فراخوان مبارزان تورک و فعالان حرکت ملی ملت تورک برای اتخاذ تصمیم نهایی علیه تروریسم کورد

ما مبارزان حقیقی ملت تورک آزربایجان برای این این همه به ماجراهای تروریستهای کورد حساس هستیم که تاریخ پردرد ملت تورک خودمان را بارها و بارها با دقت و به صورت تحلیلی و دقیق خوانده ایم و بارها از تاریخ درس عبرت گرفته ایم. الگوهای حرکات ضدانسانی ارمنیها، روسها، کوردها، فارسها و صلیبیهای ضدتورک را در هنگام نسل کشی صلیبی تورکها درآورده و استراتژیهای حمله و نسل کشی و تبلیغات مظلوم نمایانۀ شیطانی آنها را دقیقا مطالعه و بررسی کرده ایم. ما حق داریم که همه مسائل را بر اساس منافع ملت تورک و حفظ جان و ناموس و مال و خاک و خانه و شهر و روستای انسانهای ملت تورک خودمان تحلیل و بررسی کنیم. بی شک این حق ماست اگرچه چند تا مانقورت شستشوی مغزی شده مبارزنما از این کار ما خوششان نیاید.

در سر تا سر تاریخ خونین و پردرد آزربایجان، کوردهای ناجوانمرد سیاس مکار و فرصت طلب و جانی نشان داده اند که به هیچ وجه و به هیچ وجه و باز هم به هیچ وجه قابل اعتماد و اطمینان نیستند و هرگز هم نمی توانند باشند. کوردها صد و پنجاه سال است که از کوچکترین فرصت و امکانی و از کوچکترین فرصت و امکانی برای نسل کشی انسانهای صلح طلب ملت تورک در روستاها و شهرهای آزربایجان غربی و کوردستان و اشغال روستاها و شهرهای تورک نشین غرب آزربایجان سوء استفاده کرده و هنوز هم می کنند. تاریخ آزربایجان پر از ترور و غافل کشی و ناجوانمردی و کشتار و نسل کشی این گشادتنبانان وحشی تورکخوار است. ما این ماجراها را می نویسیم مبادا تاریخ دوباره تکرار شود و بلافاصله بعد از سرنگونی حاکمیت شیطانی ضدتورک جمهوری اسلامی ایران، باز کوردهای تروریست به پادگانهای سویوق بولاق و خانا و سولدوز و قوشاچای و ساری داش و تیکان تپه و غیره هجوم کنند و مسلح شوند و باز به کار صلیبی پسند تورک کشی و اشغال خاک آزربایجان مظلوم بپردازند. فاجعۀ سولدوز نباید به هیچ وجه دوباره تکرار شود. بهوش آزربایجان، خوابیدن مردن است. اینها را برای این می نویسیم که تورکهای شاغل در نیروهای نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی ایران، اعم از ارتش، نیروی انتظامی، سپاه پاسداران، بسیج و غیره و حتی تورکهای غیر شاغل در قوای مسلح به خاطر دفاع از جان و ناموس و زن و بچه و دختر و خواهر و مادر و مال و خانه و کاشانه و روستا و شهر خودشان هم شده اسلحه را خفظ  در صورت نیاز میان جوانان تورک پخش کنند وچنین اجازه ای را به تروریستهای هارشده وحشی ضدتورک و خونخوار آلت دست استعمار صلیبی و یهودی ضدتورک شدۀ کورد ندهند و بر آنها پیشدستی کنند. هرچند امکان این که حاکمیت شیطانی جمهوری اسلامی ایران به محض احساس خطر پادگانهای مناطق در معرض خطر غرب آزربایجان را از اسلحه خالی کند، هست ولی فرزندان ملت تورک شاغل در نیروهای نظامی و انتظامی رژیم هرگز اجازه ندهند که این اتفاق بیفتد و تاریخ نسل کشی جیلوها و قاراباغ و خوجالی در این سوی آراز برای چندمین بار به دست کوردهای تروریست تکرار شود. این خواست قدرتهای صلیبی ضدتورک دنیا از قبیل انگلیس خبیث، روسیۀ خبیث، آمریکا، فرانسه، آلمان و نیز چین خبیث و «متأسفانه» اسرائیل است.

لزوم جدی تغییر استراتژی مبارزه ما با تروریستهای کورد   

فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و مبارزان ملت تورک، با هوشمندی به انسانهای ملت تورک در شهرهای در معرض خطر تروریسم کورد در آزربایجان غربی، یعنی سولدوز، اورمو، تیکان تپه، سلماس، خوی و غیره استثنائاً اجازه داده اند تا در انتخابات نمایشی مجلس و شورای اسلامی شهرهای مزبور شرکت گسترده داشته باشند تا کوردهای تروریست نتوانند با حربۀ اعزام کوردها از شهرهای کوردنشین به شهرهای حساس یادشده همه کرسیهای مجلس و شورای اسلامی را غصب کنند. سوال این جاست: آیا زمان آن فرانرسیده که از همین حربه همراهی صوری با رژیم برای مبارزه با تروریسم کورد که هر هفته انسانهای ملت تورک را می کشد، بهترین استفاده ها را بکنیم؟ علی افسر شهبازی، معروف به خوجالی، یکی از فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان در مقالۀ «کرداعش» خودش چنین طرحی را پیش می کشد: «استفاده از امکانات نظامی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران، یعنی پتانسیل تورکهای شاغل در سپاه برای مبارزه با تروریستهای خونخوار کورد». این مقاله را در لینک زیر می خوانیم:

http://www.azoh.net/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%88-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4/1701-%C2%AB%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4%C2%BB-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D9%81%D8%B3%D8%B1-%D8%B4%D9%87%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AC%D8%A7%D9%84%DB%8C.html

