حرکت ملی آذربایجان همیشه با چالش های متعددی روبرو بوده به نحوی که بعضا با پیدایش نحله های فکری گوناگون و بعضا ساختارشکنانه، کوشیده است ماهیت سیاسی حرکت را به ناکجاآباد سوق دهد. حرکت در داخل بیشتر برحسب دوستی هایی فاقد وجهه حقوقی و عدم مسئولیت پذیری تا به امروز خود را به این جایگاه رسانده است(اگر یکی دو مورد را فاکتور بگیریم اغلب طیف های موجود به این شکل فعالیت داشته اند). ولی در خارج از ایران شرایط کاملا متفاوت است. اکثر جریان ها بجای انجام وظیفه ذاتی خود(لابی گری، دیدارهای دیپلماتیک و...) بیشتر سعی در خط دهی بوده‌اند آنهم بدون در نظر گرفتن شرایط جامعه!!! همین امر سبب گشته تا دغدغه کنونی ملت اعم‌از دموکراسی خواهی، آزادی بیان، حقوق زنان و ... به فراموشی سپرده شده و حرکت ملی آذربایجان در جذب نیرو از لایه های بالایی جامعه دچار مشکل اساسی شود.

در چند روز گذشته شاهد بازی جدیدی از تعدادی دوستان خارج نشینمان هستیم. مجموعه هایی که سالیان سال با نگاه دگماتیسم، راه نقد را بسته و بیشتر با انگ های خائن، ساتقین در مقابل عمل بازتعریف گفتمان مدرن حرکت ایستاده اند. دوستانی که حتی بعضا بخاطر شرایط (حقوقی که از مجموعه ها دریافت می کنند) بجای مانیتور گفتمان دموکراتیک، در ذهنیت کلاسیک گیرکرده و همان گفتمان محافظه کارانه را سرلوحه کار خود قرار داده اند.

بحث انتخابات نیز یکی از همین موضوعاتی است که در چند ماه گذشته نشانگر همان رویه بوده است.

در یک طرف جامعه ای که اقتصاد ورشکسته و شرایط سیاسی کاملا بسته را تجربه می کند. شادی و آزادی که حاکمیت با سیاست های خود از تک تک انسان ها گرفته است. شرایط معشتی که هر روز بدتر می شود، تورمی که سرسام آور هر روز بیشتر خود را نمایان می سازد. و در طرف دیگر نیروهای به اصطلاح مخالف که برخلاف شرایط سیاسی_اجتماعی همانند حاکمیت ملت را به رای دادن تشویق می کند. این پارادوکس سیاسی چیزی جز حماقت نیست. اگر حرکت ملی آذربایجان را به عنوان جریان مستقل با مانیفست مشخص(حداقل شفاهی) در نظر بگیریم جریان های دیگر در این جغرافیا بایستی با نگرش رقابتی دید. حال اگر جریانی صرفا بخاطر "تورک" بودن کاندیدای ریاست جمهوری و یا حتی شوراها به بازی انتخاباتی روی آورد بایستی گفت تعریف فاکتور اصلی امر سیاسی در این مجموعه به شدت دچار مشکل شده است. هدف غایی امر سیاسی نباید جای خود را با هدف های مقطعی عوض کند. این نوع دیدگاه بجای تامین منافع، در دراز مدت باعث انفعال حرکت خواهد شد که این بیش از هرچیزی برای آذربایجان خطر محسوب می شود.