چکیده

با نگاهی به تاریخ گذشته، تورکان همیشه در میدان مبارزه دست بالا را داشتند و کمتر نبردی وجود داشته که تورکان طرف مغلوب باشند و این دلاوری های ایشان تا تسخیر قلب اروپا پیش می رفت. دشمنان که حتی فکر شکست هم خواب از چشمانشان ربوده بود، میدان نبرد مردانه را ترک کرده و به دسیسه چینی و سیاست ورزی روی آوردند. لذا از قرن ها پیش، دست به دامان سیاست شده و با فرستادن جاسوسانی در قالب مستشرقین و سفیران، مقدمات ضربه های کاری تر را فراهم نمودند. ایشان با دست یافتن به پیروزی هایی در میدان سیاست ناجوانمردانه، چشم طمع به خاک پاک تورکان و از آن جمله آذربایجان دوختند و تا جایی پیش رفتند که با دسیسه چینی و زد و بندهای سیاسی، سلسله پرابهت قاجاری را به زیر کشیده و دست نشاندگان پهلوی را جایگزین ایشان ساختند و با دیکته کردن اوامر و دسیسه هایی، پهلوی ها را به آلت دست خویش تبدیل نموده و تیغ تیز نابودی تورکان آذربایجان را به دست فردی بیسواد و قلدرمآب سپردند. در این مقاله، نگاهی خواهیم انداخت به سیاست های نابودگری که در راستای نابودی ملل غیرفارس ساکن در ایران و علی الخصوص تورکان آذربایجان در ژانویه سال 2021 که این آمار دهشتناک، عمق فاجعه را به زبان آمار بیان خواهد داشت.

مقدمه

سیاست آسیمیلاسیون که بعد از به تخت نشاندن رضا پهلوی از سوی قدرت های ضدتورک به شدت اجرا می شد، موجبات جلب رضایت دشمنان تورک را فراهم نموده بود که یارای مقاومت در میدان نبرد در مقابل تورکان شجاع و بی باک را نداشتند. بعد از رضا پهلوی نیز پسرش محمدرضا سیاست های تورک ستیزانه و ایران ستیزانه را ظاهری ملی و میهنی داشتند، پیشه کرد و کار را به جایی رساند که در 21 آذر 1325 به آذربایجان لشگرکشی نموده و جنایات فجیعی را مرتکب گردید که هیچ گاه از سوی هیچ دادگاهی مورد مؤاخذه قرار نگرفت. بعد از پیروزی انقلاب 1997 در ایران، این سیاست ها از بین نرفت و رنگ و سوی دیگری گرفت. ملی گرایان و دشمنان اقوام بعد از انقلاب با تغییر لعاب، در ارگان های حکومتی رخنه کردند و با سیاست های دست و پاگیر موجبات ایجاد کدورت بین اقوام ساکن در جغرافیای ایران را فراهم نمودند. همین ایشان که پشت نقاب ملی گرایی و وطن دوستی به ظاهر اسلامی و در باطن دشمن تورکان و دشمن ایران جا خوش کرده اند، این بار با سپر کردن وطن پرستی و دین اسلام، با تغییر تاکتیک، ضربه هایی کاری تر به زعم خود بر پیکر زبان، تاریخ و فرهنگ آذربایجان فرود آوردند. اما فرزندان راستین آذربایجان ساکت ننشستند و به مبارزه با این هیولای هفت سر پرداختند. در این مقاله به ستم های ملی اشاره می کنیم که فقط در یک ماه (ژانویه 2021) آمارگیری گردیده و این یک ماه مشتی از خروار است که صاحبان اندیشه آزاد بدانند که در طول صد سال گذشته، چه بر سر فرهنگ و زبان و تاریخ تورکان آذربایجان آمده است. از سه سلطنت رسیدن رضا پهلوی در تابستان 1304 تاکنون، 1148 ماه می گذرد و با درنظر گرفتن آمار ذیل، درخواهیم یافت که چه ستم های بزرگی در حق تورکان آذربایجان در طی این مدت شده است که موجبات نابودی برخی زمینه های فرهنگی، زبانی و تاریخی گردیده است. ستم هایی که هیچ گاه در هیچ دادگاهی مورد مؤاخذه قرار نگرفتند.

