در زمان اتحاد جماهیر شوروی, جمهوری اوکراین نزدیک ترین یاور روسیه بود و روسها چنان به جمهوری اورکراین اعتماد داشتند که بسیاری از اعضای بلند پایه شوروی مانند لئونید برژنف (سردبیر حزب کمونیست شوروی) را از اوکراینی ها انتخاب کرده بودند. روسها حاضر شدند تعداد زیادی از کارخانجات استراتژیک شوروی را در خاک جمهوری خود مختار اوکراین تأسیس کنند. مانند:

کارخانه هواپیما سازی آنتونف: بزرگترین کارخانه هواپیماسازی شوروی

کارخانه فولاد اوکراین: یادگار شوروی, بزرگترین کارخانه فولاد در جهان

کارخانجات اسلحه سازی: بعد از جمهوری روسیه, بزرگترین کارخانجات اسلحه سازی شوروی در جمهوری اوکراین تأسیس گردیدند. (یعنوان مثال; تانکهای "تی 72" در اوکراین تولید میشدند).

کارخانه اتوموبیل سازی "زاز"

کارخانه "گروه بوقدان" تولید کننده اتوموبیل, اتوبوس و کامیون.

روسها چنان به جمهوری اوکراین اعتماد داشتند که یکی از بزرگترین انبارهای ذخیره سلاحهای اتمی شوروی را در اوکراین بنا کردند.

اما بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوری اوکراین, این کشور بتدریج از روسیه فاصله می‌گرفت و آرام و بی سر و صدا بسوی غرب گرایش پیدا می کرد. در نهایت با واکنش خشم آلود فدراسیون روسیه مواجه شده و رهبران روسیه تحت عنوان یک سناریوی الکی, به روس تباران ساکن در شرق جمهوری اوکراین چراغ سبز نشان دادند تا برای استقلال خواهی از کشور اوکراین قیام کنند. در نهایت با دخالت ارتش روسیه, سه استان کشور اوکراین اعلام استقلال کردند که یکی از آنها بنام استان "کریمه" (خانات تاتار) به خاک روسیه الحاق شد.

امروزه جمهوری جعلی ارمنستان در قفقاز نیز می رود تا به سرنوشت جمهوری اوکراین گرفتار شود.

جمهوری جعلی ارمنستان توسط شوونیسم روسیه در چند مرحله در خاک آزربایجان شمالی تأسیس شد. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی, با کمک روسیه در حدود بیست درصد از اراضی آزربایجان شمالی به اشغال ارتش ارمنستان درآمد. هر چند جامعه جهانی استان های قاراباغ و حومه اشعال شده توسط ارمنستان را بعموان خاک آزربایجان به رسمیت می شناختند, اما گروه مینسک به رهبری روسیه, فرانسه و آمریکا بعد از گذشت بیست و شش سال انتظار و مذاکرات بی نتیجه, بدون آنکه کوچکترین فشاری بر ارمنستان وارد کنند, غیر مستقیم به اشغال قاراباغ توسط ارمنستان, چراغ سبز نشان میدادند و هدفشان نیز فراموش شدن ماجرای اشغال قاراباغ در اثر گذر زمان بود. همانطور که ادعای مالکیت پاکستان بر کشمیر بعد از گذشت دهها سال, بسود هندوستان, بفراموشی سپرده شد. اما در تظاهرات گسترده مردم ارمنستان در سال 2015 بر علیه شرکت برق روسی "اینتر رائو" که برق ارمنستان را تأمین میکند, روسها فهمیدند که مردم ارمنستان از روسیه راضی نیستند و خواهان نزدیکی با غرب هستند. با روی کار آمدن نخست وزیر جدید ارمنستان یعنی "نیکول پاشینیان" حرکت خزنده و زیر زمینی ارمنستان بسوی غرب سرعت گرفت و آشکار شد. این موضوع باعث خشم رهبران روسیه از ارمنستان گردید و با دادن چراغ سبز به جمهوری آزربایجان و عدم حمایت نظامی از ارمنستان, اجازه دادند تا ارتش قدرتمند جمهوری آزربایجان در عرض شش هفته قسمت زیادی از اراضی اشغال شده اش را از نیروهای ارمنستان پس بگیرد.

