مقدمۀ اوجالان ساوالان

همان گونه که شاهدیم پان ایرانیستها و پانفارسها به همراه پانکوردها متحداً و متفقاً برای اعدام شدن سه تروریست کورد «رامین حسین پناهی» و «زانیار مرادی» و «لقمان مرادی» به همراه حملۀ موشکی سپاه پاسداران رژیم جمهوری اسلامی ایران به مقر حزب تروریست کوردستان ایران در عراق، پروپاگاندای عجیب و پر سر و صدای عوام فربیانه ای نژادپرستانه ای در کل رسانه های سیاسی فارسی زبان داخل و خارج از ایران، یعنی تلویزیونها، رادیوهای ماهواره ای و سایتهای اینترنتی مثل صدای آمریکا Voa Tv Persian، بی بی سی فارسی BBC Persian، «دیدگاه» Didgah Tv، تلویزیون اندیشه Andishe Tv، کانال جدید Kananl Jadid، پارس تی وی Pars Tv، ایران اینترنشنال Iran International ، ایران فردا IRAN-E-FARDA، رادیو فردا Radio Farda، من و تو Manoto Tv، ایران آریایی، تلویزیون رها، سیمای آزادی (تلویزیون مجاهدین خلق ایران)، کانال 1 ، رادیو زمانه، دویچه وله، یورونیوز، میهن تی وی و حتی تلویزیون «کلمه» مال اهل تسنن راه انداخته اند و مدام از مظلومیت و کولبری انسانهای کورد در ایران و مظلومیت احزاب تروریستی کوردی داد سخن می رانند و همین جانبداری پر شور و بی محابای فاشیسم راسیست فارس از تروریسم فاشیست اشغالگر و متجاوز کورد سبب شده است که تروریست ضد تورک و ضد آزربایجان کورد و یکی از سرکردگان حزب دموکرات کوردستان ایران به نام پیمان حیدری احساساتی شود و آنچه واقعا در دل تروریستهای فاشیست کورد پنهان است، بیرون بریزد و در بخشی از جملات خصمانه و جنون آمیز خود بگوید: «تبریز را به حمام خون تبدیل می کنیم»!

https://www.youtube.com/watch?v=kdsNTIi-E5U

من در مقالۀ خودم با نام «حامد محمدی تورک یا رامین حسین پناهی کورد؟» که در روز شنبه 26 خردادماه 1397- 16 ژوئن 2018 نوشته بودم و در سایت آذوح با لینک زیر منتشر شد:

https://www.azoh.net/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%88-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4/2790-%D8%AD%D8%A7%D9%85%D8%AF

مسئلۀ تروریسم ضد تورک و ضد آزربایجان کورد و طرفداری کمونیستهای پانفارس- مانقورت ضد تورک و ضد آزربایجان را از آن به صورت تحلیلی بررسی کرده و نوشته بودم. جالب این که همین مقالۀ من در سایتی به نام «بایداق» البته با دخل و تصرفهایی ناروا و بدون اجازۀ من، منتشر شده است:

http://baydaq.com/tag/%D8%A7%D9%88%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86/

