چاپ

 

همین اول مقاله، از طولانی شدن آن معذرت می خواهم ولی نکته های مهم و حیاتی مربوط به در خطر بودن انسانهای ملت تورک در آزربایجان جنوبی در آن هست که باید به دقت و حوصله، به صورت مفصل و مشروح نوشته و خوانده شود. برای جلوگیری از طولانی شدن این مقاله می توانستم آن را به قسمتهایی تقسیم کنم؛ اما بیم آن می رفت که خوانندۀ علاقه مند پیوستگی مطالب و ارتباط عمودی مطالب را از دست بدهد. طولانی بودن یک مقالۀ ملی مثل این، دلیل مهم نبودن سطر به سطر و جمله به جمله و کلمه به کلمۀ آن نیست. پس از خواننده که درد ملت تورک آزربایجان و درد وطنمان آزربایجان و نیز درد خطر تروریسم بین الملی کورد و خطر آن برای ملتهای تورک، لور، عرب را دارد، انتظار دارم مقاله را، که حاصل چندین ماه مطالعه و تألیف و تحلیل من است، کپی پیست کرده؛ در فرصت مناسب، به دقت بخواند و اگر موافق است، در کل فضای مجازی، کل سایتها و وبلاگهای حرکت ملی و نیز در تلگرام و فیس بوک و غیره تا می تواند، نشر دهد. با احترام. اوجالان ساوالان. لازم به توضیح است که ایضاحات داخل پرانتز از نویسندۀ مقاله حاضر است.

هشدار حیاتی و مهم یک نظامی ارتشی ملتچی تورک آزربایجان دربارۀ منحل کردن ارتش در آزربایجان

«سلام خسته نباشید. من نظامی هستم و نمیتونم خودمو معرفی کنم. اگه میشه به گوش همه ملت آزربایجان برسانید. شهرستان خوی وحتی کل شمالغرب با مشکل ارتش روبرو بوده و چهار تیپ تبریز، پسوه (واقع در بخش لاجان خانا/ پیرانشهر جعلی در غرب آزربایجان)، اردبیل، خوی و. . . منحل شده‌اند. تیپ سلماس هم درعرض 15 روز آینده منحل خواهد شد. به گوش ملت هم برسانید که دارن ارتش تیپ 264 متحرک هجومی رو منحل میکنند. پادگان ارتش خوی رو که منحل کردن. اگه تیپ به اون بزرگی سلماس رو منحل کنند، امنیت تمام منطقه از داش ماکی تا اورمیه به خطر می افتد. پانزده روز دیگه تیپ سلماس وجود ندارد! مسئولان نماینده و فرماندار و ملت (تورک آزربایجان) جلوی این کار رو بگیرن... . مسئولان (جمهوری اسلامی ایران) دارن ارتش رو یواش یواش نابود میکنن. لشکرها (ی آزربایجان) رو که نابود کردن، الان تمام تیپ هارو در آزربایجان بصورت مخفیانه جمع میکنن. ملت از هیچی خبر ندارن، چشم در فعالیت همه شما هستیم. نمیدانم چه دستهای خائنی در پشت پرده است که با ارتش این گونه برخورد میکنند. شاید هم با احزاب کورد و پژاک و. . . دست به یکی کرده‌اند و یا از بیم تجزیه خاک آزربایجان ، کل منطقه (آزربایجان جنوبی) رو خالی از اسلحه دفاعی میکنن. همون کاری که در قاراباغ آزربایجان اتفاق افتاد و ملت بی سلاح به جنگ ارامنه رفتند؛ اما اینجا قضیه اکراد و پژاک و پ. ک. ک هست. واحد زرهی خوی را به همدان منتقل کردند و با واحد 264 هم اینطور. چند سال قبل هم تیپها از زیر نظر لشکر خارج وگردان 747 را نیز سالهاست منحل کردند. چند سالیه لشکر 64 اورمیه را هم به اسم تبدیل به تیپ مستقل، منحل کردند. حالا تو شهر اورمیه فقط یه ساختمان اداری تو ایالت هست و یه گردان کوچک در خیابان امام و از باقیمانده این لشکر در اورمیه خبری نیست. این درحالیست که اگر بنا بر تغییر سیستم بود، چرا لشکر المهدی متعلق به سپاه که دست در دست پ. ک. ک دارد، تبدیل به تیپ نمیشود؟! چرا فقط مناطق تورک نشین را از وجود ارتش خالی میکنند؟! نمونه بارز پیامد آن ، آتش زدن و خود سوزی یکی از پرسنل غیور تیپ 121 تکاور تبریز دو روز قبل در بازدید جانشین نیروی زمینی ارتش در تبریز بوقوع پیوست که هیچ بازتابی در رسانه‌ها نداشته است. روزهای سختی را پرسنل ارتش رقم خواهند زد. خط قرمز ما انحلال تیپ 264 سلماس هست. لطفا به گوش کل ملت آزربایجان برسانید».

تسلیحات و مهمات آزربایجان در حال انتقال به شهرهای فارس نشین است

خبر مهم دیگر، حاکی از این است که جمهوری اسلامی ایران علاوه بر لشکرها و تیپهای ارتش، تسلیحات، مهمات جنگی، تجهیزات نظامی و هوایی از جمله تمامی هواپیماهای جنگنده را از پادگان نیروی هوایی تبریز و پادگان مراغه و کل آزربایجان خارج کرده و به مناطق فارس نشین انتقال داده است. این انتقال شامل انبار مهمات نیز می شود. حاکمیت ضدتورک و ضدآزربایجان جمهوری اسلامی ایران انبارهای مهمات ارتش را نیز خالی کرده و به مناطق فارس نشین مرکز و جنوب ایران انتقال داده است و این به معنی انحلال و نابودی کامل ارتش ایران در کل آزربایجان است. بهتر است عین خبر را با هم بخوانیم:

« ترس حکومت از استقلال آزربایجان جنوبی- خبرهایی که از پادگان نیروی هوایی ارتش در تبریز و پادگان مراغه رسیده است، تسلیحات و مهمات آزربایجان در حال انتقال به شهرهای فارس نشین است تا در صورت استقلال آزربایجان دست مردم خالی باشد و نیروهای مسلح آزربایجان‌ نتوانند از آزربایجان محافظت کنند. خالی کردن تجهیزات نظامی و هوایی آزربایجان از امروز آغاز شده است. تمامی هواپیماهای جنگنده از پایگاه دوم شکاری لشکر 21 حمزۀ تبریز خارج شده اند. پادگان مراغه نیز عملاً تعطیل شده است و همه ادوات زرهی مراغه به مرکز منتقل شده است. همچنین خبرها از خالی کردن انبار مهمات شهرهای آزربایجان و انتقال آن به برخی شهرهای فارس نشین حکایت دارد. نیروهای مسلح آزربایجان و مسئولان ‌امنیتی تبریز با حرکت ملی آزربایجان هستند و حکومت از ترس پیوستن نظامیان به مردم آزربایجان دست جابه جایی هایی بین رده های نظامی زده است. هدف از خالی کردن آزربایجان از مهمات و هواپیماهای جنگنده خالی گذاشتن دست آزربایجان پس از استقلال است که نگذارند آزربایجان استقلال خود را بدست آورد. ارتشی ها با ارسال پیامهایی خواستار ورود حرکت ملی شدند و گفتن در کنار ملتمان هستیم. به نظر می رسد برخی از اصلاح طلبان با سلطنت طلبان همگام شده و سعی در نابودسازی آزربایجان دارند. به دلیل عدم همراهی مردم آزربایجان با سلطنت طلبان و اصلاح طلبان که نمونه اش سفر روحانی به آزربایجان بود، کینه ی خود را با حدت و شدت تمام سر ملت آزربایجان خالی می کنند. ملت آزربایجان بارها اعلام کرده که با هیچ حزب و گروه و تشکیلات ضد مردمی آزربایجان پیمان اخوت و برادری نخواهد بست. آزربایجان برای سرزمین و ملت دربندش که سالیان سال طعم استعمار را چشیده اند، قیام خواهد کرد.لطفا نشر دهید».

تحلیل هشدار بسیار بسیار بسیار حیاتی و مهم نظامیان ملتچی تورک آزربایجان

از محتوای هشدارهای بسیار بسیار مهم و حیاتی این نظامیان ارتشی دلسوز وطن پرست غیور و ملتچی تورک آزربایجان مشخص می شود که فاشیسم ضدتورک و ضدآزربایجان فارس که با شکل و شمایل و لباس ملا- سیدهای جمهوری اسلامی ایران، آزربایجان جنوبی را در اشغال و استعمار خود دارد و بر اساس دقیق ترین تحلیلها و اخبار به پایان عمر ننگین پر از جنایت، خیانت، خباثت و رذالت خود نزدیک شده است، طبق فرمودۀ قدرتهای صلیبی ضدتورک جهان (روسیه، انگلیس، چین، آمریکا، فرانسه، آلمان و غیره) اربابان اصلی خودش در این چهل سال سیاه، قبل از فروپاشی و نابودی خودش با انحلال لشکرها و تیپهای ارتش ایران در آزربایجان جنوبی از یک سو و خارج کردن تسلیحات، مهمات، تجهیزات نظامی و هوایی از جمله تمامی هواپیماهای جنگنده، و خالی کردن انبارهای مهمات ارتش ایران در آزربایجان جنوبی از سوی دیگر، می خواهد از یک سو ملت تورک آزربایجان جنوبی را به صورت بی دفاع و بی سلاح در معرض نسل کشی گسترده و بی امان فاشیستهای تروریست تا به دندان مسلح بین المللی کورد- ارمنی قرار دهد تا تروریستهای کورد- ارمنی در نبود نیروهای مسلح تورک ارتشی راحت تر با نسل کشی بی امان و وحشیانه و گستردۀ ملت مظلوم تورک آزربایجان از غرب و شرق آزربایجان، به محض سقوط رژیم جمهوری اسلامی ایران، بتوانند شهرها و روستاهای غرب آزربایجان جنوبی را از شرق و غرب آن، به اشغال خونین خود دربیاورند و از سوی دیگر در صورت قیام ملت تورک آزربایجان برای آزادی وطن مادریشان از اشغال شوم و سیاه صد سالۀ فاشیسم راسیست فارس و استقلال آزربایجان جنوبی از ایران، نیروهای تورک ملتچی موجود در ارتش ایران نتوانند جلوی نسل کشی این ملت بزرگ و تاریخساز اما بی دفاع و مظلوم را توسط فاشیسم راسیست فارس- کورد بگیرند. این دو هدف عمده از خارج کردن ارتش، تسلیحات، مهمات، تجهیزات نظامی و هوایی، هواپیماهای جنگنده از آزربایجان جنوبی بوده و هست و اما در یک منظر کلی نگر و کلان، علت این خیانت آشکار حاکمیت جمهوری اسلامی ایران (در اصل حاکمیت فاشیسم راسیست تروریست تشیع شعوبی مجوسی فارسی) به ملت تورک آزربایجان و کل ایران این است که ایران در 112 سال اخیر، هرگز و هرگز و هرگز «یک کشور نیست»، بلکه «یک پروژۀ سیاسی ضدتورک، ضد عرب و ضدانسان مخوف صلیبی- ماسونی است» که علت اصلی ایجاد و ادامۀ موجودیتش در نابود کردن دو عنصر تورک و عرب در ایران، غرب آسیا و کل منطقۀ خاورمیانه با تقویت فاشیسم راسیست تروریست ضدتورک و ضدعرب فارس- ارمنی- کورد- روس- چینی و در کل صلیبی است و صرف نظر از جناحهای حاکمیت صلیبی- ماسونی جمهوری اسلامی ایران و صرف نظر از اشخاص و طیفهای سیاسی به ظاهر مختلف و متنوع، فاشیسم راسیست فارس خائن مسلم به ملت فداکار تورک آزربایجان بوده و هست. ملتی که در جریان انقلاب اسلامی 50 هزار و در جریان جنگ ایران و عراق حداقل 400 هزار و بیش از 25000 نفر سرباز و مرزبان قربانی و تقدیم حفظ و حراست از مرزهای ایران اهریمن زدۀ فارسخور شدۀ ضدتورک و ضد عرب و ضدانسان کرده است؛ اما فاشیسم راسیست فارس جمهوری اسلامی خوبی و حق شناسی و انسانیت و قدرشناسی و قدردانی نمی شناسد؛ چون مأمور پلید استعمار صلیبی ضدتورک و ضد عرب و ضدانسان است و تا آخرین نفس خود به خیانت و جنایت و خباثت و رذالت در حق ملل تورک و عرب ادامه می دهد و خواهدداد. چون قبلا در این مورد خاص مقالات و کتابهای زیادی نوشته ام بدین حد اکتفا می کنم. در خانه اگر کس است یک حرف بس است. علاقه مندان می توانند با جستجوی «اوجالان ساوالان» در اینترنت مقالات و کتابهای مرا مخصوصا در سایت آذوح بخوانند.  

آتش زدن و خود سوزی یکی ازپرسنل غیور تیپ تبریز به خاطر منحل شدن ارتش در آزربایجان جنوبی و سکوت مغرضانۀ رسانه های فارس داخل و خارج از ایران

در این خبر آنچه بیشتر از همه، دل ما ملتچیهای تورک آزربایجان و کل ایران را می سوزاند و تکه پاره می کند، این خبر است که « یکی از پرسنل غیور تیپ 121 تکاور تبریز هنگام بازید جانشین کل نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در اعتراض به انحلال گردان ها، تیپها و لشکرهای ارتش در آزربایجان اقدام به خودسوزی اعتراضی زده است» و این خبر به این مهمی به کلی توسط مدیای فارسی زبان در داخل و خارج از ایران چه رسانه های حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و چه رسانه های اپوزیسیون آن سانسور، حذف و با توطئه سکوت بایکوت شده است؛ توضیح این که یک از انسانهای باشرف و ملت دوست و وطن پرست ملت تورک آزربایجان که به علت بیکاری تحمیلی و خیانت رژیم جمهوری اسلامی ایران به استخدام ارتش ایران درآمده بوده است و به عنوان یک «تکاور»، نیروی نظامی ارزشمندی برای دفاع از ملت تورک آزربایجان محسوب می شده است، برای اعتراض به این خیانت عظیم و نابشخودنی حاکمیت صلیبی مغرض، جنایتکار، خیانتکار، خبیث و رذل عقده ای و مغرض جمهوری اسلامی ضدتورک ایران، در خالی کردن آزربایجان از ارتش و بی دفاع کردن ملت مظلوم تورک آزربایجان، دست به خودسوزی، آن هم در مقابل جانشین نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در تبریز زده است و فاشیسم راسیست فارس در کل رسانه های خود، چه رسانه های دولتی داخل جمهوری اسلامی ایران و چه رسانه های فارسی زبان «به ظاهر» ضد جمهوری اسلامی ایران در خارج از ایران، یعنی تلویزیونها، رادیوها و سایتهای اینترنتی صلیبی- ماسونی ماهواره ای رسوا و نژادپرست فارس پرست کورد پرست ارمنی پرست مثل صدای آمریکا Voa Tv Persian، بی بی سی فارسی BBC Persian، «دیدگاه» Didgah Tv، تلویزیون اندیشه Andishe Tv، کانال جدید Kananl Jadid، پارس تی وی Pars Tv، ایران اینترنشنال Iran International ، ایران فردا IRAN-E-FARDA، رادیو فردا Radio Farda، من و تو Manoto Tv، ایران آریایی، تلویزیون رها، سیمای آزادی (تلویزیون مجاهدین خلق ایران)، کانال 1 ، رادیو زمانه، دویچه وله، یورونیوز و غیره همه و همه، فارغ از مرامها و عقاید سیاسی راست و چپ خودشان، در حالی که اگر از مقعد یک کورد تروریست، مثل رامین حسین پناهی عضو رسمی کوموله، یا تروریستهای عضو پژاک، باد معده و رودۀ تند و با صدایی در زندانهای جمهوری اسلامی ایران ناغافل دربیاید، آن را با تیتر درشت در سرخط خبرهای خود قرار می دهند، و در اخبار خود بارها و بارها و بارها جار می زنند که «جان این فعال مدنی کورد (؟!) در خطر است»؛ ولی در مقابل نسبت به این خبر مهم یعنی خودسوزی یک انسان ارتشی نظامی غیور تورک آن هم در مقابل جانشین نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در تبریز زده است، سکوت خائنانه، ضدبشری، خبیثانه، رذلانه و جانیانه نژادپرستانۀ ایرانی- فارسی- صلیبی در پیش گرفته اند؛ همان گونه که اخبار راجع به دستگیری، کتک زدن، شکنجه، زندانی کردن و ضرب و شتم 100 تن از مبارزان راه آزادی آزربایجان جنوبی در دو ماه اخیر و در جریان قلعۀ بابک سکوت خائنانۀ خبیثانۀ رذیلانۀ نژادپرستانه گرفتند و اخبار این غیورترین، بهترین و پاکترین فرزندان ملت تورک آزربایجان را با توطئۀ سکوت بایکوت خبری کردند؛ همان طور که سالیان سال است تهدیدات مسلحانه و ترورهای خونین تروریستهای ضدتورک و ضدآزربایجان و ضدانسان کورد را در تجاوز به مرزهای ایران اهریمن زدۀ فارسخورشده با توطئۀ سکوت، بایکوت خبری می کنند و بالعکس می کوشند چهره ای صلح طلب، مظلوم، کارگر، کولبر از تروریستهای تا به دندان مسلح ضدانسان کورد- فارس به دنیا نشان دهند و انتظار دارند ما ملت تورک آزربایجان و کل ایران بوق و کرنای «بی طرفی رسانه ای» این فاشیستهای راسیست خبیث صلیبی ضدتورک ذاتی را کورکورانه قبول کنیم!!! زهی خیال باطل. بی طرفی رسانه ای از نوع صلیبی- فارسی- کوردی ضدتورک و ضدآزربایجان؟! ما همه چیز را تکرار و تأکید می کنم همه چیز را باز هم تکرار و تأکید می کنم کل تبعیضها، خباثتها، خیانتها، رذالتها، ریاها، تظاهرها و هزارچهرگیها، تبعیضهای نژادی شما فاشیستهای راسیست فارس- کورد- ارمنی را بر ضد ملت مظلوم تورک آزربایجان و کل ایران دقیقاً و شب و روز رصد و تحلیل می کنیم و تا جان در بدن داریم و نفس می کشیم و قلبمان به عشق وطن تورک خودمان می تپد، به روشنگری و افشاگری و بیدارگری مقدس انسانی خودمان ادامه داده و خواهیم داد.  

