پاشنه آشیل حرکت ملی ملت تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران- تحلیلی بر مصاحبۀ آقای رضا همراز پخش شده از تلویزیون گوناز – اوجالان ساوالان

https://www.azoh.net/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87/3874-%D9%87%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%88-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%8C-%D9%BE%D8%A7%D8%B4%D9%86%D9%87-%D8%A2%D8%B4%DB%8C%D9%84-%D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%85%D9%84%D8%AA-%D8%AA%D9%88%D8%B1%DA%A9-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B2%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%A8%DB%8C-%D9%88-%DA%A9%D9%84-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%DB%80-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D8%AE%D8%B4-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86-%DA%AF%D9%88%D9%86%D8%A7%D8%B2-%E2%80%93-%D8%A7%D9%88%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86.html

مقاله تحلیلی بر حضور و جلوۀ دائمی فاشیسم فارس در تلویزیون سیاسی صدای آمریکا و تلویزیونهای دیگر سیاسی فارسی زبان ماهواره – اوجالان ساولان

https://www.azoh.net/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87/3843-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D8%AC%D9%84%D9%88%DB%80-%D8%AF%D8%A7%D8%A6%D9%85%DB%8C-%D9%81%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B5%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%88-%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%C2%AC%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%E2%80%93-%D8%A7%D9%88%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86.html

مقاله بهوش ملت تورک آزربایجان و کل ایران خوابیدن مردن است- اوجالان ساوالان

https://www.azoh.net/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87/3348-%D8%A8%D9%87%D9%88%D8%B4-%D9%85%D9%84%D8%AA-%D8%AA%D9%88%D8%B1%DA%A9-%D8%A2%D8%B2%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D9%88-%DA%A9%D9%84-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D8%AF%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86.html

مقاله تأملی در دفاع «تبریزی» ایران گلوبال، از سربازان مظلوم ملت تورک آزربایجان که به دست تروریستهای کورد کشته می شوند- اوجالان ساوالان

https://www.azoh.net/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%88-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4/3060-%D8%AA%D8%A3%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%C2%AB%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2%DB%8C%C2%BB-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%84%D9%88%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B8%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%85%D9%84%D8%AA-%D8%AA%D9%88%D8%B1%DA%A9-%D8%A2%D8%B2%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%AF-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AF-%D8%A7%D9%88%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86.html

جالب این است که کار به جایی رسیده است که استفاده از کلمۀ «مدنی» و «عقلانیت» و «عقلانی» در حرکت ملی به «مُد روز» و «نشانۀ متمدن بودن و باسواد بودن» و به قول احمد اوبالی «باسوادانه بودن و دانه دانه بودن» (!) بدل شده است، گویی کسی مثل ما که مبارزه و جدال در گوشتش، خونش، تمامی رگهایش، مغزش، استخوانش و مغز استخوانش می جوشد و طغیان می کند، و نوشته هایمان حاصل حداقل 30 سال تفکر و مطالعه و مبارزه و مجاهده مان است، درس نخوانده است و دانشگاه ندیده ایم و امّل و بی سوادیم و چیزی نمی فهمیم و فقط آقایان و خانمهای خوش نشین عافیت طلب «مدنی»، «فعال باسواد» حرکت ملی هستند؟!

جالب تر این که کار به جایی رسیده است که در یک جمله 5 بار از کلمۀ «مدنی» استفاده می شود. کار را به جایی رسانده اند که ما فعالان حرکت مقدس و حق طلبانۀ ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران، که راهمان بی شک مقدس ترین و درست ترین و انسان دوستانه ترین و دموکراتیک ترین و مدنی ترین و بهترین راهی است که یک انسان می تواند در تمام طول زندگی اش طی کند، از نظر روان شناسی، مدام هراس و فوبیا داریم که «مبادا ما را «غیر مدنی» و در نتیجه «فاشیست» حساب کنند»!!! آن هم مایی که در موضع دفاع مقدس از جان و مال و خاک و زبان و ناموس و هستی و هویت انسانی، طبیعی و خدادادی ملت مظلوممان هستیم و انسانهای ملتمان، از جنین و نوزاد و کودک و دختر و پسر و نوجوان و پیر و جوان و زن و مرد به طور متوسط هر 30 سال یک بار دچار نسل کشیهای نژادپرستانه و عقده ای فاشیسم راسیست ارمنی- کورت – فارس شده است؛ مایی که روزگار و عمر و جوانیمان به تمامی صرف مبارزۀ مسالمت آمیز و افشاگرانه و روشنگرانه و بیدارساز با قلم و زبان با فاشیسم راسیست فارس و فاشیسم راسیست کورت- ارمنی- روس و غیره شده است؟ به راستی چرا از خود نمی پرسیم که چرا نمی نویسند: «فعال دانشجویی مدنی»؟ «فعال مدنی حقوق زنان»؟ «فعال مدنی حقوق کارگری»؟ «فعال مدنی محیط زیست»؟ آیا چون نمی نویسند، همۀ این فعالان و فعالیتهای مدنی «غیر مدنی» هستند؟ پس کلمۀ «مدنی» را چرا نمی نویسند و در سخنانشان نمی گویند؟

جواب روشن است: چون دشمنان حرکت ملی آزربایجان دانسته و به صورت عمدی می کوشند با تزریق این اصطلاح سیاسی بی مورد «مدنی»، «روح ملی» و «فکر و اندیشۀ ملی» را از حرکت ما بگیرند و آن به چیزی شناور و بی هویت و خنثی (از نظر ملی) مثل جنبشهای صنفی و طبقاتی و جنسی و اجتماعی و غیره تنزل دهند. به راستی آیا فکر کرده ایم که چرا اوپوزیسیون فارس و کورت هرگز نام خود را «فعال سیاسی- مدنی» نمی گویند و فقط «فعال سیاسی» می گویند؟

آیا می دانیم که در هیچ حرکت سیاسی و غیرسیاسی در ایران و کل دنیا اثری از آثار اصطلاح «مدنی» نیست و فقط در حرکت ملی آزربایجان است که این اصطلاح «مدنی» همواره مثل انگل خونخوار به کلمۀ «ملی» می چسبد و از خون آن تغذیه می کند و هدفش بی جان کردن و محو کلمۀ مقدس «ملی» است؟ فعالان هیچ حرکتی کلمۀ «مدنی» را به نام خودشان تزریق و حقنه نمی کنند و این فقط ما هستیم که این اصطلاح را همواره و به صورت وسواس گونه ای می گوییم و می نویسیم؟ بعد دشمن می آید و از این کلمۀ «مدنی» که دانسته یا نادانسته خودمان بر خودمان بار کرده ایم سوء استفاده می کند و تعریفی نادرست و مغرضانه از «مدنی» و «عقلانی» به دست می دهد و باعث شکاف جبران نشدنی در بدنۀ اصلی حرکت ملی ما می شود. آیا به معادلهای کلمۀ «مدنی» در زبان انگلیسی اندیشیده ایم: civil, civic, urban. آیا حرکت ملی ما تا کنون ذاتاً و ماهیتاً و اساساً سیویل و انسانی نبوده و نیست؟

ما در موضع دفاع مشروع از ملتمان هستیم و اگر هم در این راه دست به سلاح ببریم باز هم «مدنی» خواهیم بود:

حرکت ملی ما در تقسیم بندیهای سیاسی و در ترمینولوژیهای سیاسی جهان حرکتی اتنوناسیونالیستی ethnonationalistic است و حرکتهای ناسیونالیستی به خاطر ملی بودن و به خاطر ویژگی «دفاع مشروع در برابر ظلم حاکمیت»، اساساً خاصیت و معنی «مدنی» را در خود و در ذات و ماهیت خود دارند و نیازی به این نیست که ما مدام کلمۀ «مدنی» را مثل جارو به دم کلمۀ «ملی» ببندیم با این که دانسته یا نادانسته برای خوش آیند هر کس و ناکسی، حتی از خیر «ملی» بگذریم و فقط «مدنی» بگوییم. حرکت «ملی» ما «تا کنون» قطعاً و بدون هیچ شک و شبهه ای، مدنی است چون در موضع و مقام دفاع از هستی و هویت و زبان و فرهنگ و دارایی و ثروتهای ملی و هست و نیست ملت تورک خودمان هستیم که توسط حاکمیت ضدبشر فاشیست راسیست جمهوری اسلامی مدام و پیوسته مورد تعرض و تاراج و تهاجم قرار می گیرد و چون در موضع «دفاع مشروع از ابتدایی ترین حقوق بشری ملتمان» هستیم در مقابل ظلم و تعدّی و تعرض نظامی دشمن فاشیست به ملتمان، حتی اگر دست به سلاح هم ببریم و به صورت مسلحانه با دشمن وارد جنگ هم شویم، باز هم حرکت ما کاملاً و ذاتاً «مشروع و مدنی» است هیچ کس و هیچ گروه و سازمانی نمی تواند ما را به غیرمدنی بودن متهم کند. بر این اساس اصطلاح «ملی- مدنی» در هر موقعیت و شرایطی که حساب کنیم و در هر زمانی، از اساس غلط و مغرضانه است.

آن کسانی که دانسته و به صورت عمدی و حساب شده، کلمۀ «مدنی» را به حرکت ملی ما تزریق و بلکه حقنه کرده اند، خوب می دانسته اند که چه کار می کنند و خوب می دانسته اند این کلمه چه توابع و عواقب سوئی برای حرکت ملی ما می تواند ایجاد کند. حرکت ملی آزربایجان فعلا در فاز فعالیت مسالمت آمیز با زبان و قلم است ولی قرار نیست همیشه در این فاز بماند و قطعاً با شناخت عمیق و تجربۀ تاریخی که از دشمن خونخوارمان: فاشیسم فارس و تروریسم اشغالگر کورت داریم، با هجوم نیروهای سرکوبگر رژیم جمهوری شیطانی ضد تورک و ضد انسان یا اوپوزیسیون قلابی اش و مهمتر از آنها، هجوم فاشیستهای راسیست ضد انسان کورت به مردم بی دفاع و بی سلاح تورک یا هر حرکت نظامی دیگر که به قصد قتل عام یا نسل کشی انجام شود، قطعاً وارد فاز مبارزۀ مسلحانه هم می شویم و این اصطلاح من درآوردی و مغرضانۀ «مدنی» آن موقع قطعاً خاصیت خود را نشان خواهدداد و منشأ اختلافهای بنیان برانداز در حرکت ملی خواهدشد. در حالی که با توجه به حجم ظلم و ستمی که رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی می کند، حتی هم اکنون هم عده ای از فعالان حرکت ملی بخواهند وارد فاز مبارزۀ مسلحانه شوند؛ یعنی سلاح به دست بگیرند و با دشمن خونخوار ضد تورک و ضد آزربایجان ضدبشر بجنگند و از خودشان و ملت مظلومشان دفاع کنند، حتی هم امروز هم مبارزۀ مسلحانه با رژیم جمهوری اسلامی ایران و مبارزه مسلحانه با فاشیسم ضدبشر تروریست متجاوز کورت که روستاها و شهرهای آزربایجان را هدف حملات تروریستی خود می کند و انسانهای مظلوم و بی دفاع و بی سلاح تورک آزربایجانی را می کشد و اموال آنها را به صورت مستقیم یا با زورگیری و ناجوانمردی می رباید و می گیرد، «مشروع» و کاملاً «مدنی» است. ما کسانی نیستیم که موقعی که انسانهای ملتمان دچار نسل کشی و تعرض مسلحانه شدند بیرون بمانیم و نگاه کنیم و افتخار کنیم که «به به! عجب فعالان مدنی ای هستیم و عجب مبارزۀ مدنی ای می کنیم!!!». ما در همه حال حق دفاع مشروع از جان و مال و خانه و خاک و ناموس و زبان و هستی مادی و معنوی انسانهای ملت تورک خودمان را داریم. این حق را مسلما داریم چرا که همۀ حرکتهایی که مبارزۀ خود را بر پایۀ دفاع در مقابل ظلم و تعدی دشمنان ملت قرار می دهند، به همۀ اینها «مدنی» می گویند و هنگامی که حاکمیت به صورت آشکار با سلاح به جان انسانهای بی سلاح و بی دفاع ملت تورک افتاد، فعال حرکت ملی نمی تواند به بهانۀ این که بگوید: «من فعال مدنی هستم نه فعال ملی» و «من دارای اندیشۀ مدنی هستم نه اندیشۀ ملی» از دفاع مسلحانه از انسانهای بی سلاح و بی دفاع ملت تورک سر باز بزند و شانه خالی کند. وقتی سخن از «دفاع مشروع» به میان می آید، دفاع با سلاح بی هیچ شک و شبهه ای مدنی خواهدبود و همان جاست که این تزریق و حقنه کردن اصطلاح من درآوردی و مغرضانۀ «مدنی» به حرکت ملی ما، کار دست ما فعالان حرکت ملی آزربایجان خواهدداد.

به راستی اگر رژیم جمهوری اسلامی ایران خواست که علناً فعالان مطرح حرکت ملی آزربایجان را اعدام کند و یا انسانهای ملت تورک را علناً در خیابانها به گلوله ببندد، آن موقع ما چه کار خواهیم کرد؟ «مدنی» خواهیم بود و خواهیم ایستاد و تماشا خواهیم کرد و یا «ملی» خواهی بود و با هر چه به دستمان رسید دمار از روزگار مزدوران مسلح رژیم درخواهیم آورد و این مزدوران جنایتکار را به آتش خواهیم کشید؟ کدامیک؟

پس در حالی حرکت ملی ما ذاتاً و ماهیتاً و از اساس و پی و بنیان و پایه دموکراتیک و مدنی و انسان دوستانه و بر پایۀ احقاق حقوق حقه بشری ملت مظلوم تورک آزربایجان و کل ایران است، هی نگوییم و ننویسیم که «حرکت ملی ما دموکراتیک» است؛ «ما دموکرات هستیم»؛ «ما مدنی هستیم»؛ حتی در دموکرات ترین کشورهای جهان اگر مهاجمی به صورت مسلح وارد خانه ات شود و بخواهد تو را و اعضای خانواده است را بکشد، تو کاملاً حق داری او را با هر وسیله ای که به دستت رسید بکشی و نابود کنی، وطن عزیز ما که کمتر و کم ارزش تر از خانۀ ما نیست. دشمن ما ملت تورک آزربایجان هم فقط رژیم جمهوری اسلامی ایران نیست. کورتهای تروریست اشغالگر توسعه طلب هم هستند. آنها هم ثانیه شماری می کنند که کی فرصت طلایی به دست بیاورند و در شهر سولدوز و شهرهای دیگر دو اتنیکی آزربایجان غربی، انسانهای ملت تورک ما را قتل عام و نسل کشی و پاکسازی نژادی کنند و همۀ انسانهای ملت تورک ما را از شهرها روستاهای آزربایجان غربی بیرون کنند صاحب خاک و سرزمین مادریمان شوند، اگر هشیار نباشیم، این «مدنی» بودن آنجا کار دست ما خواهدداد. در مقابل دشمن تا به دندان مسلح که به قصد نسل کشی می آید مدنی بودن چه صیغه ای است؟ آری! این مدنی بودن خاصیت خود را برای حرکت ملی آن موقع خواهدداد که ملت ما باز هم مثل همیشۀ تاریخ نسل کشی شوند و ما بخواهیم قلم را زمین گذاشته و سلاح را برداریم.

