این روزها، نشریات و سایت های خارج از کشور پراست از اخبار و تصاویر مربوط  به  احرام بستن و به زیارت مکه رفتن برخی ازچهره های شناخته شده در طیف اپوزیسیون بورژوائی متعلق به ملت های غیر فارس ایران! این عناصر فرصت طلب که  برخی از آنها داعیه لائیک بودن را نیز یدک میکشند، در موسم حج امسال، به دعوت رسمی رژیم ارتجاعی عربستان سعودی، احرام بسته و با « خشوع و خلوص نیت»، به طواف مکه و به سیر و گردش « تحقیقاتی» در یک  کشور اسلامی که در آن، همه ساله ده ها تن رامیرغضب های حکومتی وحشیانه گردن می زنند، پرداخته اند! معلوم  نیست این مهمانان محترم سلطان مستبدعربستان سعودی، چرا در طول سال های متمادی که  در  خارج از کشور اقامت داشته اند، هرگز اندیشه  طواف بستن و حاجی شدن را به دل  راه  نداده بودند و اینک  یک  باره تحت تاثیر «الهامات غیبی»، درآشفته بازارخاور میانه، فرصت طلبانه به فکر زیارت مکه و حاجی شدن افتاده اند؟ دولت عربستان نیز که تا کنون دعوتی از این عناصر متعلق به اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی برای داشتن سهمی در «ثواب» طواف مکه،  به عمل نیاورده بود، معلوم نیست چرا درست در زمانی و شرایط سیاسی خاصی از این « مومنین»  دعوت کرده است  که تضاد و کشمکش بین حکومت های  آزادیکش سنی و شیعه در دو کشورعربستان و ایران،  به اوج  شدت خود رسیده است!                                                                       

                    +++++

تردیدی  نیست  که  درماجرای این دعوت « اسلامی» و رد وبدل تعارفات سیاسی متداول، خواست و کشش هر دو طرف معامله،  موثر بوده است . به قول شاعر:  اگرمجنون دل آشفته ای داشت   دل لیلی از آن، آشفته تر بی! از یک  طرف، سخاوت و دست و دل بازی بی حد وحصرحاکمان کلاش عربستان، این عناصر«موقع شناس» و جویای نام را سخت به شور و شوق درآورده و از طرف دیگر، عربستان سعودی در گیرودارجنگ و کشمکش بی پایان با سردمداران رژیم جمهوری اسلامی، در وجود این عناصر سازشکارمتعلق به بخشهائی ازاپوزیسیون خارج نشین ایرانی برای پیشبرد مقاصد ارتجاعی خود،  مهره های ظاهرا  به درد خوری پیدا کرده است. دردناک است که مشتی روشن  فکر فرصت طلب متعلق به ملت های غیر فارس، همچون برخی از سازمانهای سیاسی ایرانی سازشکار، این چنین با شوق وعلاقه،  دعوت یک رژیم وابسته و ارتجاعی را پذیرا شده وبا احرام  بستن و پیوستن به زایرین مکه ، به آلت دست حاکمان مرتجع عربستان سعودی ، مبدل شده اند.  چنین  به نظر می آید که جناح هائی از بورژوازی ملت های تحت ستم ایران، به علت ماهیت  طبقاتی سازشکارانه ای که دارند و به منظور نیل به قدرت سیاسی، حاضر به هر معامله و سازشی  با قدرت های امپریالیستی و رژیم های ارتجاعی منطقه، می باشند. چیزی  که برای  این قبیل  عناصرسازشکار، معنا و مفهومی  ندارد، منافع و سرنوشت  کارگران و توده های  محروم و زحمتکش ملت های  تحت ستم  ایران میباشد.                                                          

                     +++++

کیست که نداند حکمرانان مرتجع عربستان سعودی که در سرزمین طلای سیاه در نهایت استبداد و خودکامگی حکومت  میکنند، بهیچ وجه دلسوز و هوادار توده های محروم و زحمتکش ایران که سال هاست زیر یوغ  رژیم خودکامه جمهوری اسلامی انواع ستمگری ها را متحمل میشوند، نبوده و خواهان استقرار آزادی و دموکراسی در ایران وهیچ جای دنیا نیستند.  به قول شاعر:   ذات نا یافته  ازهستی، بخش         کی تواند که شود هستی بخش !؟  دعوا و کشمکش کنونی بین  رژیم های ارتجاعی  و آزادیکش جمهوری اسلامی و حکام مرتجع عربستان سعودی، درگیری همه جانبه بین این دو حکومت جنایتکار ضد مردمی، تنها و تنها بمنظورحفظ وگسترش دامنه سلطه و نفوذ در منطقه  حساس خاورمیانه است . این  خصومت ها و هم چشمی ها، خود نتیجه تضاد وکشمکش بین دو گروه غارتگرامپریالیستی به سرکردگی آمریکا و روسیه برای  تسلط  براین منطقه زرخیزمیباشد.  در این میان، عناصر سازشکاری در صفوف  اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی در خارج، با  طواف بستن و «رنج» سفر مکه را بر خود هموار کردن،  خواسته اند از این  نمد ، کلاهی برای خود تهیه کنند!  این را هم باید در نظر داشت که رژیمهای ارتجاعی که امروز با  یکدیگر دعوا و کشمکش  دارند و به خون  یکدگرتشنه میباشد، ای بسا امکان دارد فردا باهم  آشتی  کرده و  دعوا ها  و اختلافا تشان به روبوسی وآشتی و انعقاد پیمان های مودت و دوستی، مبدل  گردد . در چنین  شرایطی، روشن فکران فرصت طلبی که به خاطر منافع شخصی و ماهیت سیاسی سازشکارانه ای که دارند، زنجیر  وابستگی قدرت  های امپریالیستی و این یا آن رژیم ارتجاعی منطقه را  به گردن بسته اند ، قربانیان حتمی این کنار آمدن ها و آشتی کنان خواهند بود!             