سخنی با مانقوردهای کوردپرست ضدتورک

نکتۀ دیگر، حرف من به مانقوردهای عمدتاً کمونیست خارج نشین خودمان است که ادعای «حرکت ملی دموکراتیک آذربایجان» دارند و مرا و همفکرانم را به این تهمت و افترا متهم می کنند و «اطلاعاتی» (!) می شمارند که «چرا کشته شدگان نظامی و انتظامی تورک که به هر حال عضو ارتش یا نیروی انتظامی جمهوری اسلامی هستند، به دست «کوردهای دموکرات» (؟) را «شهید» می نامید»؟! آیا این انسان غیور تورک که در حالی که عضو رسمی ارتش جمهوری اسلامی ایران است، به خاطر خیانت بزرگ و نابخشودنی جمهوری اسلامی ایران است باهدف بیدارسازی خوابیدگان ملت تورک آزربایجان دست به خودسوزی می زند، «شهید راه آزادی آزربایجان» نیست؟ آیا اینها که با خریدن خطر رصد اطلاعاتی توسط حراست ارتش، این پیامهای مهم را با هدف بیدارسازی خوابیدگان ملت تورک آزربایجان در فضای مجازی و تلگرام منتشر می کنند، ملتچی صادق تورک نیستند؟ اینها ملتچی نیستند و شما خائنان مسلم به ملت تورک آزربایجان و حامیان مکار فاشیستهای راسیست خونخوار ضدتورک تروریست کورد ملتچی هستید؟ باور کنیم؟ راستی یک بار جرأت داشته باشید و فاش بگویید که شما به چه کسانی خدمت می کنید: فاشیستهای راسیست تروریست اشغالگر کورد- فارس- ارمنی یا ملت مظلوم و بی دفاع تورک آزربایجان؟! به نظر شما چند نظامی ملتچی تورک مثل این در ارتش داریم؟ من خود با نظامیان تورک حرف زده ام که در زمانی که خودم شعر معروف و بی نظیر پروفسور شهید محمدتقی زهتابی «سن اوسان من ده بویام» را حفظ نکرده بودم، در اتوبوس آن را از بر برای من می خواند. بی گمان «هزاران» ملتچی تورک در بدنۀ نیروهای نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی ایران هستند وگرنه امثال ما این اخبار مهم و استراتژیک را از کجا به دست می آوریم تا خوابیدگان ملت تورک و کل دنیا را بیدار و هشیار و آماده سازیم؟ به زودی در راه آزادی آزربایجان که به زودی اتفاق خواهدافتاد، شما مانقوردها هم خواهیدفهیمد ملتچی چه کسی و خائن چه کسی بوده است. «آغ اوزلن قارا اوز بلله نه جک تلسمه یین، داریخمایین».

انعکاس خبر مهم برچیده شدن ارتش از کل آزربایجان جنوبی در سایتها، وبلاگها و کانالهای تلگرامی حرکت ملی ملت تورک آزربایجان

در خبرهای منعکس شده در رسانه های حرکت ملی ملت تورک آزربایجان می خوانیم: «تحرکات مشکوک در واحدهای نظامی نیروهای ارتش واقع در آزربایجان- به گزارش منابع موثق، لشکر۲۱ حمزه ارتش واقع در تبریز منحل گشته و پرسنل نیز به سایر استانهای مرکزی (استانهای فارس نشین) توزیع شده اند. با توجه به این که دومین پدافتد هوایی در تبریز واقع است، با منحل کردن تیپهای ارتش عملا دارند این پدافند هوایی را از کار می اندازند و ملت تورک آزربایجان را در صورت حملۀ دشمن در وضعیت بی دفاع قرار می دهند. با وجود نارضایتی پرسنل بومی هنوز دلیل این اقدام ارتش که همزمان این روزها در اکثر جاده ها ماشین آلات جابجایی عدوات نظامی نیز مشاهده می‌شود، مشخص نیست. همزمان منابع موثق گزارش از تغییر در آرایش پادگان قوشچی می دهند. گفته می شود پادگان درون شهری اورمیه تعطیل و با انتقال به پادگان قوشچی، این پادگان نیز به تیپ هجومی واکنش سریع تبدیل شده است. خبرها از خوی و سلماس در غرب آزربایجان حاکی از آن است که تعداد نیروها به طور محسوس کاهش و به سایر شهرها انتقال داده شده است. با وجود بدنه بومی ارتش و خطر گروهک های تروریستی کرد در غرب آزربایحان حساسیت موضوع تغییرات در بدنه و آرایش نیروهای نظامی ارتش بسیار بالاست».

تمامی احزاب کُرد در حال جذب نیروهستند

خبر مهم دیگر این است که با شروع فروپاشی اقتصادی و آغاز و گسترش اعتراضات، تظاهرات و اعتصابات سراسری و سست شدن پایه های رژیم ضدتورک و ضد عرب جمهوری اسلامی ایران، تمامی احزاب کُرد، از جمله کومله، حدکا (حزب دموکرات کوردستان ایران)، پژاک، کودار، پ ک ک و غیره همه با هم به شدت در حال جذب نیرو از بین کوردها هستند. ویدئویی مربوط به جمعی از اکراد که به تازگی در داخل ایران به عنوان «پیشمرگه» جذب حزب کومله کُمونیست شده اند، پخش شده است که صحت این خبر را به اثبات می رساند. به موازات آن هجمه و تهدیدهای تروریستهای کورد به فعالان حرکت ملی ملت تورک زیاد شده است و تروریستهای کورد از نسل کشی گستردۀ ملت تورک آزربایجان در شهرهای اورمو (ارومیۀ جعلی)، ماکو، سلماس، خوی، سولدوز (نقدۀ جعلی)، چالدیران، چایپارا، ساووجبولاغ (سویوق بولاق: مهاباد جعلی)، خانا (پیرانشهر جعلی)، تیکان تپه (تکاب جعلی)، قوشاچای (میاندوآب جعلی)، ساری داش (سردشت جعلی)، سایین قالا (شاهین دژ جعلی) و حتی در تبریز و زنگان و همدان و اردبیل می گویند. آنها اورمو را «قلب کوردستان» می خوانند و انسانهای ملت تورک را تهدید می کنند که در صورتی که اورمو را مال آزربایجان بخوانند، سر سلاحهای کوردها را نزدیک سرشان خواهندیافت.

اعلام جنگ احزاب کوردی به ملت تورک آزربایجان

دو حزب تروریستی کوردی پژاک و حزب دمکرات کوردستان ایران در بیانیه‌ای به صورت آشکار اعلام کرده اند که «پس از جمهوری اسلامی بزرگترین جنگ آنها با تورکها و آزربایجان خواهد بود». درست است که در این خبر، اسم بقیۀ احزاب کوردی، کومله، پ ک کف پ ی د و غیره نیست؛ اما آنها هم مثل پژاک و حدکا عملاً در کشورهای تورکیه، ایران، عراق و سوریه تورک ستیزی و تورک کشی می کنند و نیازی به اعلامیه و بیانیۀ آشکار نیست.  

سخنرانی مسعود پزشکیان، فاشیست راسیست تروریست کورد در شهر اوشنو به زبان کوردی

از خبرهای دیگر سخنرانی مسعود پزشکیان، فاشیست راسیست تروریست کورد، که با خیانت و خباثت و جنایت و رذالت جناح اصلاح طلب جمهوری اسلامی ایران سالهای سال است به عنوان نمایندۀ ملت تورک آزربایجان در تبریز در مجلس شورای اسلامی رژیم حضور دارد، در شهر اوشنو (اشنویه جعلی) به زبان کوردی به همزبانان خودش است. پیداست که این مار خوش خط و خال تروریست تروریست پرور کورد که در شروع موج جدید اعتراضات خیابانی در شهرهای ایران، پیشنهاد «فدرالی شدن ایران» را در مجلس داد تا از این طریق هم ایران اهریمن زده تجزیه نشود و هم تروریستهای فاشیست راسیست اشغالگر و توسعه طلب متجاوز کورد راحت تر بتوانند خاک آزربایجان را با پشتیبانی فاشیستهای راسیست ضدتورک فارس و قدرتهای ضدتورک صلیبی جهان، با نسل کشی میلیونی انسانهای بی دفاع و بی سلاح تورک آزربایجان به اشغال خود درآورند. آری! استعمار صلیبی غرب با شعار پوچ و پوک و توخالی اما بسیار فریبندۀ دموکراسی و سکولاریسم و فدرالیسم پیش آمده و پیش خواهدآمد تا ملتهای تورک و عرب و لور و بلوچ و غیره را بفریبد خاک سرزمین مادری آنها را تقدیم فاشیستهای راسیست تروریست ضدانسان کورد- فارس نماید. برای همین است که بعد از محسن رضایی فاشیست راسیست فارس، شعار مکارانۀ فدرالیته شدن ایران، از دهان و حلقوم مسعود پزشکیان، این فاشیست راسیست مکار ضدتورک و ضدآزربایجان کورد بیرون می آید.

حاکمیت جمهوری اسلامی ایران کوردها را آزاد گذاشته است تا با سلاح در اوشنو و دیگر شهرهای آزربایجان غربی و کوردستان جولان دهند

خبر مهم دیگر این است که حاکمیت جمهوری اسلامی ایران دیگر، به صورت عمدی و برنامه ریزی شده و هدفمند، هیچ کنترل و نظارتی بر مناطق نیمه کوردنشین آزربایجان غربی اعمال نمی کند و کوردهای تروریست مسلح با تجهیزات کامل از هم اکنون در خیابانهای شهرهای اوشنو (اشنویه جعلی) و بانه و دیگر شهرها جولان می دهند و فریاد می کشند و جوانان کورد را به پیوستن به احزاب تروریستی شان دعوت می کنند.

اساساً در این چل سال عمر حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، هیچ نوع اعتراض مدنی از نوع تظاهرات مردمی در شهرهای کوردنشین و نیمه کوردنشین دیده نشده و نمی شود؛ اما فاشیسم راسیست فارس بر خلاف آزربایجان در مورد قوم کورد، سکوت مغرضانه گرفته است

آری! در حالی که در شهرهای نیمه فارس نشین ایران تهران و کرج و اصفهان و شیراز و مشهد و غیره تظاهرات مردمی و شعار دادنهای مسالمت آمیز را شاهد هستیم، هیچ اثری، تکرار و تأکید می کنم هیچ اثری از پیوستن انسانهای کورد به این به اصطلاح «جنبش اعتراضی علیه جمهوری اسلامی ایران» دیده نمی شود. نکتۀ جالب این که در این چهل سال اخیر حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، اساساً هیچ نوع اعتراض از نوع تظاهرات مسالمت آمیز مردمی در شهرهای کوردنشین و نیمه کوردنشین با سرازیر شدن انسانهای کورد به خیابانهای شهرهای عمدتاً کوردنشین سنندج و مریوان و بانه و سقز و جوانرود و غیره دیده نشده است و اساساً در قاموس کوردها، این زبان اسلحه و کلاشینکف است که سخن می گوید و قهقهه می زند؛ اما فاشیسم راسیست فارس، که از نپیوستن ملت آگاه تورک آزربایجان به تظاهراتهای سراسری فارسهای تمامیت خواه نژادپرست ضدتورک و ضدآزربایجان از سال 1378 شمسی به بعد شاکی است و دست به هر حقه و نیرنگی می زند تا ملت تورک را با خود همراه سازد، دربارۀ این انفعال آشکار قوم کورد، بر خلاف ملت آزربایجان، هیچ حرفی نمی زند و در این مورد سکوت مغرضانه و هدفمندانه ای گرفته است. راستی چرا فاشیستهای راسیست فارس دربارۀ انسانهای قوم کورد که آمار آنها را همیشه به صورت اغراق آمیزی زیادتر و بیش از دو برابر بیشتر از آنچه واقعاً هستند نشان می دهند، حساس نیستند که «چرا کوردها به جنبشهای اعتراضی مردم ایران نمی پیوندند»؟! پیداست که فاشیست راسیست تروریست کورد با فاشیست راسیست تروریست فارس متحد و همفکر هستند و نمی خواهند از عناصر کورد و فارس در تظاهراتهای ضد حاکمیت انسانهای کورد و فارس کوچکترین صدمه ای ببینند و کوچکترین هزینه ای بدهند. فاشیسم راسیست فارس از انقلاب صلیبی- ماسونی ضدتورک و ضدآزربایجان مشروطه بدعادت شده است و انتظار دارد همیشه تورکها انقلاب کنند؛ با دست خالی جلوی سلاحها و مسلسلها بروند و هزاران هزار کشته شوند؛ دستگیر و شکنجه و زندانی و سربه نیست شوند؛ در راه حفظ و حراست از مرزهای ایران اهریمن خورده بجنگند و صدها هزار نفر قربانی بدهند و حاکمیت و ثروت و قدرت را حفظ کنند و دودستی تقدیم فاشیستهای راسیست ضدتورک و ضد عرب و ضدانسان مفت خور نفتخور طلا خور مس خور تورک خور عرب خور لور خور بلوچ خور فارس بدهند و بعد دوباره «ترک خر» شوند و به صورت میلیونی را زور بیکاری و بی پولی استیصال و بدبختی حاصل از آن، میلیونها میلیون آوزارۀ غربت و روانۀ تهران و شهرهای فارس نشین اصفهان، یزد، کرمان، شیراز، مشهد، بنر عباس، بوشهر و غیره شوند و جلوی فاشیستهای راسیست فارس در غربت خم و راست شوند و حمالی کنند و در رسانه های عمومی و روزنامه ها و رادیو و تلویزیون ایران اهریمن زده مورد توهین و تحقیر و تمسخر پانفارس- مانقورتهای به اصطلاح هنرمند واقع شوند. آری! ما مبارزان راه آزادی ملت تورک آزربایجان و کل ایران حتی امروز هم یقین داریم که اکثر تظاهرات کنندگان دی ماه 1396 و مردادماه 1397 در شهرهای تهران، کرج، اصفهان، شیراز، مشهد و همۀ شهرهایی که در آن تظاهرات می شود، عمدتاً «فارس» نیستند؛ بلکه در اصل تورکهای آزربایجانی، قاشقای، خلج و افشار خوراسانلی هستند.آری! به مین سیاست «تورک را گرسنه نگه دار و مجبور به ترک وطن کن و آسیمیله و مانقورت فارس ضدتورک کن» که از طرف قدرتهای صلیبی جهان با همکاری دو حاکمیت پلید ضدتورک پهلوی و جمهوری اسلامی ایران صد سال است اعمال می شود، بیش از 8 میلیون انسان تورک آزربایجانی در تهران زندگی می کنند و بیش از 2 میلیون در کرج و ورامین و غیره و میلیونها تورک قاشقای و آزربایجانی در اصفهان و شیراز هستند و میلیونها تورک افشار و آزربایجانی در مشهد هستند. فارسها در شهرهای مزبور به صورت خانوادگی مشغول به کار هستند و حقوقهای میلیونی می گیرند؛ چرا این «درخت نان» پان ایرانیستها و پانفارسهای پهلوی و جمهوری اسلامی ایران را بیهوده از دست بدهند. کسانی که تظاهرات اعتراضی می کنند و سرکوب و دستگیر و شکنجه و زندانی و قربانی می شوند، انسانهای مستأصل و بیکار تورک هستند. عناصر فارس- کورد مکارتر و خبیث تر از آن هستند که جانشان را به خطر بیندازند. روی سخن من به فاشیستهای راسیست ضدتورک کوردپرست فارس پرست نظیر روح الله زم (مدیر آمد نیوز) است: چرا فقط به شرکت نکردن تورکهای آزربایجان در این تظاهراتهای اعتراضی علیه حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، اعتراض می کنید؛ اما هیچ یادی از عدم تظاهرات انسانهای قوم نورچشمی کورد در چهل سال اخیر در شهرهای کوردنشین نمی کنید؟! شما بی طرفید؟! باور کنیم؟! خیال می کنید ما کور و کر و هالو و ببو هستیم؟!

