آذوح: مهندس شهید، غلامرضا امانی، چندین ماه پیش از شهادت خویش در مصاحبه ای با آذوح نظرات ارزشمند خود را مطرح نمود.

مصاحبه ی ذیل که در تاریخ پنجشنبه 26 اردیبهشت ماه سال 1387 از سوی جنبش دانشجویی آذربایجان منتشر گردید در دهمین سالگرد شهادت ایشان مجددا منتشر می شود.

شما را به خواندن "آخرین" مصاحبه ی فرزند رشید آذربایجان، "شهید غلامرضا امانی" دعوت می نماییم:

****************************

مکان: تبریز،

زمان: 5 ماه قبل از شهادت.......

****************************

""مصاحبه آذوح با مهندس غلام رضا امانی به مناسبت روز دانشجوی آذربایجان

غلام رضا امانی، متولد روستای قره گونی از توابع هریس، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد مهندسی کشاورزی از دانشگاه تبریز می باشد. ایشان که در میان فعالین ملی مهندس خطاب می شود، به سبب هزینه های بسیاری که در راه آرمانهای ملت آذربایجان متقبل شده، از طرف فعالین حرکت ملی ملقب به مظهر مقاومت ملی( میللی دیرنیش سیمبولی) شده است.

قریب به پنج سال زندان همراه با شکنجه، دهها بارحبس کوتاه مدت، صدها بازداشت، احضار و تهدیدهای همیشگی ارگانهای حاکم و به رغم همه­ی این موارد، پایداری و ایستادگی مهندس امانی در برابر آنها از او شخصیتی بزرگ و پیشرو ساخته است. جرات و جسارت امانی که زبانزد دوست و دشمن هست و البته تواضع خاص او، محبوبیت کم نظیری را برای وی حتی در بین مخالفین و دشمنانش فراهم آورده است. میللی دیرنیش سیمبولی (مظهر مقاومت ملی) که از آغاز حرکت ملی در صف اول مبارزه حضور داشته، به رغم اکثر فعالین حتی یکروز هم سستی و انفعال را به خود راه نداده است. مردی که تاریخ زنده حرکت ملی است و صد البته نگارش این تاریخ بر دوشش سنگینی می کند، می­گوید: "بارها زمانی که زیر شکنجه از حال می­رفتم، به این فکر میکردم که اولین شهید حرکت ملی خواهم بود...".

مصاحبه زیر، در مورد جنبش دانشجویی و روز دانشجوی آذربایجانی که وی از بانیان اصلی آن حماسه تاریخی بوده انجام شده است:

ضمن قدردانی از اینکه این مصاحبه را پذیرفتند.

آذربایجان اؤیرنجی حرکاتی : چنانچه استحضار دارید، چند سالی است که روز نوزدهم اردیبهشت ماه، در میان فعالین حرکت ملی آذربایجان و به خصوص دانشجویان به عنوان روز " دانشجوی آذربایجان " گرامی داشته می شود. به عنوان اولین سوال در مورد این روز و این که چه اتفاقی در سال 74 در آن روز به وقوع پیوست توضیحاتی برای آگاهی بیشتر خوانندگان بفرمایید.

جواب: سال 73 منتهی به دهه ی رکود فعالیتهای سیاسی دانشگاه بود. جو یا بستری که بتوان در آن فعالیت سیاسی کرد، وجود نداشت و یا اگر بود کاملا کانالیزه و روتین بود. به عنوان نمونه تنها تشکل دانشجویی که در دانشگاه به چشم می خورد انجمن اسلامی بود، که اگر اعضای آن مورد بررسی قرار می گرفت معلوم می شد که چندان انسجام فکری و وحدت رویه ندارد.

