آذوح: در اقصی‌نقاط شهر کارگران گرد هم جمع آمده‌اند و در انتظار کارفرما نشسته‌اند، بعضی وقت‌ها یک هفته می‌آیند و می‌روند اما خودرویی متوقف نمی‌شود تا آنان را برای کار سوار کند.

به گزارش یول‌پرس، آن‌هایی که محصل‌اند و یا به‌کاری مشغول‌اند، حتماً صبح در راهِ رفتن به دانشگاه و محل اشتغال، کارگران بیکار  را در میدان‌های اصلی شهر می‌بینند. در جای جایِ تبریز محل‌هایی وجود دارد که محل تجمع کارگران ساختمانی می‌باشد و این روزها با آغاز فصل بهار، بر تعداد اشخاص درصفِ انتظار افزوده شده است.

افرادی با مدرک‌های تحصیلی متنوع و در گروه‌های سنی مختلف از اوایل صبح تا ساعاتی مانده به ظهر در مراکز مناطق متعدد شهر به انتظار می‌نشینند تا بلکه خودرویی متوقف و آن‌ها را برای انجام کاری هرچند با دستمزد پایین، سوار کند.

دیگر برایشان مهم نیست نرخِ روز کارگری چقدر است و کارفرما چه میزان دستمزد برایشان پرداخت می‌کند، بی‌آنکه چانه بزنند از یکدیگر سبقت می‌گیرند تا زودتر از سایرین، کار را بربایند و به نان برسند. اگر هم کارفرما شخصی بی‌انصاف باشد، با کمترین دستمزد از بین‌ آن‌ها چند تن را انتخاب می‌نماید و هیچ‌کس هم «نه» نمی‌گوید، چون اگر او نرود، هستند کسانی که حاضرند با نصف قیمت هم کارگری کنند.

در اواخر سال ۹۵ و با رکودی سنگین در حوزه‌ی مسکن، عملاً کارگران ساختمانی بیکار مانده بودند و سرمایِ زمستان هم موجب شده بود، عدم اشتغال به‌کار آن‌ها به چشم نیاید، اما حال که سوزِ سرما از تبریز رخت بسته است، کارگران به خیابان‌ها ریخته‌اند و در جست‌وجوی شغل هستند.

مشکل اینجاست که سرما رخت بسته و شرایط برای ساخت‌وساز بناهایی جدید فراهم است اما رکود همچنان پابرجاست. با توجه به سرگرم شدن دولت‌مردان به انتخابات نیز بعید به نظر می‌رسد آن‌ها در ماه‌های آتی کاری برای قشر مستضعف جامعه انجام دهند، اما آنچه که هویداست واقعیت‌های کفِ خیابان‌ها با آمارهای مسئولین جور در نمی‌آید.

چنانچه با کارگران ساختمانی به گفت‌وگو بنشینید، آنان بهتر از هر کارشناس و اقتصاددان دیگری علل رکود در حوزه‌ی ساخت و ساز را برایتان تشریح می‌کنند و می‌گویند چند سال است که اینگونه آواره‌ی خیابان‌ها مانده‌اند.

علی‌ایحال محال ممکن است دغدغه‌مند باشید و با رد شدن از کنار برخی مناطق شهر و دیدنِ افرادی با بیله‌وکلنگی در بغل‌شان، قلب‌تان به درد نیاید، این‌ها خانواده دارند و قطعاً اهلِ بیت‌شان در مضیقه به سر می‌برند.

شاید اگر آقای روحانی یا هر مسئول دیگری این‌ها را می‌دید، از رفاهِ و آسایش سخن نمی‌گفت و ادعای رشد اقتصادی را حداقل در این برهه از زمان مطرح نمی‌کرد. شاید هم آقایان می‌بینند و با القاء توهم سعی در امید دادن به مردم دارند.