اساس تز و عقیده و فکر من در این سلسله از مقالاتم که به تروریسم اشغالگر توسعه طلب متجاوز به خاک آزربایجان جنوبی پرداخته ام این بوده و هست که کسی که اسم خود را ملتچی تورک و آزربایجانچی می گذارد، در زمانی که دشمنان متحد فاشیست راسیست ضد تورک فارس- کورد این گونه از کشته شدن سه تروریست کورد با کمک جمهوری اسلامی ایران برای پروپاگاندا به نفع تروریسم ضد تورک و ضد آزربایجان اشغالگر متجاوز به خاک مقدس آزربایجان بهره می برد، نباید در قبال کشته شدن هزاران سرباز وظیفه و حتی مرزبان معمولی تورک آزربایجانی که لزوماً معتقد به ولایت فقیه هم نیستند، بلکه به اجبار حاکمیت ضد تورک و قانون خدمت نظام وظیفه و خدمت سربازی اجباری یا قانون الزام خدمت مرزبانان تورک آزربایجانی در نیروی انتظامی حاکمیت مجبورند مدتی از دوران خدمت خود را در مناطق پر از خطر تروریسم کوردی در آزربایجان غربی و کوردستان بگذارنند، و در راه دفاع از جان و مال و ناموس و هست و نیست انسانهای بی دفاع و بی سلاح تورک آزربایجانی در مقابل هجوم مسلحانۀ تروریسم کوردی کشته می شوند و حاکمیت از خون این انسانهای بی گناه برای پروپاگندا به نفع خودش سوء استفاده می کند، بی تفاوت باشند؛ چرا که به هر حال این سربازان و مرزداران تورک آزربایجانی تنها نیروهایی هستند که جلوی نسل کشی انسانهای بی دفاع و بی گناه تورک آزربایجانی در روستاها و شهرهای غرب آزربایجان، به دست احزاب و دسته جات و گروههای تروریستی هیستریک و مجنون ضد تورک و ضد آزربایجان کوردی مثل پژاک، حزب دموکرات کوردستان ایران، کومله، پ.ک.ک. و غیره و امثال پیمان حیدری را می گیرند؛ و البته در زمانی که فاشیستهای راسیست فارس- کورد متفقاً از اعدام شدن سه تروریست کورد به دست جمهوری اسلامی ایران این همه به تبلیغات به نفع تروریسم اشغالگر توسعه طلب متجاوز به خاک مقدس آزربایجان سوء استفاده می کنند، ما نیز به عنوان ملتچی تورک آزربایجان حق نداریم از خون هزاران انسان بی گناه ملتمان، که سرباز وظیفۀ بی گناه تورک آزربایجانی حامد محمدی فقط یکی از این هزاران سرباز تورک است، که با دسیسه جمهوری اسلامی ایران و به دست تروریسم ضد تورک کوردی کشته می شوند و مادران و پدران و خواهران و برادرانشان داغدار می شوند، به همین آسانی بگذریم و در راه مقدس استقلال آزربایجان جنوبی از ایران اهریمن زده و در راه بیدار کردن انسانهای بیدارنشدۀ ملت تورک خودمان جهت به دست آوردن آزادی و استقلال از چنگ اشغال و استعمار و تجاوز و غارت فاشیسم متحد راسیست فارس- کورد، از آنها نهایت استفاده را نبریم؛ اما متاسفانه هستند از میان خود ما ملتچی های تورک آزربایجان که می کوشند که همۀ این سربازان وظیفه و مرزبانان بی گناه تورک آزربایجانی را جزئی از نیروهالی سرکوب جمهوری اسلامی و جزئی ارتش سرکوبگر جمهوری اسلامی ایران بخوانند و مسئله را به همین راحتی ببندند و امثال من را تخطئه می کنند که چرا با پوپولیسم به این کشته شدگان تورک آزربایجانی در راه دفاع از روستاها و شهرهای تورک نشین آزربایجان غربی و کوردستان «شهید» می گویی؟! برای نمونه این مقالات زیر را می شود نام برد:

http://www.milliyol.org/fa/archive/1891

باری، من در این نوشتار نمی خواهم از اتهامات امثال مقالۀ بالا نسبت به خودم و همفکرانم دفاع کنم، چرا که در مقالات پر تعدادم که در سایت آذوح در این باره نوشته ام به قدر کافی از نظریات خودم که متفکر و استراتژیست حرکت ملی ملت تورک آزربایجان هستم، دفاع جانانه کرده ام. در این مقاله بیشتر می خواهم که نوشته ای را از قلم یک مانقورت کمونیست طرفدار تمامیت ارضی ایران که به نام «تبریزی» در سایت «ایران گلوبال» مقاله و کامنت می نویسد و ملتچیهای تورک آزربایجان مثل جناب محمدرضا لوایی گرامی را با تهدید، تحقیر، توهین، دشنام، ناسزا، ریشخند، هرزنامه، تهمت زدن، به باد انتقاد می گیرد، به نقل از «دیدگاهها»ی ذیل مقاله «دفاع از جنایت موشكی سپاه تحت پوشش دفاع از تمامیت ارضی ایران» از کیانوش توکلی عینا نقل کنم تا موضوع بهتر تجزیه و تحلیل شود. من در مقالاتم همواره می نوشتم که مانقورتها و پانفارسهای کمونیست ضد تورک، ضد تورکیه و ضد آزربایجان همواره از پانکوردها، اشغالگران مسلح ضد تورک تروریست خاک آزربایجان حمایت می کنند؛ ولی متأسفانه برخی از ملتچیهای تورک آزربایجانی غیر کمونیست خودمان هم به دلایلی چون دوری از آزربایجان و دوری از ملت تورک آزربایجان و نداشتن درک عمیق از مسئلۀ حرکت ملی و عدم تعمیق روح ملی گرایی تورکی آزربایجانی در ذهنشان و عدم درک صحیح از همۀ پتانسیلهای ملت تورک آزربایجان برای مقابلۀ جدی با پانفارسیسم و پانکوردیسم متحد، نسبت به «شهید راه وطن بودن» هزاران سرباز وظیفۀ تورک در حین دفاع از روستاها و شهرهای تورک نشین آزربایجان غربی با پوپولیسم، دگماتیسم و عدم انعطاف سیاسی، بازی با اصطلاحات سیاسی و تنگ نظری و عدم درک سیاسی بالا نسبت به پتانسیلهای ملی ملت بزرگ تورک آزربایجان برای بیداری ملی تورکی آزربایجانی و رسیدن ملتمان به آزادی و اسقلال از ایران فارسخورشده مخالفت می کنند. البته اگر چنین اشخاصی در میان جوانان دانشجو و ملتچی تورک آزربایجان در داخل ایران بودند و نظرهای آنان را در تلگرام و فیس بوک و غیره می خواندند و کمی دایرۀ دید و نظر خود را وسیع تر می کردند دچار این سهو بزرگ استراتژیک نمی شدند. باری، همان تبریزی که در سایت ایران گلوبال به خون ملتچیهای تورک آزربایجان به بهانۀ تجزیه طلب بودن ما، تشنه است، به گمانم مقالۀ «حامد محمدی تورک یا رامین حسین پناهی کورد؟» مرا که کل ایران و خارج از ایران را به لرزه درآورده و باعث بحثهای جدی در مورد تمایز انسانهای عادی کورد با تروریستهای فاشیست راسیست ضد تورک و ضد آزربایجان کورد شده است، در نوشتۀ زیر وادار به اعتراف به اشتباه بزرگ استراتژیک کمونیستهای مانقورت در حمایت از تروریسم کوردی به بهانۀ کمونیست بودن طیفی از انسانهای کورد شده است و به شیوۀ خود من و با تقلید از شیوۀ نگاه و تحلیل من، در نوشته اش اقدامات تروریسم کوردی را آب به آسیاب جمهوری اسلامی ایران ریختن و تقویت فاشیسم راسیست ضد تورک پانفارس پارس- شیعه دانسته است. من از خواندن این کامنتها خوشحال شدم که بالاخره یکی از کمونیستهای مانقورت بیدار شد و تمایز بین انسان کورد و پانکورد تروریست فاشیست ضد تورک و ضد تورکیه و ضد آزربایجان را فهیمده است. این خیلی قدم بزرگی است. من از کمونیستهای دیگر مثل محمد آزادگر هم می خواهم به این سطح از بیداری شعور ملی تورکی و آزربایجان در مقابل اتحاد شوم فاشیسم راسیست فارس- کورد برسند. نظر خوانندگان محترم را به این کامنتها جلب می کنم. لازم به ذکر است که من با همۀ مطالب تبریزی مخصوصا با ان بخش که ما ملتچیهای تورک را که در مقام و موضع «دفاع از ملت تورک خودمان» در مقابل «تهاجم و حملۀ همه جانبۀ فاشیسم راسیست تروریست اشغالگر متجاوز فارس- کورد» به ملت تورک آزربایجان و خاک مقدس آزربایجان هستیم با فاشیستهای راسیست تروریست کورد- فارس یکی دانسته است، موافق نیستم؛ ولی به هر حال نوشتن چنین نظرهایی از طرف یک مانقورت، پیشرفت جانانه ای است. به امید بیداری تمامی مانقورتهای ضد تورک و ضد آزربایجان.