من با شخصیت علی افسر شهبازی (خوجالی) و با درگیری لفظی آزاردهندۀ ایشان با برخی از فعالان ارزندۀ حرکت ملی ملت تورک آزربایجان کاری ندارم. ولی ایشان با این مقاله های ارزنده ثابت کرده اند که به عنوان یک «سیاستمدار قابل» می توانند ایده های خوبی در حرکت ملی ملت تورک آزربایجان مطرح کنند. به راستی تا کی من و امثال من با قلم و کاغذ و دگمۀ کیبورد کامپیوتر و ساخت فیلم و عکس بیدارکننده و نوشتن شعارهای ملی بر دیوارهای شهرها و خلاصه با روش نرم و با «نرم افزار» با تروریستهای کورد و فاشیسم فارس متحد آنها مبارزه کنیم؟ آیا وقت تغییر استراتژی لااقل در غرب آزربایجان فرانرسیده است؟ به راستی ما فعالان حرکت ملی و در کل انسانهای ملت تورک چه نقشه ای و چه استراتژی موثری در مقابل کشتار سیستماتیک هر هفتۀ جوانان تورک خودمان به دست اتحادیه حاکمیت ضدتورک و تروریستهای کورد یا به بیان بهتر اتحاد فارس- کورد داریم؟ فقط یک مشت حرف؟! تا کی؟! چگونه است که در غرب آزربایجان با تغییر استراتژی اجازۀ پیوستن انسانهای ملت تورک به انتخابات رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی ایران را می دهیم و یک بار هم به ذهنمان نرسیده که از پتانسیل تورک بودن نیروهای نظامی غرب آزربایجان، اعم از نیروی انتظامی و سپاه و غیره، در جهت مبارزه با تروریستهای کورد، که همدست فاشیستهای فارس تهران نشین و مکمل سیاستهای نژادپرستانۀ ضدتورک آنها هستند، و عملاً و به صورت مسلحانه هر هفته و هر روز به تورک کشی سیستماتیک می پردازند، بهره ببریم؟! واقعاً چه عاملی سبب می شود که این همه به این امر مهم و حیاتی بی اعتنا باشیم و این همه از گرفتن اسلحه به دست در مقابل دشمن خونخواری که هر هفته و هر روز تورک می کشد، بهراسیم؟! چه کسانی ما را از این سیاست درست بازمی دارند؟ چرا زمانی که دلسوزترین فعالان حرکت ملی از شهرهای آزربایجان غربی سالها قبل فریاد می زدند که حرکت ملی ملت تورک آزربایجان باید و باید و باید حداقل یک شاخۀ نظامی، فقط یک شاخۀ نظامی و نه بیشتر، در مقابل تروریستهای جانی کورد داشته باشد، برخی از فعالان خوش نشین حرکت ملی با شدت و حدت جلوی آنها ایستادند و به بهانۀ «مبارزه نرم و فرهنگی و مسالمت آمیز» حرف حق آنها را با استدلالی ناحق خفه کردند؟ نتیجه اش چه شد؟ نتیجه اش این شد و می شود که تروریستهای تورک کش کورد پژاک هر روز و هر هفته گستاخ تر می شوند و با حرکتی به واقع تحقیرکننده و تمسخرآمیز و توهین آمیز و خردکننده، در روز روشن به خانه یک تورک، که عضو سپاه است ولی به هر حال سابقه مبارزه با تروریستهای کورد را دارد، می ریزند و او را جلوی زن و دخترش به گلوله می بندند و شهید می کنند و همه با هم داد می زنند «بژی بژی کوردستان» و تیر هوایی در می کنند و در می روند؟! و برخی از ما ملتچی ها، در جواب فعالان دلسوزی که خود اهل غرب آزربایجان هستند و کوردها و نقشه های آنها و اهداف و اقدامات تروریستهای کورد را از همه بهتر می شناسند و سالهاست داد می زنند که لااقل در مقابل تروریستهای کورد تا به دندان مسلح، مسلح شدن جوانانمان لازم است، آقایان و خانمهای خوش نشین حرکت ملی اظهار می دارند که  «مبادا دست به اسلحه ببریم. حرکت ملی ما حرکتی غیرمسلحانه و مسالمت آمیز است!! حرکت ملی ما حرکت با زبان و قلم است و تا ابد چنین خواهد بود»!! مسالمت آمیز کلمۀ خوبی است اما در مقابل کی؟! در مقابل فارسهای مکار شاید این حرکت به اصطلاح نرم فرهنگی جواب دهد اما در مقابل جانیهای وحشی کورد که هر روز جوان تورک می کشند و ویار خون جوانان تورک دارند، حرکت مسالمت آمیز فرهنگی واقعاً احمقانه نیست؟! خوب، با این رویۀ نرم فرهنگی که ما فعالان حرکت ملی ملت تورک در پیش گرفته ایم باز خدا رفتگان این تروریستهای جانی کورد را بیامرزد که بعد از کشتن آن تورک در اتاق خانه اش، به زن و دختر مظلوم او تجاوز نکردند! تا کی می توانیم با دشمن خونخواری که بارها و بارها و بارها و در هر هفته در هیات تروریست یا در هیات قاچاقچی تورک می کشد، با حرف زدن و مقاله نوشتن مبارزه کنیم؟ آیا این مضحک و خنده دار نیست: کوردها آشکارا کلاشینکف به دست گرفته و تورک می کشند و ما مدام حرص و جوش می خوریم و مقاله می نویسیم! البته و صد البته تروریستهای کورد و همپیمانان فاشیست فارسشان هر هفته و هر روز به ریش ما هرهر می خندند. بر اساس این تحلیل، من دست و پیشانی جوانان تورک را که در پی ایجاد گروههای مسلح کوچک در آزربایجان غربی هستند، می بوسم. اکنون دیگر وقت نوشتن و بیدارکردن به پایان رسیده است. وقت عمل است: مقابله به مثل. مبارزه مسلحانه با دشمن خونخوار تا به دندان مسلح. آگاه باشیم فقط دشمنان ملت تورک در مقابل این دفاع مقدس جوانانمان موضع می گیرند. این دشمنان چه بسا فارسها و کوردها و ارمنیهایی در میان ما هستند که زبان تورکی را حتی بهتر از ما حرف می زنند. منظورم این است که اگر فکر کنیم که هر کسی، با هر مقامی که دارد، اگر زبان تورکی را خوب حرف بزند، تورک خالص است، احمقان بی تمییزی بیش نیستیم من یکی که تورکچو حقیقی را از «افکارش» تشخیص می دهم نه «زبانش». شما چه طور؟