چرا قدرتهای صلیبی جهان و فاشیسم راسیست فارس نوکر آنها با خالی کردن دست ملت تورک آزربایجان از سلاح، تروریسم اشغالگر فارس- کورد و ارمنی را با سلاحهای بیشمار تقویت می کنند؟

جواب این سؤال با توجه به تاریخ روشن است. قدرتهای صلیبی جهان، انگلیس، روسیه، آمریکا، فرانسه، آلمان، چین و غیره با توجه به تجربۀ تاریخی از قدرت امپراتوری تورک عثمانی در پانصد سال اخیر کوشیده اند و هنوز هم می کوشند که عنصر تورک در کل جهان، در روسیه، چین، آسیای میانه و مخصوصا در آسیای غربی و منطقۀ خاورمیانه تضعیف و نابود شود و به جایش عنصر غیرتورک و بلکه ضدتورک چینی، روس، فارس، کورد، ارمنی، پشتون، یونانی و غیره صاحب سرزمینهای مادری اشغال شدۀ ملت بزرگ تورک شوند. این قدرتها در کشورهایی مثل ایران، افغانستان، عراق، سوریه، روسیه، چین و تورکیه تضعیف و نابودی دو عنصر تورک و عرب را اساس سیاستهای خود قرار داده اند و در عوض می کوشند عناصر غیر تورک و غیر عرب تاجیک- پشتون- فارس- ارمنی- کورد- یونانی- روس- چینی تقویت و صاحب سرزمینهای اشغالی تورکها و عربها گردند و برای رسیدن به این هدف به تسلیح و تقویت تروریستهای ضدتورک و ضد عرب مثل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران (همان سپاه پارسداران جمهوری اسلامی ایران)، داشناکسیون، آسالا، پ ک ک، پژاک، پ ی د، ی پ گ، حدکا (حزب دموکرات کوردستان ایران)، کومله، القاعده، طالبان، داعش، حزب الله لبنان (بخوانید حزب الشیطان لبنان)، حشدالشعبی عراق، حماس فلسطین، انصارالله، حوثیهای یمن و غیره می پردازند و جالب این که این مأموریت صلیبی را به جمهوری اسلامی ایران داده اند تا با پول غارتی نفت، مس، طلا و هست و نیست ملل غیرفارس مخصوصاً دو ملت تورک و عرب هزینۀ ایجاد و تقویت تمام این گروههای تروریستی را می پردازد و هدف از روی کارآوردن جنایتکاران انسانخوار ضدبشری مثل خمینی و رفسنجانی و خامنه ای و خاتمی و روحانی نیز از اول همین بود. نمی دانم ملل غیرفارس تحت ستم ملی ایران، مخصوصاً دو ملت تورک و عرب آیا با خواندن این حقایق بیدار می شوند یا نه؟! خدا کند بیدار شوند وگرنه فردا خیلی خیلی خیلی دیر خواهدبود.

قدرتهای صلیبی ضدتورک و ضد عرب با سیاست مغرضانۀ جلوگیری از تجزیۀ ایران و طرح فدرالی کردن ایران عناصر فارس و کورد را در رأس قدرت سیاسی قرار داده و خواهندکوشید ایران را بین این دو عنصر ذاتاً ضدتورک تقسیم کنند

خارج کردن ارتش، مهمات، هواپیماهای جنگی و تسلیحات جنگی همه و همه به دستور اربابان صلیبی جمهوری اسلامی ایران به او داده می شود؛ همان گونه که طرح ضدبشری خشک کردن دریاچۀ اورمو از این قدرتها صادر شده است و همان گونه که هزاران طرح شیطانی برای نابود کردن هزاران هزار انسان تورک و عرب به دست پهلویها و جمهوری اسلامی اجرا شده و می شود. بر اساس سیاست استعماری صلیبی عناصر فارس و کورد در ایران، باید همواره در رأس قدرت سیاسی باشند و کل سرزمینهای کشور سیاسی جعلی که به نام ایران می شناسیم، در قبضۀ قدرت خود داشته باشند. قدرتهای صلیبی در صورت سقوط رژیم ملا-سیدهای فاشیست راسیست فارس جمهوری اسلامی ایران هرگز راضی نخواهندشد که ایران تجزیه شود و ملتهای تورک، عرب، بلوچ و غیره به آزادی و استقلال و سعادت ملی برسند. تجربۀ تاریخی ما در عراق و سوریه و افغانستان نشان می دهد که در ایران بعد از جمهوری اسلامی نیز با سیاستی مشابه سیاست مغرضانه ای که در افغانستان، عراق و سوریه در پیش گرفتند؛ خواهندکوشید که اول از فروپاشی ایران و تجزیۀ آن جلوگیری کنند و ایران را «ظاهراً» فدرالی کنند؛ دقیقاً مثل افغانستان و عراق و سوریه و به موازات آن عنصر تروریست فاشیست راسیست صلیبی ضد تورک و ضد عرب «کورد» را بیش از پیش تجهیز و تقویت و تا به دندان مسلح خواهندکرد و به جان ملت تورک و ملت عرب خواهندانداخت و شهرها و روستاهای تورک نشین و عرب نشین را از تورکها و عربها گرفته و به تروریستهای کورد خواهندبخشید، البته برای تسهیل این سیاسیت شیطانی «جنگ داخلی» راه خواهندانداخت؛ کما این که تروریستهای فاشیست ضدانسان کورد را هم اکنون مسلح و مغزآلایی کرده اند؛ برای مثال گروه مسلح تروریستی پژاک مستقیماً از طرف سازمان سیا و کشور آمریکا تسلیح و تقویت و حمایت مالی- تبلیغاتی و رسانه ای می شود و در رسانه هایی مانند صدای آمریکا، رادیو فردا، رادیو زمانه، ایران اینترنشنال و غیره توسط امریکای صلیبی از هر جهت حمایت مالی- نظامی- تبلیغاتی می شود. با فدرالی کردن ظاهری ایران، که یک شعار پوچ و پوک و میان تهی بیش نیست و با راه انداختن جنگ داخلی بین ملتهای ایران، سازمانهای جاسوسی صلیبی مثل سیا، ام آی سیکس و غیره همه با هم متحد و با تسیلح تروریستهای کورد پ ک ک، پژاک، کومله، حدکا و غیره ملت تورک آزربایجان را در آزربایجان غربی و همدان و زنگان در معرض نسل کشیهایی قرار خواهندداد که تاریخ ملت تورک کمتر به خود دیده است؛ همان کاری که در عراق کردند و ترکمانان آزربایجانی این کشور را که در سرزمین مادریشان «تورکمان ائلی» در شمال شرق به غرب در وسط عراق و در شهرهای تلعفر، کرکوک، موصل، اربیل، توزخورماتو و غیره با جمعیت نزدیک به 3 میلیون نفر، به بهانۀ مبارزه با داعش، که داعش نیز ساخته و پرداختۀ خودشان و نوکر حلقه به گوششان جمهوری اسلامی ایران بود؛ در معرض نسل کشی کوردها و فارسهای تروریست شیعه و تروریستهای داعش (عمدتا کورد) قرار دادند و استانها و شهرها و روستاهای تورکها و عربها را از آنها گرفته و به کوردها دادند تا با تأسیس «اقلیم کوردستان» در سرزمین مادری ترکمانهای آزربایجانی الاصل، پروژۀ شیطانی- صلیبی «کوردستان بزرگ» با ریخته شدن خون هزاران هزار تورک آزربایجانی و عرب محقق شود؛ همان کاری که در سوریه کردند و تورکمانهای آزربایجانی آنجا را که جمعیتی به مراتب بیشتر از کوردها دادند؛ با کمک روسیه و ایران نسل کشی کردند و سرزمینهای مادریشان را به کوردهای تروریست پ ک ک ، پ ی د و ی پ گ و غیره پیشکش کردند.

هرچند جمعیت تورکمانهای عراق و سوریه به هیچ وجه کمتر از کوردها نیست قدرتهای صلیبی و نوکر حلقه به گوش آنها، جمهوری اسلامی ایران در عراق و سوریه پروژۀ صلیبی نسل کشی انسانهای تورک و عرب را در پیش گرفته اند و تمامی استانها، شهرها و روستاهای تورکمان نشین را به تروریستهای کورد ضدتورک و ضد عرب پیشکش کرده اند؛ ولی آیا در ایران که حداقل نصف آن را انسانهای تورک تشکیل می دهد، این کار یعنی پیشکش کردن آزربایجان و قاشقای ائلی و خوراسان ائلی (افشار ائلی/ سرزمین مادری تورکهای خوراسان) به تروریستهای کورد که جمعیتی بسیار کمتر از تورکها دارند، بدون نسل کشی گستردۀ انسانهای تورک آزربایجانی، قاشقای و افشار امکان پذیر خواهد بود؟ تجربۀ تاریخی ملت تورک در آزربایجان شمالی و جنوبی و قاشقای ائلی و افشار ائلی (خوراسان) نشان می دهد که حتی اگر ابعاد این نسل کشی دیوانه وار خیلی گسترده و وحشتناک و میلیونی باشد، قدرتهای صلیبی جهان و نوکران فارس- کورد- ارمنی هیچ ابایی از این نسل کشیها نخواهند داشت. کینه و عقده و دشمنی صلیبی را پایانی نیست.

از این رو ما فعالان حرکت ملی ملت تورک که خیلی وقت است این را می دانیم، اما مبارزان راه آزادی ملل غیرفارس، مخصوصاً عربها، لورها، بلوچها و غیره بدانند که طرح فدرالیسم یک طرح مغرضانه برای انتقال قدرت از عنصر تروریست فاشیست فارس به عنصر تروریست فاشیست کورد است و نیز تقسیم ایران به دو منطقۀ غربی و شرقی و دادن ان به عناصر کورد و فارس. از این رو اگر حاکمیتهای تورکیه و آزربایجان شمالی از هم اکنون ملت تورک آزربایجان و کل ایران را تسلیح نکند، فردا خیلی خیلی خیلی دیر خواهدبود.  

جمهوری اسلامی ایران نیز دقیقاً مثل حاکمیت پهلوی که هر دو نوکر حلقه به گوش و مطیع اوامر استعمار صلیبی ضدتورک و ضد عرب غربی بوده و هستند، همین نقش استعمار صلیبی- ماسونی غرب را برای نابود کردن دو عنصر تورک و عرب در کل منطقۀ خاورمیانه با تقویت عناصر نژادپرست فارس-کورد-ارمنی بر عهده دارد، طبق امر قدرتهای صلیبی حامی اش، از سازمانهای تروریستی ارمنی- کورد با شدت و حدت زیاد حمایت می کند وگرنه حتی یک روز، تکرار و تأکید می کنم حتی یک روز، باز هم تکرار و تأکید می کنم حتی یک روز هم قدرتهای صلیبی جهان (روسیه، انگلیس، چین، آمریکا، فرانسه، آلمان و غیره) اجازۀ حاکمیت به آن نمی دادند؛ برای همین است که حاکمیت شیطانی ضدتورک و ضد عرب و ضد انسان ملا- سیدهای مفعول فراماسون حاکم بر ایران از زمان به قدرت رسیدن فاشیستهای تروریست ارمنی اشغالگر قاراباغ آزربایجان مظلوم را با سرانگشتان پلیدخود شیر می دهند و از خون رگهای ملت مظلوم تورک آزربایجان می کشند و به رگهای تروریستهای فاشیست اشغالگر تورک خوار ضدبشر ارمنی تزریق می کنند و فاشیسم راسیست اشغالگر تروریست ارمنی را تغذیه و تقویت می کنند. بنزین، گاز، نفت، گازوئیل، مواد غذایی مفت و مجانی، برق مجانی از بخششهای بی دریغ و بی محابای فاشیستهای راسیست ضدتورک و ضدآزربایجان جمهوری اسلامی ایران به برادران صلیبی ارمنی خودشان از مرز نوردوز آزربایجان جنوبی در این چهل سال سیاه اخیر بوده و هست. به طوری که به جرأت می توان گفت اگر ایران نبود، ارمنستان سالها پیش قاراباغ و مناطق دیگر آزربایجان را که اشغال کرده است، به جمهوری آزربایجان پس می داد؛ برای نمونه در یک و نیم ماه اخیر روزی نبوده است که برق شهرهای مختلف آزربایجان جنوبی اشغال شده توسط راسیسم فاشیست فارس، یعنی تبریز و اردبیل و زنگان و اورمو و همدان و غیره روزی 4 الی 7 ساعت قطع نشود و ملت تورک در گرمای وحشتناک 40 تا 45 درجۀ سانتیگراد قرار نگیرند؛ در حالی که جمهوری اسلامی ایران به ارمنستان فاشیست راسیست تروریست اشغال کنندۀ خاک پاک جمهوری آزربایجان مسلمان، از اول استقلالش تا کنون برق مجانی، آری کاملاً مفت و مجانی می دهد و بنا به اظهار سرژ سارکیسیان، رئیس جمهوری داشناک خونخوار ارمنی که دستهای جنایتکارش تا به آرنج به خون نوزادن و زنان بی دفاع و مظلوم تورک آربایجانی در جریان اشغال قاراباغ آغشته است، 45 درصد کل برق ارمنستان صلیبی ضدتورک و ضدآزربایجان را جمهوری اسلامی ایران به شکل کاملا مفت و مجانی می دهد. این سیاست اساسی فاشیسم راسیست فارس در هر شکل و هیأت و لباسی است؛ چه پالانی باشد و چه جمهوری اسلامی: تقویت فاشیسم راسیست تروریست ضد تورک و ضد عرب و ضدانسان اشغالگر فارس و تقویت فاشیسم راسیست تروریست ضد تورک و و ضد عرب و ضد یهود و ضدانسان اشغالگر ارمنی، تقویت فاشیسم راسیست تروریست اشغالگر ضد تورک و ضد عرب و ضدانسان کورد و تقویت فاشیسم راسیست ضد تورک و ضد عرب و ضدانسان صلیبی روس، تقویت فاشیسم راسیست ضد تورک و ضد عرب و ضدانسان صلیبی چین و کل راسیستهای فاشیست ضدتورک، ضد عرب و ضد انسان دیگر به هر نحوی و با هر سیاستی.  

خیانت بزرگ و نابخشودنی سپاه پارسداران جمهوری اسلامی ایران به ملت تورک آزربایجان در حمایت از فاشیسم تروریست اشغالگر کورد

سپاه پارسداران حاکمیت جمهوری اسلامی صلیبی- فراماسونی ایران که در اشغال اراضی قاراباغ مستقیماً و با ارسال هواپیماهای جنگی برای هدف قرار دادن نیروهای نظامی آزربایجان شمالی به نفع فاشیستهای تروریست اشغالگر صلیبی ارمنی دخالت داشت، بعد از اشغال قاباغ به کمک فاشیستهای تروریست کورد پراخته و می پردازد. موضوع کمکهای بی دریغ سپاه پارسداران جمهوری اسلامی ایران به تروریستهای پ ک ک موضوع جدیدی نیست. از بعد از پایان جنگ ایران و عراق تا کنون، سی سال است که سپاه پارسداران رژیم ضدتورک و ضد آزربایجان و ضد تورکیه جمهوری اسلامی ایران همزمان با کمکهای مالی و جانی بی شائبه به فاشیستهای تروریست اشغالگر ارمنی، به تروریستهای فاشیست اشغالگر کورد پ ک ک کمکهای نظامی و مالی کرده و زخمیهای تروریست کورد در بیمارستانهای آزربایجان غربی درمان کرده است. در فایل ویدئویی که از سعید ساعدی، از مسئولان ارشد گروهک تروریستی پ ک ک و عضو کنگرۀ ملی کوردستان در دست است، او از وجود دفتر پ ک ک در تهران و درمانگاه پ ک ک در اورمو می گوید. اما در هفته های اخیر این کمکها بیشتر شده و حالت استراتژیک به خود گرفته است و شاهد خیانتی دیگر از خیانتهای سپاه پارسداران جمهوری اسلامی به ملت مظلوم و بی دفاع تورک آزربایجان بوده ایم. بهتر است عین اخبار را به قلم مدیر کانال تلگرامی آزادلیق البته با ایضاحات این جانب در داخل پرانتز، بخوانیم:

«توجه ملت عزیز تورک، متاسفانه اخبار نگران کننده ای از وضعیت مرزهای ایران و عراق بدستمان رسیده، بدون مراجعه به سایتها و اخبار داخلی و خارجی، با استناد به اخبار دریافتی از مشاهدات پرسنل نظامی و مرزبانی از مرز ایران و عراق، بدنبال مبارزۀ بی امان ارتش و دولت کشور برادر و همخون ترکیه، با تروریسم بین المللی کردی و داعش در داخل ترکیه و سوریه و عراق، باتوجه به محاصره قندیل لانه و مقر اصلی پ ک ک و کوههای اطراف   شمال عراق، که تا مرزهای ایران و عراق امتداد دارند، ارتش ترکیه با استقرار در امتداد و سراسر مرزهای عراق باایران و حائل شدن بين شمال عراق (منطقه كردنشين ) با ايران، مسئولين و دولت ضد تورك تروريست پرور ایران تاب تحمل نیاورده و این بار ریا کاری و نقش بازی کردن مثلا مبارزه با تروریسم را کنار نهاده و برضد تورکها شمشیر را آشکارا و علنا از رو بسته، با فاصله افتادن بین منبع اصلی تغذیه ی تروریسم کوردی یعنی (ایران) با تروریسم قندیل نشین کوردی، نیروهای مرزبانی ایران دوشادوش و هماهنگ با تروریستهای کوردی فعال درمنطقه که در قالب کولبران مظلوم بیمه ی تامین اجتماعی شده توسط ایران(!) در منطقه، در چندین مورد با نیروها و برادران نظامی تورک ما (ارتش ترکیه ) در گیرشده اند، که این مورد بخوبی نشان داد رژیم ایران در حداقل در30 سال اخیردر اشاعه تروریسم کوردی در منطقه ودر داخل در آذربایجان غربی نقشی اساسی و جامع و فعال داشته و دارد و منبع اصلی تغذیه سلاح، مالی، تبلیغی و تکثیری و آموزشی و... تروریسم کوردی خود جمهوری فارسی اسلامی ایران میباشد. این درگیری همچنین بخوبی می نمایاند ایران چندین ساله برای ایجاد نقشه خاورمیانه ای صهیونیستها در منطقه چه هزینه ها و ازچه تلاشهایی که در راستای اهداف صهیونیستها ازخود دریغ ننموده است. مردم عزیز خصوصا مردم تورک عزیز آذربایجان غربی کاملا به هوش باشید، طرح کردیزه کردن آذربایجان غربی بدست دولت فارسی اسلامی ایران، دارد باشکست مواجه میشود، این پتک تروریسم کوردی که ایران سالها برای ابرقدرت کردن آن تلاش کرد، با ورود ارتش ترکیه به شمال عراق با شکست مواجه شد، پتکی که ایران برای ضربه زدن به کشور برادر ترکیه بالا برده بود از دسته شکسته دارد بر سر خودش فرود میاید، احتمالا ایران این بار از مار تروریسم کوردی و تکثیر نسلی اکراد، که در غرب آذربایجان پرورده، گزیده شود، از ریش سفیدان و فعالان و باسوادان حرکت ملی آذربایجان تقاضا میشود با توجه به حساسیت موضوع و منطقه با مردم عزیز آذربایجان و مخصوصا نظامیان آذربایجانی مانور در ارتش و مرزبانی ایران صحبت شود تا به حیله های مدرن پانفارس ها و ضدیت دیرینه و قسم خوردگیشان بر ضد تورکها بر ملا شود بلکه ملت آذربایجان بخود آمده و سرنوشت خود، خاک و میراث مادی و معنویشان را خود بدست گرفته و عروسکهای خیمه شب بازی پانفارسیسم در منطقه نشوند، ( ضمنا ما مردم آذربایجان از برادران و پرسنل نظامی تورک مامور در ارتش ایران تقاضا داریم به هیچ وجه با برادران نظامی و تورک، تورکیه ایشان   درگیر نشده و تا میتوانند از درگیری اجتناب کنند).