امید است انسان های آگاه و وجدان های بیدار و مبارز، با رجوع به حافظه تاریخی نه چندان دور خود، غبارهای تعصب را کناری نهاده و قضاوت نمایند و هم چنین درس عبرتی باشد برای خودباختگان که زنجیر اسارت خود را می پرستند و با سرلوحه نمودن بی خیالی و جبونی، چند روز زندگی را در عیش و نوش می دانند. در حالی که انسانیت انسان، در آزاد زیستن است و فرق ما انسان ها با بهایم در همین نکته نهفته است.

روش پژوهش

از ابتدای سال میلادی جاری، فکری به ذهن اینجانب رسید که این ستم ملی را با زبان آماری بیان کنم که ساده تر و قابل فهم تر برای عموم باشد. هرچند می توان این ستم ملی را در محورها و مباحث گوناگونی تقسیم بندی نمود، اما با توجه به داده های موجود، هشت محور بدست آمد که در ادامه به آن ها اشاره می شود.

محورها و ادبیات پژوهش

1. تخریب و نابودی طبیعت و آثار باستانی و نمادهای آذربایجان

این محور که در هجده بند خلاصه نویسی شده است، بیشترین درصد (27%) را به خود اختصاص داده است که در ذیل به آن ها اشاره کوتاهی می شود.

استفاده از مازوت در نیروگاه های برق آذربایجان: همان طوری که همه می دانند، سوخت نیروگاه ها به بهانه کمبود سوخت و به بهانه های واهی تر از جمله عدم رعایت مصرف سوخت از سوی مردم و در باطن برای نابودی مردم و طبیعت آذربایجان، به سوخت مازوت در نیروگاه های آذربایجان روی آوردند که وضعیت هوا در اکثر شهرهای آذربایجان آلوده و نگران کننده گزارش شده است.

هزینه احیای دریاچه اورمیه ۴۹۸ میلیون تومان: در مقایسه با بودجه های هزینه شده برای فرهنگستان زبان فارسی و دیگر نهادهای طویل و عریض که فایده ای هم برای مردم و کشور ندارند، هزینه احیای دریاچه اورمیه با هدف دهن کجی به مردم آذربایجان و نابودی محیط زیست و به تبع آن، نابودی مردمان آذربایجان، بودجه ای ناچیز برای این امر درنظر گرفتند و نمایندگان همیشه ساکت و مطیع نیز دربرنیاوردند.

کاهش حجم آب دریاچه اورمیه: با توجه به سیاست های عمدی در راستای خشک کردن دریاچه اورمیه که سال های قبل نیز به شدت دنبال می شد، آب دریاچه اورمیه به شدت کاهش یافت و علی رغم ادعای مسئولین که دریاچه اورمیه را احیا نموده اند، اخباری کذب است که ساکنین محلی و آشنایان به امور می دانند که حجم آب دریاچه اورمیه کاهش نگران کننده ای داشته است.

تخریب کول تپه سراب با لودر: قدمت این اثر باستانی به هزاره یکم ق.‌م‌ می رسد که در روستای احمدآباد علیای دهستان ابرغان شهرستان سراب در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. این اثر در 07/07/1381 به شماره 6401 به ثبت ملی رسید. اما آنچه نصیبش نگردید، حفاظت از آن بود. در میانه خواب غفلت مسئولین و یا شاید با آگاهی ایشان، دست های غارتگر و نابودگر تاریخ آذربایجان به بیل و کلنگ قانع نشده و این بار با لودر به سراغ این اثر باستانی رفته و به تخریب قسمت هایی از آن پرداختند.

تخریب کتیبه سیغیندل: این کتیبه که مربوط به ساردوری دوم و دوران اورارتویان در آذربایجان و شهرستان اهر می باشد، با عدم محافظت از این اثر ارزشمند، آب باران و حفاری های غیرقانونی موجب نشست و تخریب قسمت هایی از کتیبه را فراهم آورده است.

آتش سوزی در جنگل های قره داغ: جنگل های قره داغ به مدت چند روز همانند سال های قبل طعمه حریق شد. آتش سوزی هایی که هیچ گاه از سوی مسئولین پیگیری نمی شوند و علل و عوامل آن شناسایی و معرفی نمی شوند.

آتش سوزی جنگل های حیران: جنگل های حیران که نگین آذربایجان شناخته می شوند، طعمه حریق می شوند و این آتش سوزی بدون مداخله مسئولین و یا مداخله بسیار دیرهنگام چندین روز ادامه می یابد. به طوری که به علت شدت آتش سوزی حتی جاده اردبیل- آستارا بسته می شود. اما آن چه در این بین مبرز است، عدم شناسایی علل و عوامل و دست های پشت پرده تخریب طبیعت آذربایجان است.