دشمنان متحد فارس- کورد- ارمنی- روس ما به شدت متحد، سیاستمدار، خطرناک و مکارند

ما ملت تورک، دشمنانی به شدت شیطان و مکار داریم. اگر به ماهیت فعالیتهای دشمنان متحد خونخوار ملت تورک (پانفارسها، کوردها، ارمنیها، روسها و صلیبیها) نگاه کنیم، در می یابیم که تا چه حد دقیق و برنامه ریزی شده افکار عمومی جهانیان را به نفع عناصر پانفارس و پانکورد و پان ارمنی و پان روس و بر ضد ملت تورک آزربایجان و تورکیه و جهان تورک مهندسی می کنند: در ایران، کوردها تورکها را به بهانه انجام خدمت سربازی در نیروهای انتظامی و نظامی ایران یا به بهانه عضویت در نیروی انتظامی، ارتش، سپاه پاسداران و بسیج  می کشند، اما دشمنان خونخوار و متحد ملت تورک در خبرها و تحلیلهای نژادپرستانه شان، چنان به افکار عمومی مردم ایران و جهان القا می کنند که در ایران کوردها با رژیم متحجر و ضد انسان جمهوری اسلامی ایران مبارزه می کنند نه با تورکها.  در ضمن چنین القا می کنند که در ایران فقط و فقط کوردها با حاکمیت جمهوری اسلامی ایران می جنگند و مبارزه می کنند و نه تورکها، در حالی که همه می دنیم که تعداد تورکهایی که به عنوان فعال سیاسی و مدنی با رژیم جمهوری اسلامی ایران مبارزه می کنند خیلی خیلی خیلی بیشتر از کوردها است! درضمن دشمنان ملت تورک چنین القا می کنند که این فقط تورکها هستند که به عضویت نیروهای نظامی و انتظامی و سپاه و مجلس رژیم درمی آیند و هیچ کوردی به عضویت سپاه و بسیج و ارتش و نیروی انتظامی و مجلس رژیم جمهوری اسلامی درنمی آید و کوردها فقط مبارز با رژیم جمهوری اسلامی ایران تربیت می کنند!!! در حالی که این یک دروغ آشکار و شرم آور است. واقعیت این است که تعداد کوردهایی که به عضویت نیروی انتظامی، ارتش، و حتی سپاه پاسداران و بسیج  درآمده و درمی آیند به هیچ وجه کم نیستند. کوردهای تروریست جوانان تورک ما را به بهانه عضویت در نیروهای نظامی و انتظامی رژیم می کشند و وقتی ما «بیداران ملت تورک» داد و هوار راه می اندازیم که این چه مبارزه با رژیم و چه جنایت و خیانت و خباثتی است؟ دشمنان خونخوار و مکارمان با زبان مانقوردهایمان چنین القا می کنند که ما طرفدار رژیم جمهوری اسلامی ایران هستیم، چرا که از ارتش و نیروی انتظامی و مرزبانی و سپاه پاسداران و بسیج رژیم جمهوری اسلامی ایران حمایت می کنیم!! اما در جبهۀ مقابل (جبهه کوردها) کوردهای تروریستی که روزگاران دراز در احزاب تروریستی دموکرات کوردستان ایران و کومله و پژاک و پ. ک. ک. و پ. ی. د. و ی. پ. گ. و غیره عضو بوده و تورک می کشتند، اکنون مکارانه کلاشینکف بر زمین گذاشته و قطار فشنگ از شانه کنده و ریش گذاشته و به عنوان نماینده مجلس شورای اسلامی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران به مجلس می روند و  بی محابا از منافع ملی قوم کورد به بهانه فقیر و بدبخت بودن این قوم و کولبر بودنشان دفاع جانانه می کنند و از طرف حاکمیت نه تنها پانکورد تلقی نمی شوند بلکه تشویقها نیز می شوند! و جالب این که بر خلاف خیلی از ما ملتچیها که همه نمایندگان تورک مجلس رژیم را مانقورد و خائن می شماریم، هیچ کوردی نمایندگان مجلس کورد را جاش و خائن به قوم کورد نمی شمارد!