قسمت نشاندار شده (منطقۀ جنوب پیرانشهر در آزربایجان غربی) مکانی هست که ایران اجازه داد تا فرماندهی تروریستهای p. k. k   به همراه گروه زیادی تروریست وارد ایران شوند؛ تا بلکه در آینده از آنها برعلیه تورکها استفاده کند ولی کور خوانده است. دوستان این عکس و توضیحات سنجاق شده مربوط به دیروز هست که در این کانال درج شد، دقیقا از همان قسمتی که تروریستهای p. k. k کورد عراق از ترس نیروهای مسلح ترکیه وارد ایران شده بود که به دستور حکومت فارس به تمام تروریستها اجازه دادند وارد ایران شوند تا در زمان مناسب به ترکهای ترکیه و آزربایجان حمله کنند و از همان قسمت به مرزبانهای ایران حمله کرده و محمد هاشمی (مرزبان تورک اهل سولدوز) را شهید و چند سرباز دیگر تورک را مجروح ساختند. به اطلاع میرساند که طی دو روز گذشته با اجازه ایران و سپاه تروریستهای کورد p. k. k از ترس حملات نیروهای مسلح ترکیه وارد خاک ایران و منطقه هاوارنا شدند بطوریکه طبق گزارش آ هابر تورکیه اکثر سرکرده های آنها به همراه چندین گروه تروریستی در خاک ایران با حمایت ایران سکنی کردند تا همون تروریستها برنامه ترور خودشان که اولین شهیدمان شهید ستوان دوم هاشمی و زخمی شدن چند مرزبان دیگر بود را در منطقه تورک به مرحله اجرا در بیاورند و قطعا دوباره با یک فیلم ساختگی دیگری خواهد گفت چند نفر از تروریستها را دستگیر کرده ایم غافل از آنکه ملت تورک دیگر تمام حیله های تکراری سپاه و حکومت فارس را دیگر نخواهند خورد . نیروهای مسلح ترکیه که با اقتدار کامل به قلب P. K. K   نفوذ کرده و تمام پایگاههای آنها را نابود می کردند.   ولی متاسفانه سپاه (پارسداران) خائن و ضد تورک ایران آغوش خود را به تروریستها باز کردند،و اجازه دادند که تروریستهای p. k. k مرکز فرماندهی خودشان را به منطقه هاورامان ایران به همراه تیم کثیری از تروریستها وارد آنجا شود ( تا در آنجا در امنیت کامل سپاه تروریست قرار بگیرند نفرین باد بر تو ایران ، نفرین باد بر تو پارس (پانفارس) کثیف و شغال صفت).   ( ای ملت تورک بیدار شوید سپاه (پارسداران) خائن عملا دارد خنجر به پشت ملت تورک میزند بیدار شوید و خفتگان را بیدار کنید ). قندیل مرکز و فرماندهی تروریستهای کورد پ. ک. ک و ی. پ. گ و پژاک دقیقا در مرز ایران و عراق است؛ ولی چرا به ایران این همه نزدیک هست یعنی دقیقا نزدیک کله قندیهای ایران و چرا از نظر رجب طیب اردوغان این همه قندیل مهم هست؟ آیا ایران که رفته در سوریه، عراق، لبنان ، سومالی، افغانستان مثلا با تروریست داعش جنگ کند آیا به نظر شما اجازه میدهد یک گروه تروریستی شناخته شده از نظر سازمان امنیت ملل در بیخ گوشش لانه درست کند آنهم لانه اصلی کل تروریستهای ایران ، عراق ، سوریه و ترکیه و آنهم طول چندین سال متمادی؟ و چطور و چرا در مهمات خانه های تروریستهای p. k. k ‌در عفرین انواع بمبهای ایرانی پیدا می شود و بطور رسمی ترکیه آنرا اعلام کرد؟ وچرا با وجود درخواست وزیر دفاع ترکیه جهت همکاری ایران برای از بین بردن تروریستهای قندیل ایران آنرا رد می کند؟ و چرا تمام حملات اصلی تروریستهای ترکیه از سمت حکاری، چکوراووا و یوکسک اووا که با ایران هم مرز هست بر علیه ترکیه صورت می گیرد؟ و چرا در طول چندین سال هزاران بار اتفاق افتاده که در صورت حمله نیروهای مسلح ترکیه به تروریستهای کورد آنها به مرز ایران وارد شده و ساکن شده و کسی هم با آنها کاری نداشت و ندارد؟ آیا مشکوک نیست پرورش این گروه تروریستی کورد دقیقا در کل نوار مرزی بین ایران و ترکیه؟ مهمتر از همه و همه چرا در این گیر ودار مملکت رجب طیب اردوغان، آتاتورک زمان، به این فکر افتاد که کل منطقه قندیل را کامل پاکسازی کند؟ چون رجب طیب اردوغان تمام این چرا ها و چگونه و چطورها را میدانست و نقشه ایران با همکاری تروریستها را دقیقا میدانست و تا قبل پاشیدن ایران کار را یکسره کرد تا نقشه شومی که جیلوها صد سال قبل بر سر آزربایجان آوردند را با دست فارسها از طریق سپاه و تروریستهای کورد تکرار نکند یعنی تاریخ تکرار نشود چون آنها تاریخ می خوانند و بیشتر از آنکه ما به فکر خود باشیم آنها به فکر ما هستند و مثل ما نیستند که از تاریخمان خبر نداریم و کانالهای جوک را به کانالهای سیاسی و هویت گرا (ملی گرای تورک) ترجیح میدهیم و این بلاها سرمان می آید ( البته خلایق هر چه لایق). با توجه به اینکه چند روز پیش چندین گروه تروریستی در سمت پیرانشهر وارد خاک ایران شد و سپاه هم آغوش خود را به آنها باز کرد بطوریکه ترکیه هم از این کار سپاه انتقاد کرد و نماینده تهران هم اعلام کرد که ترکیه چرا تروریستها را میزند . همان روز وارد شدن آنها به خاک ایران تروریستهای p. k. k ، محمد هاشمی مرزبان از سولدوز را به شهادت و چند تورک دیگر را مجروح ساختند لذا به نظر شما کسی که آغوش خود را به کسی یا گروهی باز کند بر علیه او تانک حمل می کند و یا ترسشان از جای دیگری است. ۴ تیرماه 1397، سردشت: انتقال نیرو، تانک و سلاح‌های سنگین بە نوار مرزی کردستان از سوی سپاه پارسداران- درسته ايران (فاشیسم ضدتورک فارس) با اردنگی از جام جهانی خارج شد؛ اما در هرچی عقب مانده باشد، طبق نقشه (استعمار صلیبی ضدتورک و ضد عرب غربی) در پرورش تروریست، ایران، یعنی کانون اصلی تروریسم جهانی، مقام نخست را دارد، شاخه های تروریستی ایران: داشناکسیون و آسالا ارمنستان، پ ک ک، پ ی د، داعش، حزب الله، حماس، حوثی ها، طالبان، القاعده و . . . مدیون ایرانند. دوستان عزیز با توجه به مستندات ارائه شده   در تصاویر بالا و اطلاعات آنها که چند روز پیش بروز در کانال گذاشته شده بود؛ در تاریخ 2 تیر 1397 با حمله نیروهای مسلح ترکیه به تروریستهای p. k. k   در نزدیکی های قندیل که تعداد آنها 2500 نفر تخمین زده شده بود   آنها به دو شاخه تقسیم شدند نصف آنها به سمت سینجار و المهمور عراق گریختند و نصف دیگر با اجازه حکومت فارس از سمت پیرانشهر وارد ایران شدند بطوریکه از این حمایت ایران از تروریستها کشور ترکیه شدیدا از ایران انتقاد کرد بطوری که فردای آن روز نماینده تهران گفتند ترکیه حق ندارد تروریستها را در خاک عراق بزنند. بطوری که همان روز محمد هاشمی اهل سولدوز در پیرانشهر توسط همان تروریستها به شهادت رسید و چند سرباز دیگر تورک مجروح شدند. دو روز بعد از آن یعنی تاریخ 4 تیر 1397 حکومت فارس تجهیزات زرهی به سمت مرزهای پیرانشهر روانه داشتند با وجود اینکه تروریستها در ایران با اجازه حکومت فارس در ایران اتراق کرده بودند. پس نتیجه می گیریم که این تجهیزات جنگی و زرهی برای تروریستها نبود چون آنها مهمان ایران بودند پس به چه دلیل این تجهیزات به آنجا هدایت شدند. تنها یک نفر می ماند آن هم ترکیه که پشت دیوار و در سمت عراق هست . حالا چرا ایران از تروریست p. k. k نمی ترسد و به آنها اجازه میدهد وارد خاک ایران شده و در داخل شهر اشنویه اسلحه بدست براحتی بچرخد ولی ترکیه که تا بحال جز خیر و منفعت چیزی برای ایران نداشته از آن می ترسد. آیا جای تعجب نیست که شما از تروریست نترسید ولی از یک دوست بترسید . پس نتیجه می گیریم که حکومت ایران با دفع دوستی مثل ترکیه و جذب یک گروه بزرگ تروریست هدفی در منطقه آزربایجان دارد و بنده این را با مطالب خودم اثبات کردم و... . پس ای ملت تورک برای استقلال اتحاد لازم هست وما تمام نقشه های آنها را می خوانیم و میدانیم و خنثی خواهیم کرد تا آنها قدرت ملت تورک را بدانند . ومهمتر از همه خبر امروز صبح هم که چهار تریلر بمب شیمیایی از طریق سپاه به ارمنستان اشغالگر ارسال شده است !!!حق گرفتنی است دادنی نیست پس با اتحاد خواهیم گرفت».

خیانت بزرگ و نابخشودنی سپاه پارسداران جمهوری اسلامی ایران به ملت تورک آزربایجان در حمایت از فاشیسم تروریست اشغالگر ارمنی

حمایت همه جانبه و بی شائبه و بی محابای جمهوری اسلامی ایران از فاشیستهای تروریست ضد تورک و ضدآزربایجان اشغالگر ارمنی نیز موضوع تازه ای نیست. از بدو استقلال آزربایجان و ارمنستان از شوروی و شروع حملات وحشیانه و سبعانۀ ارمنیهای فاشیست ضدتورک به همراهی و کمک فاشیستهای راسیست ضدتورک روس و نسل کشی هزاران هزار نوزاد و کودک و زن و پیر و جوان تورک مسلمان آزربایجان جمهوری اسلامی صلیبی ضدتورک ایران همیشه و در همه حال حامی بی قید و شرط فاشیستهای ارمنی بوده است و در این مورد آن قدر اسناد و مدارک هست، که جای هیچ شک و شبهه ای در این خیانت، خباثت، رذالت و جنایت جمهوری اسلامی در همکاری با فاشیستهای راسیست ضد تورک روس و ارمنی نیست؛ اما در هفته های اخیر شاهد ارسال چهار تریلر بمب شیمیایی به فاشیستهای راسیست ضدتورک و ضد آزربایجان ارمنی، خیانت بزرگ دیگر سپاه پارسداران ایران به ملت تورک آزربایجان بوده ایم. بهتر است عین خبر را به نقل از یک کانال تلگرامی حرکت ملی ملت تورک آزربایجان بخوانیم.

«طبق اخبار ارسالی از طرف یک سپاهی با شرف وطن پرور تورک آزربایجان، رژیم اختاپوسی و فسیل شده ی پانفارس ایرانی (جمهوری اسلامی ایران) که واپسین نفسهایش را میکشد و در حال اضمحلال و تجزیه است، پس از اطلاع از آمادگی ارتش آذربایجان برای آزاد کردن قره باغ اشغالی از چنگال کثیف ارامنه ی تروریست، 3 روز قبل صدها بمب شیمیایی شامل (گلوله توپ، خمپاره و...) ازایران توسط 4 تریلر شخصی توسط سپاه پاسداران به ارمنستان ارسال گردید، (قابل توجه آن عده از آذربایجانیهایی که میگویند «چه فارسی چه تورکی همگی ایرانی و برادریم». بله اینست برادری فارس با تورک: بمب شیمیایی میفرستند ارمنستان تا مشترکا به حلقوم تورک فرو کنند)».

این تجهیزات شیمیایی خطرناک را جمهوری اسلامی ایران برای چه به فاشیستهای راسیست تروریست اشغالگر ارمنی فرستاده است؟ آیا جز برای استفادۀ آن برای کشتن انسانهای ملت تورک آزربایجان در آن سو و این سوی ارس فرستاده است؟ آینده معلوم خواهدکرد.

آری سپاه پارسداران جمهوری اسلامی ایران ثابت کرده است که در صورت قیام ملت تورک آزربایجان برای آزادی از اشغال فاشیسم راسیست فارس به صورت مسلحانه و با تیرهای جنگی تجهیزات نظامی به کشتار انسانهای آزادیخواه و حق طلب تورک می پردازد؛ کاری در 15 فروردین سال 1374 کردند. اولین قیام شکوهمند و تاریخی و بزرگ علیه حاکمیت نژادپرست و ضدتورک جمهوری اسلامی ایران را در تهران انسانهای محروم و از جان گذشتۀ ظلم ستیز و ضدنژادپرستی فارس ملت تورک آزربایجان ساکن در جنوب تهران و شهرستانهای اطراف آن، اکبرآباد، اسلام‌شهر، رباط ‌‌کریم، سلطان‌آباد، صالح‌آباد انجام دادند و هنگام یورش و حرکت برای ورود به تهران، در منطقۀ چهاردانگۀ تهران در 15 فروردین 1374 هـ.ش./ 4 آوریل 1995م. توسط سپاه پاسداران (بخوانید پارسداران) جنایتکار و نیروهای ویژۀ رژیم، این مردم غیور بی سلاح و بی دفاع تورک آزربایجان، به جرم شرکت در یک تظاهرات بی سلاح مسالمت آمیز زیر آتش سنگین هلی‌کوپترهای توپدار و شلیک مستقیم تیرهای جنگی نیروهای ویژۀ جمهوری اسلامی ایران قرار گرفتند، در نتیجه صدها نفر از انسانهای بی دفاع و غیور ملت تورک آزربایجان ساکن در جنوب شهر تهران، در سکوت رسانه های مدعی حقوق بشر صلیبی غربی و بایکوت خبری مغرضانۀ کل دنیا شهید و مجروح شدند، به طوری که در جوبهای خیابانهای اکبرآباد، اسلام‌شهر، رباط ‌‌کریم، سلطان‌آباد، صالح‌آباد و چهاردانگه به جای آب، خون جاری شد و در میان شهدا کودکان خردسال ۸ تا ۱۲ سالۀ تورک دیده می‌شدند.