برای کلام آخر فریاد می زنیم: در هیچ حزب سیاسی در هیچ جای دنیا، هیچ موجود دوپایی به نام «ملی- مدنی» نداریم. این فقط در حرکت ملی آزربایجان دیده می شود. چرا؟! کسانی که دانسته یا نادانسته این واژه را به کار می برند مجبور هستند که به این سؤال مهم و استراتژیک ما پاسخ دهند: واقعاً چرا؟!

لزوم تغییر اساسی استراتژی حرکت ملی آزربایجان از «دفاع» به «حمله»

گفتیم که دشمنان متحدمان با تمام توان جهنمی و امکانات بی پایان و رسانه های بی شماری که دارند، با تمام توان و پتانسیل خود از 200 سال پیش تا کنون کوشیده اند و می کوشند «ایمان به خود و راه مقدس خود»، «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» را از ما و ملت تورک ما بگیرند و وقتی ایمان و اعتماد به خود و راه مقدس ملی خود نداشته باشیم، نمی توانیم استراتژی و تاکتیک خوب، مؤثر و مناسبی برای مبارزه با دشمنان غدار و بی رحم و خونخوار خودمان، فاشیسم فارس اعم از جمهوری اسلامی ایران و اوپوزیسیون قلابی اش و فاشیسم تروریست کورت و غیره اتخاذ کنیم. دشمنان با نواع ترفندهایی که در اتاقهای فکر و با نخبگان بس ماهر و کارکشته روی آنها سالیان سال کار کرده و می کنند، کار را به جایی رسانده اند که متأسفانه حرکت ملی ما سالهای سال است، دانسته یا نادانسته، خواسته یا ناخواسته به لاک دفاعی فرورفته است. محمود احمدی نژاد را ما ابداً تأیید نمی کنیم چون مثل همه فاشیستهای راسیست عوام فریب و مکار فارس، بدیهای زیادی برای ملت تورک ما و تمامی ملل غیرفارس داشت، اما یک استراتژی خوب و پولیتیک خوب داشت: سؤال را با سؤال جواب می داد! این یک استراتژی و تاکتیک و سیاست تهاجمی مفید و مؤثر است.

گفتیم که پس از مهمترین عامل یعنی «ایمان به خود و راه مقدس خود»، «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس»، عامل مهم دیگر برای پیروزی حرکت ملی ما، «اتخاذ و اعمال استراتژیها و تاکتیکها و سیاستهای درست و مؤثر» بوده و هست. درست بر عکس این استراتژی و تاکتیک و سیاست تهاجمی مفید و مؤثر، دشمنان قسم خورده و متحدمان، با تزریق افکار و ایده هایی، توسط دوستان نادان خودمان یا خائنان تزریق شده به حرکت ملی، سالهای سال است که استراتژی و تاکتیک و سیاست «تدافعی» را می خواهند به حرکت ملی آزربایجان تزریق کنند که متأسفانه تا حد زیادی موفق هم بوده اند. این استراتژی و تاکتیک و پولیتیک بی نظیر «حمله» که ما به ان اصرار و تأکید داریم، نیاز به توضیح دارد: «حمله» لزوماً به معنی این نیست که تفنگ و ساطور و قمه و شمشیر برداریم و به دشمن هجوم ببریم و دشمن را بکشیم؛ نه، این نیست. مثال می زنیم تا مسئله روشن شود: درگذشته فاشیسستهای تروریست توسعه طلب و زیاده خواه و ضد تورک و ضدآزربایجان کورت و حامیان قسم خورده شان، فاشیستهای راسیست ضد تورک و ضد آزربایجان فارس، هی گفتند و به صورت مداوم و عمداً هی تکرار کردند و تکرار کردند و تکرار: «سولدوز (نقده جعلی) کردستان است».در حالی که این که سولدوز جزو آزربایجان بود، امری بدیهی بود ولی دشمنان با طرح این شعار و این استراتژی تاکتیک «حمله» در اصل می خواستند، واکنش عکس العمل حرکت ملی را ارزیابی کنند و بسنجند و حرکت ملی را در لاک دفاع فروببرند و خودباوری را از انسانهای ملت تورک ما بگیرند. متأسفانه استراتژی و تاکتیک و سیاست ما فعالان حرکت ملی در قبال این ترفند و پولیتیک دشمنان متحدمان درست، مفید و مؤثر نبود؛ چرا که دشمن عمداً و به صورت کارشده، برنامه ریزی شده و هدفمند و مغرضانه می خواست ما را در لاک دفاعی فرو ببرد که موفق هم شد. چرا که کاری کردند که ما بکوشیم یک چیز بدیهی و آشکار را با سند و مدرک اثبات کنیم و وقتی که دیدند ما در مقابل پولیتیک «سولدوز کردستان است» سیاست و پولیتیک و استراتژی خوب و قاطع و فعال و مؤثری نداریم و می خواهیم با سند و مدرک یک چیز بدیهی را اثبات کنیم، آنها «جلوتر» آمده و «حمله» کردند و گفتند و هنوز هم می گویند: «اورمو قلب کردستان است» و متأسفانه فعالان حرکت ملی با انواع تلاشها و مراجعه به اسناد دولتی و حتی سفرنامۀ سیاحان و امثال اینها مدام خواسته و می خواهد اثبات کند که نه «اورمو خاک تاریخی آزربایجان است»!!! بگذارید برای تفهیم بهتر مطلب مثالی ملموس تر بزنیم:

فرض کنیم که مهمانی، به عنوان مهمان وارد خانۀ ما که صاحبخانه هستیم بشود و بعد از چند روز اقامت و مهمان نوازی ما و خوردن و خوابیدن در خانۀ ما و استفادۀ بهینه از امکانات ما، ناگهان بگوید: «این خانه مال من است. تو هرچه داری مال من است»! عکس العمل ما در چنین موقعیت و شرایطی چه خواهد بود؟ ما 3 راه در مقابل ادعای مغرضانه این مهمان پررو داریم: یا این که گوش او را بگیریم و از خانه خودمان بیرون بیندازیم؛ یا این که بگوییم نه تنها این خانه مال من است، بلکه هر چه تو (آن مهمان گستاخ و پرور) ادعای مالکیت آن را داری، آنها هم یقیناً مال من است، یا این که با این حرف مهمان بلند شویم و با ارائه سند و مدرک بخواهیم ثابت کنیم که این خانه ما من است و نه مال تو؟! آیا شایسته نیست که گوش این مهمان پررو و گستاخ و نمک به حرام و حق ناشناس را بگیریم و مثل سگ از خانه بیرون بیندازیم؟ یا این می کوشیم که «مدنی و عقلانی» باشیم و دنبال اسناد مالکیت خانه و اسباب و اثاثیه مان باشیم و کمدها و کشوهایمان را بگردیم تا اسناد را بیاوریم و به این مهمان گستاخ نشان دهیم و ثابت کنیم که خانه و هر آنچه در آن است، مال ماست و مال این مهمان پررو و نمک به حرام نیست؟ آیا لزومی دارد که ما موضوع را به ریش سفیدان محل بکشیم که بله این خانه مال من است و هرگز مال این مهمان پررو و گستاخ نبوده و نیست؟

آری! استراتژی و تاکتیک و سیاست حرکت ملی آزربایجان در قبال زیاده خواهی و پررویی و حق ناشناسی کورتهای توسعه طلب تروریست ضد بشر اشغالگر متجاوز به خاک و جان و ناموس و شهر و روستا و هست و نیست انسانهای ملت تورک آزربایجان از اساس غلط بوده و هست و دقیقاً برای همین است که اکنون تروریستهای کورت گستاخی و جسارت و پررویی را به اینجا رسانده اند که علناً و آشکار می گویند و می نویسند: «تبریز کردستان است»!!! حال یک سؤال مهم، اساسی و بنیادین پیش می آید و آن این که فعالان حرکت ملی ملت تورک از ما می پرسند که شما که می گویید استراتژی و تاکتیک و پولیتیک «دفاع» در این مورد از اساس غلط و نارسا بوده است، پس خودتان چه استراتژی و تاکتیک و سیاست مؤثری پیشنها می کنید. جواب ساده است:

استراتژی ما در قبال زیاده خواهی، گستاخی و نمک به حرام بودن تروریسم فاشیست ضد تورک و ضد آزربایجان کورت که با سالها وجود مهمان بودن و مهمان نوازی دیدن از ملت تورک ما، از 150 سال پیش تا کنون گاه به گاه ملت تورک ما را نسل کشی کرده و از شهرها و روستاهای آزربایجان تارنده و اراضی ما را با خونریزی و جنایت تصاحب کرده اند، ادعای مالکیت بقیۀ شهرها روستاها و مناطق اصیل و تاریخی وطن ما را داشته و دارند باید از اول این بود که وقتی آنها می گفتند «سولدوز خاک کردستان است» ما باید همان موقع محکم و قاطع می گفتیم که «سینان داش (سنندج جعلی) خاک آزربایجان است» همین. یا در مقابل شعار مزبوحانه: «اورمو قلب کردستان است» ما باید می گفتیم «سینان داش قلب آزربایجان است». استراتژی ما (تشکیلات آذوح) از ابتدا بر این بود صحیح ترین و بهترین و مؤثرترین و قاطع ترین استراتژی و تاکتیک و پولیتیک «حمله» است نه دفاع. همه با هم دیدیم که با باز شدن بنر «سینان داش قلب آزربایجان است» توسط فعالان ملی آزربایجان، در یکی از بازیهای تیم فوتبال تراختورسازی آزربایجان، چه ولوله ای به جان فاشیستهای تروریست توسعه طلب ضد تورک و ضد آزربایجان کورت افتاد و چگونه به لاک دفاع فرورفتند و چه قدر انرژی و قوت و هزینه کردند و در فضای مجازی و در تمامی سایتها و وبلاگها فیس بوک و تلگرام به هم گفتند: «تورکها به سنندج ما هم چشم دارند» و ... . آری! باید ملت و فعالان حرکت ملی را درست و استراتژیک و مؤثر راهنمایی و رهبری کنیم و با اتخاذ استراتژی و سیاست درست و موثر دشمن را وادار به «بازی در زمین خودمان» کنیم نه این که در زمین بازی دشمنان خودمان بازی کنیم. اگر توان رهبری درست ملت را نداریم دست از بازی و نمایش و شو سیاسی مسخرۀ ملتچی بودن و تورکچو بودن و آزربایجانچی بودن برداریم؛ چرا که انسانهای ملت تورک آگاه و باشعور هستند و فرق رهبرنمایان پوشالی و خائن را با رهبران صادق و حقیقی خوب می فهمند.

استراتژی حمله در کل آزربایجان جنوبی و کل ایران و نه فقط در آزربایجان غربی

حال خواننده با درک اهمیت حیاتی و بنیادین استراتژی مفید و مؤثر «حمله» به جای استراتژی منفعل و بد «دفاع» خود موارد مشابه را قیاس کند: وقتی فاشیسم فارس ادعای «همدان» و «قزوین» کرد، ما باید به صورت جدی، مداوم، مستمر و پیوسته می گفتیم و در اذهان انسانهای ملت تورک و غیرتورک جا می انداختیم و تثبیت می کردیم که با توجه به اکثریت مطلق انسانهای تورک آزربایجانی در «تهران» و «کرج» «تهران خاک آزربایجان است»؛ «کرج خاک آزربایجان است» و وقتی فاشیسم ضد تورک فارس ادعای «زنگان» کرد، ما باید ما باید به صورت جدی، مداوم، مستمر و پیوسته می گفتیم و در اذهان انسانهای ملت تورک و غیرتورک جا می انداختیم و تثبیت می کردیم که «قوم (قم جعلی) خاک آزربایجان است»؛ «ساوه و اراک و کل استان جعلی مرکزی خاک آزربایجان است»؛ «کل شمال استان جعلی اصفهان خاک تاریخی آزربایجان است» چرا که هدف ما این است که قاشقای یورد به آزربایجان بچسبد و بپوندد دو این یورد حق مسلم ما تورکان است و وقتی فاشیسم فارس به سردمداری جمهوری اسلامی ایران ادعای «آستارا» و «گردنه حیران» کرد؛ ما باید ما باید به صورت جدی، مداوم، مستمر و پیوسته می گفتیم و در اذهان انسانهای ملت تورک و غیرتورک جا می انداختیم و تثبیت می کردیم که «انزلی خاک تاریخی آزربایجان و متعلق به ملت تورک آزربایجان است» و «رشت و کل گیلان خاک تاریخی آزربایجان است» و این موارد نه تنها در آزربایجان جنوبی، بلکه در تمامی یوردهای تورک نشین و تورکمن نشین ایران صادق است: «کل استان جعلی گلستان خاک تورکمنان و تورکان است»؛ « کل استانهای جعلی خوراسان شمالی و رضوی خاک تاریخی تورکان و تورکمنان است»؛ «کل استان جعلی فارس و قسمتهای مهمی از استانهای جعلی «چهار محال و بختیاری» و «کهکیلویه و بویر احمد» و «بوشهر» و «کرمان» خاک تورکان قاشقای- بیچاقچی است» و ... . آری! این که من، اوجالان ساوالان، به عنوان متفکر، استراتژیست و تئوریسین حرکت ملی سالیان سال است که به صورت مستمر و مداوم و پیوسته می نویسم و بل با نوشته هایم فراید می زنم که با توجه به فاکتور بسیار بسیار بسیار مهم و اساسی «کثرت مطلق جمعیت انسانهای ملت تورک به ملل دیگردر کل ایران»: «پیروزی ما زمانی قطعی است که همیشه و همواره به صورت شبانه روزی به آگاه کردن و بیدار کردن شعور ملی ملت تورک- تورکمن خودمان آن هم در کل ایران، و نه تنها در چهار شهر تبریز و اردبیل و اورمو و زنگان بپردازیم» این حرف من حرفی بر اثر تفنن یا کارنشده و تجربه نشده و فکر نشده و با تمام وجود حس و درک نشده نیست، بلکه حرفی به تمامی برآمده از اوج آگاهی و شعور ملی و سیاسی است. در عوض دشمن یا دوست دشمن نما چه می کند. او مدام می گوید: «ما باید رئال باشیم. واقعیت نه دیر؟!!! واقعیت نه دیر؟!!! واقعیت نه دیر؟!!!» رئال بودن و واقعیت بودور: «قطعاً بیش از نیمی از جمعیت 35 میلیونی تورک آزربایجان در خارج از چهار استان اردبیل، آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی و زنگان و نیز خارج از استان آزربایجانی همدان زندگی می کنند و این نیمی از 35 میلیون انسان تورک آزربایجانی به واسطۀ سیاستهای ظالمانه و ضدبشری «تورک آزربایجانی را گرسنه نگه دار و مجبور به ترک وطن و مهاجرت و اسکان در تهران و شهرهای بزرگ کن» به استانهای جعلی تهران، البرز (کرج)، قوم، مرکزی و دیگر استانهای جعلی ایران زندگی می کنند و این استانهای بنا به دو اصل پیوستگی خاکی و سرزمینی و کثرت مطلق جمعیت تورک آزربایجانی به غیرتورک، قطعاً مال آزربایجان هستند» یا این که بیش از نیمی از جمعیت هشتاد و سه میلیونی ایران در حال حاضر انسانهای ملت تورک است و حق طبیعی و بدون گفتگو و چالش این 42 میلیوان انسان این است که «حداقل» نیمی از این مملکت خاک تورکان باشد». همین. چرا که همان گونه که بارها نوشته ایم و می نویسیم این 42 میلیون برای خرید خانه و مغازه و ملکشان زجر کشیده و هزینه داده اند و «اسناد رسمی محضری» دارند و در نزد سازمان ملل و تمامی سازمانهای شناخته شدۀ دنیا و طبق موازین حقوق بین الملل دنیا «خانه مال صاحبخانه ای است که سند رسمی محضری به نام خود داشته باشد» و بر اساس این اصل اصیل، نصف ایران مال ما تورکان است. چون سند رسمی محضری اش را داریم. بعدها در نوشته های بعدیمان این روشنگری و بیدارگری را ادامه خواهیم داد و بهتر و بیشتر این امر مهم را روشن خواهیم کرد.  