کوردها با قاچاقچی گری و خرید و فروش موادمخدرف مشروبات الکلی، خرید و فروش انسان برای تن فروشی و فحشا و هزاران راه غیرقانونی امرار معاش می کنند و کمر اقتصاد سالم و بازار آزربایجان جنوبی را با قاچاق کالا و مواد مخدر و مشروبات الکلی و دهها خلاف دیگر و ندادن مالیات و عوارض به دولت خرد می کنند و میلیادها پول با ارزان فروختن اجناس بنجل چینی به انسانهای غافل ملت تورک در بازار بانه به جیب می زنند ولی پانفارسهای حاکم ضدتورک جمهوری اسلامی ایران از آنها به عنوان «کولبرهای مظلوم کرد» یاد می کنند و چنین تبلیغات می کنند که جوانان مظلوم کورد از زور بیکاری و فقر به کولبری می پردازند و باید بیمه هم بشوند!!! در حالی که جوانان ملت تورک هم صدها هزار نفر حتی میلیونها نفر بیکارند و از زور بیکاری و بدبختی و فقر و فاقه و بدبختی دربدر غربت شهرهای فارس نشین و جهنم جنوب ایران (عسلویه و بندر عباس و غیره) می شوند و گاه حتی با درس خواندن و داشتن مدرک لیسانس و فوق لیسانس و نیافتن کار و فقر و فاقه و بدبختی و یأس مطلق خودکشی می کنند؛ اما حاکمیت جمهوری اسلامی ایران نه بازار آزاد مرزی تجاری پرسود از کالاهای قاچاق مثل بانه برای تورکها در آزربایجان درست می کند و نه حتی اجازه می دهد که اهل بازار تورک در شهرهای تورک نشین آزربایجان آب خوش از گلویشان پایین برود. فاشیسم ضدتورک و کوردپرست فارس آن قدر از کوردهای قاچاقچی حمایت می کند که همین هفته استاندار تورک آزربایجان غربی را مجبور کردند که بیمه قاچاقچیان کورد را امضا کند. بر اساس این طرح،  15 تا 18 هزار نفر از قاچاقچیان کورد شهرهای خانا و ساری داش می توانند در مدت 15 سال و با پرداخت سالانه فقط 30 هزار تومان حق بیمه (!) خود را بازنشست نمایند!!! اگر هر کورد قاچاقچی، که اغلب درآمدهای میلیونی و گاه میلیاردی از قاچاق کالا دارند، در هر سال فقط مبلغ ناچیز و خنده دار و جالب 30 هزار تومان را بپردازد در عرض 15 سال با پرداخت فقط 450000 تومان (چهارصد و پنجاه هزار تومان) بازنشسته می شود و از دولت جمهوری اسلامی ایران حقوق بازنشستگی می گیرد!!!  در حالی که طبق قوانین ظالمانه حاکمیت فاشیستی ضدتورک جمهوری اسلامی ایران، اگر مثلا یک زن خانه دار تورک بخواهد در شهرهای تورک نشین آزربایجان جنوبی خودش را در اداره تأمین اجتماعی شهرش بیمه و بازنشسته کند، صرف نظر از آن که ابتدا شرایط را (از لحاظ معاینات دقیق و پرخرج پزشکی مبنی بر سلامت کاملش در ابتدای بیمه و حین آن)  برایش چنان سخت می گیرند که خودش منصرف شود، باید با پرداختن ماهانه مبلغ 115 هزار تومان نقد ، یعنی سالانه مبلغ 1380000 تومان (یک میلیون و سیصد و هشتاد هزار تومان) و در طول 15 سال  با پراخت مبلغ 20700000 تومان (بیست میلیون و هفتصد هزار تومان) می تواند بازنشسته شود و از بیمه تامین اجتماعی رژیم ضدتورک حقوق به اصطلاح بخور و نمیر بگیرد!!! ملاحظه می کنید این که می گوییم حاکمان پانفارس جمهوری اسلامی ایران، «ضدتورک» و «کوردپرست» تشریف دارند، این حرف ما حرفی به گزاف نیست. حال با چنین وضعی حتی تروریستهای کورد پژاک و حزب دموکرات کوردستان ایران و کومله و  پ ک ک و حتی داعش هم می توانند با پوشیدن لباس کولبری و کفش خاردار کوه پیمایی و انداختن یک پالان به پشت خود و گرفتن چند امضا و اسشتهاد محل از ماموستاهای معتمد محل کورد، با پرداختن 30 هزار تومان ناقابل خودشان را بیمه و بازنشست هم بکنند: مزد زحمات بی دریغ و شبانه روزی شان جهت تورک کشی تروریستی. به راستی چه مکانیزیمی درجمهوری شیطانی ایران برای تمییز و تشخیص کولبر از تروریست و تروریست از کولبر وجود دارد؟ هیچ!!!