با مقایسۀ نحوۀ سرکوب تظاهرات قوم فارس در اصفهان و شیراز که رژیم ضدتورک فارس پرست جمهوری اسلامی ایران با «گلوله های ساچمه ای و پلاستیکی» تظاهرات کنندگان عمدتاً فارس را سرکوب می کند و مقایسۀ آن با قیام شکوهمند ملت تورک آزربایجان جنوبی در خرداد سال 1385 هـ.ش./ 2006 م. در شهرهای تبریز، اردبیل، خیاو (مشکین شهر جعلی)، اورمو، زنگان و غیره که در آن مانقوردهای همین سپاه پارسداران با گلوله های جنگی به جان تظاهرات کنندگان تورک افتادند و شهید جلیل عابدی که مانقورت جانی وابسته به رژیم جمهوری اسلامی ایران در جلوی چشمِ مردم، در خیاو با شلیک گلوله به سرش او را شهید کرد و شهیدان همت اسم زاده (سولدوز)، توحید آذریون (سولدوز)، عسکر قاسمی (سولدوز)، حسین فتحی پور (سولدوز)، فرزاد اسدپور (اورمو)، عیوض سیاهی (اورمو)، رضا میرآقاپور درویشی (تبریز)، بهزاد صبوحی نژاد (تبریز)، رسول محرمی پارام (تبریز) ، محمدعلی جنت نیا (تبریز) و... را مأموران سرکوبگر جمهوری اسلامی ایران با شللیک تیر مستقیم شهید کردند، می توان تبعیض نژادی از نوع فاشیسم راسیست فارس را حتی در نحوۀ سرکوب تظاهرکنندگان تورک با فارس مشاهده کرد و آن وقت عده ای فاشیست راسیست پانفارس- مانقورت می گویند «تورک و فارس نداریم همه مان ایرانی هستیم و رژیم جمهوری اسلامی ایران به صورت برابر به همه مان ظلم و ستم می کند»!!! راستی؟! پس هزاران هزار کارخانه و شرکت تولیدی مادر در شهرهای نورچشمی اصفهان، یزد، کرمان، بندرعباس، بوشهر، عسلویه، پارس جنوبی و غیره که سبب اشتغال و انتفاع میلیونها انسان فارس نر و ماده شده است؛ چرا در آزربایجان جنوبی نیستند؟ چرا آمار تحصیل کردگان دانشگاهی بیکار در اردبیل و تبریز و اورمو و زنگان و همدان به رقمهای میلیونی می رسد اما هیچ خبری از این بیکاران در اصفهان و یزد و کرمان و بوشهر و بندر عباس نیست؟ آیا ما مبارزان راه آزادی ملت تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران، تجزیه طلب هستیم که می خواهیم سرزمین مادری خودمان و ملت مظلوم خودمان را از چنگال راسیسم فاشیست فارس که صد سال است تمام ثروتهای سرزمین مادریمان را به همراه سرمایه های ارزشمند انسانی مان با استعمار صلیبی مرکب کامل به نفع خودش غارت می کند، برای همیشه نجات دهیم؟

نگاهی به اهداف خطرناک تروریسم فاشیست اشغالگر و توسعه طلب متجاوز کورد بر اساس بیانیه ای که در روزهای اخیر در فضای مجازی منتشر کرده است

متن زیر بیانیه تروریسم فاشیست ضدتورک و ضدعرب کورد است که در کانالهای تلگرامی پخش شده است. بهتر است قبل از هر تحلیلی عین بیانیه را برای افشاگری چهرۀ اصلی و شوم و سیاه تروریسم اشغالگر و فاشیسم راسیست کوردی در این جا عیناً و بی هیچ کم و کاست و اضافه کردنی نقل می کنیم به امید این که خفتگان کوردپرست مانقورت ملت تورک آزربایجان یک بار برای همیشه بیدار و هشیار شوند. مبادا روزی که قهقهۀ کلاشینکفهای فاشیستهای کورد- ارمنی- فارس ملت تورک بی سلاح و بی دفاع ما را از خواب سنگین و شوم اوغوز بیدار کند، مبادا، مبادا، مبادا:

   «فوری. لطفا در تمام گروهها و کانالها منتشر کنید. ایران در آستانە تغییرات بزرگ و فروپاشی رژیم جمهوری اسلامیست. کوردها آماده باش کامل بخود بگیرند. احزاب کورد هرچه سریعتر کنفرانس آشتی، کنگره و پارلمان ملی در خارج از کوردستان مستعمره ایران تشکیل دهند. جریانها و احزاب کورد باید حکومت دفاکتو توافقی انتقالی در تبعید تاسیس کنند. احزاب کورد باید توان نظامی خود را یک دست و یک نیروی پیشمرگه کوردستانی آماده کنند. احزاب کورد در حکومت دفاکتو به یک اتاق دیپلوماسی و روابط نیاز دارند و باید تیم های دیپلوماتیک به کشورهای خارجی بفرستند و در مورد مسأله کورد در ایران و منافع مشترک دو سویه با آنها به طور کامل بحث و گفتگو کنند. کوردها در ایران آلترناتیو سازی کنند برای اداره امور سیاسی در مناطق کوردستانی از دهلران تا ماکو، همچنین مشارکت سیاسی در سطح کلان ادارە سیاسی کشور اگر شرایط مساعد بود. در صورت قبول کردن کثیر اللمە بودن جغرافیای ایران و رعایت حقوق ملی دمکراتیک ملیت های تحت ستم در جغرافیای ایران کنونی توسط احزاب و گروههای سراسری، اپوزسیون کرد و اپوزیسیون سراسری برای تأسیس مجلس موسسان، قانون گذاری نوین، پارلمان ملیت های داخل جغرافیای ایران، تشکیل کابینه جدید حکومتی با مشارکت تمامی احزاب و خلق ها، توافق و شراکت در امور سیاسی و اداری حکومت لا مرکزی و دمکراتیک فوری اقدام نماید. تمام اقشار جامعه کورد موظفند که همه توان خود را برای تأسیس یک حاکمیت سیاسی و اداری کوردی و دمکراتیک در سطح شرق کوردستان از لرستان تا ماکو هزینه کنند. تمامی مکان های دولتی و ادارات و پادگان ها و پاسگاها و پایگاها باید توسط نیروی مردمی در استان های کوردستانی گرفته شوند و نیروهای غیر بومی مخصوصا افراد که دستشان به خون جوانان و مردم کورد آغشته شده است باید در مکان های مخصوص نگه داری شوند و بقیه کارمندان و نظامی ها را به شهر و دیار خودشان بازگردانیده شوند. بە طرف زندانها حرکت کنید و آنها را تسخیر و مدیرت کردە و از زندانیان سیاسی کورد که سالیان در بند رژیم بوده‌اند به عنوان یک قهرمان پیشوازی کنید. کمیتەها و هستەهای مخصوص تشکیل بدهید و از شوراهای شهر و روستا و اشخاص متدین و معتمدین شهر و روستاها و همچنین فعالین مدنی و فرهنگی خواهشمندیم که کنترل کامل شهر و روستاها را در دست بگیرند. از ماکو تا دهلران پرچم جمهوری کوردستان را در تمامی ادارات، پادگان ها، مدارس، بام خانه ها به احتزاز در آورید. جاده های قوروه-همدان، میاندواب- بناب، ارومیه- تبریز، نهاوند-همدان، اهواز- دهلران را توسط نیروی جوان و باتجربه کورد کنترل کنید. از تیراندازی هوایی خودداری کنید، مسؤلین رژیم اسلامی در مناطق کوردستانی را در زندانهای شهر نگه دارید، سربازها را آزادی کنید، از سربازهای کورد و کسانی کە سابقە نظامی دارند و خوشنام هستند استفادە کنید. از بانکها و بیمارستان ها، تاسیسات نفت و گاز ، شرکت های ساخت و ساز کاملا توسط نیروهای محافظ کوردی حافظت کنید. به افراد سود جو اجازه غارت به اموال مردم و اموال عمومی و حمل اسلحه ندهید. لیست ادوات جنگی، تسلیحات سنگین و سبک در پادگان ها، کلانتری، دژبانی، هنگ های مرزی را تهیه و به افراد خوشنام و متدین و قابل اعتماد کورد در شهر و روستاها بدهید، آنها باید تیم های پیشمرگه مردمی جایگزین نیروهای حکومتی مرکزی کنند. از انبار های آذوقه و تدارکات ، کارخانه های تولیدی خوراک، سردخانه ها به بهترین نحو ممکن توسط نیروی پیشمرگه مردمی ملی کورد محافظت شوند. سرودهای حماسی الاخصوص سرود ملی ای رقیب در بلندگوهای مساجد ضروریست، همچنین از رقص و شادی و پایکوبی، پر افراشتن پرچم کوردستان درمدارس و خیابون و کوچەها و بر بام خانەها، از پارچەهای سرخ و سفید و زرد و سبر پرچم کوردستان درست کنید. منبع: کانال تلگرامی ناسیونالیسم دمکراتیک کوردی».

همان گونه که از متن بیانیه و سطر به سطر و جمله به جملۀ آن پیداست در این بیانیه تروریسم توسعه طلب متجاوز و اشغالگر کوردی به وضوح کامل از ماکو تا دهلران، یعنی کل آزربایجان غربی و بخش عمدۀ آزربایجان شرقی و نیز استانهای کوردستان و کرمانشاه، یعنی سرزمین مادری تاریخی تورکان آزربایجان و لرها و عربها را سرزمین مادری قوم کورد و جزو برنامۀ اشغالگری تروریستی خودش می شمارد می شمارد و نقشه های پلیدی در تصرف شهرهای آزربایجانی و غیرآزربایجان «از ماکو تا دهلران» دارند و شهرهای «قوشاچای (میاندوآب جعلی)، بناب، اورمو (ارومیه جعلی)، تبریز، نهاوند، همدان، قوروه، اهواز و دهلران» طبق نص بیانیه، در اولویت حملات و اشغال نژادپرستانۀ این کوردهای تروریست فاشیست قرار دارد. پیداست که این بیانیه بدون پشتیبانی مالی- تسلیحاتی- تبلیغاتی قدرتهای صلیبی ضدتورک و ضد عرب دنیا نوشته نشده است و قدرتهای صلیبی «واقعاً» و «حقیقتاً» چنین نقشه ای راجع به آیندۀ ایران در نظر دارند و دقیقاً همان طور که با بازیهای سیاسی پیچیده و به غایت مغرضانۀ صلیبی، مناطق تورک نشین و عرب نشین عراق و سوریه را که 20 درصد خاک این دو کشور بود، به تروریستهای گشادتنبان کورد بخشیده اند تا با بمبگذاریها و ترورهای ضدانسانی، منطقۀ اشغال کرده شان، از عنصر تورک و عرب خالی کنند و تماماً کوردنشین سازند، در ایران نیز همین سودا را در سر دارند و اگر ملت تورک آزربایجان و کل تورکهای ایران و نیز ملت عرب الاحواز به کلی بیدار و هشیار نشوند چه بسا در خیابانهای تبریز، اردبیل، زنگان، همدان، کرج، تهران، اراک، قوم، خرم آباد، دهلران، الاحواز و غیره طبق مندرجات همین بیانیۀ بسیار مهم، تروریستهای گشادتنبان کورد سوار بر تویاتاها و ماشینهای جنگی، پشت دوشکاها و تیربارها جولان بدهند و انسانهای تورک، لور و عرب را نسل کشی کنند.

نکتۀ بسیار مهمی که از مطالعۀ دقیق این بیانیه آشکار می شود این است که از متن بیانیه به وضوح پیداست که فاشیستهای تروریست اشغالگر کورد، حتی یک بار هم نام سنندج و مریوان و بانه و سقز و جوانرود و سر پل ذهاب، یعنی شهرهای عمدتاً کوردنشین را نیاورده اند و این به وضوح بیانگر خصلت و هدف صلیبی توسعه طلب متجاوز و اشغالگر ضدتورک، ضد لور و ضد عرب تروریستهای کوردی است و این نشان می دهد که تروریستهای فاشیست متجاوز سیرنشدنی کورد خواب و خیال بسیار بزرگتری برای کل منطقۀ غرب، کل شمال غرب و جنوب غرب ایران دیده اند و در پی نسل کشیهای بسیار بزرگتری هستند و هدفشان فقط ملت تورک آزربایجان نیست. ما فعالان حرکت ملی ملت تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران در هنگام اشاره به سرزمین مادری خودمان محال است که اسم شهرهای اصلی خودمان تبریز و اردبیل و اورمو و زنگان را در اولویت قرار ندهیم و نامی از این شهرهای عزیزتر از جانمان نبریم ولی خیلی خیلی خیلی جالب است که تروریستهای کورد، سالهای سال است، هیچ نامی از سنندج و مریوان و بانه و سقز و جوانرود و سر پل ذهاب نمی برند و رود زبانشان اورمو (ارومیۀ جعلی)، ماکو، سلماس، خوی، سولدوز (نقدۀ جعلی)، ساووجبولاغ (سویوق بولاق: مهاباد جعلی)، خانا (پیرانشهر جعلی)، تیکان تپه (تکاب جعلی)، قوشاچای (میاندوآب جعلی)، ساری داش (سردشت جعلی)، سایین قالا (شاهین دژ جعلی)، یعنی شهرها و روستاهای آزربایجان غربی است و به این راضی نیستند و صحبت از اشغال لرستان و ایلام و الاحواز هم می کنند! وقتی قدرتهای صلیبی قومی تروریست و بی هویت و وحشی و دیوانه و آلت دست و تشنه به خون به اسم کورد را با تبلیغات فاشیستی راسیستی به عنوان «یک ملت» به دنیا معرفی کرده و می کنند، «هدف» داشتند.

پیداست که این تروریستهای اشغالگر توهم زدۀ ضدتورک و ضد لور و ضد عرب «کوردستان اصلی و واقعی» را به کلی رها کرده اند و از عملیات نظامی در شهرهای همدان، قوشاچای (میاندوآب جعلی)، بین ائو (بناب جعلی)، اورمو (ارومیه جعلی)، تبریز، نهاوند، همدان، قوروه، دهلران و حتی لرستان و الاحواز سخن می گویند. خوانندۀ محترم اگر شکی در این حرفهای من دارد، لطفاً بیانیۀ کوردها را دوباره و با دقت بخواند: ادعای کوردستان دارند و سنندج را فراموش می کنند!!! اگر ملتهای تورک، عرب، لور کماکان در خواب غفلت باشند و به بازیهای سیاسی فاشیستهای راسیست ضدانسان فارس بخوابند، خطر تروریسم اشغالگر کورد تبدیل به واقعیت می شود؛ چرا که تروریستهای متوهم و دیوانۀ کورد، با پشتیبانی بی محابا و همه جانبۀ قدرتهای صلیبی غربی، هیچ مرزی، تکرار و تأکید می کنم هیچ حدّ و مرزی در اشغالگری برای خودشان نمی شناسند و توهم «کوردستان بزرگ» که حامیان صلیبی غربی به آنها وعده داده اند، کاملاً کور و دیوانه شان کرده است! به پشتوانۀ توهم و دیوانگی حاصل از پشتیبانی کورکورانه و ابلهانۀ قدرتهای صلیبی غربی است که کوردها «اورمو» را «قلب کوردستان» می خوانند نه «سنندج» را. چون هدف صلیبیان و نوکر حلقه به گوششان کوردها، ایجاد کریدور و مانع کوردی بین سرزمین تورک آزربایجان و تورکیه است. آری این دیوانگی خالص است که جمعیت سی و پنج میلیونی تورک آزربایجان را با نسل کشی بخواهی به دست 8 و نیم تا 9 میلیون کورد نابود کنی و به جای آزربایجان، کوردستان بسازی؛ ولی تروریستهای متوهم فاشیست راسیست کورد بر اساس دمدمه ها و سوسه ها و پشتیبانیهای قدرتهای صلیبی جهان، این رؤیای خونین دیوانه وار و ابلهانه را در سر می پرورانند! آمار دروغ 8 تا 9 میلیون کورد را از ویکی پدیای فارسی فاشیست راسیست ضدتورک کوردپرست برداشتم وگرنه جمعیت کوردهای ایران به زحمت به 5 میلیون می رسد.

با بررسی تحلیلی خط فکر سیاسی در تلویزیونهای فارسی زبان ماهواره دربارۀ دو عنصر کورد و فارس نتایجی به دست می آید که علت این استراتژی اشغالگر توسعه طلب متجاوز و این گرسنه چشمی تروریستهای فاشیست صلیبی کورد در اشغال کل غرب ایران را کاملاً مشخص می کند. در بررسی تلویزیونهای فاشیستی فارسی زبان ماهواره، مثل صدای آمریکا Voa Tv Persian، بی بی سی فارسی BBC Persian، «دیدگاه» Didgah Tv، اندیشه Andishe Tv، کانال جدید Kananl Jadid، پارس تی وی Pars Tv، ایران اینترنشنال Iran International ، ایران فردا IRAN-E-FARDA، رادیو فردا Radio Farda، من و تو Manoto Tv، ایران آریایی، تلویزیون رها، سیمای آزادی (تلویزیون مجاهدین خلق ایران)، کانال 1 ، رادیو زمانه، دویچه وله، یورونیوز و ... به وضوح می بینیم که کوردها پای ثابت برنامه های پانفارسها هستند. تلویویونهای سیاسی فوق با اجرای شوهای تبلیغاتی که اسم تحلیل سیاسی رویش می گذارند، تروریستهای فاشیست ضدتورک و ضد عرب و ضدانسان کورد را نه تنها تروریست فاشیست جنایتکار نشان نمی دهند، بلکه آزادیخواه و استقلال خواه و بی آزار و دموکرات و کولبر نشان می دهند، و با آوردن و مصاحبه با سرکردگان تروریست کوردی مثل عبدالله مهتدی و مخصوصاً مصطفی هجری و یادکردن از تروریست خونخوار جنایتکار تورک کش کورد، عبدالرحمن قاسلمو، با مانور تبلیغاتی و پروپاگاندا، چنین به افکار عمومی انسانهای موجود در ایران حقنه می کنند که کوردها فدرالیست و سکولار و دموکرات و فوق العاده بی آزار و مظلوم هستند و به هیچ وجه خواستار از هم پاشیدن ایران و جدایی از آن نیستند؛ در حالی که «عملکرد» تروریستهای کورد که هر هفته چندین سرباز و مرزبان ایران را در آزربایجان غربی و کوردستان می کشند، عملاً «تجزیه طلبی» است. برای نمونه با نگاهی به عملیات نظامی تروریستی گروه کوردی پژاک در آزربایجان غربی و شهدای تورک سرباز و مرزبان بر اثر حملات تروریستی اکراد تروریست پژاک، در دو سال اخیر می توان به خصلت تروریستی متجاوزانه شان پی برد: 6 خرداد 1396 مرز اورمو، 2 شهید و 7 زخمی، 12 آبان 1396 چالدیران، 8 شهید، 13 آذر 1396 ماکی (ماکو جعلی) 1 شهید و 4 زخمی، 13 دی 1396 خانا (پیرانشهر جعلی) 3 شهید، 18 خرداد 1397 اوشنو (اشنویه جعلی) و سروآباد، بدون تلفات جانی، 15 خرداد 1397 ساری داش (سردشت جعلی)، 2 شهید، 3 تیر ماه 1397 خانا (پیرانشهر جعلی)، 1 شهید و 1 زخمی، 19 تیر ماه 1397 بانه (کوردستان)، 1 شهید، 23 تیرماه 1397، نودشه (از توابع بانه در کوردستان) ، 1 شهید، 30 تیرماه 1397 مریوان (کوردستان) 11 شهید و 8 زخمی. که در میان این همه شهدای تورک سرباز- مرزبان که در داخل آزربایجان غربی و شهرهای اورمو، چالدیران، اوشنو، ساری داش، خانا به دست تروریستهای ناجوانمرد کورد شهید شده اند، برای ما مبارزان راه آزادی آزربایجان جنوبی مهم تر هستند. هیچ شکی نداریم که این شهدا در راه حراست از مرزهای آزربایجان جنوبی شهید شده اند.      