ملاحظه می شود که «در متن مبارزه بودن با فاشیسم راسیست فارس- کورت» و«تجربۀ ارزشمند تاریخی مبارزاتی» به ما تئوریسینها، متفکران و استراتژیستهای حرکت ملی این امکان را می دهد که در هر زمان به عقب برگردیم و خطاها و اشتباهات بزرگ استراتژیک و تاکتیکی و پولیتیک خودمان و حرکت ملی خودمان را دقیقاً بشناسیم و استراتژی و تاکتیک و پولیتیک درست و مفید و مؤثر «حمله» را در پیش بگیریم و این حق ماست. مزیت بزرگ دموکراسی تورکی و آزربایجانی نیز همین است: ما حق داریم که هر زمان به عقب نگاه کنیم و مسئولیت اشتباهات و خطاهای خودمان را بر عهده بگیریم و ان اشتباهات را اصلاح کنیم. بر اساس این اصل اصیل، من، اوجالان ساوالان 15 سال پیش اشتباهاتی کرده ام و امروز با مجرب شدن و قبول اشتباهاتم فکر و ایده خودم را اصلاح کرده و مطلب می نویسم. همه باید همین طور باشیم، اگر در راه اشتباه هستیم، سریع درک کنیم و بازگردیم و به جبران اشتباهاتمان بپردازیم. همین.

آری! این استراتژی و تاکتیک و پولیتیک از اساس غلط «به لاک دفاعی فرو رفتن» ما فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران، دقیقاً برآیند و نتیجۀ نداشتن فاکتور مهم و اساسی «ایمان به خود و راه مقدس خود»، «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» ماست. ما انسانهای ملت تورک یک بار برای همیشه باید و باید و باید خودمان و نیروی خودمان و نیروی عظیم ملت تورک خودمان را دقیقاً و عمیقاً بشناسیم و با تمام وجود درک و حس کنیم و سپس با «ایمان به خود و راه مقدس خود»، «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» ملت تورک خودمان و فعالان جوان حرکت ملی را درست رهبری کنیم. واقعیت این است که:

بیش از نیمی از ملت تورک ما از نطر شعور ملی «کمابیش» بیدار شده اند ولی این هرگز کافی نیست و کار زیادی برای آگاه سازی آن نیم دیگر داریم. پیروزی قطعی ما بر فاشیسم راسیست فارس و تروریسم کورت و حامیان بین المللی اینان فقط و فقط و فقط در گرو آگاه سازی و بیدارسازی «همۀ انسانهای ملت تورک است» . اگرچه این امر خیلی ایده آل به نظر می رسد و مانقورتها و ساتقینهای ملت تورک زیادند، اما باید با فعالیتهای شبانه روزیمان کاری کنیم که حتی مانقورتها و ساتقینها هم عوض رو در رو شدن با ارادۀ مقدس ملت تورک برای آزادی و استقلال، بترسند و حداقل «بی طرف» و «بی تفاوت» باشند نه این که فعال و آماده به حمله باشند.

آری! باید با «ایمان به خود و راه مقدس خود»، «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» یک بار برای همیشه بفهیم و بفهمانیم که نه تنها «سولدوز» و «اورمو» از دست ما نرفته اند؛ بلکه «بیجار» و «قروه» و «سونقور» و «سویوق بولاق» (مهاباد جعلی) و هیچکدام از شهرهایمان از دست ما نرفته اند، اگر ما با دستهای خودمان و با دمیدن روحیه «ضعف» و «دفاع» و «انکسار» و «انفعال» و مخصوصاً «یأس» به انسانهای ملتمان، خودمان با دستهای خودمان این شهرهایمان را به دشمن ندهیم و نبخشیم، دشمن هر چه قدر حامی داشته باشد، قطعاً نمی تواند آنها را از دست ما بگیرد. به راستی کورتها چه قدرتی دارند؟ بیندیشیم: آیا در 41 سال اخیر، یک تظاهرات، فقط یک تظاهرات، نه در حد و اندازۀ تظاهرات میلیونی ملت تورک آزربایجان در خرداد 1385در تبریز و دیگر شهرهای آزربایجان، بلکه در حد تظاهرات ملت تورک آزربایجان در 15 فروردین 1374 در تهران، اسلامشهر، سلطان آباد و اکبرآباد در اطراف تهران، در شهرهای عمدتاً کورت نشین توانسته اند علیه حاکمیت ضد بشر جمهوری اسلامی ایران انجام دهند؟ 30 سال است که کورتهای تروریست ادعای سولدوز و اروموی ما را دارند: آیا در این 30 سال توانسته اند یک تظاهرات کوچولو در یکی از این دو شهر راه بیندازند؟ آری! به قول ما تورکها: «ایت قورخدوغو یئره هورر» (سگ به جایی و به کسی که از آن می ترسد پارس می کند) و «ایت هورر کروان کئچر» (سگ پارس می کند ولی کاروان به آرامی می گذرد و به راه خود ادامه می دهد)؛ یعنی کاروان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان باید به آرامی و خونسردی «کار» خودش را که «رفتن مداوم و پیوسته» (بیدارسازی و آگاهسازی مداوم و بی امان و پیوسته انسانهای کثیر ملت تورک) است، ادامه دهد. همین!

