از نخستین روزهای حاکمیت ارتجاعی، فاشیستی و استعماری نظام جمهوری اسلامی ایران شاهد بودیم که ملل تحت ستم در ایران با دکترین و ذهنیت سرکوب عریان باقی مانده از رژیم پهلوی، با مشت آهنینِ سرکوب روبرو شدند. از دمکرات ترین فرد جریان های تمرکزگرا (ايرانشهرى) گرفته، تا افراطی ترین کمیته چی حزب الهی بر اصل سرکوب فعالین تورک، عرب، بلوچ، تورک قشقایی، کورد، تورکمن و... متفق بوده و ارتش، سپاه و کمیته چی ها در آزربایجان، بلوچستان، احواز (عربستان)، کوردستان، قشقایی و تورکمن صحرا هزاران جوان را به بهانه «تمامیت ارضی» بازداشت، شکنجه و تیرباران کردند. زمانی که مبارزان ملل تحت ستم با اتهام کذایی به اصطلاح تجزیه طلب و معاند نظام بر بالای چوبه دار می رفتند و یا در مقابل جوخه اعدام قرار می گرفتند اكثر جریان های سیاسی تمرکزگرا در تهران و حتی اپوزیسیون خارج نشین با سکوت خود جنایات رژیم را تایید می کردند.

با کمال تاسف این داستان در ایران که کشوری کثیرالمله و موزائیکی از ملل تاریخی است هنوز و تا همین امروز تکرار می شود. در سال های اخیر از بلوچستان گرفته تا آزربایجان، عربستان احواز، کوردستان و سایر مناطق ملی، مبارزان ملت های تحت ستم در کانون اعتراضات و قلب تپنده خیزش های مردمی حضور داشته و مقاومت های قهرمانانه آنان رعشه بر بنیان فرسوده و فاسد سیستم ارتجاعی، فاشیستی و استعماری جمهوری اسلامی انداخته است. به این دلیل از سالهای گذشته تا به امروز بسیاری از فعالین بلوچ و عرب در سکوت شرم آور رسانه های فارسی زبان که ادعا می کنند رسانه های سراسر ایران هستند، به صورت ناجوانمردانه اعدام می شوند و صدها نفر از جوانان مبارز نیز بلاتکلیف در زندان ها بسر می برند.

در آزربایجان جنوبی در حالی که تصادف های جاده ای مشکوک فعالین ملی به سریالی دردناک تبدیل شده است و تهدید و تحدید فعالین و جریان سازی های ایذایی دیگر امری روزمره است، بازداشت های لجام گسیخته به شیوه «ربودن و گروگانگیری» در سرلوحه کار نهادهای مخفی امنیتی جمهوری اسلامی قرار گرفته است.

این ارگان های به اصطلاح امنیتی با شیوه سازمان های مافیایی و جنایتکارانه و به سبک سرویس های کشورهای کمونیستی سابق اقدام به ربودن فعالین ملی آزربایجان و نگه داری آنها در مکان های نامعلوم بدون امکان دسترسی به خانواده هایشان می کنند. این برخورد با شیوه رژیم های کمونیستی بلوک شرق و یا باندهای مافیایی آمریکای لاتین با فعالین ملل تحت ستم چیزی نیست که بشود از کنار آن به سادگی گذشت و یقیناً سکوت در قبال آن تبعات بسیار سنگینی داشته و باعث به وجود آمدن شکاف ها و تشتت های بسیار جدی خواهد شد. طبعاً کسانی که امروز به بهانه هایی مانند تمامیت ارضی و تجزیه طلبی سکوت و یا با رژیم جمهوری اسلامی همنوایی می کنند، در مسئولیت عواقب این وضعیت شریک خواهند بود.

در دو ماه گذشته قریب به بیست فعال مدنی تورک آزربایجان از محل کار و زندگی و یا در خیابان ربوده شده و بدون هیچ اطلاع رسانی در مکان های نامعلومی نگه داری می شوند. مرتضی نور محمدی، امیر حسین آقایی، آراز ابراهیم نژاد، محمد رضا موحد، علی بابایی، جواد سودبر، داود شیری، مهرداد قادری، حسین آزادی، ابراهیم عوض زاده، ناصر رزمجو، حامد یگانه پور و آیت (یوروش)مهرعلی بیگلو فقط تعدادی از فعالین آزربایجانی هستند که در دو ماه اخیر بدون حکم قضایی ربوده شده و در وضعیت بلاتکلیف و نامعلوم بازداشت شده اند. همچنان که برای فعالینی که پیشتر بازداشت شده اند احکام سنگین ناعادلانه صادر می شود که از آنجمله برای محمود اجاقلو فعال آزربایجانی محبوس در زندان اوین تهران حکم 16 سال زندان صادر شده است.