بحث اصلی ما بر سر موضع متفاوت ما ملتچیهای تورک و موضع دشمنان ملت ما، یعنی تروریستهای کورد، بر سر نیروهای نظامی، انتظامی و نمایندگان مجلس تورک  و کورد بود که در نوع خود جالب توجه است. یک زمانی، همین چند سال پیش وقتی که حرف از تروریستهای کورد و نقشۀ خطرناک آنها برای نسل کشی ملت تورک آزربایجان و اشغال خاک آزربایجان می زدیم، برخی از ملتچیهای شاعر و ظریف و نازکدل و حساس و انسان دوست (؟) ما که اغلب در شهرهای استانهای دوزبانۀ دور و اطراف آزربایجان ساکن هستند از این رو هیچ کدام از پسرها و نوه هایشان در خدمت سربازی به آزربایجان غربی و کوردستان اعزام نمی شوند و افتخارشان این است که با «شعر» و «فرهنگ» با شوونیسم فارس می جنگیم، به ما می توپیدند که: «چرا یک جبهۀ جدید مقابل ملت ما بازمی کنید؟! دشمن اصلی ما شوونیسم فارس است و بس و مبارزه ما باید فقط در جبهۀ شوونیسم فارس ادامه یابد. با کوردها ما خودمان کنار می آییم!! چند شهر به آنها می دهیم و چند شهر از آنها می گیریم و با هم معامله و صلح می کنیم»!! ما می گفتیم که «معامله شهرها و صلح با چه کسی بکنیم؟! این کوردها مگر زبان و مذاکره حالی شان است؟! مگر امان می دهند و اسلحه و کشت و کشتار را کنار می گذارند که با هم معامله کنیم یا نکنیم؟! مگر این ها به جز زبان کلاشینکف زبان آدمیزاد حالی شان است؟ مگر کوردها راضی می شوند چند شهر به ما بدهند و چند شهر به آنها بدهیم؟! اینها به جز کل شهرهای آزربایجان جنوبی مگر به کمتر راضی می شوند؟! این چه حرفهای هذیانی است که به ذهن جوانانمان می کنید؟ اینها درست مثل ارمنیها کل آزربایجان را می خواهند و به کمتر از تبریز راضی نمی شوند. می خواهید از جلویشان فرار کنیم؟! آیا نمی دانید که خصلت اینها این است که با کوچکترین احساس ضعفی از طرف ما چنان جسور و گستاخ می شوند که کل آزربایجان را می خواهند» ؟! و امروز که به یمن افشاگری و بیدارسازی جوانان غیورمان موضوع حساس شده و صداها درآمده همان ملتچی نماها این بار به ما می توپند که: «این همه نگویید کوردهای تروریست، بگویید تروریستهای کورد»!!!  انگار که اگر بگوییم «تروریستهای کورد» و نگوییم «کوردهای تروریست»، فرقی به حال ما می کند و ادبیات ما و سرنوشت ملت تورک ما به کلی عوض می شود!! باز همینها به جوانان غیور ما می توپند که «با کوردها چه کار دارید؟! اورمو هم مال آنهاست و هم مال ما. آنها هم حق دارند در اورمو زندگی کنند و فعالیت کنند»!! جوانان ما می گویند: «بله البته که حق دارند زندگی و فعالیت کنند، ما به زبان و فرهنگ و لباسها و آداب و رسوم و داشته های مادی و معنوی این ملت احترام می گذاریم اما این کوردها می گویند که «ارومیه از اول مال کوردستان بوده و شما تورکها آن را به اشغال خود در آورده اید و باید از ارومیه بروید»!!! می گویند «ارومیه قلب کوردستان است» و در پی نسل کشی کامل ملت تورک و اشغال اورمو هستند. چگونه با اینها مدارا کنیم؟! اگر مثل انسان زندگی کنند و از زبان و فرهنگ و داشته های مادی و معنوی خودشان دفاع کنند کسی با آنها کار ندارد. اینها در پی اشغال مسلحانه اورمو و کل آزربایجان غربی و نسل کشی ملت تورک هستند. ما کی گفتیم که کوردها در اورمو زندگی نکنند؟ اما این کوردها علنا در پی آن هستند که با نسل کشی ملت تورک اورمو و سلماس و خوی و سولدوز و قوشا چای و غیره را تصاحب کنند و ارتباط زمینی و مرزی ما را با تورکیه و آزربایجان شمالی قطع کنند. پس شما دارید حرف دشمنان ملت تورک را به دهان ما می گذارید. ما انسانهای ملت تورک به همه ملتها و زبانها و فرهنگها احترام می گذاریم و کوردهای آزربایجان هم مثل سایر ملتها حق دارند که با مسالمت در کنار تورکها زندگی کنند. اما کوردها به هیچ وجه اهل مصالحه و سازش و مسالمت نیستند و زبانشان زبان زور و کلاشینکف و اسلحه و ترور است و از کوچکترین فرصتی برای ترور و تورک کشی و اشغال روستاها و شهرهای آزربایجان بهره می برند». به راستی که ملتچی نمایان شاعر بی درد ما که من اسم آنها را ملتچیهای «عکس بیانداز و پُز بده» و «سور بده و تبلیغ کن» می گذارم اصلاً اهمیت و خطر تروریسم اشغالگر کورد را نفهمیده اند. من برای این اسم این ملتچی نمایان را این چنین گذاشته ام که طیفی خوش نشین و عافیت طلب هستند از فرصتی برای سفرهای پرخرج و عکس گرفتن با عباس لسانی و فعالان زندان کشیده و مطرح حرکت ملی سوء استفاده ها می کنند. شاعران ملی و شخصیتهای مطرح و بزرگ حرکنت ملی، مثل هوشنگ جعفری، غلامرضا غلامی قوشچی، اکبر آزاد و امثالهم  را به شهر و استان خود دعوت می کنند و به آنها یک شب شام  می دهند تا به نفع خودشان برای روز مبادا، «سابقه ای» جور کرده باشند و جالب این که همین فرصت طلبان می آیند و ذهن جوانان تورک ما را از خطر تروریسم خونخوار کورد منحرف می کنند! و جالب این که همینها به ما ملتچیهای واقعی می گویند «شما تندرو هستید و حرکت ملی را به تندروی می کشانید!! ما با شب شعر گذشتنهایمان و شعرخواندهایمان خیلی بیشتر از شما (یعنی ما) به حرکت ملی آزربایجان خدمت می کنیم»!! لابد این آقایان و خانمها در مقابل کشت و کشتار هر هفتۀ جوانان تورک به دست تروریستهای خونخوار دریدۀ کورد با «اشعارشان و ادا و اطوار دکلمۀ شعرهای مزخرفشان» با کوردها می جنگند و ما خبر نداریم!! نمی خواستم اینها را بنویسم «درد وطن و درد ملت تورک» مجبورم کرد بنویسم.

استراتژی نژادپرستانۀ دشمنان متحد ضدتورک جهان در دفاع از تروریستهای کورد و ضدیت با ملت تورک و مبارزان تورک

نقشه های صلیبیان ضدتورک همه به نفع کوردهای تروریست و به ضد ملت تورک در آزربایجان و تورکیه و عراق و سوریه است. ما تورکهای دشمنان مکار هزارچهره و مزور شیطانی داریم. «بازیها» را چنان استادانه و مکارانه می چینند که وقتی به ابعاد و اعماق آن فکر می کنیم، سرمان گیج می رود: اول داعش را به وجود می آورند و تجهیز می کنند تا نمایشها و شوهای تروریستی ضدبشری خود را برای کل دنیا اجرا کند و بعد در کنار نیروهای مردمی و دولتی عراق و سوریه، تروریستهای کورد پ ک ک، پ ی د، و ی پ گ را تا به دندان تجهیز می کنند و به مصاف داعش می فرستند. هرچند بیشترین تلفات را در نبرد با داعش تورکها و عربهای نیروهای مردمی و دولتی عراق و سوریه متحمل می شوندف اما سرزمینها و شهرها و روستاهای آزادشده و گرفته شده از داعش را همین قدرتهای صلیبی ضدتورک و ضد عرب، بلافاصله به کوردها می دهند تا کوردستان عراق و سوریه هر روز بزگتر و وسیع تر شود! و جالب این که با تبلیغات اهرمنی خود طوری به ملل تورک و عرب می قبولانند که به هر حال کورد از داعش بهتر است! در حالی که تروریستهای کورد هزاران مرتبه از تروریستهای داعش در تورک کشی و عرب کشی و انسان کشی و اشغال سرزمینهای تورکها و عربها خطرناک ترند. بازی طوری چیده می شود که وقتی امثال من نسبت به قتل عام ضدانسانی «تورکها» توسط داعش و کوردها و نیروهای بشار اسد و غیره در عراق و سوریه اعتراض می کنم، فوراً برچسب «فاشیست» می خورم