کامنتهای «تبریزی» در بخش «دیدگاهها»ی ذیل مقاله «دفاع از جنایت موشكی سپاه تحت پوشش دفاع از تمامیت ارضی ایران» از کیانوش توکلی

«دوست گرامی، کیانوش توکلی، هرچند که من درباره پان های رنگارنگ ناسیونالیستی بارها گفته و نوشته ام اما برای چندمین بار ناچارم نکته های زیر را یادآوری کنم:

یک - کرد بودن برابر با پانکرد بودن نیست! همچنان که عرب بودن برابر با پان عرب بودن نیست و ترک بودن برابر با پان ترک بودن نیست! برای نمونه من ترک هستم اما پان ترک نیستم و همچنان که همگان دیده اند پان ترک هائی که در ایران گلوبال تاخت و تاز می کنند بارانی از تهدید، تحقیر، توهین، دشنام، ناسزا، ریشخند، هرزنامه، تهمت و ..... را درباره من و نوشته های من به ایران گلوبال می بارانند! اما بدبختانه بسیاری از نویسندگان و گویندگان کرد بودن را برابر با پانکرد بودن دانسته و به جای آن که بگویند پانکردها چنین و چنان کردند می گویند که کردها چنین و چنان کردند و همه کارهای پانکردها را به پای کردها می نویسند!

دو - پانکردیسم یکی از چهره های پان های رنگارنگ ناسیونالیستی است و هیچ کردی در هیچ کجای جهان و در هیچ کجای تاریخ نه تنها از پانکردیسم سود نبرده است بلکه در سایه پانکردیسم و در کشورهائی مانند ترکیه و عراق و ایران آن چه که مردم دردمند و درمانده و ستمدیده کرد به آن رسیده اند جنگ و مرگ و ویرانی و آوارگی و تیره روزی بوده است!

برای نمونه اگر کسی به کارنامه P.K.K در ترکیه نگاه کند خواهد دید که در سایه جنگ افروزی های ناسیونالیستی P.K.K هزاران تن از کردهای ترکیه که بیشترشان نیز با جنگ سر و کاری نداشتند کشته و زخمی شدند و هزاران کرد نیز ناچار از کوچ ناخواسته شدند! هزاران روستای کردنشین ویران شدند و هزاران کشتزار نیز که دهقانان کرد در آنها کار می کردند سوختند! قتل های ناموسی و خانوادگی در میان کردهای ترکیه آن هم در جمهوری از یک صد سال پیش لائیک ترکیه، گستردگی بازار تن فروشی دختران و زنان کرد در ترکیه برای نداری و یا زورگوئی و تهدید و همچنین کار کودکان کرد نیمه جان و گرسنه و بی سواد در ترکیه را هیچکس نمی تواند نادیده بگیرد! بیشتر مردم کرد ترکیه یا در زاغه های شهری زندگی‌ می کنند و یا در خانه های روستائی با ساخت و سازی نیمه ویران! سنجش پیشرفت و خوشبختی مردم یک سرزمین در جهان کنونی با چیزهائی مانند برابری حقوقی زن و مرد، میانگین درآمد سرانه، باسواد بودن، بهداشت و دسترسی همگانی به دارو و درمان، کاهش مرگ و میر نوزادان، آموزش دانشگاهی، امنیت، بیمه، کاهش بزهکاری و ..... انجام می شود، کردهای ترکیه پس از سال ها جنگ و کشتار خانمانسوز ناسیونالیستی که P.K.K به راه انداخت و پس از کشته و زخمی و آواره شدن هزاران تن در کدام یک از این زمینه ها پیشرفت کردند؟ هم اکنون هیچ کرد خردمندی در ترکیه از P.K.K پیروی نمی کند و این حزب به بن بست رسیده و هوادارانش را از دست داده است!

در عراق نیز مانند ترکیه و در سایه پانکردیسم آن چه که کردهای ستمدیده عراق دچارشان شدند جنگ و مرگ و ویرانی و آوارگی و تیره روزی بوده است! پس از سرنگونی رژیم صدام حسین پان عرب نیز فدرالیسمی که در بخش های کردنشین عراق برپا شد فدرالیسم دموکراتیک مانند آلمان و آمریکا و چین و روسستان و استرالیا و مکزیک و فیلیپین نبود بلکه سیستمی ملوک الطوایفی بر پایه سرمایه داری بر سر کار آمد که هیچ سودی به مردم گرسنه کرد عراقی نرساند و کارگران و رنجبران و دهقانان گرسنه کرد عراقی در این سیستم باید مانند جانوران شبانه روز کار کنند تا جیب های سرمایه داران و زرسالاران پر شوند و کردهای عراق با پانکردیسم مدل عراقی خوشبخت نشدند و بدبخت ماندند!