تخریب خانه های کله قندی کندوان (گون دوغان): روستای گون دوغان از روستاهای گردشگری آذربایجان است که بسیار مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی است. اما متأسفانه خبردار شدیم که این آثار نیز مورد بی مهری کینه توزانه واقع شده و برخی خانه های آن تخریب شده اند.

تخریب تدریجی بازار قدیمی کورنگ همدان: بی توجهی به بازار قدیمی کورنگ همدان، موجبات تخریب و نیز تجمع افراد معتاد و اذیت و آزار ساکنین اطراف را فراهم نموده است.

تخریب عمارت قائم مقام در محله سرخاب تبریز: که در تملک شهرداری منطقه 10 تبریز است، به ویرانه ای مبدل شده که محل عبور احشام محسوب می شود و ظاهراً مسئولین اراده ای برای مرمت و بازسازی آن ندارند و گویا پرونده این اثر باستانی نیز به آرشیو پیوسته است.

کندن پوست هزاران اصله درخت در اطراف معدن مس سونگون: دلیل کندن پوست هزاران اصله درخت در وسط چله زمستان آن هم در اطراف معدن مس سونگون، چه توجیهی جز گسترش وسعت معدن و انجام اکتشافات بعدی و غارت هرچه بیشتر منابع و ثروت های آذربایجان می تواند داشته باشد؟ معدنی که نامش بنام آذربایجان و کامش به کام راسیسم فارس است.

نابودی بازار تبریز: بازار تبریز که آتش سوزی در آن جا را فراموش نخواهیم کرد، این بار نیز به مرده ای رو به احتضار تبدیل شده و نفس های آخر را می کشد.

تخریب بازار حیدرتکیه سی تبریز: از دیگر آثاری که در تبریز مشت های تخریب بر سر موذیانه فرود می آید، بازار حیدرتکیه سی تبریز می باشد.

تخریب مزار اصلی کرم در تبریز: داستان اصلی و کرم را همه می دانیم و نیز آگاهیم که کشورهای تورک زبان چقدر به این داستان اهمیت می دهند و برای آن فیلم ها ساخته و کتاب ها نوشته اند. اما مزار اصلی و کرم که در تبریز است، مورد بی توجهی و بی مهری و در اصل مورد هدف سیاست های کینه توزانه جهت نابودی هرچه بیشتر تاریخ و ادبیات تورکان آذربایجان قرار گرفته و تخریب گردیده است.

تخریب مجسمه تکم چی ها برای چندمین بار در تبریز: همه به خوبی می دانند که چه بر سر مجسمه های تکم چی تبریز آمد. چرا اراده ای که خبرنگاران ماکویی را به علت مخالفت علنی با مجسمه فردوسی به حبس محکوم کردند، حاضر به دستگیری چند نفر اوباش نیستند که چندین و چند بار به نمادهای تاریخی و فرهنگی آذربایجان اهانت می کند؟ پس این همان اراده ای است که خبرنگاران را به زندان می فرستد و پیگیر عاملین و آمرین تخریب مجسمه های تکم چی نمی شود.

برچیدن المان های سولدوز، چیلله: برچیده شدن المان های ساخته شده در سولدوز به بهانه های واهی در حالی که سازندگان المان پژاک آزادانه در گشت و گذارند.

مخدوش کردن تابلوی میدان آذربایجان در سولدوز: دشمنان که حتی تحمل شنیدن نام مقدس آذربایجان را ندارند، با پاشیدن رنگ و مخدوش نمودن کلمه آذربایجان در سولدوز، ادعای ارضی می کنند.

افزایش میزان کادمیوم و سرب رود ارس: ارمنستان که پسماندهای کارخانجات خود را به رود ارس هدایت می کند، موجب گردیده است که میزان سرب و کادمیوم و به تبع آن میزان ابتلا به سرطان های مختلف در نواحی اطراف رود ارس به شدت افزایش یابد.

قطعی گسترده برق در شهرهای آذربایجان جنوبی: خبرهایی جسته و گریخته شنیده شد که چینی ها در مغان مزرعه بیت کوین احداث نموده اند، شاید این خبر صحیح باشد، اما آنچه مشخص است و مسئولین نیز اقرار نموده اند، فاز سوم انتقال برق به آذربایجان به بهره برداری می رسد.