برای من که آن روزها یکی از دانشجویان فعال دانشگاه تبریز بودم و با وجود بی علاقه بودن به متشکل شدن در تشکلات دانشجویی، اطلاعاتم در این مورد زیاد بود، بسیار متعجب کننده بود که عضو انجمن اسلامی از اساسنامه ی تشکل خود و یا اینکه شورای مرکزی تشکل را چه کسانی رهبری می کنند، بی اطلاع باشد و یا در انتخابات، کاندیداهای وابسته به طیف فکری خود را نشناسد. تا اینکه جامعه اسلامی دانشجویان در دانشگاه تبریز شروع به فعالیت نموده و در دانشکده های کشاورزی و فنی دفتر دانشجویی گرفت. در این اثنا تشکل جامعه اسلامی- به علت گزارشهایی که تشکل انجمن اسلامی در مورد فعالیتهای هویت طلبانه ی من به کمیته انضباطی و.. داده و متعاقب آن مشکلاتی برایم بوجود آورده بود- توجه خاصی نسبت به جذب نمودن من به این تشکل داشت.

اما من به دلایلی که بعدها مصمم تر هم شدم از فعالیتهای تشکلی اجتناب کردم و همین امر سب شد در بین دانشجویانی که تفکرات ملی و هویت خواهانه داشتند به محوریت نسبی برسم به گونه ای که درهرتصمیم یا کاراجرایی که دراین خصوص انجام می گرفت حضور فعال و تاثیر گذار داشتم.

19 اردیبهشت سال 74 یکی از اتفاقات بسیار مهم در حرکت ملی آذربایجان و به جرات می توان گفت نقطه عطفی برای انسجام،همدلی و همگرایی فعالیت های هویت طلبانه دانشجویان ترک، بویژه دانشجویان دانشگاه تبریز بود. آن روز، روزی خاص و مملو از اتفاقاتی که یک دهه ی گذشته آبستن آن اتفاقات بود. ان روز، روز روی پرده آمدن سناریوی نانوشته سالها رکود و خفقان سیاسی و نمود مثل معروف "عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد" بود.

تمامی وقایع آن روز در پی انتشار پرسشنامه ای از سوی صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران با سئوالاتی تراوش یافته ازاذهان پرورش یافتگان مکتب شوونیسم پارس بود.

چند روز قبل از نحوه ی سئوالات و منشا آن مطلع شده بودیم. نشستهایی که در خصوص نحوه ی اعتراض به این اقدام توهین آمیزو مشمئز کننده انجام شد،حاصلی جز تصمیم به تجمعات اعتراض آمیز نداشت. اما در چگونگی تجمع، محل، ساعت برگزاری و... تفاوت نظر هایی هم وجود داشت. تصمیم نهایی به برگزاری میتینگ از جلوی دانشکده کشاورزی بود.

دعوت و رایزنی های لازم از سایر دانشگاهها، خبرگزاری ها و افراد انجام گرفت، ساعت و روز موعود نیز مشخص شد.

تمایل جذب من توسط تشکل جامعه اسلامی سبب شد مسئول تشکیلات جامعه اسلامی با زودتر تعطیل شدن جلسه شعر که همان روز در تالار دانشکده کشاورزی برگزار می شد موافقت نماید.کارها آنچنان که برنامه ریزی شده بود پیش می رفت. تعدادی از دانشجویان معترض جهت انسجام و ازدحام اعتراض در پوشش حضور در جلسه شعر تالار دانشکده کشاورزی گرد آمدند و به محض تعطیل شدن جلسه ی شعر خوانی, به صورت دسته جمعی از دانشکده خارج شدند، چند نفری که در جلوی دانشکده منتظر تجمع دانشجویان بودند، با مشاهده تعداد زیاد ما با حالتی هیجان زده شروع به دادن شعارهایی نظیر "مرگ بر آپارتاید" "خامنه ای اوزون گل ؛ تورکون دیلین ازیرلر"، " مرگ بر لاریجانی" و... نمودند.

