اهمیت انکار احتمال مداخله خارجی در به نتیجه نرسیدن پرتاب موشک سیمرغ و قرار نگرفتن ماهواره «پیام» در مدار زمین به قدری است که مسئولان حکومت ایران (جهرمی وزیر ارتباطات)، و سایت‌های خبری تحلیلی نزدیک به نظام (تابناک)، با مبادرت به تبلیغ پیرامون قبول «نقص فنی»، در رد آن، تلاش فوری و گسترده‌ای به عمل آوردند.

علیرغم اظهارات آقای جهرمی، ناموفق ماندن موشک «سیمرغ» در رساندن ماهواره «پیام» به مدار تعیین‌شده و باز ایستادن پیشران «مرحله سوم آن ۳۰ ثانیه پیش از وقت مقرر» را نمی‌توان بدون ارائه شواهد و مستندات کافی، صرفاً به «نقص فنی» و «شکست متعارفی یک آزمایش فضایی» نسبت داد و سایر احتمالات، از جمله نقش ظرفیت فضایی بازدارنده آمریکایی موسوم به «Left of Launch» را که در رابطه با شکست تجربه‌های موشکی کره شمالی مورد استناد قرار گرفته، به سادگی رد کرد.

تلاش‌های صورت گرفته دولتی برای نسبت دادن شکست طرح پرواز ماهواره بر سیمرغ به نقص فنی و رد امکان مداخله خارجی، با تأکید بر عملکرد موفق مرحله اول و دوم موشک، شاید به این دلیل صورت گرفته که ظرفیت‌های موشکی ایران را مؤثر و مصون در برابر بازدارنده‌های خارجی نشان دهد.

جمهوری اسلامی با توسل به جداسازی اسمی موشک‌های نظامی ایران (سجیل، ذولفقار، زلزال ... ) از موشک‌های مورد استفاده در آزمایش‌های حمل ماهواره (کاوش، پژوهش، سفیر و سیمرغ ... که کمتر مذهبی و بیشتر ایرانی است) سعی در متفاوت نشان دادن طبیعت آزمایش‌های موشکی خود دارد، حال آنکه کشورهای اروپایی (فرانسه، آلمان و بریتانیا)، همچنین اسرائیل و آمریکا فعالیت‌های فضایی ایران را پوششی برای تکمیل و تولید موشک‌های بالستیک قاره‌پیمای قادر به حمل کلاهک‌های کشتار جمعی (بمب اتمی) تلقی و مغایر با مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت معرفی می‌کنند.

در فاصله‌ای اندک پس از انتشار خبر پرتاب موشک سیمرغ و ناموفق ماندن طرح قرارداد ماهواره «پیام» ابتدا، نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل طی مراسم معرفی رئیس جدید ستاد مشترک نیروهای مسلح آن کشور با اشاره به موضوع، رهبران جمهوری اسلامی را «دروغگو» خواند و هدف پرتاب سیمرغ را توسعه موشک‌های بالیستیک عنوان کرد، و روز بعد، مایک پومپئو وزیر خارجه آمریکا نیز مدعی شد که ایران به دنبال «دست‌یابی به قابلیت‌های موشکی تهدیدکننده است

قابلیت‌های مشترک موشک‌های بالیستیک ایران

جمهوری اسلامی از زمان پایان جنگ با عراق و همزمان با ورود به عرصه فعالیت‌های اتمی و غنی‌سازی اورانیوم و تلاش برای تولید پلوتونیوم قابل فرایند، برنامه گسترده‌ای را برای توسعه ظرفیت‌های موشکی به اجرا گذاشت.

در غیبت نیروی هوایی کارآمد در ایران، تولید داخلی موشک‌های شهاب ۳ را که با استفاده از کمک‌های فنی روسیه، کره شمالی و چین صورت گرفت، می‌توان اولین مرحله از طرح بلندمدت رسیدن به قابلیت‌های موشکی لازم برای ایجاد ظرفیت‌های تهاجمی و نیروی بازدارنده دفاعی، تلقی کرد.

دست‌یابی به فن‌آوری طراحی سازه و مونتاژ موتور موشک و تولید سوخت جامد به منظور افزایش برد موشک‌های بالیستیک، دومین مرحله از برنامه توسعه موشکی ایران بود که هدایت آن را حسن تهرانی‌مقدم پس از انتقال از فرماندهی توپخانه سپاه پاسداران به فرماندهی یگان موشکی سپاه، عهده‌دار شد.

