چندی پیش رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش با مطرح نمودن طرح بسندگی زبان فارسی موجب واکنش های متفاوت اقشار مختلف مردم به این موضوع گردید . واکنش هایی که غالبا در نکوهش این موضوع بیان گردیده اند .

اما براستی هدف از مطرح نمودن این طرح چه می باشد ؟

در عصر کنونی که به عصر انفورماتیک معروف گشته است و اینترنت انسانها را در فضای مجازی بسیار نزدیک به یکدیگر نموده است صحبت نمودن از یک تفکر و یا یک فرهنگ و زبان غالب بسیار خطاء و اشتباه می باشد چرا که اینترنت با شکستن مرزها و دیوارها یک پیام بسیار روشن برای جهانیان داشته است و آن اینکه همه انسانها با هم برابر بوده و همگی حق برخورداری از یک زندگی آزاد فارغ از هر گونه تبعیض را دارا می باشند . حال در چنین عصری که تفکرات منسوخ و محکوم برتر بینی نژادی و زبانی جای خود را به اندیشه های مدرن حقوق بشری داده است ، صحبت از اندیشه های نشآت گرفته از تفکرات بیمار فاشیستی جای بسی تامل دارد !

حال در کشور ایران در شرایطی که اغلب جمعیت کشور غیر فارس پوده و نسبت به تبعیضات حاکم به نفع قوم فارس معترض می باشند و به استناد قانون اساسی کشور اصولی چون ۱۵ و ۴۸ خواستار رفع هر گونه تبعیض علیه مردم و اقوام مختلف ساکن در کشور می باشند ، بیان طرح فاشیستی بسندگی زبان فارسی شبهات مختلفی را در چرایی بیان چنین طرحی آنهم در شرایط موجود مطرح می نماید .

به نظر نگارنده مطلب هدف از بیان چنین طرحی در شرایط کنونی جامعه ایران از دو حالت خارج نمی باشد .

حالت اول :

با توجه به شرایط کنونی ایران در جهان و منطقه و فشارهای متمرکز بر کشور که نتیجه تحریم‌های جهت دار علیه آن بوده است و پیرو آن تورم لجام گسیخته و درآمد حداقلی ، عرصه را جهت داشتن یک زندگانی بسیار ساده و ابتدایی برای مردم کشور تنگ نموده است . لذا در چنین شرایط بحرانی به منظور کنترل فضا ی جامعه و منحرف نمودن افکار عمومی ، هر از گاهی نیاز به یک موضوع و آلترناتیوی جایگزین به منظور خود درگیری افراد جامعه با خویشتن می باشد و از اینرو طرح بسندگی را نیز می توان در راستای اعمال چنین سیاستی تعریف نمود چرا که از زمان طرح این موضوع افکار عمومی مردمان غیر فارس بلاخص مردم آزربایجان و مشخصا حرکت ملی آزربایجان بجای مسائل بسیار مهم داخلی و اتفاقات تعیین کننده منطقه ای ، به صورت ویژه صرفا معطوف به این موضوع گردیده است .

حالت دوم :

در هر کشوری و در ایران نیز که از آن مستثنی نمی باشد ، قدرت حاکم توسط سازمانهای اطلاعاتی و وزارت اطلاعات هر از گاهی جهت سنجش موقعیت جریانهای مختلف در کشور و در مناطق مختلف ، با بیان مطالبی در قالب یک پروژه از پیش طراحی شده در صدد افکار سنجی مردم نسبت به آن موضوع و یا بهتر بگوییم سنجش نفوذ جریان منتقد و مخالف حاکمیت در بین آحاد مردم می باشند تا با استفاده از آمار و اطلاعات بدست آمده که غالبان برگرفته از شدت واکنشها و یا فراگیر بودن اعتراضات نسبت به آن موضوع می باشد ، با استفاده از نتایج حاصل از مجموع آمار واطلاعات کسب شده ،حاکمیت خود را برای شرایط بحرانی آماده تر نموده و طرحها و برنامه های خود را برای شرایط حساس ، از پیش مهیا نماید .

لذا با توجه به شرایط بحرانی داخلی و منطقه ای ، اجرای طرح بسندگی را می توان در راستای اجرای این سیاست نیز تعبیر نمود .

به هر حال هدف از مطرح نمودن چنین طرحی در شرایط کنونی هر چه که باشد ، برخورد بسیار منطقی و در عین حال به شدت قاطعانه مردم و فعالین حرکت ملی نسبت به این موضوع را می طلبد چرا که اجرایی نمودن چنین طرح فاشیستی تیشه بر زبان و در حقیقت هویت مردمان غیر فارس ساکن در کشور می باشد و از طرفی سکوت در مقابل چنین تفکرات بیماری خیانتی نابخشودنی در برابر ریشه کن نمودن هویت یک ملت می باشد که تاریخ آنرا فراموش نخواهد نمود .