آری! حرف بزرگانمان، چون شهید ابراهیم جعفرزاده در شب قبل از شهادت حماسی اش به همراه همسر عزیزش مینا کهربایی و دختر دلبند دوساله اش آیلا جعفرزاده نیز همین بود: ما فعالان حرکت ملی آزربایجان، نباید به هیچ وجه به لاک دفاع فرو رویم. اگر این کار را بکنیم دشمن می آید و می گوید «رفراندوم برگزار کنیم»!!! رفراندم برای چه؟ برای اورمو؟ برای سولدوز؟ برای بیجار؟ برای قروه؟ برای سونقور؟ برای آستارا؟ برای زنگان؟ برای همدان؟ برای تهران؟ برای قوم؟ برای کرج؟ برای قزوین؟ برای تبریز؟!! برای چه ؟ برای همین است که ما می گوییم و بلکه فریاد می زنیم که «بهوش ملت تورک» وقت خوابیدن و نشستن و در لاک دفاعی فررفتن نیست. ما باید و باید و باید در میدان مبارزۀ همه جانبه باشیم. زمان این نیست که ما به جای افتادن به جان دشمنان متحد و خونخوارمان، به جان همدیگر بیفتیم. با هیچ بهانه ای «خودزنی» و «تخریب خودی» در حرکت ملی مورد قبول نیست. شخص بازی و شخصیت پرستی و بت سازی و بت بازی در حرکت ملی نیز هرگز و هرگز و هرگز مورد قبول نیست. کسانی که از رسانۀ حرکت ملی که خیال می کنند رسانۀ خودشان و باند خودشان است برای تبلیغ و تقدیس یک نفر آن هم فقط و فقط و فقط «یک نفر» از میان خیل بزرگان و سردمداران و مبارزان بی نظیر حرکت ملی آزربایجان می پردازند و بقیه را مغرضانه و عمداً «حذف» می کنند و بهانه شان این است که فلانی «ژنرال» است !!! و بقیه «عسگر» و «سرباز» عادی (؟!!!) بی شک خائن به ملت بزرگ تورک آزربایجان و کل ایران و حرکت ملی این ملت بزرگ و تاریخساز هستند. ما برای پیروزی قاطع علاوه بر این که به تک تک فعالان صادق حرکت ملی خودمان، تکرار و تاکید می کنم: تک تک فعالان حرکت ملی از یک دانش آموز و دانشجوی عادی فعال خودمان گرفته تا بزرگانمان که عمداً نامی از آنها نمی برم و هویت همۀ آنها و هزینه هایی که در راه آزادی ملت تورک آزربایجان و کل ایران پرداخته اند و می پردازند کاملاً معلوم و مشخص است، نیاز داریم، بلکه به فعالان ارزشمند ملی تورک غیرآزربایجانی مطرح و تاریخساز مثل «ارسلان قاشقای» و فعالان مطرح و بزرگ تورکمن و فعالان بیچاقچی و افشار و خوراسانلی «هم» حتی فاش و عیان می گویم به امثال «مهران بهاری» (در صورتی که آلرژی به نام مقدس آزربایجان را درمان کند و مثل ما خوب و همه جانبه و دقیق و عمیق به مسئلۀ ملت تورک- تورکمن در ایران نگاه کند و اشتباهاتش را جبران کند)، شدیداً نیاز داریم. ما نه تنها به تک تک انسانهای ملت تورک- تورکمن برای پیروزی قطعی و نهایی بر فاشیسم راسیست متحد فارس- کورت- ارمنی نیاز داریم، بلکه به تک تک انسانهای غیرفارس حق طلب و منصف که مثل ما، دشمن فاشیسم راسیست ضدبشر فارس هستند که این فاشیستهای راسیست ضد بشر فارس به بهانۀ ایران پرستی، وجب به وجب ایران را با مکار و نیرنگ و انواع رنگها و نیرنگها و بازیهای سیاسی ارث آبای تاجیک خودشان و ملک طلق خودشان می دانند و هیچگونه حق بشری به انسانهای غیرفارس قائل نیستند، نیاز داریم. فکر نمی کنم واضح تر از این می شود گفت که حرکت ملی حق طلبانه و انسان دوستانه و دموکراتیک ملت تورک ما حرکتی بسیار بزرگ، مهم و تأثیرگذار است نه تنها در آزربایجان بلکه در کل ایران و نه تنها در کل ایران بلکه در کل منطقه حتی در جهان. حرکت ملی آزربایجان باید سیاست «درهای باز» را اتخاذ کند و چنان قوی و مستحکم و بزرگ باشد که همۀ حق طلبان صادق از همۀ ملل جهان را در خود جذب و با خود متحد کند. دشمن ما متحد است، ما چرا نباشیم؟ ما باید آن قدر کارمان را بزرگ و محکم و معتبر بگیریم که از فعالان غیر آزربایجانی تورک- تورکمن هم امثال زهتابی و هیئت و فرزانه و چهرگانی ظهور کنند و با ما در راه مقدس آزادی ملت تورک- توکمن «متحد» شوند، نه این که با سوء استفاده از رسانۀ ارزشمندمان، با «تبلیغ و تقدیس یک شخص و فقط یک نفر» از یک سو و «تخریب دیگران» از سوی اختلاف و جنگ را از میدان دشمن به میان خودمان بکشانیم و پایه های حرکت بزرگ و قدرتمند و تاثیرگذار ملی مان را خودمان تضعیف کنیم . پس آن «کسی» که روی سخنم با اوست، اینها را بخواند و شخص تعریف و تقدیس شونده که مورد احترام و عزیز همۀ ماست هم به همراه همۀ طرفدارانش این سطور را بخوانند و بدانند که کار این شخص رسانه ای برای «آن شخص ارزشمند مبارز زندانی» نه تنها «خدمت» نیست، بلکه «خیانتی بزرگ» است که ممکن است آسیب آن نه تنها به کلیت حرکت ملی برسد، بلکه حتی می تواند سبب آسیب به عدۀ کثیری از فعالان ارزشمندمان و از چشم افتادن فعالان صادق و هزینه داده و زجرها کشیدۀ یک شهر بلکه یک منطقۀ مهم و استراتژیک از مناطق قلب آزربایجان شود که همۀ ما قطعاً و هرگز این را نمی خواهیم و تک تک فعالان ملی، حتی شخص تخریبگر در صورتی که این مطالب را بخواند به نصحیت بزرگان و دلسوزان صادق حرکت مثل این حقیر گوش دهد تا دیر نشده، در جبران «اشتباهات مهلک و استراتژیکش» بکوشد و علنا به اشتباهاتش اعتراف کند و رویۀ خودش وتیمش را «به کلی و عملا» از اساس و بنیان تغییر دهد و با ملت تورک «صادق» باشد، البته برای ما همان «عزیز سابق» است و ما تلاشهای سالیان او و تیمش را در جهت بیدارسازی ملت تورک، حتما و حتما حتما در نظر می گیریم. ما بر خلاف این طیف ابله، سیاست و تاکتیک و استراتژیمان «حذفی» نیست، که هیچ بلکه کاملاً و تماماً «جذبی» است. آری! تا دیر نشده این شخص باید این سطور را دقیقاً و با صدق دل بخواند و عمیقاً و دقیقاً درک کند و بفهمد و از اشتباه خودش دست بکشد: این حرکت مقدس ما «ملی» است نه شخصی و باندی و گروهی و در حرکت ملی، هر فاکتوری، هر فاکتوری، تکرار و تأکید می کنیم: هر فاکتوری که بتواند پیروزی قطعی ما را در مقابل دشمنان سر تا پا و پا تر سر مسلح و ایدئولوژیک و ضد تورک و ضد آزربایجان و ضد غیرفارس و ضد بشر تضمین کند، قطعاً باید و باید و باید از آن فاکتور، هر چه باشد، بهترین و مؤثرترین استفاده ها را بکنیم: آری نگارندۀ این مقاله تاریخ استقلال ملل ستمدیدۀ جهان را به صورت عمیق و تحلیلی خوانده است: در تاریخ مبارزات انقلابیون استقلال طلب ملت آمریکا با استعمار ضدبشر انگلیس، «بنجامین فرانکلین» از «آلت تناسلی نرینۀ خودش» نیز برای پیشبرد اهداف مبارزاتی اش و برای مبارزۀ بهتر و مؤثرار با استعمارگران و اشغالگران جنایتکار و بی رحم انگلیسی بهره برد! به این شرح که با یکی از «خانمهای اشرافی و بلندپایه فرانسوی» طرح دوستی ریخت و با او عشقبازی و آمیزش جنسی از نوع مردانه- زنانه کرد و این خانم عاشق فرانسوی، لابی گری کرد و سبب شد که دولت وقت فرانسه کمکهای تسلیحاتی و حتی جانی به انقلابیون خواستار استقلال امریکا بکنند که همین عامل، یعنی کمک تسلیحاتی، مالی، نظامی و حتی جانی دولت فرانسه سبب پیروزی انقلابیون ملی گرای آمریکا بر استعمار اشغالگر قدرتمند و سر تا پا مسلح و خونخوار بریتانیایی شد.