حسن تهرانی‌مقدم که از او به عنوان «پدر موشکی» یاد می‌شود، هدف خود را دست‌یابی به سوخت جامد، تولید موشک‌های مجهز به موتور سوخت جامد و ساخت موشک‌های بالیستیک با برد بلند (موشک عماد) قرار داده بود.

موشک‌های بالیستیک، اعم از نظامی و یا مورد استفاده در طرح‌های فضایی، از قابلیت‌های مشترک برخوردارند.

برای دستیابی به برد بلند، موشک بالیستیک (قوسی) باید حداقل تا ارتفاع ۱۶۰ تا ۲۰۰ کیلومتر از زمین اوج بگیرد. وجه مشترک و قابلیت مشابه موشک‌های بالیستیک نظامی و فضایی در رسیدن به حداقل ارتفاع از زمین، قابلیت حمل کلاهک (ماهواره و یا بمب) و همچنین بازگشت کلاهک موشک (یا بمب) به جو زمین است.

ایران قبلاً اعلام داشته که آزمایش‌هایی را برای قرار دادن کلاهک در ارتفاع تعیین شده و بازگشت آن به جو زمین صورت داده و کسب اطلاعات جامع در این مبحث، برای مدتی طولانی بخشی قابل از مذاکرات سازمان انرژی اتمی با ایران قرار داشته است.

در صورت داشتن قابلیت رساندن یک موشک بالیستیک به ارتفاع عمودی ۲۰۰ کیلومتر، می‌توان با تغییر زاویه پرتاب موشک به موشک‌های قاره‌پیما با برد بلند دست یافت (زاویه بیشتر؛ برد طولانی‌تر).

در مرحله تولید موشک‌های شهاب ۳، تهدید موشکی ایران منطقه‌ای و محدود تلقی می‌شد، در صورتی که برای ایجاد ظرفیت بازدارنده در برابر تهدیدهای برون‌منطقه‌ای (و یا ایجاد قدرت موازنه در برابر تهدیدهای بزرگتر) جمهوری اسلامی خود را نیازمند توسعه برد موشکی با قابلیت حمل کلاهک سنگین و فن‌آوری بازگرداندن آن به زمین (اصابت به نقطه تعیین شده) می‌دید.

برنامه‌های فضایی جمهوری اسلامی از ابتدای دهه ۸۰ شمسی و پیش از کشته شدن حسن تهرانی‌مقدم (آبان ماه سال ۱۳۹۰ طی یک انفجار مشکوک در یکی از مراکز نظامی سپاه در ملارد کرج) مطرح و بعد از یک توقف چند ساله به صورت جدی از ابتدای دهه ۹۰ مورد پیگیری قرار گرفت.

هدف برنامه‌های فضایی جمهوری اسلامی قرار دادن ماهواره در مدار زمین اعلام شد و موشک بالیستیک دو مرحله‌ای سفیر نخستین تلاش چشم‌گیر در این زمینه بود.

موشک دو مرحله‌ای سیمرغ با استفاده از چهار موتور سوخت مایع موشک شهاب ۳ (به صورت خوشه‌ای و قرار داده شده در اولین قسمت موشک) ادامه تکاملی تولید موشک سفیر و گامی در مسیر افزایش ظرفیت حمل کلاهک (وزن بیشتر ماهواره و یا افزایش برد موشک) است که تاکنون از رسیدن به هدف تعیین‌شده باز مانده است.

مرحله نهایی تولید موشک‌های «فضایی» ایران ساخت موشک «عماد» است (سه یا چهار مرحله‌ای با استفاده از موتورهای سوخت مایع در دومرحله و سوخت جامد در یک یا دو مرحله دیگر) با قابلیت قرار دادن ماهواره‌ای به وزن ۱۰۰ کیلوگرم در ارتفاع ۱۰۰۰ کیلومتر از سطح زمین.

کشورهای معترض به فعالیت‌های موشکی-فضایی ایران، هدف قرار دادن ماهواره در ارتفاع ۵۰۰ یا ۱۰۰۰ کیلومتری را در واقع تلاش برای ساخت موشک‌های قاره‌پیما با قابلیت حمل کلاهک‌های کشتار جمعی معرفی می‌کنند؛ مشابه با قابلیت‌های موشکی کره شمالی.

مقابله آمریکا

رونالد ریگان، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا در دوران «جنگ سرد»، در یک سخنرانی در ۲۳ مارس ۱۹۸۳ از تدوین طرحی خبر داد برای ایجاد ظرفیت مقابله با موشک‌های قاره‌پیمای اتحاد شوروی سابق که بعد از آن به عنوان «جنگ ستارگان» شهرت یافت.

