تحلیل و پیش بینی نتایج احتمالی یک انتخابات امری است که در صورت وجود منابع و گردش آزاد اطلاعات در جامعه ی هدف، می توان انجام داد و با تحلیل رفتار انتخاباتی جامعه به نتایجی دست یافت. اگر چه، این تحلیلها نیز تنها یک "پیش بینی" است و احتمال خطا در هر تحلیلی وجود داشته و محتمل است.

در جامعه ای که گردش آزاد اطلاعات وجود نداشته، رسانه ها با سانسور روبرو بوده و دسترسی به منابع موثق نیز به شدت محدود گردیده است ارائه ی تحلیل و پیش بینی نتایج انتخابات نیز به همان میزان سخت و بعضا ناممکن می گردد. ایران، چنین کشوری است. از یک سو بایستی به بررسی رفتار انتخاباتی جامعه پرداخت و از سوی دیگر، تخلف و تقلب در روند انتخابات را نیز در این پیش بینی ها لحاظ داشت.

با این تفاصیل، گروه آذوح تحلیل خود از نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 در ایران را در ذیل این پست انتشار داده و تا روز انتخابات در صورت به دست آمدن اطلاعات جدید، تکمیل تر خواهد کرد. باور داریم که یک از اصلی ترین وظایف یک گروه و تشکل سیاسی بررسی وضعیت موجود، ارائه ی تحلیل و پیش بینی آینده است. و به همین ترتیب نیز باور داریم اگر گروه، حزب و تشکلی نتواند این امر را به جا آورد، همان بهتر که وجود نداشته باشد!

امیر مردانی- سخنگوی آذوح

*************************************************************

٣٠ ارديبهشت ساعت ١٣:

ساعت ١٣: پيروزي روحاني قطعي شد. اگرچه خود روحاني هم يكي از امنيتي ترين مهره هاي جمهوري اسلامي است اما كنار زدن رئيسي و نه گفتن به پروژه ي خامنه اي نشان از چندپارچگي بسيار جدي حاكميت به خصوص در درون سپاه است. اين مي تواند نشانه اي باشد براي پايان دوران خامنه اي و رهبريت مطلق او. مهمترين پيام انتخابات ٩٦ اين بود كه بدنه ي سپاه، خامنه اي را دور زده و كنار او نايستاد. اكثريت سپاه سرانجام مجبور شد بين منافع اقتصادي و خامنه اي يكي را انتخاب كند و سرنوشت خود را به خامنه اي گره نزد. براي اولين بار توازن قوا به ضرر رهبر ايران شده و مشروعيت او فداي سهم خواهي سپاه از اقتصاد گرديد.

قدر اين خصوص و تاثير مستقيم آن بر مبارزه عليه رژيم ايران به تفصيل خواهيم نوشت.

**********

30 ارديبهشت ٩ صبح:

نتيجه ي واقعي و كلي انتخابات همان ارقامي است كه ساعت ٩ صبح از سوي ستاد انتخابات اعلام گرديد.
مجموع کل آرا ماخوذه : 25،966،729
 آراء کسب شده سید مصطفی آقامیرسلیم : 297،276
 آراء کسب شده حسن روحانی : 14،619،848
 آراء کسب شده سید ابراهیم رئیسی : 10،125،855
 آراء کسب شده سید مصطفی هاشمی طبا : 139،
ميزان مشاركت: ٤٦ درصد
دولت روحاني در تلاش براي جلوگيري از انتصاب رئيسي به مقام رياست جمهوري از اعلام نتايج تا ساعت ٩ صبح خودداري كرد. اين در حالي است كه پيش از اين اعلام شده بود نتايج از اولين ساعت شمارش آرا به تدريج انتشار خواهند يافت. از اولين ساعات آغاز شمارش آرا و با پخش نتايج در تلگرام، اينستاگرام و برخي سايتهاي نزديك به دولت مشخص گرديد آراي روحاني بيش از رئيسي بوده و پيروزي وي محتمل است اما به يكباره از ساعت ٢ صبح اطلاع رسانيها قطع شده و هيچ خبري حتي به شكل غيررسمي نيز مخابره نشد.
اين در حالي است كه وزير كشور از ساعت ٢ شب تا ٩ صبح ٥ بار به خبرنگاران اعلام كرد كه تا دقايقي ديگر نتايج اعلام خواهد شد اما اين امر تا ساعت ٩ صبح به تاخير افتاد.
به نظر مي رسد دولت روحاني با امتناع از اعلام پيروزي رئيسي و طولاني تر كردن زمان اطلاع رساني و هيجاني تر كردن فضا درصدد ايجاد فشار بر خامنه اي و مجبور كردن وي به قبول نتايج است.
شيوه ي اعلام نتايج نيز اين شائبه را تقويت ميكند. ميزان آراي اعلام شده، با تقريب بسيار زياد، نزديك به ارقامي است كه از سوي بسياري از مراجع نظرسنجي داخل ايران و مراكز تحليلي در روزهاي منتهي به انتخابات اعلام شده و حدس زده ميشد. به نظر ميرسد روحاني تصميم دارد از يك سو تلويحا با بيان ارقام حقيقي و برملاكردن ميزان مشاركت، نتيجه ي واقعي و برنده شدن خود را به مردم نشان دهد و از سوي ديگر بار تقلب را كاملا بر عهده ي رهبر بگذارد. زيرا رئيس ستاد انتخابات ساعت ٩ صبح همراه با اعلام نتايج فوق گفت: اينها كل ارقامي است كه ما تطبيق كرده ايم و درست است اما هنوز سرنوشت ١٥ ميليون راي معلوم نيست و تا ساعت ١٤ معلوم ميشود.
در هر حال در اين جنگ قدرت، لااقل آمار واقعي مشاركت مشخص شده و همين هم غنيمت است!
بايد منتظر ماند و ديد خامنه اي چه پاسخي خواهد داد.

**********

27 اردیبهشت:

همچنان که روز 11 اردیبهشت در تحلیل نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران پیش بینی گردید، قالیباف و جهانگیری از انتخابات کناره گیری کرده و اکنون تنها 4 نامزد تا این روز باقی مانده اند. بعید به نظر می رسد که از این کاندیداها نیز کسی انصراف بدهد زیرا برای مهندسی آرا و همچنین وجهه ی عمومی وجود میرسلیم و هاشمی طبا ضروری به نظر می رسد.

همان طوری که اشاره گردید در تحلیل پیشین بررسی شد که به احتمال بسیار زیاد نام رئیسی از درون صندوقهای رای بیرون آورده خواهد شد و نیازی به ذکر مجدد آن دلایل نیست. برای مطالعه ی مفصل این دلایل می توانید از مطلب مندرج در تاریخ 11 اردیبهشت در ذیل این پست استفاده نمایید.

از سوی دیگر با توجه به روند روزهای گذشته، موارد مطرح شده در مناظرات، شیوه ی حمایت جریان اصولگرا و واکنش بسیج و سپاه به نظر می رسد رژیم ایران رئیسی را نه برای جانشینی مستقیم آیت الله خامنه ای و رسیدن به مقام رهبری ایران، بلکه برای مدیریت دوران پس از خامنه ای در کسوت مقام ریاست جمهوری آماده کرده است. به این ترتیب، از میان حالاتی که پیش از این ذکر کرده بودیم به احتمال بسیار زیاد این ارقام از صندوقهای رای بیرون خواهد آمد:

رئیسی: 19 میلیون، 56 درصد

روحانی: 13.5 میلیون، 36 درصد

میرسلیم: 1.5 میلیون، 6 درصد

هاشمی طبا 0.5 میلیون، 2 درصد

باطله: 0.5 میلیون

کل آرا: 35 میلیون

میزان مشارکت: 63 درصد

اما از سوی دیگر وزیر کشور ایران، رحمانی فضلی، در گفتگوی ویژه ی خبری در تلویزیون ایران در روز 26 اردیبهشت اظهار داشت که بیش از 72 درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت خواهند کرد. این اظهارنظر وزیر کشور به عنوان مجری انتخابات و مرجع رسمی اعلام نتایج، آن هم در تلویزیون ایران نشان داد رژیم ایران هنوز از گزینه ی جانشینی رئیسی به جای خامنه ای چشم پوشی نکرده است. به این ترتیب این احتمال هنوز وجود دارد که رژیم ایران نتایج زیر را از صندوقهای رای بیرون بیاورد، اگرچه تا این لحظه این احتمال نسبت به مورد بالایی ضعیفتر به نظر می رسد:

رئیسی: 25 میلیون، 61 درصد

روحانی: 13.5 میلیون، 33 درصد

میرسلیم: 1.5 میلیون، 4 درصد

باطله + هاشمی طبا: 1 میلیون، 2 درصد

کل آرا: 41 میلیون

میزان مشارکت: 73 درصد

اما آرای واقعی به چه شکلی است؟ به دست آوردن رقم صحیح شرکت کنندگان و آمار درست انتخابات امری بسیار سخت و عملا غیرممکن می باشد. اما با دقت در انتخابات گذشته و بررسی سبد رای اصلاح طلبان، محافظه کاران، سپاه و بسیج، آرای خاکستری و تحریم کنندگان انتخابات به این نتایج رسیده ایم. به نظر می رسد در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری رقم صحیح هر یک نامزدها به این آمار نزدیک باشد:

روحانی: 11 میلیون، 48 درصد

رئیسی: 11 میلیون، 48 درصد

میرسلیم: 0.5 میلیون، 2 درصد

هاشمی: 0.3 میلیون، 1 درصد

کل آرا: 23 میلیون

میزان مشارکت: 41 درصد

*****************************************************************

11 اردیبهشت 1396:

نام رئیسی به عنوان رئیس جمهور از صندوقهای رای بیرون خواهد آمد. این خلاصه ی تحلیل و نتیجه ای است که از انتخابات انتظار داریم. دلایل این نتیجه گیری را می توان به تفصیل ذکر کرد اما مهم ها را می توان اینگونه نوشت:

1- جانشینی رهبر ایران: بدون در نظر گرفتن شایعات مبنی بر جدی شدن بیماری رهبر ایران و نزدیک بودن زمان مرگ او، بحث جانشینی خامنه ای همواره یکی از مهمترین مسائل را در سیاست ایران به خود اختصاص داده است. آن چنان که حتی خود خامنه ای نیز در سالیان اخیر به دفعات از لزوم دقت در این امر، آمادگی و زمینه چینی برای گذر آرام و بدون درگیری به دوران پس از خامنه ای سخن گفته است.

به نظر می رسد بایستی نام رئیسی از صندوقهای رای بیرون آورده شود تا زمینه برای جانشینی خامنه ای به تدریج فراهم گردد. رئیسی یا قرار است شخصا رهبر آینده ی ایران باشد و یا اینکه قرار است شرایط را برای به مسند نشستن رهبر آینده ی ایران آماده نماید.

اینکه چرا رئیسی می تواند رهبر آینده ی ایران باشد، در لینکهای زیر اشاره شده است:

http://www.bbc.com/persian/blogs/2016/07/160728_l44_nazeran_khobregan_raissi

http://nasimetosee.ir/3585-2/

اما اگر قرار نیست رئیسی رهبر آینده ی ایران بشود باز هم (با توجه به دیگر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری) بایستی نام او از صندوقهای رای بیرون بیاید. طبق قانون اساسی ایران پس از مرگ خامنه ای، رئیس جمهور نقشی اساسی در این مرحله دارد. در اصل 111 قانون اساسی آمده است که در صورت فوت رهبر و تا هنگام معرفی رهبر جدید، شورایی مرکب از رئیس‌جمهور، رئیس قوهٔ قضائیه و یکی از فقهای شورای نگهبان به انتخاب مجمع تشخیص مصلحت نظام، همه وظایف رهبری را به طور موقت به عهده می‌گیرد.

اصل 111، البته شورایی که تا هنگام انتخاب جانشین رهبری وظایف او را به عهده می‌گیرد را، «موقت» می‌داند و «شورای رهبری» نمی‌نامد. اما در این اصل، نکته‌ای وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته و آن، ذکر نشدن «سقف زمانی» برای مسئولیت چنین شورایی است. مطابق این اصل، اعضای مجلس خبرگان باید در «اسرع وقت» رهبر جدید را تعیین کنند، اما تعریف نشده که این اعضا، حداکثر چقدر برای این انتخاب مهلت دارند و اگر تا چه مدتی بر روی فردی به نتیجه نرسیدند چه خواهد شد.

