در بخشهای قبلی این سلسله مقالات به سوء استفاده دشمنان ملت تورک حتی از نطفه های مردان دلاور و جنگجوی تورک اشاره کردیم و گفتیم که همان طور که پری اغواگر اسطورۀ باسات و تپه گؤز، با مکاری و اغوای ساری چوبان تورک، نطفۀ او را می گیرد و از او، تپه گؤز (دشمن تورکخوار مهیب ایل اوغوز) را باردار می شود، دشمنان ملت تورک، از قبیل صلیبیها (انگلیس، یونان، آمریکا، فرانسه، آلمان و غیره)، روسها، فارسها و شبه فارسها، کوردها، ارمنیها، چینینها و غیره نیز به همین صورت از زیبایی و نیرنگ دختران و زنان جوان خود در جهت نفوذ به دربارهای امپراتوریهای بزرگ سلاله ای تورکان، که متأسفانه با وجود قدرتمند بودن، ویژگی نسلی و قبیله ای داشتند و فاقد شعور ملی و اتحاد ملی دشمنان قسم خوردۀ تورک بودند، سوء استفاده کرده و با تحریک امپراتوریهای عثمانی و صفوی و افشار و قاجار و غیره جهان تورک را از درون از هم پاشاندند و تیشه به ریشۀ تورکان آزربایجان، کل ایران و عثمانی (تورکیه)، تورکان تورکمنستان، اؤزبکستان و در یک کلام جهان تورک زدند. گفتیم که در تاریخ موارد این نفوذ شیطانی و زیرکانه فراوان است.

این گونه نفوذ به داخل دشمن در قالب دوست را می توان آن را بر اساس استراتژی کهن یونانی، یعنی استراتژی مؤثر برای انهدام  تشکیلات دشمن از درون با حربۀ نفوذ به آن، یعنی "استراتژی اسب تروا" (The strategy of the Trojan horse) مطالعه و بررسی کرد. کارکرد این استراتژی که  سه هزار سال پیش یوانیان از آن در نفوذ به شهر کهن تروای تورک نشین آناتولی غربی (غرب تورکیه کنونی) استفاده کردند این است که دشمن خود را به شکل دوست یا انسانی دوست داشتنی یا اغواگر درمی آورد و با این حربه به درون ملت تورک نفوذ می کند و آن را از درون از هم می پاشاند.