در ایران نیز مانند ترکیه و عراق و در سایه پانکردیسم آن چه که مردم دردمند و درمانده و ستمدیده کرد به آن رسیدند جنگ و مرگ و ویرانی و آوارگی و تیره روزی بوده است! پس از انتحار اسلامی و به روی کار آمدن رژیم ولایت فقیه پانکردهای ایرانی با جنگ افروزی های ناسیونالیستی کاری کردند که در شهرهای کردنشین رژیم دژخیمان و شکنجه گران هر بلائی بر سر مردم دردمند و ستمدیده و گرسنه کرد بیاورد و بخش های کردنشین ایران جایگاهی برای دژخیمان و شکنجه گران رژیم آخوندی برای تمرین آدمکشی شوند! هم اکنون پس از سال ها جنگ و مرگ و ویرانی و آوارگی و تیره روزی پانکردهای ایرانی گذشته از آن که مانند همه پانستانی ها با فلسفه بافی های ناسیونالیستی خواستار دیوارکشی های هیتلری میان کردها و دیگران بر پایه نژاد و تبار و زبان و رنگ پوست و نیاکان هستند بزرگترین هنرشان تازش به چند پاسگاه مرزی و کشتن چند سرباز و مرزبان گرسنه است! این سربازها و مرزبان ها چه کسانی هستند؟ آیا تا کنون کسی دیده است که بچه های میلیاردرها و سرمایه داران و زرسالاران به سربازی بروند و در پاسگاه های مرزی به کار گمارده شوند؟ این سربازها و مرزبان ها فرزندان کارگران و دهقانان و رنجبران دردمند و بی پول و ندار و گرسنه ای هستند که در رژیم دوزخی ولایت فقیه با پول و پارتی نمی توانند جلوی رفتن فرزندانشان را به سربازی بگیرند و همگی نیز دشمن رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه هستند! آیا کشتن این مرزبان ها و سربازهای ندار و گرسنه ضد رژیم کار درخشان جنگی است یا ددمنشی و آدمکشی؟

سه - ناسیونالیست ها راستگراترین راستگراهای جهان هستند و هرگز چپ گرا بودن با ناسیونالیست بودن سازگار نیست اما کسانی هستند که خود را سوسیالیست و کمونیست و چپ می نامند و برای پانکردهای ناسیونالیست و راستگرا روضه خوانی و نوحه خوانی می کنند! رفقا ! اگر شما روضه خوانی و نوحه خوانی بلد هستید پس چرا برای آن سربازها و مرزبان های گرسنه ای که فرزندان کارگران و رنجبران و دهقانان بی پول و ندار و گرسنه هستند و به دست این راستگراها کشته می شوند روضه خوانی نمی کنید؟ چگونه است که کارگران و دهقانانی که بیل و کلنگ و داس و چکش به دست می گیرند و از بام تا شام کار می کنند و توان خریدن نان ساده را هم ندارند هنگامی که فرزندانشان برای نداشتن پول و پارتی به سربازی می روند و به دست پانکردهای راستگرا کشته می شوند شما لال می مانید؟ اما برای پانکردهای راستگرا روضه می خوانید و سینه می زنید؟ آیا این است چپ گرا بودن و کمونیست بودن و سوسیالیست بودن؟ آیا این است هواداری از کارگران و رنجبران و دهقانان؟ یکی شعر نو می گوید، یکی شعر کهنه می گوید، یکی زنده باد می گوید، یکی مرده باد می گوید، یکی سمینار برپا می کند، یکی دومینار برپا می کند و آن دیگری هزارمینار! پس چرا در این سمینارها و دومینارها و هزارمینارهای شما بررسی پانکردیسم که یکی از شاخه های زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم است جائی ندارد؟

من بارها گفته ام که چپ در ایران مرده است! و سازمان های سیاسی گوناگونی که خود را چپ گرا و کمونیست و سوسیالیست می نامند مرده های سیاسی هستند! و چپ های بهکیش و کمونیست های بهکیش و سوسیالیست های بهکیش از صفر باید سازمانی سیاسی را که آرمان آن کمونیسم حقیقی و سوسیالیسم حقیقی است برپا کنند وگرنه با این سازمان های چپ مرده و از کار افتاده رسیدن به سوسیالیسم و کمونیسم شدنی نیست!