راه افتادن جمعیت و خروج آن از درب اصلی دانشگاه که منتهی به خیابان امام بود آنقدر سریع صورت گرفت که کنترل آن امکان پذیر نبود. حضور دانشجویان دانشگاهای دیگر به ویژه دانشگاه آزاد و تلاش مضاعف عده ای که بسیاری از آنها فعلا در خارج از کشور مشغول به تحصیل اند یا ساکن آنجا هستند. واقعا قابل تحسین بود. سخنرانی من جلوی دانشگاه و قرائت پیام اعتراض توسط یکی از دوستان در منسجم تر شدن حاضرین بسیار موثر بود. تا اینکه جلوی کلانتری فلکه ی دانشگاه، مامورین نیروی انتظامی و لباس شخصی ها با ضرب و شتم جلوی جمعیت معترض را گرفته و اصرار به بازگشت دانشجویان به داخل دانشگاه کردند.

حضور دانشجویان دانشگاهای دیگر و جمعیت ملحق شده غیر دانشجو، متولیان را بر آن داشت تا اعتراض خارج از دانشگاه ادامه یابد.هدف نهایی قرائت بیانیه در جلوی استانداری بود به این ترتیب که پیش بینی کرده بودیم 2 ساعت بعد از شروع برنامه خودمان را جلوی استانداری برسانیم. اما با حضور فرمانده نیروی انتظامی، تیمسار ایمان پور، استاندار وقت، اقای عبدالعلی زاده و رئیس وقت دانشگاه تبریز دکتر حسین پور فیض و توافقات ضمنی دانشجویان برای ادامه اعتراض در تالار وحدت و قول مساعد مسئولین برای انعکاس اعتراضات به تهران و نیز آزادی دستگیر شدگان- ازجمله من- ادامه اعتراضات به داخل دانشگاه کشیده شد و جلسه ای با حضور رئیس دانشگاه و استاندار در تالار وحدت و دانشجویان معترض در داخل، حیاط و محوطه ی تالار وحدت برگزار شد که در نهایت منتج به امضای طومار وخواست عذرخواهی صدا و سیما و... گردید. این اقدامات در کل موفقیت بزرگی را در پی داشت که با برنامه ریزی چند نفر و صدای اعتراض به گوش همه، بویژه ملت رسید، مسئولین وقت از مسائل پیش آمده عذر خواستند و مهمتر از همه سبب شد اعتماد به نفس دانشجویان بالا رفته و روحیه ی همکاری و همدلی بار دیگر بین آنها بوجود آمده و روز به روز تقویت گردد.

آذربایجان اؤیرنجی حرکاتی: به نظر شما نفس این جداسازی روز دانشجو در آذربایجان جنوبی از 16 آذر در سایر نقاط ایران چه دلایلی داشت؟ آیا این عمل روند مثبتی طی کرده است؟ تبعات این روند را چگونه ارزیابی می کنید؟