هم چنین در بلوچستان ده ها فعال بلوچ بازداشت، اعدام یا کشته شدند. از دکتر ابراهیم ریگی گرفته تا زندانیان سیاسی چون محمد کریم بارکزایی، ادریس بیلری، محمد براهوی، میثم چندانی در همین روزها اعدام گردیدند.

بسیاری از فعالان سباسی و جوانان معترض بلوچ هم اکنون یا در زندان زیر شکنجه برای پرونده سازی یا زیر تیغ اعدام هستند و این برنامه ها به مراتب بیشتر از گذشته شده است.

همچنان که رژیم در راستای سناریو سازی های امنیتی برای مبارزان راه آزادی بعد از بی نتیجه ماندن سناریوی به اصطلاح بی اعتبار کردن مولانا عبدالحمید، اکنون نیز سناریوی ساختگی ماهواره های استارلینک را در رابطه با وی علم کرده اند.

درعربستان الاحواز وضعیت همیشه امنیتی است و نه تنها ما شاهد دستگیری های گسترده و بی رویه جوانان و فعالان سیاسی و فرهنگی عرب، بلکه دادن حکم های ظالمانه و حبس طولانی و سنگین هستیم عبدالرحیم عفراوی 25 سال در حبس در زندان شیبان بسر مي برد، حمزه سوارى، عبدالامام زايرى، عبدالزهرا هليچی، ناظم بريهى، يحيى ناصرى، على حلفى هركدام بيش از 19 سال در زندان هاي ايران بسر می برند. در ضمن بسياري از فعالين سياسي عرب به حكم اعدام محكوم شدند که اتهام آنها "اقدام عليه امنيت ملی ايران" ذکر شده است: على مجدم، معين خنفرى، حبيب دريس، عباس دريس، محمد رضا مقدم، عدنان غبيشاوى و سالم موسوى وغيره.  کما این که بسيارى از فعالين فرهنگی و سیاسی بدون تکلیف سالیان است که در زندان شیبان احواز و معشور وعبادان بسر میرند.

بی تردید سرکوب وحشیانه فعالین ملی انعکاس وسیعی در افکار عمومی ملت های تحت ستم داشته و بر روح و ضمیر آنان تاثیری عمیق می گذارد و این امر نیز بی شک عقربه ساعت فروپاشی جمهوری اختناق، ارتجاع، فاشیسم و استعمار را به پایان نزدیک خود نزدیک تر می کند.

ما به عنوان ائتلاف دمکراتیک ملت ها در ایران ضمن محکوم کردن اعدام، گروگانگیری شکنجه های جسمی و روانی  فعالین ملل تحت ستم، اعلام می کنیم این سرکوب های فاشیستی که با اهداف استعماری و در سکوت رسانه ای و بعضی ازسازمان های اپوزیسیون فارسی زبان انجام می گیرد، هیچ خللی در اراده سترگ مبارزان ضد آپارتاید، ضد فاشیسم و ضد استعمار وارد نکرده و مبارزات آزادی خواهانه و حق طلبانه ملل تحت ستم با قوت تمام ادامه خواهد یافت.

در شرایطی که بعضی از رسانه ها و سازمان های فارسی زبان به اصطلاح اپوزیسیون جمهوری اسلامی با ذهنیت نژادپرسانه سکوت مرگباری را به مانند سال های اول انقلاب 57 اختیار کرده اند، ما از وجدان های آگاه و سازمان های حقوق بشری و نهادهای بین المللی می خواهیم که در برابر سرکوب های قرون وسطایی مبارزان راه آزادی، عدالت و برابری در ایران ساکت نمانده و از آنان حمایت کنند.

بامید آزادی، عدالت و برابری

زنده باد مبارزات آزادیخواهانه ملل تحت ستم

ائتلاف دمکراتیک ملت ها در ایران