البته جدایی طلبی برای قوم کورد و هیچ ملتی از ملل ایران عیب نیست، صحبت بر سر تبلیغات مغرضانۀ صلیبی به نفع عنصر تروریست فاشیست ضدتورک و ضد آزربایجان کورد در رسانه های صلیبی است؛ اما تلویویونهای فراماسونی- صلیبی پانفارس ضدتورک ماهواره این تعرض هر هفته ای کوردها و کشتن هزاران سرباز و مرزبان تورک را که البته همه را سانسور و بایکوت خبری می کنند، به حساب «مبارزۀ دوموکراتیک ملت دموکرات کورد با جمهوری اسلامی ایران» می گذارند!!! پیداست که تروریستهای کورد با سربازکشی و مرزبان کشی، آن هم نه در سنندج و مریوان و بانه و سقز و جوانرود و سر پل ذهاب (کوردستان اصلی و حقیقی) بلکه در شهرهای اورمو (ارومیۀ جعلی)، ماکو، سلماس، خوی، سولدوز (نقدۀ جعلی)، ساووجبولاغ (سویوق بولاق: مهاباد جعلی)، خانا (پیرانشهر جعلی)، تیکان تپه (تکاب جعلی)، قوشاچای (میاندوآب جعلی)، ساری داش (سردشت جعلی)، سایین قالا (شاهین دژ جعلی)، یعنی شهرها و روستاهای آزربایجان غربی، رسماً و علناً از یک سو تجزیه طلبی می کنند و از سوی دیگر تورک کشی و اشغالگری می کنند و درصدد اشغال خونین خاک پاک آزربایجان غربی هستند؛ اما برای تلویزیونهای سیاسی فارسی زبان یادشده این موارد اصلاً مهم نیست؛ چرا که فاشیسم راسیست تروریست اشغالگر ضد تورک کورد بی هیچ کم و کاست و بی هیچ فرق و تفاوتی همان فاشیسم راسیست اشغالگر ضد تورک فارس است؛ برای همین است که تلویزیونهای فارسی زبان زبان کوردی دومین زبان زنده و حاضر است؛ برای همین است که موجود خبیث فراماسون هزارچهرۀ راسیست ضدتورک فارس مثل علیرضا نوری زاده در تلویزیون صلیبی ضدتورک و ضد عرب و ضدانسان کوردپرستش، «ایران فردا»، بخشی را هر روز به نام «اخبار موکریان» به تروریستهای فاشیست کورد اختصاص داده است که به زبان کوردی از ترورها و تورک کشیها و جنایتها و خباثتها و خیانتهایشان در آزربایجان غربی که اسم «موکریان» رویش گذاشته اند، دفاع کنند؛ برای همین است که تروریستهای کورد به وفور به زبان کوردی در تلویزیونهای صلیبی ضدتورک و ضد عرب و ضدانسسان «دیدگاه» و «کانال جدید» و بقیۀ تلویزیونهای صلیبی ماهواره ای فارسی زبان حضور دارند و تقدیس می شوند. پیداست که استعمار صلیبی با استفاده از فاشیسم راسیست فارس برای از بین بردن استقلال طلبی ملل تورک- لور- عرب به دست تروریستهای بین المللی کورد «نقشه ها و توطئه ها و برنامه ها» دارد؛ برای همین است که وقتی صحبت از دادن حقوق بشری ملل غیرفارس می شود؛ فقط به تروریستهای کورد میدان و برنامه و فضا می دهند و اسمش را می گذارند، «رعایت حقوق اقلیتهای قومی ایران»!!! به راستی که جمهوری اسلامی ایران چه تشابه و توافق جالبی در این مورد خاص با این فاشیستهای فارس خارج نشین دارد: جمهوری اسلامی ایران نیز در بین ملتهای ایران فقط و فقط و فقط به کوردها حق داده است که در مدرسه به زبان کوردی بخوانند و برایشان کتاب کوردی چاپ کرده است !!! چه رعایت حقوق بشر ایرانی- پارسی فاشیستی جالب و تر و تمیزی!!!

ملتهای غیر فارس- غیر کورد بدانند که مسئلۀ تروریسم اشغالگر کورد تنها مسئلۀ ما ملت تورک آزربایجان نیست

در طول تاریخ پر از درد و رنج آزربایجان، ما ملت تورک شاهد جنایات و خیانتها و خباثتها و رذالتهای زیادی از فاشیستهای اشغالگر انگلیسی، فارس، کورد، ارمنی، آسوری (جیلو) و غیره بوده ایم؛ برای نمونه ای دهها مورد نسل کشی شیخ عبیدالله شمزینانی کورد، نسل کشی مات تورک آزربایجان و کل ایران با ایجاد قحطیهای دهشتناک مصنوعی توسط استعمار صلیبی عقده ای خونخوار انگلیس بین سالهای سیاه 1917- 1919م.، نسل کشی جیلولوق ارامنه و آسوریها، نسل کشی اسماعیل سیمیتقو کورد، نسل کشی سال فاشیستهای راسیست فارس- مانقورد در 1325 هـ.ش./ 1946م. به دست محمدرضا پالانی خونخوار، نسل کشی عبدالرحمن قاسملو کورد، نسل کشی گستردۀ ملت تورک آزربایجان در جریان انقلاب صلیبی ضدتورک و ضد عرب و ضدانسان ضداسلامی در سال 1357 هـ.ش. و نسل کشی ملت تورک آزربایجان و کل ایران در طول هشت سال جنگ مسلمان کش و صلیبی ضدعرب، ضد تورک و ضد انسان ایران و عراق و ترور ناجوانمردانۀ هزاران هزار سرباز و مرزبان تورک در پادگانها و هنگهای مرزی آزربایجان غربی که ما فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران بارها دربارۀ آنها مقالات و کتابها نوشته ایم؛ اما چنان که از متن بیانیۀ فاشیستهای نژادپرست کورد پیداست آنها علاوه بر خاک آزربایجان جنوبی به خاک لورستان و ایلام و الاحواز یعنی سرزمین مادری لورها (و لورهای بختیاری)، لکهای لور، عربها و تورکان قاشقای نیز چشم طمع و تجاوز دارند. در متن بیانیه آشکارا به این مورد اشاره شده است: « تمام اقشار جامعه کورد موظفند که همه توان خود را برای تأسیس یک حاکمیت سیاسی و اداری کوردی و دمکراتیک در سطح شرق کوردستان از لرستان تا ماکو هزینه کنند.... از ماکو تا دهلران پرچم جمهوری کوردستان را در تمامی ادارات، پادگان ها، مدارس، بام خانه ها به احتزاز در آورید. جاده های قوروه-همدان، میاندواب- بناب، ارومیه- تبریز، نهاوند-همدان، اهواز- دهلران را توسط نیروی جوان و باتجربه کورد کنترل کنید».

همان گونه که در بیانیه مشخصاً اشاره شده است فاشیسم راسیست اشغالگر متوهم کورد از ماکو تا دهلران و از کوردستان تا لرستان و از ایلام تا الاحواز (اهواز جعلی) را سرزمین مادری کوردها می داند و همۀ این خباثتها، رذالتها، خیانتها و جنایتها را مثل فاشیستهای راسیست فارس پشت کلمۀ «دموکراتیک» پنهان می کند؛ تو گویی با نوشتن و جار زدن همین کلمات دموکراتیک و دموکراسی، ذات و ماهیت تروریستی- فاشیستی اشغالگر توسعه طلب متجاوز کوردی- فارسی- ارمنی تبدیل به جنبشهای دموکراتیک و انسان دوستانه می شوند! قابل توجه فعالان حرکت ملی ملتهای لور و عرب که برخیها با عدم درک ذات و ماهیت اصلی نژادپرست فاشیست اشغالگر کورد، به تحسین کورکورانۀ فاشیسم راسیست کورد می پردازند و حرکت مسلحانۀ آنها را صرفاً برای مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی ایران می شمارند. هیچ بعید نیست که پیۀ تروریسم اشغالگر و توسعه طلب متجاوز کورد که در ذات و ماهیت اشغالگر توسعه طلب متجاوز خود هیچ فرقی، تکرار و تأکید می کنیم هیچ فرقی با فاشیسم راسیست فارس ندارد، به تن دو ملت لور و عرب هم بخورد. پس لازم است در این مورد خاص و حساس، مثل همین بیانیۀ فاشیسم تروریست کورد، فعالان ملی این دو ملت نیز مشخصاً و صراحتاً اعلام موضع کنند. فاشیسم راسیست کورد علناً و بی محابا به خاک ملت لور هم چشم طمع دارد. بهوش لورستان. بهوش الاحواز.

آری، ما ملت تورک آزربایجان هیچ مشکلی با ملت بلوچ نداریم. چون با ملت بلوچ مرز مشترکی نداریم و جغرافیای ما با این ملت بزرگ دور است؛ اساساً مسائل و مشکلات ملی ملت تورک آزربایجان با مسائل و مشکلات ملی ملت بلوچ فرق می کند؛ هرچند در مبارزه با فاشیستهای راسیست فارس مذهبی ضد تورک و ضدبلوچ مشترک هستیم؛ اما حامی جدی مبارزۀ حق طلبانۀ ملی ملت مظلوم و اسیر بلوچ که با حاکمیت تشیع شعوبی مجوسی فارسی جمهوری اسلامی ایران می جنگند، هستیم. با ملت لور-بختیاری نیز همچنین، لااقل تا زمانی که مشکلی با ملت تورک قاشقای نداشته باشند و برادری خود را با تورکهای قاشقای در مقابل فاشیسم راسیست ضدتورک و ضدلور فارس- کورد نگه دارند، با ایشان زاویه ای نداریم و به مبارزۀ ملی ملت بزرگ لور با فاشیسم راسیست فارس نیز احترام قائل هستیم. دربارۀ ملت عرب الاحواز نه تنها هیچ مشکلی نداریم، بلکه از حامیان سرسخت و جدی مبارزۀ ملی این ملت بزرگ برای آزادی از چنگال جنایتکار فاشیسم راسیست صلیبی ضدتورک و ضدعرب فارس حاکم بر ایران در سدۀ اخیر هستیم؛ اما لازم است که فعالان ملی دو ملت بزرگ لور و عرب نسبت به مسئلۀ فاشیسم تروریست توسعه طلب متجاوز کورد این همه بی قید و بی توجه نباشند. همان طور که از بیانیه پیداست فاشیسم تروریست کورد از لرستان تا ماکو و از ماکو تا دهلران و از دهلران تا الاحواز را سرزمین خودش می شمارد. عدم اعلام موضع فعالان ملی این دو ملت بزرگ نسبت به زیاده خواهی و اشغالگری و توسعه طلبی و تجاوز فاشیسم تروریست کورد سبب زاویه پیدا کردن ما با آنها می شود که اصلاً خوب نیست.

   وقتی فاشیستهای تروریست اشغالگر و توسعه طلب متجاوز کورد به وضوح می نویسند که «تمام اقشار جامعه کورد موظفند که همه توان خود را برای تأسیس یک حاکمیت سیاسی و اداری کوردی و دمکراتیک در سطح شرق کوردستان از لرستان تا ماکو هزینه کنند.... از ماکو تا دهلران پرچم جمهوری کوردستان را در تمامی ادارات، پادگان ها، مدارس، بام خانه ها به احتزاز در آورید. جاده های قوروه-همدان، میاندواب- بناب، ارومیه- تبریز، نهاوند-همدان، اهواز- دهلران را توسط نیروی جوان و باتجربه کورد کنترل کنید» مگر جوانان غیور مبارز و از جان گذشتۀ ملتچی تورک و لور و لک و عرب مرده اند که عده ای تروریست گشاد شلوار جنایتکار کورد بیایند و کنترل جاده های اورمیه- تبریز، نهاوند- همدان، قوروه - همدان، میاندواب- بناب، لرستان تا ماکو و ماکو تا دهلران و دهلران تا الاحواز را آن به صورت مسلحانه در دست بگیرند؟! آیا این توهمات فاشیستی- راسیستی اشغالگرانۀ دیوانه وار را پشتیبانان عقده ای و بیمار صلیبی تروریستهای متوهم کورد در مغز آنها نکاشته اند؟! منتظر پاسخ مناسب و اعلام موضع صریح از طرف فعالان ملی لور- لک و عرب نسبت به این بیانیۀ تروریستهای کورد هستیم. درست است که ملت بلوچ از ما ملل غیرفارس تورک، عرب، لور دور است و ما مسئلۀ ملی و سرزمینی با این ملت نداریم؛ اما فعالان ملی لور و عرب نباید با این توسعه طلبی و تجاوز و اشغالگری تروریستهای راسیست کورد بی اعتنا باشند. خطر کورد جدی است.

فاشیستهای راسیست تروریست کورد با نسل کشی ملت تورک ادعای کل آزربایجان را دارند

در بررسی مطلبی به نام «هشداری به احزاب کُرد و سازمان های آذربایجانی : جنگ و درگیری کُرد و تُرک در کمین است» که در کانال تلگرامی «ارومیه فردا» منتشر شده است نویسندگان فاشیست راسیست کورد-فارس چنین به خوانندگان القا کرده اند که گویی کل شهرهای آزربایجان غربی کوردنشین است و اختلاف بین کورد و تورک بر سر شهرهای اورمو (ارومیۀ جعلی)، ماکو، سلماس، خوی و سولدوز (نقدۀ جعلی) است. نویسندگان با مکاری و شارلاتان بازی و پوپولیسم و دماگوژی دربارۀ شهرهای مختلط یا تورک نشین ساووجبولاغ (سویوق بولاق: مهاباد جعلی)، خانا (پیرانشهر جعلی)، تیکان تپه (تکاب جعلی)، قوشاچای (میاندوآب جعلی)، ساری داش (سردشت جعلی)، سایین قالا (شاهین دژ جعلی)، قوروه، بیجار، سونقور و مناطق و شهرهای نیمه کوردنشین و نیمه کوردنشین استان جعلی کوردستان و نیز استان کرمانشاه سکوت اختیار کرده اند. در ضمن در متن مقاله به عباس لسانی مبارز بزرگ راه آزادی آزربایجان و تلویزیون گوناز تی وی، تنها تلویزیون مدافع آزادی آزربایجان جنوبی از چنگال راسیسم فاشیست فارس و نیز به نادر قاضی پور مبارز غیور تورک آزربایجان حمله کرده اند و به صورت جالبی با عوام فریبی ابلهانه، ما مبارزان راه آزادی آزربایجان جنوبی را پان تورکیست و طرفدار رژیم جمهوری اسلامی ایران دانسته و گناه اختلاف و جنگ بین کورد و تورک را به کلی از گردن تروریستهای فاشیست راسیست اشغالگر کورد برداشته به گردن جمهوری اسلامی ایران و ما انداخته اند!!! این کانال تلگرامی شیطان که مضاف الیه «فردا» را یدک می کشد بی هیچ شکی همان سیاستهای صلیبی ضدتورک فارس پرستانه، کوردپرستانه و ارمنی پرستانۀ صلیبی- ماسونی تلویزیونها و رادیوهایی چون «ایران فردا» و «رادیو فردا» را تعقیب می کند و معلوم است که فاشیستهای راسیست صلیبی ضدتورک فارس- کورد-ارمنی برای «فردا»ی ملت تورک آزربایجان خوابهای خونین کثیفی می بینند و برای بیشتر خوابانیدن خوابیدگان ملت تورک آزربایجان از هیچ خباثت، مکاری، ریاکاری، هزارچهرگی و رذالتی فروگذار نیستند، غافل از این که تاریخ پر از جنایت و خباثت و رذالت و خیانت تروریستهای فاشیست کورد از شیخ عبیدالله گرفته تا سیمیتقو و از سیمیتقو گرفته تا قاسملو از قاسملو گرفته تا عبدالله مهتدی و مصطفی هجری و سیامند معینی و صدها تروریست جنایتکار ضدتورک و ضدآزربایجان به کوشش ما مبارزان راه آزادی ملت تورک آزربایجان و کل ایران مثل کتابی همواره باز در جلوی کل ملت تورک است و فریب این ملت با امثال این شارلاتان بازیهای سیاسی مسخره امکان ندارد. ما فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران نه به حرف بلکه به عمل و فقط و فقط و فقط به عمل نگاه می کنیم.