مصادیق سوء استفاده از مردان تورک در تاریخ معاصر جهان به ویژه تاریخ قرن بیستم میلادی نیز دیده می شود؛ برای مثال بعد از جنگ جهانی دوم که آلمان نازی شکست خورد، متفقین و مخصوصاً روسها به تلافی حملات آلمانیها، پس از سقوط برلین انتقام سختی از آنها گرفتند. روسهای سرخ کمونیست که به هیچ امر مقدس الهی و حتی انسانی اعتقاد نداشتند هر کدام از مردان آلمان را می یافتند بی درنگ می کشتند و نسل کشی عجیب و موحشی به راه انداختند که در کتابهای تاریخ غرب، بنا به اغراض سیاسی خاص صلیبی کمتر به آنها پرداخته می شود. جنایات ارتش سرخ روسهای کمونیست به سرکردگی استالین هرگز ار جنایات هیتلر کمتر نبود، بلکه خیلی بیشتر بود. روسهای سرخ حتی به بیمارستانها و زایشگاههای آلمانیها حمله کردند و زنان بی گناه آلمانی را آماج تجاوز و قتلهای دهشتناک قرار دادند. باری، پس از عقد قرارداد صلح با آلمان و دادگاه نورنبرگ نخبگان آلمانی با حیرت دریافتند که بر اثر نسل کشی موحش روسهای سرخ، نسل مردان آلمانیها ریشه کن شده است و تنها زنان و دخترانشان از جنگ جان سالم به در برده اند. بهتر دیدند که چاره ای اساسی برای ابقای نسل آلمانیها کنند. بدین منظور آنها به صورت سری تصمیم گرفتند که پروژۀ «تخم گیری» از مردان یکی از ملل دوست آلمان را برای بارورکردن زنان باقیماندۀ آلمانی خودشان به اجرا بگذارند. آنها مخصوصا تأکید داشتند که مردانی قوی، سالم و کاری و صادق را از میان یکی از ملتها برگزینند که با مطالعات قومی به این نتیجه رسیدند که مردان تورک تورکیه کلیه خصوصیات ایده آل ملتی که آنها به دنبالش هستند دارند. از نظر سیاسی، تورکیه پس از پایان جنگ تورک کش و صلیبی جهانی اول، در جنگ جهانی دوم به صورت زیرکانه ای بی طرف مانده بود. دلیل این امر این بود که در جنگ جهانی اول امپراتوری عثمانی تاوان اتحاد با آلمان و اتریش و مجارستان و ایتالیا (متحدین) را به سنگین ترین صورت پرداخته بود و دیگر نمی خواست آن مصیبت عظمی بر سرش بیاید. بنابراین انسانهای تورک در جریان جنگ جهانی دوم سالم مانده بودند. آلمان از این سلامت مردان کاری و صادق و قدرتمند تورک بهترین استفاده را کرد. برای این منظور میلیونها نفر از مردان تورک تورکیه را در طول سالیان دراز به صورت کاملا سیستماتیک و دولتی و قانونی به عنوان «کارگر» وارد کردند تا از آنها برای باردار کردن زنان و دختران آلمانی تخم و نطفه بگیرند. دسته دسته از کارگران تورک تورکیه در سالهای بعد از پایان جنگ جهانی به آلمان مهاجرت کردند و به صورت سیستماتیک و حساب شده، سالم ترین، قدرتمندترین، بلندقدترین و رشیدترین مردان تورک برگزیده شدند و به جای کارهای ساختمانی و صنعتی به خانه ها و مراکزی هدایت و داخل شدند که در آنها به ازای مزد خوب و غذای رایگان، خوابگاههایی با تختهای فراوان که رویشان دختران و زنان جوان آلمانی به وضع شهوت انگیز و اغواکننده ای دراز کشیده بودند  و ناز می کردند، در انتظار آنها بودند و به آنها گفته شد که شما خیلی شانس آورده اید چون آسانترین کارها را به شما می دهیم که هر چه قدر می توانید کیف کنید. کار شما این است که هر چه قدر می توانید با این زنان و دختران آمیزش جنسی بکنید! و آنها نیز به ناچار قبول کردند و این کار را آسانترین کار با لذت فراوان فرض کردند. بدین ترتیب پروژۀ تخم گیری از مردان تورک اوغوز در آلمان که می توان نام «استفاده از کارگران جنسی مرد تورک» را گذاشت، با موفقیت کامل اجرا شد و اکنون نیز بسیاری از جمعیت بلندقد، تنومند و اصلاح نژاد شدۀ آلمان،  در اصل از نطفۀ مردان رشید تورک تورکیه به وجود آمده اند و نکتۀ جالب این که از میان همینهایی که از تخم و نطفۀ تورکان به وجود آمده اند، جمیعتی قدرتمند به نام نئونازیها در آلمان کنونی هستند که به تورکهای مهاجر که جمعیتی نزدیک به سه میلیون نفر را تشکیل می دهند «تورک کثیف» می گویند و هر از گاهی انسانهای بی دفاع تورک را مورد حمله، تعرض و ضرب و شتم و قتل قرار می دهند! به تازگی نیز جوانان فریب خوردۀ دیوانه و شستشوی مغزی شدۀ نژادپرست فارس ایرانی مثل علی داوید سنبلی به این بازی کثیف نژادپرستانه پیوسته اند که موجب سر و صدای زیادی از طرف اصحاب قلم ضد نژادپرست تورک شد:

http://www.iranglobal.info/node/55969#comment-71531

http://www.gunaz.tv/?id=4&vmode=1&sID=3191&lang=2

این است ماهیت دشمنان صلیبی ملت تورک اوغوز. در اسطوره نیز با همین الگوی شیطانی و همین حیله مواجه هستیم: «از مردان تورک تخم بگیر و کودکانی بساز که دشمن خود تورکان باشند چرا که آهن را آهن می برد». لازم به ذکر است که ارمنیها و روسها و کوردها نیز از پروژه های تخم گیری از مردان تورک داشته اند و بسیاری از ارمنیهایی که امروزه مغزشویی شده اند و در دنیا دشمنی جز تورک و مسلمان نمی بینند و خون تورکها را می خورند، حامل ژنهای تورکان و قفقازیها هستند. لازم به ذکر است که این پروژۀ تخم گیری از تورکان در زمان محمدرضای پالانی ملعون تورکخوار نیز اجرا شده است. توضیح این که او با اسرائیل روابط خیلی خوبی داشت. برای همین عده ای از رشیدترین مردان تورک آزربایجانی که در خدمت ارتش شاهنشاهی ایران بودند به صورت سیستماتیک و در پوشش همکاریهای نظامی ایران و اسرائیل، به اسرائیل فرستاد شدند و در مراکزی موسوم به اسم رمز «آشپزخانه» عده ای زنان و دختران زیبا و جوان یهودی، لخت و عور بر روی تختخوابها انتظار آنها را می کشیدند و تخم گیری مزبور در اسرائیل نیز انجام شده است. این حقایق حیرت انگیز را من از زبان یک پیرمرد بازنشستۀ ارتش با گوشهای خودم شنیدم. از ادعاهای نژادی برخی از یهویان نسبت به همنژادیشان با کوردهای توسعه طلب ضد تورک و طرفداری آنها از کوردها معلوم است که این رسمی شایع در میان دشمنان ملت تورک است که ملت ما بی خبر هستند.