                +++++

تن دادن به  نوکری  و سرسپردگی امپریالیسم و ارتجاع  منطقه را با  این  بهانه ها  توجیه کردن که دشمن  دشمن من دوست من است ، تنها کار عناصر و سازمان های سیاسی سازشکار می باشد.  تردیدی  وجود ندارد که  رژیم جمهوری اسلامی، رژیمی سرکوبگرو ارتجاعی در تمام زمینه های زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. در کنار ستم اصلی در ایران که  همانا ستم حاد طبقاتی است، ستمدیدگی های دیگری هم دراین سرزمین بلا دیده وجود دارد که یکی از بارزترین آنها، اعمال ستم  ملی بر ملت های غیر فارس می باشد. اما راه حل ستم ملی در ایران چند ملیتی، پناه بردن به زیر چتر حمایت رژیم ارتجاعی عربستان سعودی نیست. طریق چیره شدن بر انواع ستمگری ها در ایران زیر سلطه جنایت بار رژیم جمهوری اسلامی،  دعوت شیوخ عرب را پذیرفتن ، احرام بستن و به دریوزگی به آستان بوسی سعودیهای مرتجع  رفتن، نمی باشد. راه رفع انواع ستمگریها در ایران، راه  پایان دادن به ستم دیر پای ملی دراین کشور، مبارزه بی امان و آشتی نا پذیرعلیه تمامیت رژیم ضد مردمی جمهوری اسلامی به منظور سرنگونی انقلابی آن، میباشد. در پیکار سخت و خونین برای سرنگون ساختن سلطه استبدادی رژیم آزادیکش حاکم در ایران، اتحاد وهمبستگی و هم رزمی همه  کارگران  و زحمتکشان، امری کاملا ضروری محسوب میگردد                                               

                             +++++

 در اینجا، بیان این نکته  به جاست که  در پیکار سخت و طولانی علیه ارتجاع  هار ایران،  نیروهای سیاسی طرفدار دموکراسی  پیگیرو مدافع منافع کارگران و زحمتکشان،  گرچه اینجا وآنجا، از تضادهای موجود بین قدرت های امپریالیستی  و مرتجعین منطقه به سود پیشبرد اهداف انقلابی حود، استفاده میکنند، اما آنها در تمام مراحل مبارزه سخت و طولانی، همواره متکی به نیروی لایزال توده های زحمتکش بوده و استقلال عمل خود را هرگزاز دست نمی دهند. آنها تحت هیچ شرایطی، دست تکدی به سوی قدرتهای  امپریالیستی و مرتجعین منطقه، نظیر اسرائیل و عربستان سعودی، دراز  نمی کنند.  مرتجعین منطقه و قدرت های  امپریالیستی، بی جهت به نیروهای سیاسی ناپایداروسازشکاراین یا آن کشور اسیر در چنگ رژیم های سرکوبگر، یاری نمی رسانند. بی سبب، سر کیسه  دلار و لیره را شل نمی کنند! تنها هدفی که آن ها از جلب توجه و به کار گیری  نیروهای سیاسی سست عنصر و روشنفکران واداده دنبال میکنند، همانا پیشبرد مقاصد ارتجاعی و سودجویانه خود می باشد. طبیعته در بین اپوزیسیون های رژیم های استبدادی نظیر رژیم جمهوری اسلامی، نیز همواره عناصر سازشکار و فرصت طلبی وجود دارند که برای کسب سود و رسیدن به نوائی ،همکاری و نزدیکی امپریالیست ها و  رژیم های ارتجاعی را با جان و دل  پذیرا میشوند. به قول معروف:  از تو به یک اشاره    از ما به سر  دویدن!   گفته میشود هر آن کسی را که با سیاست سر و کار دارد، می توان با پول ومقام خرید. برخی را ارزان و برخی دیگر را کمی گران تر. این گفته تسلیم طلبانه، از ریشه غلط و گمراه کننده است.  انسانهای مقاوم و مبارزین ازجان گذشته و فداکار را امپریالیست ها و  مرتجعین  جهان نمیتوانند بهیچ قیمتی خریداری کنند.  تنها  سیاستمداران حرفه ای و عناصر نا پایدار و سست عنصرهستند که  زبونانه خود را در بازار آشفته سیاست، درمعرض خرید و فروش  قرار میدهند!       پایان       مهر ماه ۱۳۹۵    

report