عکس العمل فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان جنوبی راجع به برچیدن ارتش از آزربایجان

عکس العمل فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان جنوبی نسبت به سیاست خائنانه و جانیانه و خبیثانۀ جمهوری اسلامی ایران در برچیدن ارتش از آزربایجان جنوبی متفاوت بوده است و البته این ماهیت دموکراتیک و مبتنی بر عقل جمعی حرکت مقدس ملی ما را می رساند که همۀ دلسوزان حق دارند که نظر بدهند و از مجموع نظرها، تصمیم نهایی اتخاذ می کنیم؛ دقیقاً مثل تاریخ پربار هفت هزار ساله مان که بر پایۀ قورولتای (مجلس/ کنگره) و کانکاش (مشورت) نظر نهایی را اتخاذ کرده ایم، نه این که اختیار ملتمان را به دست یک نفر به عنوان خداوندگار (شاه) بدهیم.

در این جا نظر عده ای از فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران را نسبت به خیانت بزرگ جمهوری اسلامی ایران در برچیدن ارتش از مناطق پرخطر آزربایجان غربی می خوانیم.

سهند سایین قالالی، فعال حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و از مبارزان راه آزادی آزربایجان از اشغال فاشیسم راسیست تروریست فارس- کورد، در مقالۀ بسیار ارزشمند « کریدور ارمنی – کرد و تحرکات اخیر جمهوری اسلامی در غرب آزربایجان» خود موضوع مورد بحث این مقاله را به صورت زیر بررسی تحلیلی کرده است: « مسئله پادگان‌های نظامی آزربایجان غربی که در یک برنامه‌ریزی کاملاً حساب‌شده و خبیث و زیرزمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در مرحله اول اقدام به برچیدن پادگان نظامی لشکر ۶۴ اورمیه و تبدیل آن به یک پارک و خیابان در وسط شهر اورمیه و تنزل شدید نظامی این لشکر و ناکارآمد کردن آن نموده که در مواقع حساس موردنیاز بود. گفتنی است که لشکر ۶۴ اورمیه در طول ۸ سال جنگ ایران و عراق هیچ‌گاه اجازه ورود قوای عراقی به خاک آزربایجان غربی را نداد و از موفق‌ترین و کارآزموده‌ترین لشکرهای ارتش ایران بود. در اقدام بعدی پادگان ارتش خوی تعطیل شد و پادگان ارتش سلماس نیز در آستانه تعطیلی می‌باشد که با تلاش‌های امام‌جمعه و مسئولین شهر سلماس تاکنون دوام آورده است. همچنین ارتش در نظر دارد تیپ ۴۱ قوشچی که قبلاً نیروهای آن تعلیم داده‌شده و به‌صورت فقط یک تیپ مهندسی می‌باشد را به محل استقرار نیروهای ارتش در پسوه پیرانشهر که بسیار حساس می‌باشد آورده و پادگان پسوه که نیروهای کارآزموده و نظامی خوبی داشت را به تبریز در حوالی پل مایان منتقل کند که به‌این‌ترتیب پادگان قوشچی تخلیه‌شده و در پادگان پسوه یک نیروی ضعیف اداری مهندسی استقرار خواهد یافت. پادگان جلدیان (واقع در بخش لاجان شهرستان خانا) که قبلاً در اختیار ارتش بود نیز از ارتش سلب اختیار گردیده و به سپاه واگذارشده که سپاه نیز نیروهای کرد تازه استخدام‌شده خود را در آن مستقر نموده و شروع به آموزش نظامی نیروهای کرد کرده است. تیپ یگان ویژه قوشاچای (میاندوآب) که نیروی همیشه آماده نیروی انتظامی جهت مقابله با اغتشاشات غرب و شمال غرب بود و همیشه به‌صورت آماده به رزم مدیریت می‌شد را نیز تعطیل کرده‌اند. فقط پادگان ارتش مهاباد را به خاطر منافع اقتصادی که برای شهر کرد شده مهاباد دارد را نگه‌داشته‌اند و عملاً اقدام به خلع سلاح ارتش در استان آزربایجان غربی کرده‌اند که با سه کشور همسایه می‌باشد و می‌توان گفت حساس‌ترین استان ایران ازلحاظ استراتژیک می‌باشد».

     از تحلیل ارزشمند این فعال ملی برمی آید که حاکمیت جمهوری اسلامی با تضعیف و حذف تدریجی ارتش اختیار منطقه را در دست سپاه پارسداران ضدتورک خود قرار می دهد تا تروریستهای کورد را آموزش داده و برای مواقع حساس در اشغال شهرها و روستاهای آزربایجان غربی اماده نگه دارد از این رو موضوع از لحاظ سوق الجیشی و استراتژیک برای ملت تورک، چه ملت تورک آزربایجان و چه ملت تورک تورکیه بسیار حساس است.

در تحلیل دیگری مربوط به سایت «سؤزوموز» با نام « ﺗﻬﺪﻳﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻃﻠﺒﯽ ﮐﺮﺩﯼ»، موضوع خطر فاشیسم راسیست تروریست اشغالگر و توسعه طلب متجاوز کورد برای ملت تورک در آزربایجان و کل ایران و نیز تورکیه مورد بررسی تحلیلی دقیق قرار گرفته است. بنا به اهمیت موضوع عیناً نقل می شود: «ﻣﻮﺿﻊ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺗﻬﺎﺟﻤﺎﺕ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪﻃﻠﺒﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﺩﺳﺘﺠﺎﺕ ﻣﺴﻠﺢ ﻭ ﺍﺷﻘﯿﺎﺀ ﻭ ﺗﺮﻭﺭﯾﺴﺖ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﺭﻭﭘﺎﺋﯽ ﻭ ﻗﺪﺭﺗﻬﺎﯼ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﺩﺭ ٢٠٠ ﺳﺎﻝ ﺍﺧﯿﺮ، ﺍﯾﻦ ﻭﺍﻗﻌﯿﺘﻬﺎ ﻭ ﺗﻬﺪﯾﺪﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﻣﻮﺟﻮﺩ ﮔﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺩﻩﯼ ﺗﻮﺭﮎ ﺑﺎ ﺻﺎﻑﺩﻟﯽ ﺑﻠﮑﻪ ﺻﺎﻑﺍﻧﺪﯾﺸﯽ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺍﺻﻠﯽ ﻭ ﻓﺮﻋﯽ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ؛ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺳﯿﺎﺳﯿﻮﻥ ﻏﺎﻓﻞ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺳﻮﺳﯿﺎﻟﯿﺴﺘﯽ ﺁﺯﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻥ ﺍﺳﺖ . ﻏﺎﻓﻞﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻪ، ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﮔﺎﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﻫﺸﺪﺍﺭﺩﻫﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﻧﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺩﺷﻤﻨﯽ ﺑﯿﻦ ﺗﻮﺭﮎ ﻭ ﮐﺮﺩ ﻣﺘﻬﻢ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﻣﻘﺎﻣﺎﺕ ﺳﺎﺩﻩﺍﻧﺪﯾﺶ ﻭ ﻏﺎﻓﻞ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺁﺯﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺗﻮﺳﻂ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﺭﻭﺳﯿﻪ - ﺑﻠﺸﻮﯾﮏ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﺷﺪ، ﺗﻮﺳﻌﻪﻃﻠﺒﯽ ﺍﺭﻣﻨﯽ ﻭ ﭘﺮﻭﮊﻩﯼ ‏«ﺍﺭﻣﻨﺴﺘﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ‏» ﺭﺍ ﻣﺴﺎﻟﻪﺍﯼ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﺟﺰﺋﯽ ﻭ ﺣﺘﯽ ﻣﺨﺘﻮﻣﻪ ﻭ ﻧﺎﻣﻮﺟﻮﺩ ﮔﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺍﺭﻣﻨﺴﺘﺎﻥ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎﯼ ﺗﻮﺳﻌﻪﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﻭ ﻓﮑﺮ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡﮐﺸﯽ ﻭ ... ﺩﺳﺖ ﻧﮑﺸﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻗﻮﺍ ﺑﻪ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺳﯿﺎﺳﯽ - ﻧﻈﺎﻣﯽ - ﺩﯾﭙﻠﻮﻣﺎﺗﯿﮏ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺟﺮﺍﺋﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﯿﺎﻻﺗﺶ ﺁﻏﺎﺯ ﻧﻤﻮﺩ . ﻧﺘﯿﺠﻪﯼ ﻏﻔﻠﺖ ﻣﻬﻠﮏ ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺁﺯﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻥ ﻭ ﻋﺪﻡ ﺁﻣﺎﺩﮔﯽ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪﻃﻠﺒﯽ ﺍﺭﻣﻨﯽ، ﺁﻥ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺳﻘﻮﻁ ﺩﻭﻟﺖ ﺷﻮﺭﻭﯼ، ٢٠٪ ﺍﺯ ﺍﺭﺍﺿﯽ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺁﺯﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻥ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﻏﻔﻠﺖ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻣﺎﺩﮔﯽ، ﺗﻮﺳﻂ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﻣﺴﻠﺢ ﺍﺭﻣﻨﯽ ﺗﻤﺎﻣﺎ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻭ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﺼﻤﻢ ﻭ ﮐﯿﻨﻪﺟﻮ ﻭ ﻣﺴﻠﺢ، ﺑﺎ ﮐﺸﺘﺎﺭ ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺗﻮﺭﮎ ﺩﺭ ﺟﻨﮕﯽ ﻧﺎﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﮔﺸﺖ... .ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺗﻮﺩﻩﯼ ﺗﻮﺭﮎ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻥ ﻭ ﻣﺎﮐﻮ ﺗﺎ ﺳﻠﻤﺎﺱ ﻭ ﺍﻭﺭﻭﻣﯽ ﺗﺎ ﺳﻮﻟﺪﻭﺯ ﻭ ﻗﻮﺷﺎﭼﺎﯼ ﻭ ﺗﺎ ﺑﯿﺠﺎﺭ ﻭ ﺳﻮﻧﻘﻮﺭ ... ﺗﻮﺳﻂ ﺗﻬﺎﺟﻤﺎﺕ ﻭ ﻗﺘﻞ ﻭ ﮐﺸﺘﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪﯼﻃﻠﺒﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﯾﮏ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻭ ﻣﺴﺘﻘل ﻮ ﺩﺭﺟﻪ ﯾﮏ ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﻦ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺣﺘﯽ ١٠٠ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻓﺎﺭﺱﺳﺎﺯﯼ ‏(ﺁﻏﺎﺯ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩﯼ ﻣﺸﺮﻭﻃﯿﺖ‏)، ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎﯼ ﺗﻮﺭﮎ ﻭ ﻗﺘﻞ ﻋﺎﻡ ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﺩﺳﺘﺠﺎﺕ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﺬﮐﻮﺭ ﻣﮑﺮﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﯽ ﺍﻃﻼﻋﯽ ﻓﻌﺎﻟﯿﻦ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻣﺮﮐﺰ ﻭ ﺷﺮﻕ ﺁﺯﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻓﺠﺎﯾﻊ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﻋﺪﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻧﯿﺰ ﻫﺮﮔﺰ ﻓﺠﺎﯾﻊ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻣﻌﺎﺻﺮ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺁﻧﻬﺎ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻏﺪﻏﻪﯼ ﺍﺻﻠﯽﺷﺎﻥ ﻭ ﻋﺎﻣﻞ ﺩﺭﺟﻪ ﯾﮏ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﻣﻮﺿﻊﮔﯿﺮﯼﻫﺎ ﻭ ﯾﺎﺭﮔﯿﺮﯼﻫﺎﯼ ﺳﯿﺎﺳﯽﺷﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﮐﺮﺩﯼ - ﭼﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ، ﭼﻪ ﻋﺮﺍﻗﯽ، ﭼﻪ ﺳﻮﺭﯾﻪﺍﯼ، ﭼﻪ ﺗﻮﺭﮐﯿﻪﺍﯼ، ﻗﻔﻘﺎﺯﯼ ﻭ ﺍﺭﻭﭘﺎﺋﯽ - ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﮔﺮﻭﻫﻬﺎﯼ ﻣﺴﻠﺢ ﻭ ﺗﺮﻭﺭﯾﺴﺘﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺣﺰﺏ ﺩﻣﮑﺮﺍﺕ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﮐﻪ ﺳﺎﺑﻘﻪﯼ ﺣﻤﻼﺕ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺗﻮﺭﮎﻧﺸﯿﻦ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ -، ﺍﻭﺭﻣﯿﻪ ﻭ ﻣﺎﮐﻮ ﻭ ﺳﻠﻤﺎﺱ ﻭ ﺳﻮﻟﺪﻭﺯ ﻭ ﻭ ﻗﻮﺷﺎﭼﺎﯼ ﻭ ﺑﯿﺠﺎﺭ ﻭ ﻗﺮﻭﻩ ﻭ ﺑﺨﺸﻬﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻭﻃﻦ ﺗﻮﺭﮐﯽ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺍﻋﻼﻡ ﻭ ﺩﺍﺧﻞ ﻧﻘﺸﻪﻫﺎﯼ ‏«ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ‏» ﺧﻮﺩ ﺟﺎ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ، ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺩﻩﯼ ﺗﻮﺭﮎ ﯾﮏ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻭﺍﻗﻌﯽ، ﺣﯿﺎﺗﯽ ﻭ ﺩﺭﺟﻪ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﺖ . ﺯﯾﺮﺍ ﻧﻘﺸﻪﻫﺎﯼ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ، ﻧﻘﺸﻪﯼ ﺭﺍﻩ ﻭ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯼ ﺗﻮﺳﻌﻪﻃﻠﺒﯽ ﻭ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﺑﻪ ﻭﺍﻗﻊ ﻣﺮﺍﻣﻨﺎﻣﻪﯼ ﺁﻧﻬﺎ، ﺣﺘﯽ ﺍﻋﻼﻧﯿﻪﯼ ﻧﺴﻞﮐﺸﯽ ﻭ ﭘﺎﮐﺴﺎﺯﯼ ﻗﻮﻣﯽ ﻭ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﻭ ﺟﻨﮓ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻋﻤﻞ ﺳﯿﺎﺳﯽ، ﻫﯿﭻ ﺗﺸﮑﯿﻼﺕ ﻭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺗﻮﺭﮎ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪﻫﺎ ﻭ ﻣﻄﺎﻟﺒﺎﺕ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﮔﺮﻭﻫﻬﺎﯼ ﮐﺮﺩﯼ - ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺍﺳﺘﻬﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﻮﺩﻣﺨﺘﺎﺭﯼ ﻭ ﺩﻭﻟﺖ ﻓﺪﺭﺍﻝ ﻭ ﯾﺎ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺍﺯ ﻣﻨﻈﺮ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮﯼ ﻭ .... ﻣﺤﻖ ﻭ ﻣﺸﺮﻭﻉ ﺑﺎﺷﻨﺪ - ﺣﻤﺎﯾﺖ ﮐﻨﺪ. ﺑﺪﻭﻥ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ ﺗﺮﺩﯾﺪﯼ، ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﻓﻌﺎﺕ ﺩﺭ ٢٠٠ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ‏(ﻭ ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺩﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﻭ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ‏) ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺗﻀﻌﯿﻒ ﻭ ﯾﺎ ﺳﻘﻮﻁ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺮﮐﺰﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ ﻭﯼ، ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﻣﺴﻠﺢ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎﯼ ﺗﻮﺭﮎ ﺍﺯ ﻣﺎﮐﻮ ﻭ ﺳﻠﻤﺎﺱ ﻭ ﺍﻭﺭﻣﯿﻪ ﻭ ﺳﻮﻟﺪﻭﺯ ﻭ ﻗﻮﺷﺎﭼﺎﯼ ﺗﺎ ﻗﺮﻭﻩ ﻭ ﺑﯿﺠﺎﺭ ﻭ ﺳﻮﻧﻘﻮﺭ ... ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﻭ ﭘﺎﮐﺴﺎﺯﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﺠﻮﻡ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ. ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻬﯿﺎ ﻧﮑﺮﺩﻥ ﭘﯿﺶﺩﺳﺘﺎﻧﻪﯼ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺳﯿﺎﺳﯽ - ﻧﻈﺎﻣﯽ - ﺩﯾﭙﻠﻮﻣﺎﺗﯿﮏ ﻭ ﻋﺪﻡ ﺁﻣﺎﺩﮔﯽ ﻗﺒﻠﯽ ﺫﻫﻨﯽ ﻭ ﻋﻤﻠﯽ ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﻭ ﻧﺨﺒﮕﺎﻥ ﺗﻮﺭﮎ ﻭ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﺗﻮﺩﻩﯼ ﺗﻮﺭﮎ ﻭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﯽ ﺯﻋﻤﺎﯼ ﻗﻮﻡ ﺩﺭ ﺑﺴﯿﺞ ﺳﺮﯾﻊ ﺟﺎﻣﻌﻪﯼ ﺗﻮﺭﮎ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﺎﻉ ﻭ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ، ﺑﺪﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﻣﻮﻓﻖ ﻫﻢ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ ‏(ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﻬﻮﻟﺖ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﻪ ﺍﺷﻐﺎﻝ ٢٥٪ ﺍﺯ ﺍﺭﺍﺿﯽ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺷﺪﻧﺪ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪﯼ ﮐﺮﺩﻧﺸﯿﻦ 5% ﺍﺯ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﯽﺷﻮﺩ). ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺗﻮﺭﮎ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺠﺎﺕ ﻭ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﻣﻄﺎﻟﺒﺎﺕ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺣﺘﯽ ﻣﺸﺮﻭﻉ ﺁﻧﻬﺎ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﺠﺎﺕ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺗﻮﺭﮎﻧﺸﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮔﻨﺠﺎﻧﺪﻥ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪﻫﺎﯼ ‏«ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ‏» ﺑﻪ ﻧﺴﻞﮐﺸﯽ ﻭ ﭘﺎﮐﺴﺎﺯﯼ ﻗﻮﻣﯽ ﻭ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ».