این مطالب بیدارکننده را برای بیدار کردن آن عده از مردان تورک آزربایجانی خودمان می نویسم که ادعا می کنند که «خدا ما را برای کیف کردن با زنان و دختران «اینها» آفریده است. ما را آفریده تا از گردنۀ حیران و کوههای خلخال و ارتفاعات طالم زنگان و قزوین و ... پایین بیاییم و در اینجا تخم ریزی کنیم!» و جالب این که عمل جنسی با زنان و دختران دشمنانشان را جلوه ای از برتری و تفوق خودشان بر این اقوام و بی غیرتی آنها و نیز به نوعی زرنگی خودشان می شمارند! در حالی که حقیقت تلخ این است که کودکانی که از همین آمیزشهای جنسی ناروا به دنیا می آیند از نخستین کسانی خواهند بود که در نسل کشی آیندۀ همین تورکان در مناطق دواتنیکی دواطلبانه و با دل و جان شرکت خواهندکرد! آری، نطفۀ مردان ما ارزشمندترین چیزی است که در طول تاریخ دشمنان قسم خوردۀ ملت ما از مردان ما ربوده اند و هنوز هم می ربایند.

جالب این که عده ای از همین انسانهایمان که مبارزۀ ملی را در کارهای بی خطری چون برپایی شب شعرها و جمع کردن یک عده میانسال و پیرمرد و پیرزن فرتوت تورک و نیمه تورک با لهجه های آشکار فارسی و نمایشهای فرهنگی کدخدامنشانه در شهرهای دو اتنیکه آزربایجان جنوبی خلاصه کرده اند، در جاهایی حتی اسمی از ما نمی برند و خود را همه کارۀ حرکت ملی آزربایجان می شمارند! میلیونها تومن پول خرج می کنند و رنج سفر بر خود هموار می کنند تا با عباس لسانی عکس یادگاری بگیرند و پز ملتچی بودن و همه کاره بودن بدهند و بعد  دوباره به پناهگاه امن خود برگردند و خود را تنها شاعر گرانقدر و ملتچی نمونۀ آزربایجان بخوانند در حالی که تاریخ و قضاوت کنندگان بیدار و وجدانهای هشیار و آیندگان، بی رحم تر و زرنگ تر از آنها هستند و این نوشته ها و افکار امثال ما که می کوشیم گمنام و زیر یک نام پرافتخار مستعار باقی بمانیم شاهد هستند که ما چه قدر زحمت کشیده ایم و افکار و نوشته های ما و حتی اصطلاحاتی که در ادبیات و زبان سیاسی و فرهنگی حرکت ملی آزربایجان جنوبی رایج کرده ایم، تا چه حد مفید و مؤثر هستند. بگذار که ما به دیدار عباس لسانی عزیزمان نرویم و با او عکس یادگاری نگیریم. هم او و هم بقیه فعالان گرانقدری که در این راه هزینه ها داده اند، به خوبی از ارزش کارهای ما و درورویی و تزویر و ریای مدعیان ما باخبر هستند و حرکت مقدس ملی به همت پاکترین و شجاعترین و کوشاترین و فداکارترین جواناهای ملت تورک آزربایجان خوشبختانه روز به روز قدرتمندتر و شایع تر می شود. ما نیز به عنوان عضوی کوچک در این راه مقدس کوشش خود را کرده ایم.بگذار کارهایمان ما را معرفی کنند نه ادعاها و زبان چرب و نرممان.

ادامه دارد

  اوجالان ساوالان- جمعه 16/07/1395     07/10/2016

 report