2. بازداشت، محکومیت و فشار به فعالین ملی و مدنی

این محور که 19 درصد از کل نتایج را به خود اختصاص داده است، بیانگر افزایش فشار به فعالین ملی و مدنی جهت ایجاد خفقان در میان مردم و فعالین می باشد که از جمله آن ها می توان به این فعالین اشاره کرد: عباس لسانی، سالار طاهر افشار، مهدی سلیمی، محمد حیدرزاده، سارا طوری، علی خیرجو، میثم جولانی، یوسف کاری، سیامک میرزایی، علی واثقی، رضا واثقی، سجاد شهیری، اسفندیار فتح الله زاده.

3. دوستی با ارمنستان و دشمنان آذربایجان

سومین محور که 16 درصد از کل نتایج را به خود اختصاص داده است، شامل موارد زیر است که تحلیل و توضیح تمامی آن ها از حوصله این نوشتار خارج است که به صورت گذرا به آن ها اشاره می شود. در روز نخست سال میلادی جاری، روحانی، ظریف و جهانگیری و به تبع آن سفرا به همتایان ارمنی خود تبریک گفتند، ولی خبری از تبریک به کشورهای تورک زبان مطرح نگردید.

با پیروزی تورکان آذربایجان شمالی در قره باغ، کینه توزان داخلی که یارای پنهان کردن دشمنی خود را نداشتند، دست به کارهای متعددی زدند از جمله نامگذاری خیابان های اصفهان به نام اشغالگران ارمنی آندرانیک مگردیچیان و چند روز بعد در تهران به همین نام، تداوم ارسال تجهیزات نظامی به ارمنستان، احداث بازارچه مرزی بین آذربایجان شرقی و ارمنستان، اهدای مدال طلای احمد باقری پور کاراته کار ایرانی به کشته شدگان ارمنی در قره باغ و.... . همچنین سفیر ایران در ارمنستان بیان داشت که ارمنستان همسایه نجیب ماست و به دنبال آن ظریف: ارمنستان همسایه قدیمی و دوست ماست. تمامیت ارضی ارمنستان خط قرمز ماست. خلیج فارس را به روسیه متصل می کنیم. و سپس ظریف که هنوز سوزش شعر پرزیدنت اردوغان را در جان داشت، دست به راه اندازی خط راه آهن نخجوان ارمنستان جلفا و بهره برداری از فاز سوم انتقال برق به ارمنستان نمود تا هرچه بیشتر برادری خود با ارمنیان و دشمنی خود با تورکان آذربایجان را به رخ بکشد. به دنبال به اصطلاح توهین یک گزارشگر به لباس کردی، همه خادمین راسیسم فارس به پوشیدن لباس کوردی در تلویزیون ایران اینترنشنال و... همت گماشتند و از همه سوی توبیخ و ناسزا باریدن گرفت. این در حالی است که هر روز صدها توهین به ملت تورک می شود اما در دشمنی آشکار با ملت تورک حق را به توهین کننده می دهند. از دیگر خبرها که به گوش رسید، دستگیری شهردار و برکناری فرماندار اورمیه و دیگر شهرها بود که گویا مهره چینی ها برای انتخابات آتی از هم اکنون آغاز شده و دشمنان تورکان آذربایجان این بار با درنظر داشتن باخت انتخابات گذشته، می خواهند گام بلندی برداشته و در انتخابات آتی به پیروزی برسند که تحلیل تک تک این اخبار نیاز به همت و دانش دارد.

4. حملات رسانه ای و سیاسی

چهارمین محور که 16 درصد از کل نتایج را دارا می باشد، شامل موارد زیر است که مشروح این اخبار و شرح و تحلیل آن را به خوانندگان گرامی و اهل فن واگذار می کنیم. سانسور و انکار قهرمانی تراکتور در رتبه بندی آسیا در رسانه های مرکز گرا، عدم تسلیت درگذشت جمشید نجفی از سوی رسانه های خارج نشین و در بوق و کرنا کردن درگذشت یک فوتبالیست که سابقه توهین به تورکان را در کارنامه داشت، سروصدای رسانه ها در مورد سیلی به یک سرباز و کشته شدن یک کورد در غار بابااحمد و سکوت در شهادت و زخمی شدن مرزبانان تورک، روزنامه شرق: ترکها ایرانی هستند و ترکیه ایران است، حمایت صادق زیباکلام از سیاست های ضدتورکی رضاپالانی، توهین مجری شبکه من و تو سیاوش صبا به تورکها در مورد گران شدن خر و خوش بحال تورکها شدن، توهین کانال تلگرامی تیم استقلال به تیم تراکتور در پی باخت تراختور، حذف نام آذربایجان غربی از نقشه رنگ بندی وضعیت کرونا، حمله و فحاشی فارس زبانان به پیج آلمیرا تورسایان بازیگر قزاق نقش تومریس، دستور وزارت کشور برای برخورد با نوشتارهای غیرفارسی، سه ساله شدن دوره پیش دبستانی در مناطق دو زبانه با هدف کشتار زبانی و فرهنگی تورکان آذربایجان از اوان کودکی.