در حقیقت با توجه به اینکه جانشین رهبر، باید حداقل رای دوسوم از حاضران در مجلس خبرگان را داشته باشد، در صورتی که هیچ کاندیدایی این میزان رای را به دست نیاورد، به لحاظ تئوریک شورای سه نفره ذکر شده در اصل 111 می‌تواند به طور نامحدود به ایفای وظایف رهبری بپردازد. در صورتی که اعضای مجلس خبرگان، در درازمدت نتوانند بر روی کاندیدایی مشخص به توافق برسند، این شورای سه نفره حتی در شرایطی خاص، قادر است با انجام همه پرسی برای بازنگری در اصول قانون اساسی – از جمله اصول مرتبط با رهبری – نیز موافقت کند. شورای سه نفره البته اختیار انجام تعدادی از وظایف رهبری را ندارد، اما می‌تواند در صورت تمایل، «پس از تصویب سه چهارم اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام» به انجام این وظایف هم بپردازد.

دو عضو این شورای سه نفره مشخص است، یکی احمد جنتی و دیگری صادق لاریجانی. ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام و هیات رئیسه ی خبرگان نیز در اختیار نیروهای وفادار به خامنه ای است. اینجاست که نقش رئیس جمهور اهمیت ویژه ای می یابد. رئیس جمهور به عنوان مسئول امر اجرایی کشور وظیفه ی کنترل امور اجرایی و در واقع مدیریت عبور از دوران پس از خامنه ای را بر عهده دارد. به عبارت بهتر، رهبر واقعی کشور تا زمان تعیین رهبر جدید، رئیس جمهور است و به همین دلیل نیز رژیم ایران کمترین ریسک در این خصوص را قبول نخواهد کرد. رئیس جمهور در زمان نبودن خامنه ای با به خیابان کشاندن مردم می تواند به راحتی حتی "تغییر نظام" را نیز خواستار بشود و به همین دلیل باید کسی بر مسند ریاست جمهوری بنشیند که کوچکترین احتمال برای لغزش او وجود نداشته باشد. رئیسی به عنوان قاتل هزاران نفر در دهه ی 60 به خوبی امتحان خود را پس داده است.

2- انتخاب ترامپ در آمریکا – وضعیت فاجعه بار اقتصاد: ایران پیش از این ثابت کرده ریاست جمهوری را با در نظر داشتن سیاست جاری در غرب و به خصوص آمریکا طراحی می نماید. دوران بوش محافظه کار با دوران احمدی نژاد همراه گردید و کلینتون دموکرات نیز با خاتمی همراه شد. رژیم ایران تلاش کرده تا خود را با ادبیات غالب در فضای بین الملل هماهنگ سازد و اگر فضا علیه ایران تنگ شد، در ایران نیز رئیس جمهوری خشن و سرد به روی کار آمده و سیاست "مشت در برابر مشت" را در دستور کار قرار داده است.

همچنین وضعیت اقتصادی بسیار وخیم ایران و بیشتر شدن اعتراضات، عدم امید به بهبود وضعیت در آینده ی نزدیک، احتمال بروز اعتصابات و از کنترل خارج شدن امور موجب گردیده احتمال رفتن روحانی جدی تر بشود. همواره با آمدن رئیس جمهور جدید، تمامی مشکلات به پای رئیس جمهور قبلی نوشته شده و به این ترتیب مجریان امر عدم بهبود امور را به کم کاری رئیس جمهور قبلی ربط داده اند. به عبارت دیگر، در صورت بروز اعتراضات مردمی با این توجیح که "درست کردن خرابه ای که از رئیس جمهور قبلی گرفته ایم زمان می برد" از شدت اعتراضات کاسته اند و با ایجاد امید واهی در میان مردم نسبت به بهتر شدن امور در آینده ی نزدیک، عملا بحرانها را به تاخیر انداخته اند. رئیس جمهور جدیدی که به جای روحانی خواهد آمد نیز از این قاعده خارج نیست.