بعد از شش هفته پیروزی های مکرر جمهوری آزربایجان و آزاد سازی شهر استراتژیک شوشا و محاصره شهر "خانکندی", به اصرار روسیه یک آتش بس در منطقه اعلام شد و جمهوری آزربایجان مجبور به پذیرش آتش بس شده و از آزاد سازی شهر "خانکندی" واماند!!! در حالیکه روسیه یک توافق نامه ای بسیار ناقص و البته مبهم را به امضای دو طرف یعنی آزربایجان و ارمنستان رسانید, ناظران بین المللی نسبت به شفاف نبودن محتوای این توافق نامه اعلام نگرانی کرده اند!

معلوم میشود که روسیه عمدا چنین توافق نامه مبهمی را مطرح ساخته تا بتواند ارمسنتان را با زور هم که شده تحت فرمان خود نگه دارد. زیرا در غیر اینصورت میتواند با نشان دادن چراغ سبز دیگری به جمهوری آزربایجان, بمنظور آزاد سازی کامل و بدون قید و شرط "خانکندی" و همینطور اعاده خسارت جنگی, ارمنستان را تنبیه کند. متن توافق نامه فوق چنان مبهم است که هیچ کشوری نمی تواند جمهوری آزربایجان را به نقض توافق نامه محکوم کند. در حقیقت متن مبهم توافق نامه فقط دربر دارنده یک آتش بس می‌باشد و در مورد صلح یین دو طرف یعنی آزربایجان و ارمنستان هیچ طرحی ندارد.

اما حرکت آشکار و شتاب زده ارمنستان بسوی غرب و حمایت آشکار فرانسه از ارمنستان, برای روسیه یک پیام دارد و آن پیام اینست که جمهوری ارمنستان در مسیر جمهوری اوکراین حرکت میکند و این موضوع برای روسیه اصلا قابل تحمل نیست. از طرفی دیگر رویکار آمدن رئیس جمهور جدیدی در آمریکا یعنی آقای "جو بایدن" برای روسیه یک خبر و سیگنال بسیار بدی محسوب میشود. زیرا "جو بایدن" به داشتن علاقه به لابی ارمنیها معروف است و از طرفی دیگر افکار شدید ضد روسی دارد. رهبران روسیه از این نگران هستند که جمهوری جعلی ارمنستان که دست پرورده خودشان می باشد در حال تبدیل شدن به سناریوی اوکراین است و اگر روزی ارمنستان تحت حمایت غرب (فرانسه و آمریکا) قرار گیرد و به عضویت ناتو درآید, در آنصورت روسیه نه تنها بازنده این بازی شطرنج سیاسی خواهد بود, بلکه کشورهای همسایه خود مانند جمهوری آزربایجان و ترکیه ثروتمند را نیز از خود دور کرده و به اصطلاح "هم از اسب افتاده و از هم از اصل".

بنابراین روسیه در حالیکه این توافق نامه مبهم و سردرگم را در دست دارد, با دقت فراوان نزدیکی فرانسه و آمریکا با ارمنستان را هم زیر نظر گرفته است.

ارمنستان بعد از این شکست تاریخی از جمهوری آزربایجان, کاملا از روسیه ناامید شده, از طرفی دیگر ورشکستگی اقتصادی و فقر بسیار گسترده ایکه که بر ارمنستان سایه انداخته, هم غرور ملی ارامنه را در هم شکسته و هم امید و امکان زندگی مادی را بر آنها غیر ممکن ساخته است. در این برهه از زمان, دو راه بیشتر برای ارمنستان باقی نمانده است.

1. ارمنستان مانند سابق, آتش بس با جمهوری آزربایجان را نادیده بگیرد و دوباره تمایل به اشغال خاک آزربایجان بگیرد.

2. ارمنستان بسرعت بطرف غرب خیز بردارد تا تحت حمایت مادی و نظامی غرب (فرانسه یا آمریکا) قرار گیرد. در آنصورت احتمال دارد که ارمنستان حتی به عضویت ناتو هم در آید. همانگونه که گرجستان و اوکراین عنقریب بودند به عضویت ناتو درآیند. اگر ارمنستان به عضویت ناتو درآید, از فردا موشکهای بالستیک ناتو از سوی جمهوری ارمنستان بسوی مسکو نشانه خواهند رفت!!