5. کردیزه سازی آذربایجان

این محور که 7درصد از کل نتایج را دارا می باشد، شامل موارد زیر است: تقدیر نواده سیمیتقو از استاندار حامی تروریسم آذربایجان غربی، بازنشستگی زود هنگام حضرت پور، دستگیری جمعی از مسئولان دانشگاه علوم پزشکی اورمیه، دستگیری جمعی از کارمندان شهرداری اشنویه، دستگیری شهردار اورمیه با هدف پیروزی از انتخابات آتی و هرچه بیشتر کردیزه کردن آذربایجان.

6. فشارهای مالی و اقتصادی به آذربایجان

این محور که 6 درصد از کل نتایج را دارا می باشد، شامل موارد ذیل است. هرچند این موارد دارای اثرات تخریبی بسیار بالایی هستند، اما این آمار بر اساس تعداد اخبار بدست آمده است. کاهش ۷۷ درصدی بیمه قالیبافان آذربایجان شرقی، عدم تخصیص بودجه کرونا به تبریز، مالیات آذربایجان دو برابر تهران و هفت برابر اصفهان، راه اندازی مترو اصفهان و بی خبری و عدم تخصیص بودجه به مترو تبریز.

7. عدم اعطای شناسنامه

آیا این حق غیرقانونی و غیرشرعی یک پدر و مادر تورک است که برای فرزندان خود اسامی تورکی آنار، آییل، یاغیش، آتاکان را انتخاب کنند. و این کودکان چه گناهی کرده اند که سال ها باید بدون شناسنامه بمانند و از حقوق اولیه بهداشتی و اجتماعی خود محروم شوند؟ در حالی که دیگر اقوام می توانند هر نوع اسمی انتخاب کنند و محدودیتی ندارند و این فقط اسامی تورکی است که بیگانه محسوب می شود.

8. شهادت سربازان آذربایجانی

شهادت مرزبان سرابی سیدسجاد مصطفوی در درگیری با اکراد تروریست در بانه، حمله پژاک به پاسگاه مرزی ترگور و زخمی شدن یک سرباز آذربایجانی و این در حالی است که تمامی رسانه های مرکزنشین این اخبار را بایکوت می کنند.

نتیجه گیری

با توجه به موارد مافوق می توان نمودار داده ها را به صورت ذیل نشان داد:

 

 

همه موارد فوق فقط در عرض یک ماه اتفاق افتاده اند. بله فقط در عرض یکماه. حال حساب کنید که این ستم ملی 1148 ماه است که سایه سنگین خود را بر ملل غیرفارس ساکن در جغرافیای ایران و به ویژه تورکان آذربایجان انداخته است و این هیولای هفت سر، چگونه دار و ندار ما از زبان و تاریخ و فرهنگ به غارت و یغما برده و نابود ساخته است.

تمامی موارد فوق 68 مورد می باشند که با تقسیم بر تعداد روزهای ماه ژانویه به عدد 2/2 به عنوان میانگین روزانه می رسیم. با احتساب 1148 ماه از به حکومت رسیدن رضا پهلوی که سرآغاز رسمی تهاجمات فرهنگی بر علیه تورکان بود تاکنون، 78064 مورد به طور میانگین ستم ملی روا داشته شده است اگر موجبات نابودی بخش هایی از فرهنگ تورکان آذربایجان را فراهم نموده است. این امر بیان می دارد دست هایی در پشت پرده شبانه روز در فکر دشمنی با تورکان آذربایجان است و اگر ما بخوابیم دشمن نمی خوابد. و چه بسا دوستانی که هنوز به این تهاجم فرهنگی باور ندارند و ما فریب خورده و خود را انسانی کامل می دانند و فریاد انسانیت سر می دهند. اگر بنا بر انسانیت است، این چه نوع انسانیتی است؟ اگر بنا بر پان بودن آیا پان ماییم یا ایشان؟ آیا اعمال کنندگان این سیاست ها ضدایرانی و ضداسلام و ضدشیعه هستند یا ما که فقط طالب حقیم؟