چهار - اگر با تجزیه ایران به هفتادهزار کشور مردم ایران خوشبخت خواهند شد من مخالف تجزیه ایران حتی به هفتادهزار کشور هم نیستم اما اگر با تجزیه حتی یک مترمربع از خاک ایران مردم ایران دچار تیره روزی خواهند شد من مخالف تجزیه حتی یک مترمربع از خاک ایران هستم! و چون بررسی ها نشان می دهند که تجزیه ایران هیچ سودی برای ایرانیان ندارد از این روی من مخالف تجزیه ایران هستم! خط سرخ برای سوسیالیست ها، کمونیست ها، چپ گراها و انسان دوستان خاک پرستی و مرزپرستی ناسیونالیستی نیست و خط سرخ برای چنین کسانی خوشبختی و بدبختی انسان هاست!

با تجزیه ایران آن هم با فلسفه بافی های خنده دار ناسیونالیستی که پیروان پان های رنگارنگ پیاپی می گویند و می نویسند از آسمان کباب هائی به پهنای یک وجب و درازای سه وجب به همراه نان سنگک برشته کنجدی نخواهند بارید! و در هیچ کجا جوی های شیر و عسل روان نخواهند شد!

پنج - بدون هیچ اما و اگری کردهای ایرانی دچار ستم های فراوانی شده اند و ستمدیده هستند اما این ستمدیدگان باید امیدشان را از ناسیونالیسم و پانکردیسم ببرند که در این باره نگاه کردن به نوشتاری در لینک زیر سودمند است.

http://iranglobal.info/node/42737

دوستان گرامی، مر شما را گفته ام پیش از این بارها که کرد بودن برابر با پانکرد بودن نیست! همچنان که عرب بودن برابر با پان عرب بودن نیست و ترک بودن برابر با پان ترک بودن نیست! و نسزد ما را که به کار گیریم واژه کرد را به جای پانکرد و واژه کردها را به جای پانکردها ! و این که گویندگان و نویسندگانی به جای آن که بگویند پانکردها چنین و چنان کردند می گویند و می نویسند که کردها چنین و چنان کردند دچار لغزشند! بی آن که دریابند کرد، کرد است و پانکرد، پانکرد اما کرد بودن برابر با پانکرد بودن نیست! از دیگر سو این رژیم آخوندی است که می خواهد میان کردها و آنان که کرد نیستند با به کارگیری سخنانی مانند آن که کردها چنین و چنان کردند با روش: "چند دستگی بینداز و فرمانروا باش!" فرمانروائی ننگینش را دنبال کند و آن کسان که دانسته یا نادانسته به جای واژه پانکرد واژه کرد را به کار می برند آب به آسیاب دوزخبانان رژیم ولایت فقیه می ریزند!

دوستان گرامی، در چند روز گذشته کسانی که خود را چپ گرا می نامند (و البته هیچکدام نیز چپ حقیقی نیستند!) برای پانکردهای راستگرا و هیتلرنامه نویس روضه خوانی و نوحه خوانی کردند! همان پانکردهای راست گرائی که لاشه مرده هایشان را در پرچم من درآوردی کردستان بزرگ می پیچند و به خاک می سپارند! در کجای جهان چپ گرا بودن و کمونیست بودن و سوسیالیست بودن با زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم سازگاری دارد و چرا این چپ ها چنین می کنند؟ برای آن که چنین کسانی دچار بیماری دنباله روی از مردم کوچه و خیابان (پوپولیسم) و دچار بیماری نان به نرخ روز خوردن و همرنگی با دیگران برای خوشایند آنان (اوپورتونیسم) هستند! کسی که خود را کمونیست می داند باید مردم کوچه و خیابان را رهبری کرده و به دنبال خود بکشاند نه این که به دنبال مردم کوچه و خیابان کشیده شود! و کسی که خود را کمونیست می داند باید دیگران را همرنگ خود کند نه این که برای خوشایند دیگران همرنگ آنان شود!

برای نمونه اگر کسی یک ناسیونالیست پانکرد باشد و بگوید مردم شهرهای کردنشین برای تازش رژیم آخوندی به پانکردها اعتصاب کردند و سپس با آب و تاب به ستایش از این اعتصاب داد سخن دهد مایه شگفتی نیست اما هنگامی که همان سخنان پر آب و تاب را درباره اعتصابی که به سود راست است کسی که خود را کمونیست و چپ گرا می نامد بر زبان می آورد چه باید گفت؟

باری، پیش از این گفتم کردها که نه بلکه پانکردهای راستگرای هیتلرنامه نویس بزرگترین هنرشان تازش به چند پاسگاه مرزی و کشتن چند سرباز و مرزبان گرسنه است! همان سربازان و مرزبانان گرسنه ای که فرزندان کارگران و دهقانان و رنجبران دردمند و بی پول و ندار و گرسنه ای هستند که در رژیم دوزخی ولایت فقیه با پول و پارتی نمی توانند جلوی رفتن فرزندانشان را به سربازی بگیرند و همگی نیز دشمن رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه هستند! در رژیم دوزخی ولایت فقیه فرزندان سرمایه داران و زرسالاران به سربازی نمی روند تا کشته شوند و این بی پول ها و بی پارتی ها هستند که گوشت دم توپ می شوند!