در ایران کوردها در سویوق بولاق و پاوه و جوانرود و شهرهای دیگر خانواده به خانواده و دسته جمعی و ایلی و قبیه ای و عشیره ای به داعش می پیوندند ولی چون «کورد» و عزیزدردانه هستند، از بی بی سی فارسی شیطان نژادپرست صلیبی ضدتورک و صدای آمریکای شیطان نژادپرست صلیبی ضدتورک گرفته تا رسانه های میلی جمهوری شیطانی صلیبی ضدتورک ایران، به همراه کل مدیای فارس سلطنت طلب و کمونیست، همصدا و همگام و همراه با هم، با کوردپرستی آشکار، این اخبار بسیار مهم و حیاتی را رد و سانسور می کنند یا کوردهای هارشدۀ ذاتاً تروریست و خونخوار را «کولبرهای بیکار بدبخت و نیازمند حمایت بیمه ای و مالی دولت» قلمداد می کنند و همه با هم در مقابل افشاگری نادر قاضی پور، ملتچی تورک قهرمان، می ایستند و به همراه ملتچی نماهای بی غیرت مانقورت خود ما عوض کوردهای تروریست به نادر قاضی پور و خود ما حمله های ناجوانمردانه می کنند!! در حالی که امثال ما، به گواهی دهها مقاله و کتاب و نوشته مان، از تمام ابعاد و زوایای این «بازیهای شیطانی نژادپرستانۀ ضدتورک و ضد عرب» آگاهیم و نمی توانیم نسبت به کشته شدن سربازان و درجه داران و افسران مظلوم تورک به دست تروریستهای فاشیست کورد؛ که در اصل امتحان و سنجش «غیرت فعالان حرکت ملی ملت تورک و غیرت و تعصب انسانهای ملت تورک آزربایجان، مخصوصاً مبارزان تورک» است، بی تفاوت باشیم، بنابراین از تورکهای مظلوم دفاع می کنیم و بلافاصله از سوی اتحادیه فارس- کورد- ارمنی- صلیبی- مانقورت به لقب «فاشیست تورک»، «مامور اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی ایران» و حتی «مانقورت خائن به آزربایجان» که در مقابل «آزادیخواهان استقلال طلب کورد که تنها مبارزان با جمهوری اسلامی ایران هستند (؟!)» نامبردار می گردیم!!! ملاحظه می فرمایید چه بازی دقیقی طراحی کرده اند؟ عمق کثافت بازی و سیاست بازی و مکر و نیرنگ را درک می فرمایید؟ وقتی نادر قاضی پور داد می کشد و هشدار می دهد که بهوش آزربایجان 350 خانواده مهابادی به صورت گله ای به یک باره به داعش پیوستند، یعنی «کوردها» قسمت اصلی بدنه داعش را تشکیل می دهند، قاضی پور می شود حزب اللهی مانقورت ضدتورک!!! و وقتی من از انسانهای مظلوم ملت تورکم در مقابل تروریستهای هارشدۀ کورد دفاع می کنم و همان حرفهای قاضی پور  را می زنم از طرف آقایان و خانمهای نازک نارنجی ملتچی نما می شوم مانقورت اطلاعاتی ضدتورک؟! اما وقتی نمایندگان مجلس تروریست کورد رژیم تن به هزاران بی اخلاقی و کثافت و هرزگی و دروریی می دهند اما از منافع ملی قوم کورد و حتی از تروریستهای کوردف حیله گرانه و مکارانه با اسم احمق فریب «کولبر کورد» حمایت علنی می کنند، نه تنها از طرف هیچ کدام از کوردها «جاش» و خودفروخته و مامور حامیت جمهوری اسلامی نمی شوند، بلکه به عنوان قهرمانان کورد ستایش می شوند! جالب این که آقایان و خانمهای «فرهنگی و رفیق باز» تورک هم این نمانیدگان تروریست را نمایندگان «باعرضه» و «قهرمان» می شمارند و همه با هم به نادر قاضی پور تورک می توپند!! هزاران هزار کورد پاسدار شاغل در سپاه پاسداران رژیم جمهوری اسلامی ایران در شهرهای استانهای کوردستان و کرمانشاه، سنندج، پاوه، جوانرود، مریوان، دیوان دره و غیره وجود دارند و هیچ کوردی به آنها «جاش» نمی گوید. اما برخی از ملتچیهای ما به بهانۀ واهی مبارزه با جمهوری اسلامی ایران، به خون پاسدارهای تورک، فارغ از این که چه کار کرده اند و آیا با ملت تورک هستند یا نه، تشنه اند!! می دانید چرا؟ چون این ملتچیهای به ظاهر ملتچی ما در اصل ملتچی نیستند ولی مردم عادی کورد، به دلیل درک بالای ملت بودن ملت کورد، ملتچیهای واقعی کورد هستند!! تا کی این بازی شیطانی ضدتورک و کوردپرست ادامه خواهدداشت؟ آیا ما مبارزان راه آزادی آزربایجان نمی توانیم این بازی کثیف و شیطانی و نژادپرستانه ضدتورک را به هم بزنیم؟

در سال 1391 اعتراض فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان نسبت به خشک کردن عمدی دریاچه نمک اورمو و به خطر انداختن جان میلیونها تورک ساکن در آزربایجان جنوبی به صورت تظاهرات خیابانی در اورمو و شهرهای دیگر آزربایجان جنوبی شروع شد. از تهران یک مقام نیروی انتظامی ارشد فارس برای فرماندهی سرکوب تظاهرات خیابانی تورکها فرستادند. وقتی آن فارس رسید، افسر ارشد تورک اورمو از او دوستانه پرسید «ما که هستیم، شما را برای چه فرستاده اند»؟ آن فارس فاشیست جواب داد: «خرهای ترک هار شده اند، ما را فرستاده اند تا ادبشان کنیم»!!! و هنوز این حرف از دهانش خارج نشده افسر تورک اورمویی یک سیلی جانانه و سنگین افسری به گوش آن فاشیست فارس می زند که از شدت ضربه تلوتلو می خورد و با صورت به زمین می افتد و البته آن تورک قهرمان ملتچی، که لباس نیروی انتظامی رژیم را بر تن کرده بود، عواقب حمله و ضرب و شتم به مافوق را جانانه به جان می خرد. قابل توجه ملتچیهایی که همه شهیدشوندگان تورک در مقابل تروریستهای کورد را مأمور نظام و عضو ارتش جمهوری اسلامی و سزاوار کشت و کشتار قلمداد می کنند. آیا در این واقعیتی که بیان کردم هیچ حس ملت دوستی را نمی بینید و حس نمی کنید؟! به نظر من آن افسر تورک، هرچند عضو نیروی انتظامی رژیم جمهوری اسلامی ایران بود، از شما خیلی خیلی خیلی ملتچی تر است