بهوش ملت تورک آزربایجان، از شدت سوزش و غیرت دارم می سوزم و می تپم و منفجر می شوم: در حالی که عقلای ملی گرای جهان، نه تنها از مال و ثروت و جان خودشان، بلکه حتی از «آلت تناسلی خودشان» برای پیشبرد حرکت آزادیبخش مقدس ملی شان مایه می گذارند، در حرکت ملی ملت تورک آزربایجان، کسانی به ظاهر «از خودیها» داریم که یکی شان حتی بهترین رسانۀ حرکت ملی هم دربست در اختیار خودش و تیمش دارد و عوض «روح دادن و روحیه دادن به انسانهای ملت بزرگ تورک»، با اتخاذ استراتژیها و تاکتیکها و پولیتکیهای حقیقتاً «ابلهانه»، «احمقانه» و بلکه «خائنانه» و «دشمن وار» نه تنها متحدان طبیعی تورک- تورکمن ما را در کل ایران از ما می گیرند، بلکه حتی سبب مغزآلایی و گمراه شدن یا رنجش و دورشدن میلیونها جوان تورک آزربایجانی ما می شوند که از نظر شعور ملی بیدار و هشیار شده اند و می خواهند صادقانه در راه مقدس آزادی ملت خودشان از اشغال و استعمار فاشیسم راسیست فارس بکوشند و بجنگند. این که من کلمۀ تابوی «آلت تناسلی» را به کار بردم بر من ببخشایید. من تئوریسین، متفکر و استراتژیست حرکت مقدس ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران که به حقیقت بزرگترین نویسندۀ کل حرکت ملی ملت تورک در کل ایران هم خودم هستم، هرگز انسان بی ادب وبی نزاکتی نیستم؛ اما به واقع دارم از شدت و عمق درک وضعیت ملت تورک خودم و از «درد مقدس ملتم» می سوزم ومی گدازم. بر اساس این، من، اوجالان ساوالان، با سر بلندی و با افتخار فریاد می زنم که «ما» از «تمامی امکانات» برای مبارزه و پیروزی بر دشمن مشترک خونخوار ملت تورک خودمان که هر 30 سال یک بار انسانهای ملت تورک ما را نسل کشی کرده اند و هنوز هم می خواهند بکنند، بهره خواهیم برد؛ و در این راه مقدس و انسانی و انسان دوستانه و الهی فاش بگوییم: حتی اگر «آلت جنسی مردانه» یا «آلت جنسی زنانه» یکی از فعالان حرکت ملی، مثل مورد بنجامین فرانکلین و آن زن فرانسوی، به «درد این حرکت مقدس و انسانی خورد»، ما آن «آلتهای جنسی» را به صد تا انسان نمای خائن که به جلد حرکت ملی درآمده ولی در اصل حرکت ملی را تخریب می کنند، یا روحیه ضعف یأس ناباوری و «نمی توانیم» به تمامی انسانهای ملت تورک تزریق می کنند، یا این که این ملت بزرگ و تاریخساز تورک- تورکمن را که با «ایمان به خود و راه مقدس خود»، «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» دولتها و حاکمیتهای بسیاری در طول تاریخ، حتی با کمترین نفرات و تجهیزات نظامی ساخته و در مواقع ضروری با دستهای خالی به بیشه ها و کوهها پناه برده «قاچاق» شده و پشت درختهای بیشه ها یا صخره و سنگهای کوهها پنهان شده و دشمن سر تا پا مسلح به اسلحۀ گرم متجاوز را از پشت، ناگهان و ناغافل با چوب تیز تراشیده شده یا دگنک یا سنگ به درک واصل کرده، و با چاقو دشنه و دگنگ صدها دشمن مسلح به سلاح گرم را نابود کرده اند، با دمیدن روح شیطانی یأس و ناامیدی، منفعل می کند، ترجیح می دهم به این ترجیحم افتخار می کنم. قبلا هم در کتاب «من یک تورکم؛ من یک انسانم؛ حق دارم خودم را فریاد بزنم» نوشته ایم که «ما از نسل آن خاقان بزرگ تورک هستیم که در میدان جنگ، وقتی به لشکر انبوه و میلیونی دشمن (هانهای چین) نگاه کرد، به جای ترسیدن از انبوه دشمنان گفت: «مانده¬ام که این همه سرباز را کجا باید دفن کنیم»! در بحبوبحۀ جنگهای روس با خانهای آزربایجان شمالی، در تلگرافی که قوشون باشی سپاه روس از قفقاز زمان نادر شاه به دولت مرکزی روسیه تزاری رسیده است و اسناد آن در کتابخانه ملی روسیه هنوز هم باقی است، این چنین آمده است :«تورکها ملت عجیبی هستند با اینکه ارتش ما (روسیه) منظم و سلاح های گرم پیشرفته ای دارند؛ اما تورکها با قمه و شمشیر و تفنگهای ابتدایی، ناغافل و بدون هیچ سر و صدایی، از کمین بیرون پریده و به ارتش ما حمله می کنند و ارتش مقتدر ما را در هم می شکنند»! آری ما از نسل همان تورکهای هستیم پس فریاد می زنیم: ما در این راه مقدس انسانیمان، نه تنها به تک تک انسانهای تورک و تورکمن خودمان در کل ایران، تکرار تأکید می کنم: به تک تک انسانهای ملت تورک- تورکمن خودمان اعم از تورکمن، قاشقای، بیچاقچی، خلج، شاهسون، اینانلو، بهارلو، نفر، آغاجری، قره جری و... در کل ایران اهریمن زده، تکرار و تأکید می کنم در کل ایران اهریمن زده هر کجای جهان که هستند، «نیاز مبرم» داریم، بلکه به شدت می کوشیم که آزادیخواهان صادق، غیر پان ایرانیست، غیر پانفارس وغیرفاشیست فارس از ملل غیرتورک و غیرفارس عرب، لور، گیلک، تالش، مازندرانی (طبری)، تات، بلوچ، لک، لار و حتی کورت را هم با خودمان علیه دشمنان مشترکمان همراه متحد سازیم و شک نداشته باشیم که اگر حرفهای ما را فعالانمان گوش کنند و نوشته هایمان را در حد وسیع، در وسیع ترین حد ممکن در فضای مجازی و حقیقی پخش کنند، خواهیم ساخت. بر خلاف مدعیان حرکت ملی ما هرگز به چهار شهر «تبریز و اردبیل و اورموو زنگان» قناعت نخواهیم کرد. نیمی از ایران اهریمن زده تورک است و «حداقل» نیمی از آن خاک ماست. بیش از نیمی از ملت تورک آزربایجان ما در این چهار شهر «تبریز و اردبیل و اورموو زنگان» زندگی نمی کنند چه برسد به تورکان و تورکمنان دیگر ایران. همه با هم حرکت را پیش خواهیم برد. «این حرکت مال همه ماست» و به نام هیچ کس یا هیچ باند یا هیچ حزب و گروهی قباله و سند نشده است.