جواب : نفس عمل جداسازی 19 اردیبهشت از 16 آذر مثل بسیاری از مسائلی است که ریشه در هویت طلبی حرکت ملی آذربایجان دارد. اینکه این کار روند مثبتی داشته یا نه؟ به نظر من امکان و بستر مناسب برای تبلیغ این روز و قدرت مانوردهی برای شناساندن آن وجود نداشته، مسلما اگر برای چنین کاری ابراز لازم از جمله رسانه هایی نظیر تلوزیون و مطبوعات در اختیار ما بود روند شناساندن و جا افتادن چنین روزی با سرعتی مضاعف پیش می رفت. اما متاسفانه ما فعلا از چنین امکاناتی بی بهره ایم. در مورد تبلیغات این کار، اگر چیزی را به عنوان تبعات منفی در نظر بگیریم نمی تواند خارج از تبعات موجود برای حرکت ملی باشد. یعنی یک نفر، به عنوان دانشجوی فعال حرکت ملی، هر گونه هزینه ای را که برای معرفی 19 اردیبهشت به عنوان روز دانشجو و یا تلاش برای اینگونه کارها می پردازد، همان هزینه ی تفکراتش می باشد نه بیشتر. و اما دستاوردهای مثبت چنین اقدامی ایجاد احساس استقلال در دانشجوی تورک می باشد. یک دانشجوی آذربایجانی به عنوان فردی از جامعه دانشجویان آذربایجان در طی سالیان اخیر، با مشاهده ی روزی به عنوان روز دانشجوی آذربایجان که از نظر تاریخی بسیار نزدیک تر و ملموس تر از 16 آذر و از نظر ارتباط عاطفی بسیار منطقی تر از آن روز می باشد، افتخار کرده و این موجب مباهات او به عنوان فردی که اگر هویت او به هر دلیل و نحوی مورد توهین واقع شود، اقدامات اعتراض آمیز نموده و هیچ گاه به چنین تبعیضی تن نمی دهد، خواهد شد. دانشجوی آذربایجانی می خواهد موضوعی بیابد که با هویت، ملیت، نژاد و زبان او مرتبط باشد و اگر آن موضوع، عنوانی برای نامیدن یکی از روزهای تقویم باشد باعث تلاش بیشتر در زمینه ی حفظ همین سرمایه ی گرانقدر خواهد شد. در مورد تاثیر نامیدن این روز همین بس که دانشجویان فارغ التحصیل سالهای قبل از نامگذاری این روز، آن را عزیز شمرده و برای دوستان دانشجوی خود پیام تبریک و هدیه می فرستند.

آذربایجان اؤیرنجی حرکاتی: سوالی که امروزه مطرح می شود : با وجود این که بخش بزرگی از حرکت ملی را دانشجویانمان تشکیل می دهند، چرا و به کدامین دلایل اکثرا پس از اتمام دوره دانشجویی، نیروهای این جنبش ( حتی بعضا فعالین رده اول آن ) منفعل شده یا اساسا حرکت ملی و اصول آن را به فراموشی می سپارند؟

جواب : این گونه محکم و قاطع حکم منفعل شدن را ندهید. به خاطر فراغت خاطر دوره ی دانشجویی و ارتباط زیاد دانشجویان با یکدیگر، فعالیتهای این دوران نمود بیشتری دارند. وارد شدن به اجتماع، کاریابی، تشکیل خانواده و... از جمله عواملی هستند که یک فعال دانشجو پس از فارغ التحصیل شدن با آنها مواجه است. همین مسائل باعث کندی نسبی در فعالیتهای او خواهد شد. اما همین فرد پس از اینکه موقعیت خود را در زندگی اندکی تثبیت کرد، با انرژی بیشترو حساب شده تر وارد گود خواهد شد. البته استقلال عمل جنبش دانشجویی با در نظر گرفتن شرایط مراکز عملی و تفاوت جزئی ادبیات سیاسی حرکت ملی، در داخل و خارج دانشگاه نیز بی تاثیر نیست.

آذربایجان اؤیرنجی حرکاتی: به نظر شما جایگاه جنبش دانشجویی در حرکت ملی و کارکرد خاص آن چیست؟ آیا این جنبش از کلیت حرکت و نهادهای آن مستقل است؟

جواب : جنبش دانشجویی مستقل از حرکت ملی نبوده و نیست اما به خاطر جوی که در آن فعالیت می کند به اجبار استقلال عمل پیدا کرده است. البته برآیند حرکت در دو طرف دیوارهای دانشگاه به یک سو بوده و هست.