با در نظر داشتن موارد فوق، نگاه به انتخابات گذشته و بررسی آمار شرکت کنندگان و هر یک از نامزدها تحلیل آماری آذوح از نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1396 به شرح زیر است و این نتایج را "با تقلب" از صندوقهای رای بیرون می آورند. گفتنی است در تمامی این موارد، کناره گیری اسحاق جهانگیری قطعی قلمداد شده است. همجنین تاکید مجدد می گردد به باور آذوح نتیجه ی انتخابات به شکلی جعلی و با آمارسازی از سوی مسئولین اعلام خواهد گردید و رای های ریخته شده در صندوقها عملا هیچ تاثیری در میزان رای اعلام شده از سوی مسئولین ندارد.

1- اگر رژیم ایران تصمیم گرفته که رئیسی را جایگزین خامنه ای معرفی نماید بایستی پیش از آن نشان دهد وی دارای مقبولیت عمومی است و در جامعه هواداران بسیاری دارد. در این حالت بایستی تعداد رای رئیسی حتی بیش از سایر رئیس جمهورهای گذشته ی ایران نیز باشد، یعنی حداقل رای وی باید 24.5 میلیون گردد.

با حضور قالیباف در انتخابات:

رئیسی: 25 میلیون، 64 درصد

روحانی: 9 میلیون، 23 درصد

قالیباف: 4 میلیون، 10 درصد

میرسلیم: 0.6 میلیون، 2 درصد

هاشمی طبا 0.4 میلیون، 1 درصد

کل آرا: 39 میلیون

میزان مشارکت: 70 درصد

*

بدون حضور قالیباف در انتخابات:

رئیسی: 25 میلیون، 64 درصد

روحانی: 11 میلیون، 28 درصد

میرسلیم: 2.5 میلیون، 6 درصد

هاشمی طبا 0.5 میلیون، 1 درصد

کل آرا: 39 میلیون

میزان مشارکت: 70 درصد

***

2- اگر رژیم ایران تصمیم ندارد که رئیسی در آینده جانشین خامنه ای گردد، اما وی را برای دوران پس از مرگ رهبر ایران نیاز داشته و وی بایستی به عنوان رئیس جمهور معرفی گردد:

با حضور قالیباف در انتخابات:

رئیسی: 19.5 میلیون، 54 درصد

روحانی: 11.5 میلیون، 32 درصد

قالیباف: 4 میلیون، 11 درصد

میرسلیم: 0.6 میلیون، 2 درصد

هاشمی طبا 0.4 میلیون، 1 درصد

کل آرا: 36 میلیون

میزان مشارکت: 64 درصد

*

بدون حضور قالیباف در انتخابات:

رئیسی: 19.5 میلیون، 56 درصد

روحانی: 12.5 میلیون، 36 درصد

میرسلیم: 2 میلیون، 6 درصد

هاشمی طبا 1 میلیون، 2 درصد

کل آرا: 35 میلیون

میزان مشارکت: 63 درصد

***

اما آرای واقعی به چه شکلی است؟ به دست آوردن رقم صحیح شرکت کنندگان و آمار درست انتخابات امری بسیار سخت و عملا غیرممکن می باشد. اما با دقت در انتخابات گذشته و بررسی سبد رای اصلاح طلبان، محافظه کاران، سپاه و بسیج، آرای خاکستری و تحریم کنندگان انتخابات به این نتایج رسیده ایم. به نظر می رسد در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری رقم صحیح هر یک نامزدها به این آمار نزدیک باشد:

روحانی: 9 میلیون، 39 درصد

رئیسی: 8 میلیون، 39 درصد

قالیباف: 4 میلیون، 17 درصد

میرسلیم: 0.5 میلیون، 3 درصد

هاشمی: 0.3 میلیون، 2 درصد

کل آرا: 22 میلیون

میزان مشارکت: 39 درصد

به عبارت بهتر، 60 درصد از واجدین شرایط به پای صندوقهای رای نرفته و در بهترین حالت تنها 20 درصد در حمایت از رهبری به میدان آمده اند.

در هر حال، همان طور که ذکر گردید اینها تحلیلی است که از شرایط کنونی انتخابات وجود دارد و در روزهای منتهی به روز رای گیری در صورت به دست آمدن اطلاعات جدید و بروز وقایع تاثیرگذار، این تحلیل ها دستخوش تغییر خواهد شد.

آذوح

Iran microscope map