فراخوان ارسال سلاح و سازماندهی نظامی مبارزان ملت تورک آزربایجان و کل ایران از رهبران و سردمداران کشورهای تورکیه و آزربایجان

بدین وسیله از رهبران و سردمداران قدرتهای تورک منطقه یعنی جمهوری آزربایجان از یک سو و جمهوری تورکیه از سوی دیگر، مصرانه می خواهیم که نسبت به سرنوشت تلخ انسانهای ملت تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران این همه بی تفاوت نباشند و تا دیر نشده به جذب، سازماندهی، مسلح کردن و تشکیل گروههای مسلح تورک از میان هزاران جوان مبارز تورک از آزربایجان جنوبی و کل ایران بپردازند. این جوانان تورک را ببرند در تورکیه و آزربایجان شمالی آموزش نظامی دهند؛ با سلاحهای مختلف تجهیز کنند و حقوق و مزایا بهشان بدهند و روانه جنگ با تروریستهای تا به دندان مسلح کورد کنند. فردا برای این کار بسیار دیر خواهدبود. سردمدارن تورک باید بفهمند و ببینن که چه طور کوردهای عضو پ ک ک دسته دسته به ارمنیها می پیوندند و در قاراباغ اشغالی به دست رژیم اشغالگر و منحوس ارمنستان در پروژه نژادپرستانۀ تورک کشی صلیبی به عنوان عضوی از ملت ارمنی کمک می کنند. دختران گریلای پ ک ک دسته دسته در زیر تروریستهای فاشیست ارمنی می خوابند تا کودکان تشنه به خون تورک «کورد-ارمن» بزایند. چرا هیچ یک از آقایان و خانمهای به ظاهر مسلمان فارس و کورد و مانقورت این حرکت انسانهای کورد را محکوم نمی کنند و چشمشان از دیدن اینها کور است و فقط نوشته های ما را می بینند؟! آیا سردمداران آزربایجان شمالی و تورکیه اینها را نمی بینند؟ یا نمی فهمند که چه بلایی بر سر جهان تورک می آید؟!   

فراخون کمک از رهبران و سردمداران تورکیه و آزربایجان شمالی

از سردمدران تورکیه بالاخص شخص رجب طیب اردوغان مصرانه می خواهیم که نسبت به سرنوشت ملت تورک در ایران این همه بی تفاوت نباشند. اگر باشند فردا باید شاهد قاراباغ و کرکوک دیگری در این سوی آراز باشند که به هیچ وجه به نفع جهان تورک نیست. این بی تفاوتی شما سردمداران قدرتهای تورک منطقه در حالی است که اتحادیه فارس- ارمنی- روس- صلیبی (انگلیس، آمریکا، فرانسه، آلمان، یونان، هلند و غیره) و اسرائیل همه با هم به کوردهای تروریست کمک می کنند و به آموزش نظامی و تجهیز آنها با پیشرفته ترین سلاحهای مدرن یاری می رسانند و تروریستهای کورد از همین سلاحها در جهت نابودسازی سیستماتیک تورکهای آزربایجان و اشغال خاک مقدس آن استفاده می کنند. وقتی رجب طیب اردوغان به بهانه مبارزه با داعش و پ ک ک به سازماندهی و آموزش کوردهای اقلیم خودمختار کوردستان عراق می پردازد، باید یک بار برای همیشه بفهمد و بداند که به تجهیز و سازماندهی و آموزش نظامی به دشمنان ملت تورک جهان، چه آزربایجان، چه تورکیه می پردازد. دیدیم که امروز اقلیم کوردستان عراق که حاصل غصب سرزمینها، شهرها و روستاهای تورک نشین عراق است، علی رغم میل تورکیه و ایران، اعلام استقلال از عراق می کند و به دنبال آن قدرتهای صلیبی متحد ضدتورک و ضدعرب جهان پروژۀ تجزیه تورکیه و ایران را بعد از تجزیه عراق و سوریه در پیش خواهندگرفت چون برای این قدرتهای نژادپرست ضد تورک و ضد عرب آن ملتی که مهم است و باید بماند و سرزمین «کوردستان بزرگ» خود را تا می تواند با غصب سرزمین تورکها و عربها وسعت دهد تنها و تنها و تنها ملت کورد است و بس.