اصرار بسیار زیاد رئیس جمهور فرانسه به نزدیکی با ارمنستان و رویکار آمدن رئیس حمهور جدید آمریکا که چهره ای ارمنی پسند و در عین حال ضد روس میباشد, برای روسیه یک تهدید و آژیر خطر است. بدانجت روسیه سعی خواهد کرد تا با دادن چراغ سبز دیگری به جمهوری آزربایجان بمنظور آزاد سازی بی قید و شرط "خانکندی"'و ادعای خسارت جنگی, ارمنستان را در یک جنگ خانمان سوز دیگر اسیر کند. اگر کشورهای فرانسه و آمریکا بخواهند در حمایت از ارمنستان رو در روی آزربایجان بایستند, بالطبع با عکس العمل شدید روسیه و ترکیه مواجه خواهند شد و غربیها در ازای نزدیکی به ارمنستان ناچیز و یدون آینده, ترکیه قدرتمند را از دایره دوستان خود خواهند راند. در این میان ترکیه بالطبع بسوی روسیه نزدیک خواهد شد. یعنی غرب در ازای گرفتن ارمنستان ورشکسته و ضعیف از روسیه, ترکیه را بسوی روسیه هل خواهد داد. در آنصورت در بازی شطرنج سیاسی, روسیه برنده اصلی خواهد بود.

درواقع گره مناقشه ارمنستان و جمهوری آزربایجان فقط با کمک روسیه قابل گشودن است. زیرا خود روسها این گره را ایجاد کرده اند و خودشان نیز میتوانند باز کنند. دراین میان برای فرانسه و آمریکا جایی برای عرض اندام وجود ندارد و تقلای سنای فرانسه و امانوئل مکرون (امانوئل مکار) برای برسمیت شناختن قاراباغ بعنوان یک "سرزمین خودمختار ارمنی" فقط باعث نزدیکی بیشتر روسیه با آزربایجان میشود. به اصطلاح دولتمردان فرانسه شیپور را از طرف گشادش می‌نوازند!

نیکلا سارکوزی رئیس جمهور سابق فرانسه در مورد ارمنستان گفته بود: "ارمنستان یک کشور بدون آینده است". میدانیم ارمنستان هیچ مسیر ترانزیت برای ارتباط با جهان ندارد و تنها راه ارتباط با جهان از طریق ایران (آذربایجان جنوبی) می باشد. حال روزی را تصور کنید که آزربایجان جنوبی از ایران مستقل شود و تنها مسیر ترانزیت ارمنستان را مسدود کند, در آنموقع همگان خواهند فهمید که منظور نیکلا ساکوزی از "ارمنستان بدون آینده" یعنی چه.

جمهوری آزربایجان حق دارد که درخواست خسارت جنگی کند, اما میدانیم که ارمنستان قادر به پرداختن غرامت جنگی نخواهد بود. از طرفی جمهوری آزربایجان سناریوی بازپسگیری "زنگه زور" از ارمنستان را در قبال غرامت جنگی مطرح کرده است.

رئیس جمهور فقید آزربایجان, الهام علیف بارها در سخنرانی های خود مطرح کرده که خانات ایروان (خانات چوخور سعد) نیز جزئی از اراضی آزربایجان محسوب میشود و باید به آغوش آزربایجان برگردد.

فروای روزیکه آزربایجان جنوبی از ایران مستقل شود, ارمنستان بدون آینده مجبور خواهد شد دو دستی حتی خانات ایروان (خانات چوخور سعد) را نیز به آزربایجان برگرداند و ارامنه بعنوان یک قوم مهاجر در خاک آزربایجان محسوب خواهند شد.

رهبران آزربایجان شمالی و جنوبی باید از هم‌اکنون ادعای مالکیت آزربایجان بر خانات ایروان (جوخور سعد) را در تریبونهای بین المللی مطرح سازند تا فردای روزیکه آزربایجان جنوبی از ایران جدا و کشور جعلی ارمنستان در قفقاز با بن بست ترانزیت مواجه میشود, موضوع آزاد سازی خانات ایروان (چخور سعد) را مطرح کنند.

در خاتمه از ملت شریف آزربایجان و ترکیه درخواست می شود بعد از این بجای واژه جعلی "ایروان" از واژه اصلی "چوخور سعد" استفاده نموده و واژه "ایروان" را در داخل پرانتز بنویسید تا از هم اکنون جهان با نام واقعی "چوخور سعد" (ایروان) نیز آشنا شود.

قاراباغ آزربایجان دی

زنگه زور و چوخور سعد (ایروان) دا آزربایجان دی