از سال ۱۹۸۵ تا کنون، برابر با محاسبات موجود، دولت آمریکا علاوه بر هزینه‌های درونی خاص سازمان‌های دفاعی خود، بالغ بر ۲۰۰ میلیارد دلار بابت ایجاد و توسعه ظرفیت‌های مقابله با تهدیدهای موشکی هزینه کرده است.

در ماه مارس سال ۲۰۱۵ در یک یادداشت کوتاه و مشترک، وزیر دفاع وقت آمریکا، ژنرال ری اودیرنو رئیس ستاد نیروی زمینی و دریاسالار جاناتان گرینرت فرمانده عملیات دریایی آمریکا انجام «مطالعات تازه» را به منظور ایجاد «قابلیت‌های ضدموشکی متفاوت» برای به شکست کشاندن تهدیدهای موشکی علیه آمریکا و متحدان آمریکا مورد اشاره قرار دادند.

در همان سال، از وجود قابلیت ضدموشکی تازه‌ای به نام «Left of Launch» در آمریکا خبر داده شد که بر اساس فن‌آوری برخورد غیرلمسی-فیزیکی مانند هدایت نور، موج، ایجاد میدان مغناطیسی و حرارت به منظور از کاراندازی هدف‌های فضایی موشکی طراحی شده است.

در ماه آوریل سال ۲۰۱۷ یک فروند موشک کره شمالی مجهز به موتور سوخت مایع از نوع موتور موشک‌های اسکاد (پدر موشک‌های شهاب ۳ ساخت ایران که برای نخستین بار با الگو گرفتن از موشک‌های وی ۲ آلمان، در شوروی سابق طراحی و تولید شده بود) حدود ۹ دقیقه بعد از پرواز از ادامه حرکت بازماند و لاشه آن نزدیک شهر سینپو در شرق شبه‌جزیره کره به دریای ژاپن سقوط کرد.

بسیاری از کارشناسان از آن زمان تا کنون نوشته‌های متعددی را در منابع تخصصی و عمومی به نقش قابلیت ضدموشکی تازه آمریکا در باز داشتن موشک کره شمالی از حرکت ضمن پرواز اختصاص داده‌اند.

کره شمالی که پیشتر شش آزمایش موشکی غیرموفق، از جمله تلاش برای پرتاب موشک از یک فروند زیر دریایی را طی ۳ سال پشت سر گذاشته بود، در سال ۲۰۱۸ به انجام مذاکرات با آمریکا برای محدود کردن ظرفیت موشکی و خلع سلاح اتمی رضایت داد.

در سال ۲۰۱۰ از وجود کرم رایانه‌ای موسوم به استاکس‌نت خبر داده شد که گفته می‌شد در سال ۲۰۰۵ با همکاری آمریکا و اسرائیل تولید شده و حملات مخربی را علیه تأسیسات اتمی ایران از جمله مرکز غنی‌سازی نطنز و رآکتور اتمی بوشهر صورت داده است.

جمهوری اسلامی که هرگز به حمله رایانه‌ای به تأسیسات اتمی‌اش اعتراف نکرده بود، دو سال بعد به انجام مذاکرات اتمی با آمریکا رضایت داد و مذاکرات دو سال و اندی بعد از آن به عقد توافق هسته‌ای ژوئیه سال ۲۰۱۵ با گروه ۵+۱ منجر شد.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور کنونی آمریکا، روز سه‌شنبه ۹ مرداد در اجتماعی در ایالت فلوریدا با اشاره به مسئولان جمهوری اسلامی گفت: «فکر می‌کنم که آنها به زودی با ما گفتگو خواهند کرد- شاید هم نه. و این هم اشکالی ندارد

به نظر می‌رسد در وضعیت کنونی که آمریکا و اسرائیل اقدامات موشکی جمهوری اسلامی را تهدید علیه امنیت خود معرفی می‌کنند، در صورت وجود قابلیت فنی مشابه با «Left of Launch» و در راهبردی مشابه با تصمیم به استفاده از کرم کامپیوتری استاکس‌نت علیه تأسیسات ایران، امکان مداخله بازدارنده خارجی به منظور کند کردن و یا توقف برنامه‌های موشکی آن، احتمال کوچکی نیست که مسئولان جمهوری اسلامی بتوانند صرفاً با توسل به «نقص فنی» از کنار آن عبور کنند.