خوانندۀ گرامی تا حال متوجه شده است که وقتی من، اوجالان ساوالان می نویسم: قلم من قدرتمندترین، مؤثرترین و افشاگرترین و روشنگرترین قلم حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران است، سخنی به گزافه نگفته ام. اگر خواننده، سخن شناس باشد به قدرت و تأثیر شگرف سخنان من در این متن و کل متونی که نوشته ام، پی خواهد برد. چرا قلم من این همه تأثیرگذار و ظلمت شکاف است: چون من بیشتر از خیلیها، به حقانیت و قداست راه مقدسی که در پیش گرفته ام و به حقوق انسانی ملت تورک خودم ایمان و اعتقاد دارم. باری، می دانید که چرا قلم من قدرتمندترین، مؤثرترین و افشاگرترین و روشنگرترین قلم حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران است؟ چون روح من بیشتر از همه می سوزد و می گدازد. روح توفندۀ اوجالان ساوالان مقدس، آتشفشان مقدس و توفندۀ آتشین اوجالان ساوالان در وجود من زبانه می کشد و فواره می زند: ارواح پاک و مقدس تمامی مبارزان راه مقدس آزادی ملت تورک روح پیشه وری، فریدون ابراهیمی و محمدتقی زهتابی، بولوت قاراچورلو و بلکه روح توفنده و دردمند تمامی انسانهای مظلوم ملت تورک که در تاریخ سیاه و پلید دویست سالۀ اخیر ایران توسط اتحادیۀ شوم و شیطانی فارس- ارمنی- کورت- صلیبی بر زمین پاک و مقدس آزربایجان و تمامی یوردهای تورک ایران ریخته شده است در من می توفد و می خروشد و فواره می زند. آری! جان نوع بشر مقدس است. جنایت در حق بشریت هرگز برای همیشه بی پاسخ نمی ماند. خون ناحق بر زمین نمی ماند و انتقام مقدس دیر یا زود حتماً و حتما و حتماً گرفته خواهدشد. گمان نشود که من به اهمیت آنچه احساس می کنم و می نویسم عمیقاً و دقیقاً واقف نیستم، نه، هرگز، من کاملا به خودم و قابلیتها و استعدادهای خدادادی ام که در طول بیش از 30 سال پرورده ام کاملاً واقفم. از همین امروز می بینم که روزی نوشته های من نه تنها به زبان تورکی آزربایجانی بلکه به زبان تورکی تورکیه و انگلیسی و کل زبانهای مطرح دنیا ترجمه خواهدشد و کل جهان مرا خواهدشناخت. من محتاج شناخته شدن نیستم من ضعف هیچ چیز را ندارم. خورشید دیده خواهد شد اگر چه ابلهانه بکوشند روی خورشید عالم افروز را با رنگ کردن آسمان بپوشانند. مگر می شود؟ آری! آتشی مقدس در وجود من هست. این آتش هدیۀ خداست و عهدی پنهان که با خدا دارم. آتشی که خواب و آرام و زندگی طبیعی را از من گرفته است. همسرم مدام از این «حالات و مقامات» من شاکی است و می گوید «شوهر خوبی نیستی. غرق در افکار خود شده ای. وظایف همسری را به جا نمی آوری». «تو با من ازدواج نکردی با «تورک» ازدواج کردی»! و «حق با اوست. او زن بسیار شگرف و بزرگ و دوست داشتنی و پاک و زن بسیار صبوری است، اما سرنوشت او این بوده است که او نیز فدای من و عشق آرمان من شود» او گاهی به من می گوید: «دلی اولوبسان»: «دیوانه شده ای» . آری! چه کنم من دیوانه ام از ازل دیوانه به دنیا آمده ام و تا ابد دیوانه خواهم بود. دیوانه خواهم زیست و دیوانه به قبر خواهم رفت و دیوانه محشور خواهم شد و به ملاقات معشوقم خواهم رفت. من «دلی ام. ائل دلی سی ام» من دیوانه ام: این دیوانگی الهی و مقدس است. من دیوانۀ ملت خودم هستم و تنها «سئوگی» و عشق، عشق، عشق مقدس و صادقانه به ملتم و وطنم مرا دلی و دیوانه کرده است و به این دیوانگی ام از اول تا امروز و از امروز تا ابد افتخار خواهم کرد.

باری، رمز پیروزی ما دمیدن «روح روحیۀ ایمان به خود و راه مقدس خود»، «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» در تک تک انسانهای ملت تورک خودمان و تک تک انسانهای ملل غیرفارس است. هی نگوییم که امریکا ابرقدرت است و امریکا با فاشیسم راسیست فارس است. نه، امریکا ابرقدرت نیست، «ابرقدرت حقیقی خود ما ملت تورک هستیم». هیچ ابرقدرتی در مقابل ارادۀ یک ملت به خودآمده و متحد که از دل و جان خواستار آزادی و استقلال خودش است دوام نمی آورد و همۀ جهان اگر با هم باشند و آن ملت مؤمن و معتقد به قداست آزادی اگر تنها باشد، آن ملت، همۀ جهان را به زانو می آورد. بزرگان ما از قبیل زهتابیها به عبث نگفتند که «گوج بیرلیکده دیر» (قدرت در اتحاد است) ما نه تنها قدرت و قابلیت و پتانسیل متحد کردن و به میدان به مبارزه و قیام آوردن ملت تورک- تورکمن خودمان را داریم بلکه همان گونه که بزرگانمان از قبیل محمدتقی زهتابی و غلامرضا امانی (قبل از شهادت حماسی شان) می نوشتند و علناً و در میدان و در تهران فریاد می زدند، قدرت و پتانسیل متحد کردن و به میدان به مبارزه و قیام آوردن همۀ ملتهای غیرفارس ایران را داریم مشروط بر این که «روح روحیۀ ایمان به خود و راه مقدس خود»، «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» در تک تک انسانهای ملت تورک خودمان و تک تک انسانهای ملل غیرفارس بدمیم که می دمیم و من، اوجالان ساوالان دقیقاً به خاطر همین هدف مقدس و استراتژیک است که سالهای سال است به زبان «فارسی» می نویسم. آری! دشمنان خونخوار و بی رحم و ضد بشر ما متحد هستند چرا ما متحد نباشیم؟ کدام اندیشۀ خائنانه و خبیثانه ای ما را از اتحاد با همدرهایمان باز می دارد و نگاه و جهان بینی ما را «محلی» و محدود به چهار شهر «تبریز و اردبیل و اورمو و زنگان» می کند؟

کاظم صفابخش (یک نوجوان 17- 18 ساله تورک) و امیر ستاری و احکام ناعادلانه و ضد بشری بیدادگاههای حاکمیت شیطانی ضد بشر جمهوری اسلامی ایران (13 سال حبس برای کاظم صفابخش و 7 سال حبس برای امیر ستاری)، بهانه های خوبی برای اعتراض و قیام هستند. لااقل می توانیم با نام بردن از این دو فعال ارزشمند حرکت ملی و فعالان دیگر زندانی حرکت ملی از قبیل دکتر لطیف حسنی، سیامک میرزایی، ابراهیم نوری، حکیمه احمدی، عباس لسانی، سهند معالی، توحید امیرامینی، کیانوش اصلانی، ابراهیم نوری، روح الله احمدنژاد، مهدی کوخیان، حمید اللهوردی پور و دیگر مبارزان راه آزادی آزربایجان از چنگال اشغال و استعمار و ظلم و بیداد حاکمیت ضد تورک و ضد آزربایجان جمهوری اسلامی ایران، سبب بیداری گستردۀ انسانهای ملت تورک خودمان شویم که اگر موفق به بیدار کردن شعور ملی ملت تورک خودمان شویم همه چیز اتوماتیک درست خواهدشد و این ملت بزرگ و تاریخسار تورک با بازگشت به اصل خود و درک عمیق بزرگی و عظمت تاریخی روح خودش که بر نیمی از جهان حکم رانده است، هرگز و هرگز و هرگز زیر یوغ اشغال و استعمار فاشیسم راسیست فارس نخواهدماند و هر تازه وارد ابله فاشیستی چون رضا کوچوک پالانی را ممکن نیست استعمار سیاه صلیبی و نوکرش، فاشیست راسیست ضد تورک و ضد آزربایجان رنگ «دموکرات» (؟) بزند و به ملت تورک ما و تمامی ملل غیرفارس قالب کند. رمز پیروزی ما در «ایمان به خود و راه مقدس خود»، «خودباوری» و «اعتماد به نفس» و «اتکا به نفس» و «اتحاد مقدس» و «حفظ اتحاد مقدس» است. در آخر باید بگوییم که ما مبارزان راه آزادی و استقلال ملت تورک آزربایجان و کل ایران به اصل «حق تعیین سرنوشت» معتقدیم، مشروط بر این که چندین سال، نه در خفقان 41 سالی که فاشیسم راسیست فارس به سردمداری جمهوری اسلامی ایران حاکم کرده است، بلکه با «آزادی کامل و بی قید و شرط بعد از زوال جمهوری اسلامی ایران» فرصت داشته باشیم که در کوچه ها خیابانهای تمام شهرهای کشور و تلویزیونها و رسانه های کاملاً آزاد بتوانیم حداقل 4 سال با ملت تورک خودمان مستقیما حرف بزنیم و آنها را به حقوق بشری شان واقف کنیم که انسانهای این ملت بتوانند سرنوشت خودشان را بر اساس منافع ملی خودشان درست و صحیح تعیین کنند.

اوجالان ساوالان- شنبه 12 مرداد 1398- 3 اوت 2019- 1 ذوالحجه 1440