آذربایجان اؤیرنجی حرکاتی : اهداف و اولویتهای جنبش دانشجویی آذربایجان، کدام خواسته ها و فعالیتها می باشند؟

جواب : اهداف و خواسته های جنبش دانشجویی با کلیت حرکت ملی متفاوت نیست، ولی می تواند اولویتهای متفاوتی داشته باشد. چگونگی این اولویتها را هم شرایط زمانی و مکانی تعیین میکند. همچنین بدنه جنبش دانشجویی در عملکردهایش با تعقل و تعمق پیش رفته و تجربه لازم را نیز دارند. پس تعیین اولویت و حتی برنامه ریزی فعالیتهای آینده ی آنها به عهده ی خودشان است. ضمنا دانشجویان در دقت و بررسی هایشان چه در خصوص فعالین حرکت ملی و چه در خصوص سایر مسائلی که می تواند حرکت ملی را متاثر کند کم کاری نداشته اند و در این مسیر هم معدل شعور بیش از شور بوده است.

آذربایجان اؤیرنجی حرکاتی: رابطه جنبش دانشجویی آذربایجان با جنبش هم نام آن در سایر نقاط ایران ( جنبش دانشجویی ایران ) چگونه تعریف می شود؟ ویژگی های جنبش در آذربایجان چیست؟

جواب : نیاز انسان را مبتکر بار می اورد. به نظر من مسائلی که جنبش دانشجویی آذربایجان به آنها پرداخته بسیار مهم و نشات گرفته از همان هویت طلبی می باشد. این مسائل در شرایط کنونی جهان و بویژه منطقه برای سر نوشت یک ملت بسیار تعیین کننده است و آینده اش را رقم می زند. اما جنبش دانشجویی ایران دنباله رو اصلاحات و تغییرات صوری امروزی است که جامعه بی نیاز از آنها نیست، اما این جنبش هرگز به مسائل ماهیتی نپرداخته است. البته چه بسا نیازی هم در این مورد احساس نشده است. آنها هیچ گاه مشکل هویت طلبی نداشنه اند زیرا حاکمیت های یک قرن اخیر ایران این کار را با صرف بیت المال به نحو احسن انجام داده اند بلکه در خدمت مکتب شوونیسم پارس و صد البته پایمال کردن حقوق سایر ملل ساکن در کشور نیز بوده اند.

آذربایجان اؤیرنجی حرکاتی: نقش آذربایجان اؤیرنجی حرکاتی) (AZOH در روند موجود حرکت ملی و به ویژه جنبش دانشجویی را چگونه ارزیابی می کنید؟ به خصوص در شرایطی که اتحاد هر چه بیشتر، شعار و نیاز اصلی حرکت، حداقل در سخنان تمامی فعالین نمایان است؟

جواب : هیچکدام از فعالیتها بی تاثیر نبوده، به ویژه همواره تاثیر کارهای جمعی بیشتر و معقول تر از کارهای انفرادی بوده است. جنبش دانشجویی آذربایجان ( آذربایجان اؤیرنجی حرکاتی) نیز می تواند با شناخت رسالت خویش و وظیفه ای که بر دوش آنهاست، عاری از مسائل حاشیه ای وبا تلاش برای مصونیت ازآفتهای موجود فعالیت کند.

آذربایجان اؤیرنجی حرکاتی: اکنون بیش از پیش، نقش فعال زنان در حرکت ملی و جنبش دانشجویی مان – به ویژه تحت نام جنبش فمینیسم - در آذربایجان به چشم می آید و نیاز گسترده آن عملا احساس می شود.با این تفاسیر نقش دانشجویان این قشر از فعالین حرکت ملی و همچنین رابطه آن با جنبش فمینیسم مرکز نشین را چگونه ارزیابی می کنید؟

جواب : جنبش فیمنیسم درآذربایجان کاملا متفاوت با سایر نقاط دنیا باید باشد. آنچه حرکت ملی آذربایجان به دنبال آنها است فراگیرتر و جامع تر ازآنست که حقوق زنان در آن رعایت نشود. اهدافی که فمنیسم دنبال می کند، باید ریشه ای حل شود. با شرایط موجود خبری از احقاق و دستیابی به آن نیست. مثلا اگراین جنبش به دنبال کنوانسیون حقوق زن است بفرض بتوان آنرا در قالبهای عرفی جامعه گنجاند، مسلما در قالبهای ایدئولوژی دینی قابل حل نیست. لذا با در نظر گرفتن نظریه های هرمونیک و تاویل های اجتماعی باید این گونه قوانین را با لحاظ کردن شرایط زمانی و مکانی منعطف تر و قابل ترویج تر نمود وگرنه این جنبش نه تنها در ایران بلکه در جوامع شرقی با مشکل روبرو است.