حامد محمدی فرزند خلیل محمدی نمونه ای از این سربازان گرسنه است! حامد محمدی در تاریخ چهاردهم تیرماه سال ۱۳۷۸ در تبریز زاده شد، (چهاردهم تیرماه سال ۱۳۷۸ برابر است با چهار روز پیش از هجدهم تیرماه سال ۱۳۷۸ که اراذل و اوباش رژیم آخوندی به کوی دانشگاه در تهران تاختند و آنجا را ویران کردند!) حامد محمدی نه هوادار رژیم ولایت فقیه بود و نه یک حزب اللهی خرمقدس! نماز نمی خواند، روزه هم نمی گرفت، به مسجد هم نمی رفت و مانند همه ایرانیانی که مغزشان با گچ پر نشده است به پرت و پلاهائی که آخوندها در منبرها برای خر کردن مردم می گفتند پوزخند می زد! خانواده حامد چون پولدار و میلیاردر و سرمایه دار و زرسالار نبودند نتوانستند با پول و پارتی از رفتن حامد به سربازی جلوگیری کنند! از این روی حامد به سربازی رفت و در تاریخ یکم خردادماه سال ۱۳۹۷ هنگام تازش چند پانکرد در سردشت کشته شد! حامد هنگام کشته شدن هنوز نوزده سالش به پایان نرسیده بود!

حامد محمدی نه حضرت آیت الله بود و نه تیمسار و سرتیپ و سرلشکر بلکه سرباز گرسنه ای بود که حتی از تیراندازی و جنگ نیز چیزی نمی دانست! البته پس از کشته شدن حامد محمدی هیچ یک از کمونیست هائی که برای کشته شدن پانکردهای راست گرای ضد کمونیست روضه خوانی می کنند برای حامد نه روضه خواندند و نه شعر نو سرودند و نه شعر کهنه! و سمینار و کنفرانسی هم برپا نکردند! البته حامد نمونه ای از سربازان گرسنه است وگرنه نمونه ها فراوانند!

رژیم آخوندی هم بهترین بهره برداری ها را از کشته شدن حامد محمدی بیدین و بی نماز و روضه خوار و ضد آخوند کرد و او را شهید والا مقام اسلام نامید و نمایش های فراوانی را برای کشته شدن حامد محمدی ضد رژیم و ضد ولایت فقیه ترتیب داد! این نمونه ای است از کارنامه درخشان پانکردیسم که به هر کجا پا گذاشته است نخستین پیامد آن به خاک سیاه نشانده شدن کردهای دردمند و درمانده و ستمدیده و گرسنه در سایه جنگ افروزی و کشتارهای ناسیونالیستی و سپس کشته شدن دیگرانی بوده است که کرد نبودند! لینک های زیر نمونه هائی از بهره برداری های تبلیغاتی رژیم دوزخی ولایت فقیه را پس از کشته شدن حامد محمدی به دست کردها که نه بلکه به دست پانکردها نشان می دهند

لینک یک

http://www.iribnews.ir/fa/news/2137169/%D8%AA%D8%B4%DB%8C%DB%8C%D8%B9-%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B1-%D8%B3%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%A7%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2

لینک دو

http://tabriz.isna.ir/default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=102602

لینک سه

http://defapress.ir/fa/news/292955/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%AA%D8%B4%DB%8C%DB%8C%D8%B9-%D9%88-%D8%AA%D8%AF%D9%81%DB%8C%D9%86-%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B1-%D9%85%D8%B7%D9%87%D8%B1-%D8%B3%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%A7%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2

لینک چهار

http://defapress.ir/fa/news/293330/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%B3%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%A7%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2

http://www.iranglobal.info/node/68101

اوجالان ساوالان- چهارشنبه 28 شهریور 1397- 19 سپتامبر 2018- 9 محرم 1440