از سردمداران تورکیه می خواهیم که به هیچ وجه من الوجوه گول مانقورتهایی مثل دکتر قدیر گلکاریان را نخورند که در مصاحبه های تلویزیونی با کانالهای تورکیه ای از سردمداران تورکیه مدام می خواهد: «ما آذریها را با رژیم ایران تنها بگذارید و رها کنید. ما خودمان می توانیم گلیم خود را از آب بکشیم»!!! آری! این مانقورت خطرناک خوب توانسته گلیم خودش و فقط خودش را از آب بیرون بکشد. با چی؟1 با نوشتن لغت نامه های تورکی استانبولی به فارسی و بالعکس و غیره! تا کی هر تاجری که به جیب خودش می اندیشید و بس سخنگوی حرکتی ملی ملت تورک شوند؟! این قدیر گلکاریان همان مانقورت کبیری است که در مقدمه کتاب «فرهنگ دوسویه اختر» (فارسی- استانبولی و استانبولی – فارسی) خودش که در تبریز، نشر اختر آن را در سال 1385 به عنوان چاپ دوم منتشر کرده است چاپلوسانه نوشته است (داخل پرانتزها از من است): «زبان فارسی، یکی از شیرین ترین (؟) و در عین حال کاربردترین (؟) و همچنین زنده ترین (؟!!) زبانهای دنیا به شمار می رود که قدمت تاریخی و کاربرد آن در منابع تاریخی و ادبی سده های گذشته بیشتر دانشمندان و پژوهشگران علوم شرق شناسی را بر آن می دارد که این زبان را فراگرفته و حدالامکان از لغات ان آشنایی کافی داشته باشند»!!! (فرهنگ دوسویه اختر، ص 4). یکی نیست به این مانقورت ملتچی نما بگوید که می خواهی چاپلوسی فارسهای ضدتورک حاکمیت جمهوری اسلامی ایران را بکنی، بکن. می خواهی از زبان فارسی تعریف و تمجید کنی و بسیاری از لغات اصیل تورکی را که امثال محمدصادق نائبی در کتاب بی نظیر «واژگان زبان ترکی در پارسی» با دقت و تیزبینی یک ملتچی تورک تورکی بودن آنها را اثبات کرده است و تو آنها را در لغت نامه های خودت «پهلوی» و فارسی اصیل (؟) قلمداد کرده ای، بکن. آخر تاجر پول پرستی مثل تو را چه به حرکت ملی آزربایجان که از طرف خودت می روی و از دولت تورکیه می خواهی که با ما تورکهای داخل ایران کمک نکند؟ آخر تو چه کاره ای؟ فعال سیاسی تورک هستی که نیستی؟ همه می دانیم که هر وقت بخواهی با پاسپورت و سلام و صلوات به تورکیه می روی و به تبریز برمی گردی. و جمهوری اسلامی ایران هم به خاطر خوش خدمتیهایت به تو انواع و اقسام کمکها را می کند. هم از توبره (تورکیه) می خوری هم از آخور (جمهوری اسلامی ایران). تو را چه به بازی کردن با سرنوشت ملت تورک آزربایجان؟ کدام یک از ما فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان این اجازه را به تو داده ایم که به بهانه تسلط بر زبان تورکی تورکیه، این همه به جمهوری اسلامی ایران خودشیرینی کنی و این همه ذهن ملت تورک را در تورکیه از حقایق حرکت ملی ملت تورک آزربایجان منحرف کنی و این همه به شعور ما مبارزان راه آزادی ملت تورک آزربایجان توهین می کنی؟! آری! تا زمانی که تاجران کتابفروش پول پرست خودفروختۀ مانقورتی چون قدیر گلکاریان، سیاستمدار ملت تورک آزربایجان و سخنگوی حرکت ملی ملت تورک آزربایجان در تورکیه باشند، وضعیت ما همین وضعیت خواهد بود که تروریستهای کورد هر روز و هر هفته جوانان تورک ما را به صورت تحقیرآمیزی می کشند و تورکیه و آزربایجان می ایستند و نگاه می کنند و ما خون دل می خوریم.

من به عنوان یکی از مبارزان راه آزادی ملت تورک آزربایجان و کل ایران و به عنوان یک فعال حرکت ملی ملت تورک آزربایجان از  الهام علی یف و رجب طیب اردوغان می خواهم که همچنانکه دشمنان ملت تورک فارس- روس- ارمنی- کورد- صلیبی چنان با هم متحدند که فارس و کورد در جبهه ارمنی علیه ملت تورک می جنگد، شما هم باید این درک ولیاقت را داشته باشید که لااقل از جوانان غیور ملت تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران در جهت مبارزه با فاشیسم توسعه طلب و اشغالگر ارمنی و تروریسم توسعه طلب و اشغالگر کورد بهره ها ببرید. شما سردمداران تورک وظیفۀ ملی و انسانی تان این است که نسبت به شهیدشدن هر روز و هر هفته جوانان تورک به توطئۀ فاشیسم فارس جمهوری اسلامی ایران و به دست تروریسم فاشیست ضدتورک اشغالگر کورد در خاک آزربایجان جنوبی این همه بی تفاوت نباشید. بهوش باشید که اتحادیه ضدتورک فارس- کورد در ایران دارد پروژۀ صلیبی ضدتورک را به پیش می برد. بی تفاوتی عین خیانت است. امثال قدیر گلکاریان به هیچ وجه من الوجوه نمی توانند سخنگوی حرکت ملی ملت تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران باشند. اینها مانقورتهای حاکمیت جمهوری اسلامی ایران هستند و فقط و فقط و فقط به نفع حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و قدرتهای صلیبی جهان حرف می زنند. وقتی که جوانان کورد ایران، تورکیه، عراق و سوریه دسته دسته به نیروهای ارمنی داشناک و آسالا می پیوندند  که قاراباغ مظلوم را اشغال کرده اند و زنان و کودکان مظلوم و بی سلاح تورک آزربایجان شمالی را می کشند،  وظیفۀ ملی و انسانی الهام علی یف و رجب طیب ارودغان در قبال ملت تورک آزربایجان جنوبی و کل ایران این است که به جذب، سازماندهی، آموزش نظامی و تجهیز جوانان غیور ملت تورک از آزربایجان جنوبی و کل ایران بپردازند. بی گمان اگر هر دو بفهمند این از جذب و تجهیز جوانان کورد بهتر است. اگر سردمداران تورکیه و آزربایجان شمالی درک ملی درست داشته باشند، هزاران هزار جوان جان بر کف و آمادۀ جنگ تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران وجود دارد که می توانند در ارتش تورکیه و آزربایجان شمالی جذب، سازماندهی و تجهیز نظامی شوند و در مقابل دشمنان صلیبی خونخوار کورد- ارمنی به بهترین وجه از جان و ناموس و خاک و خانه و کاشانه و شهر و روستا و هستی ملت تورک در مقابل تجاوز اتحادیه صلیبی خونخوار ضدتورک دفاع کنند.  ما آن چرا که حق است گفتیم. باشد که ملت تورک بیدار شود و بببیند چه بر سرش می آید. به امید آن روز.

       اوجالان ساوالان- پنجشنبه 15/04/1396        2017-07-05

 1358456462 vayfdyvlafed