آذربایجان اؤیرنجی حرکاتی: با توجه به خفقان موجود در شهرهای آذربایجان، به نظر شما استراتژی اتخاذی حرکت ملی چگونه باید باشد؟ انتظار از دانشجویان در داخل دانشگاهها که با چنین فضایی مواجه هستند چیست؟

جواب : بستگی به تعریفمان از خفقان دارد. اگر منظورتان بگیر وببندها واخراج ها باشد، باید قبول کنیم چیزهایی که حرکت ملی خواهان آنهاست، بیش از یک قرن است که زیر تفکرات پلید شونیسم وخرافات وارداتی آن مدفون شده است. صد البته مدافعان این تفکرات نژاد پرستانه با ابزار و امکاناتی که دست و پا کرده اند در رشد و نمو آن بسیار مصر و مصمم می باشند، چه برسد به اینکه ابزاراستثمارشان را در حال اضمحلال و نابودی ببیند. اکنون که حرکت ملی آذربایجان به دنبال شکستن سد شوونیسم پارس و آنچه نسل های قبل از ما به فراموشی سپرده اند و یوغ ظلم و استثمار را پذیرفته اند، می باشد. بایستی هزینه ی یک قرن غفلت و بی خیالی را بپردازد. حال ممکن است این هزینه زندان، تبعید، شکنجه و حتی زندگی باشد. زیرا زیر ساختهای مکتب شوونیسم پارس با ظلم بنا شده و اگر واقع بینانه بنگریم با خون ملتهای تحت ستم آغشته است. پس فارغ از تمامی سختی ها ومشکلاتی که داریم هرکس به زعم خویش در هر بعدی که احساس نیاز می کند، باید تلاش کند. ما آنقدر کار به جا مانده داریم که در هر بعد و زمینه ای باید فعال باشیم. چون این مبارزه مربوط به یک ملت است، یعنی کیس تفکر شووینیسم، یک ملت با همه ی ابعاد بود. پس می توان در مبارزه ی یک ملت برای احقاق حقوق خود استراتژی واحدی بکار برد. تصمیم برای برگزاری و مدیریت یک میتینگ سیاسی در زمان و مکان خاص استراتژی متفاوتی با زمان و مکان دیگر دارد. مثل تفاوت برگزاری کنگره ی مردمی و ملی قلعه بابک در سالهای مختلف با یکدیگر.

این استراتژی ها میتواند ازمنعطف ترین رفتارها تا کتک خوردنهای خیابانی برای اثبات حقانیت و مظلومیت خویش باشد.

(در عین حال باید توجه داشت که) تلوزیون تنها ابزار نیست که با نبود آن با مشکل مواجه شویم و اینکه ماهواره در همه خانواده های آذربایجانی وجود ندارد. به نظر من بها دادن به دیگر ابزارها ااز جمله سی دی و موبایل در کنار رسانه هی عمومی قابل دسترس بسیار آسان و حتی ارزانتر است. البته کارایی و تاثیر بیان اهداف و تفکرات بصورت رودرو و مخاطب قرار دادن نسل جوان بسیار بیشتر است. تجربه نشان داده کسانی که با این روش با مسائل ملی آشنا شده و ادامه داده اند،مصمم تر و با باور بیشتری در صحنه بوده اند.

با تشکر از تلاش شما

آذربایجان اؤیرنجی حرکاتی: با تشکر و آرزوی موفقیت برای مهندس غلامرضا امانی

********************************

و چه کسی می دانست که مهندس، تنها 5 ماه بعد، شهید خواهد شد......................