انگار مردم آذربایجان دچار یک ایپدمی شدند. انگار آنها باید برای چیزهایی تلاش و کوشش کنند، دل بسوزانند که امروزه طرح و پیگیری این مسایل امری بدیهی و ابتدایی است. نزدیک به ۱۵ سال است آنها تلاش می کنند مشکل دریاچه محیط زیست را یک مسئله ملی و اولویت دار معرفی کنند اما نتیجه اش خشک شدن مداوم آن در گذر فصل بی توجهی ها است. پرسش اساسی این است که چرا در اندیشه دولتمردان ما رسیدگی به مسایل محیط زیست به مثابه سیاستگذاری برای منافع ملی نیست؟ چرا باور ندارند که منافع ملی محدود به حوزه اقتصادی، سیاست خارجی و.. نیست.

بحث دریاچه اورمیه هنوز به سرانجام مشخص نرسیده که از چند ماه پیش شاهد قطع بی رویه درختان در آذربایجان هستیم، روزی خبر از مرند می رسید، روزی خبر از سلماس، روزی خبر از سولدوز، روز دیگر از جلفا، اورمیه، مراغه، اهر، اردبیل، کلیبر، طارم، زنجان، خیاو، نمین، بازرگان، شبستر، سلماس، خداآفرین، سلطانیه، بستان آباد، هوراند، خدابنده، توفارقان(آذرشهر)، ماکو، خرمدره، قوشاچای (میاندوآب) خلخال، مغان (پارس‌آباد)، ورزقان، هریس، سراب و…. امکان ندارد روز یا شب شما در جاده های یکی از شهرهای خطه آذربایجان باشی و شاهد حمل درختان قطع شده در جاده ها با خیال راحت نباشی. در اوایل این اقدامات و با اعتراض مردم و رسانه ها و با ورود نماینده مردمی و محبوب ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی که تاکید داشتند که جنگل های قره داغ(ارسباران) قلب تپنده منطقه هستند و اظهار داشتند: «درختان این جنگلها فدای سودجویی قاچاقچیان چوب شده و برای استفاده در کارخانه ها به شمال کشور قاچاق می شوند.» چند مدتی این گونه اقدامات به ظاهر متوقف شد اما دوباره این حرکات شروع و به شکل قارچ گونه ای شروع به رشد کرد.در مورد چرایی این قضیه نماینده محترم کلیبر در مجلس شورای اسلامی بیان کرده است: «مسئولان می‌گویند تنفس ۱۰ساله‌ای که برای جنگل‌های شمال داده شده، علت هجوم کارخانجات به ارسباران است. بیش‌تر از یک سال است که کارخانجات چوب‌بری شمال به درختان باغات کلیبر روی آورده‌اند و با سرعت برق و باد درختان باغات در محدوده ارسباران قطع و فروخته می شود.» این دلیل به نظر می رسد برای قطع ریه های تنفس آذربایجان نباید قانع کننده باشد. آیا این سیاست و برنامه درستی است برای اینکه گوشه ای از کشور آسیب نبیند، گوشه دیگر را نشانه برویم؟ صحبت از منافع ملی است این اقدامات در هر کجای که کشور باشد محکوم است و باید راههای بهتر پیدا کرد.

آذربایجان به حد کافی از کمبود فضای سبز رنج می برد و با این وضعیت بزودی همان مصایب دریاچه اورمیه را این بار بر جنگلها و مراتع خود شاهد خواهد بود. استمرار این رویه بدون شک آثار نامطلوبی بر فضای سبز شهرها و مناطق مختلف خواهد گذاشت و موجب تخریب منابع طبیعی، محیط زیست و آلودگی هوا شود. قطع درختان چندین و چند ساله که گفته می شود در برخی مناطق شاهد قطع درختان ۲۰۰ ساله نیز بودیم امری نیست که به این زودی جبران شود. بیشترین نگرانی ها هم در مورد منطقه قره داغ (ارسباران) است که ارزش و بهای آن برای منطقه و کشور هم پای دریاچه اورمیه است.

با توجه به دغدغه عموم مردم، رسانه ها انتظار می رود مسولین استانی منطقه به جای مطرح کردن کی بود کی بود من نبودم قاطعانه وارد عمل شوند و خیلی راحت جلوی این حرکات را بگیرند، وقتی یک ماشین سواری جرات رد شدن از عوارضی جاده ها را بدون پرداخت عوارضی ندارد چگونه ممکن است دستوری صادر شود برای منع خروج کامیون های حامل درختان قطع شده و این حرکت متوقف نشود. این سیاستها اگر از مرحله تریبون به مرحله عمل برسد می توان این روند را متوقف کرد، به نظر می رسد مسولین محترم در قضیه قطع بی رویه درختان نسبت به بحث دریاچه اورمیه خیلی راحت تر می توانند کوتاهی خود را جبران نمایند. منطقه ای که مجموع نمایندگان آنها فقط در آذربایجان شرقی چندین برابر استانهای دیگر است.

یول‌پرس – رحمت مهدوی