ما فعالان آگاه حرکت ملی ملت تورک آزربایجان با اصل و ریشۀ فاشیسم راسیست تروریست اشغالگر فارس و فاشیسم راسیست تروریست اشغالگر ارمنی و فاشیسم راسیست تروریست اشغالگر کورد، یعنی با «ریشه» به جای «ساقه ها و برگها» می ستیزیم. اصل و ریشۀ هر سه این فاشیستهای راسیست تروریست اشغالگر یکی است: استعمار صلیبی- ماسونی ضدتورک که امروز در قالب قدرتهای بزرگ جهانی مثل روسیه، چین، انگلیس، آمریکا، فرانسه، آلمان و غیره عرض اندام می کنند؛ اما دشمنان قسم خوردۀ فارس- کورد- ارمنی در تحلیلهایشان راجع به حرکت ملی ملت تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران، چنین وانمود می کنند که ما مبارزان راه آزادی آزربایجان جنوبی و کل یوردهای تورک ایران، جمهوری اسلامی ایران را رها کرده و به فارسها (قوم فارس) و نیز به کوردها و ارمنیها چسبیده ایم! درحالی که حرکت ملی ملت تورک با بینش و هشیاری برآمده از تجربۀ تاریخی خوب می داند که امروز اگر فاشیسم راسیست فارس، لباس ملا-سیدهای جمهوری اسلامی ایران را پوشیده اند، فردا می توانند دوباره ردای پادشاهی بر دوش و تاج شاهی بر سر بگذارند یا جمهوری ایرانی و جمهوری خواهی را بهانه کرده و فاشیسم راسیست فارس- کورد- ارمنی را پشت کلمه ها و لقلقه های زبانی و ژست دموکراسی و مجلس و سکولاریسم خواهی و امثال این شعارهای پوک و پوچ و میان تهی و مکارانه پنهان کرده، فاشیسم راسیست فارس- کورد- ارمنی را دوباره با شکل و قیافۀ جدیدی احیا کنند؛ پس هدف ما تنها مبارزه با جمهوری اسلامی ایران نیست، بلکه با کل سیستم فکری- سیاسی و جهان بینی راسیستی- فاشیستی صلیبی- ماسونی فارس- کورد- ارمنی است وانگهی حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران هیچ مشکلی با انسانهای عادی اقوام فارس- کورد- ارمنی ندارد. آنها به عنوان یک انسان حق دارند در آزربایجان جنوبی و کل یوردهای تورک ایران با برخورداری از تمام حقوق بشری زندگی کنند. مشکل ما با فاشیسم راسیست تروریست اشغالگر فارس- کورد-ارمنی، یا به صورت ساده تر با تروریسم متجاوز و اشغالگر فارس- کورد- ارمنی است که در سخن خود را دموکرات انسان دوست سکولار لائیک قلمداد می کنند و در عمل کل آزربایجان غربی و شرقی تا تبریز را با نقشه های جعلی خاک کوردستان نشان می دهند و البته به محض رسیدن فرصت مناسب در قالب گروههای تروریستی شبه نظامی و نظامی ملت تورک را اعم از نوزاد و کودک و جنین و زن و دختر و بچه و جوان و پیر نسل کشی صلیبی وحشیانه می کنند و خاک پاک ملت تورک را اشغال می کنند و کشور و حاکمیت خود را روی گوشت و پوست و خون و استخوان هزاران هزار انسان بی گناه و بی دفاع تورک می سازند؛ نمونه اش ایران اهریمنی اشغالگر، نمونه اش ارمنستان اهریمنی اشغالگر، نمونه اش کوردستان اهریمنی اشغالگر. بنابراین حقوق بشر بازیها و دم از دموکراسی سکولار زدنها و دم از «جمهوری ایرانی» و «جمهوری دوم» (؟) زدنها و مکاریها و چرب زبانیهای فاشیستهای خونخوار فارس- کورد-ارمنی با توجه به تاریخ و عملکرد پر از جنایت و خیانت و خباثت و رذالتشان برای ما و آگاهان ملت تورک باد هوا و بلکه باد روده است.

برای مقابله با هجوم و نسل کشی راسیم فاشیست تروریست کورد- فارس- ارمنی چه باید کرد و چه نباید کرد

بارها و بارها و بارها گفته و نوشته ایم که ملت تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران در خطر و تهلکۀ جدی است و این خطر و تهلکه از جانب فاشیستهای راسیست تروریست فارس- کورد است که به تازگی فاشیستهای راسیست تالش و گیلک نیز به این دو پیوسته اند و از شرق و غرب آزربایجان جنوبی قصد حمله مسلحانه و تورک کشی صلیبی و اشغال خاک آزربایجان جنوبی را دارند. توضیح این که خطر فاشیستهای راسیست تالش- گیلک به هیچ وجه از خطر فاشیستهای راسیست کورد- فارس کمتر نیست، بلکه جدی است. با توجه به این که فاشیستهای راسیست صلیبی ضدتورک داشناک ارمنی پشتیبان و خط دهنده به فاشیستهای راسیست ضدتورک تالش بوده و هستند، با توجه به ادعای ارضی تالشها و گیلکها به گردنه حیران، اردبیل، خلخال، گردنۀ حیران، آستارا، لوندویل، چوبار (چوبر)، حویق، خطبه -سرا، لیسار، جوکندان، هشتپر (تالش جعلی)، پره¬سر، اردجان، پونل، رضوانشهر، کپورچال، بندر انزلی، حسن¬رود، رشت و کل استان جعلی گیلان و استان مازندران کنونی که میلیونها تورک آزربایجانی در این شهرها و روستاهایشان زندگی می کنند، احتمال خنجرخوردن ملت تورک آزربایجان در این مناطق و نسل کشی ملت تورک آزربایجان در این شهرها زیاد است. برای همین مسئلۀ تروریسم فاشیست اشغالگر و توسعه طلب متجاوز کورد در غرب آزربایجان جنوبی نباید ما را به کلی از فاشیستهای راسیست تالش- گیلک، مخصوصاً تالش غافل کند. ما به ملت تالش و ملت گیلک نیز مثل ملتهای دیگر ایران احترام قائل هستیم؛ اما به نظر می رسد که عده ای از نخبگان ملل مزبور به دمدمه و وسوسۀ پانفارسهایی مثل پرویز ورجاوند که با تبلیغات فاشیستی دربارۀ تئوری از بیخ و بن ضدبشری و دروغ احمد کسروی، مبنی بر آذری نژادبودن و تالش بودن تورکان آزربایجان (؟!) و با گفتن «ایرانیان اصیل» به تالشهایی که دقیقاً مثل تورکان آزربایجان در دو حاکمیت پهلوی و جمهوری اسلامی ایران، یعنی حاکمیت فاشیسم راسیست ضدبشر فارس، هیچ حق بشری زبانی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و غیره به آنها داده نشده است، هندوانۀ خیلی خیلی بزرگ زیر بغل عده ای از فریب خوردگان تالش داده، عزم آنها را نه برای مبارزه با جمهوری اسلامی ایران و نه اوپوزیسیون پانفارس مکار و هزارچهرۀ ضدانسان آن بلکه با ملت تورک آزربایجان جزم کرده است!!! فاشیستهای ضدتورک تالش با درست کردن کانالهای تلگرامی به نام «کاسپین» قصد دارند جبهه ای مشترک به همراه تاتها، گیلکها و مازندرانیها با متحدشدن با تروریستهای کورد و ارمنی تشکیل داده و در پی مسلح شدن هر چه بیشتر و حمله به انسانهای بی دفاع تورک در گیلان، مازندران و مخصوصا آستارا و اردبیل هستند. آنها چنان که از نوشته هایشان برمی آید از «لنکران» آزربایجان شمالی تا «گرگان» واقع در غرب دریای خزر را سرزمین بزرگ و درندشت «کاسپین (فرشوادگر)» و متعلق به تالش- تات- گیلک- مازنی می شمارند و تصمیم دارند میلیونها تورک آزربایجانی را که در این سرزمین عجیب و درندشت زندگی می کنند، با سلاحهای ارمنیها و کوردها قتل عام و پاکسازی نژادی کنند. آنها در تبلیغاتشان می نویسند «آذربایجان سرزمین تاتها، تالشها، گیلکها و کوردها است (!) آذربایجان را پس می گیریم (!) جز کشتن تورکها راه دیگری نیست (!) فراموش نکنیم که تورک خوب وجود ندارد (!) شروع مجدد مبارزه مسلحانه در گیلان و مازندران، به آزادی سرزمین ثروتمند کاسپین (فرشوادگر) منجر خواهدشد»! یعنی 35 میلیون تورک آزربایجان در نظر اینها خاک سرزمین مادریشان را اشغال کرده اند و باید نسل کشی شوند تا فقط تالشها و تاتها و گیلکها و کوردها بمانند و در سرزمین مادری میلیونها انسان تورک صاحب آزربایجان شوند!

تجربۀ تاریخی تلخ قاراباغ در آزربایجان شمالی به ما ملت تورک آزربایجان اثبات کرده است که «هرگز دشمن را دست کم نگیریم». درست است که ما ملت بزرگ تورک آزربایجان برای ملل تالش و گیلک حقوق بشری کامل نظیر خودمان قائلیم؛ اما به نظر می رسد نباید پان تالشهای خطرناک ضدتورک و ضدآزربایجان را که از طرف ارامنه و کوردها ساپورت می شوند دست کم بگیریم.

در تحلیلی دیگر از فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان می خوانیم:

« امروز هم غرب و امریکا اکراد ترویست پروده خود در سوریه را به دمشق اعزام کرده اند تا به بهانه مذاکره، وضعیت یخ زده در مناطق متصرفی سوریه به وجود آورده و پرودگان خود را به داخل مرزهای ایران گسیل کنند واین موضوع آن قدر عیان است که تحلیل تخصصی خاصی لازم ندارد. تا کردهای تروریست با تغییر وضعیت حکومت در ایران، با ۵ درصد جمعیت (4 میلیون)، همچون سوریه و عراق ۲۵ درصد خاک ایران را اشغال کرده ودر مسیر تحقق «کردستان بزرگ»، گام برداشته باشند. و با نگاهی به اوضاع داخل ایران این امادگی از طرف حکومت ایران نیز تدارک دیده می شود. استاندار کرد (محمدمهدی شهریاری) برای آزربایجان غربی وتخلیه پادگانها و ادوات زرهی از تبریز، اردبیل، مراغه، اورمیه، خوی، سلماس و... واگذاری مناطق آزاد ماکو و ارس به کردهای تروریست مورد اطمینان استاندار کرد آزربایجان غربی و... نشانگر آنست که آن توطئه برعلیه آذربایجان با همکاری عوامل داخلی (جمهوری اسلامی ایران) چیده شده است تا در «روز واقعه»، آذربایجان با خیانت مانقورتها به خود مشغول شده وغافل از چگونگی تعیین حاکمیت آتی در تهران باشد و آنها پهلوی + منافقین را در غیاب آذربایجان مستقر کرده باشند. حکومت دینی ما با همکاری اسد + روس + با اکراد تروریست غرب ساخته و هم با اپوزیسیون غرب ساخته پهلوی + رجوی بر علیه آذربایجان مشترکا وارد عرصه شده اند. چرایی آن را باید حاکمیت جمهوری اسلامی ایران خود پاسخگو باشد: دشمن دین هستند؟ یا دشمن آذربایجان؟ یا ایران؟ یا همه؟ چرا؟».

از تحلیل فوق هم به خوبی برمی آید که کل قدرتهای صلیبی جهان با اتکا به نورکان فاشیست راسیست کورد و فارس خودشان، جمهوری اسلامی ایران و اوپوزیسیون فاشیست راسیست فارس آن برای آزربایجان و کل یوردهای تورک ایران و نیز ملت عرب الاحواز خوابهای خونین دیده اند. کافی است که آشفتگی و هرج و مرج و انقلاب شود یا جنگی اتفاق بیفتد تا تورک کشی و عرب کشی صلیبی را به دست فاشیستهای راسیست فارس- کورد در ایران شاهد باشیم.

تحلیل دیگر هست که هرچند اتفاق افتادن عین همۀ مندرجات آن کمی بعید به نر می آید؛ اما برخی از نکات آن ارزش خواندن و فکر کردن را دارد:

« جنگ داخلی در ایران اجتناب ناپذیر است. گروه هایی که در این جنگ حضور خواهند داشت به ترتیب زیر می باشند : حرکت ملی آذربایجان با حمایت کشور آذربایجان و ترکیه با حزب دموکرات در ناحیه آذربایجان غربی در گیر خواهد شد ، حزب دموکرات از طرف آمریکا و اسرائیل ساپورت خواهد شد. سازمان مجاهدین خلق در تهران با حزب فداییان خلق و پهلوی در شهرهای اصفهان، ‌مشهد، تهران درگیر خواهند شد. بلوچ ها با لرها در منطقه شرقی کشور درگیر خواهند شد و کشور پاکستان مستشاران خود را به آن منطقه خواهد فرستاد .در منطقه شمال کشور، روسیه با ارسال سلاح به ارامنه و مردم گیلان به اردبیل لشکر خواهد کشید .مردم الاحواز در منطقه خوزستان با لرها درگیری نظامی پیدا خواهند کرد، ‌به خاطر این درگیری کردها با لرها متحد خواهند شد،‌ عربها با بلوچ ها و مردم آذربایجان متحد خواهند شد. این جنگ به مدت ۲ الی ۴ سال ادامه خواهد داشت... ».

در این تحلیل نکات ارزشمندی هست که آن جنگ بین تروریستهای کورد- ارمنی- روس- تالش- گیلک در شرق و غرب آزربایجان با ملت تورک آزربایجان است و نیز جنگ لرها با اعراب برای تصرف الاحواز (خوزستان جعلی). نکتۀ مهم اجتناب ناپذیر جنگ داخلی بین ملتهای تورک و عرب با فاشیستهای راسیست اشغالگر و توسعه طلب متجاوز کورد و فارس است که با توجه به سیاستهای صلیبی استعمار غربی و توهمات تروریستهای فاشیست کورد که در متن بیانیۀ آنها نیز پیدا بود و در همین مقاله آن را بررسی تحلیلی کردیم، این جنگ بین ملل و اقوام ایران اجتناب ناپذیر است. این همان تحلیلی است که روباه فاشیست راسیست معروف صادق زیباکلام به تازگی آن را پیش بینی کرده است. البته این روباره انگوفیل معروف دغدغۀ کوردهای تروریست فاشیست، یعنی برادران آیینی خود را ندارد، بلکه مثل همۀ فاشیستهای راسیست فارس، همۀ هم و غم و دغدغۀ اصلی اش آزادی آزربایجان جنوبی و ملت تورک آزربایجان از اشغال سیاه و استعمار صلیبی متعفن فاشیسم راسیست فارس بعد از جمهوری اسلامی ایران است. آری! فاشیستهای راسیست فارس هر جا که باشند دغدغۀ اصلی شان پایان پذیرفتن استعمار سیاه مرکب صلیبی پانفارسیسم بر ملت تورک آزربایجان و کل ایران است و معنی « قطعاً در آذربایجان مشکل خواهیم داشت» این روباه نژادپرست مغرض عقده ای مکار ضدتورک پانفارس صلیبی همین است. آری در زمانی که فاشیستهای راسیست فارس- کورد- مانقورت با برنامه هایی نظیر «خندوانه» انسانهای ملت تورک را در تهران و شهرهای دیگر «خوش می خوابانند» قدرتهای صلیبی ضدتورک جهان برای آزربایجان خیلی وقت است که «خوابهای خونین» می بینند. بهوش آزربایجان خوابیدن مردن است.

من خیلی خیلی خیلی در حیرتم از ملت تورک که دشمنانی خونخوار و تورکخوار صلیبی چون روس، ارمنی، کورد، فارس و ... در همسایگی خودش دارد و شبها می تواند راحت بخوابد! و اقعاً در حیرتم. آیا این نوشته های بیدارکنندۀ ما را ملتمان خواهدخواند، آیا خواهیم توانست خوابیدگان و فریب خوردگان آسیمیله شده و مانقورد ملت تورک خودمان را بیدار کنیم و جلو یک نسل کشی بزرگ دیگر صلیبی ملت خوابیدۀ تورک خودمان را بگیریم؟! نمی دانم.

در تحلیل دیگر، که البته تلخ تر از تحلیلهای دیگر است با حقایق تلخ تری مواجه هستیم:

«حاکمیت جمهوری اسلامی ایران علناً ارتش و تجهیزات نظامی را از آزربایجان خارج می کند و ملت تورک آزربایجان را جلوی تروریستهای پژاک و پ ک ک بی دفاع و بی سلاح رها می کند. در نتیجه ملت تورک آزربایجان از طرف حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بدون دفاع و بی سلاح خواهدماند و چون ملت تورک آزربایجان بی سلاح است و برای دفاع از خودش فقط چوب و جارو و دگنک دارد، در مقابل تروریستهای مسلح کرد بی دفاع خواهدماند. در نتیجه قاراباغ و خوجالی برای بار دیگر، و این بار فاجعه بارتر و بزرگتر در این سوی آراز تکرار خواهدشد. ملت تورک در اورمو و غرب آزربایجان شدیداً زیر تهدید تروریستهای کرد هستند و اگر انسانهای تورک از الان مسلح نشوند، شاهد قتل عام 2 میلیونی هموطنان بی سلاح و بی دفاع تورک خودمان خواهیم بود و بی شک ما ملت تورک آزربایجان اورمو و آزربایجان غربی را از دست خواهیم داد و همان طور که روسیه چنگالش را در قاراباغ فروکرده است و اجازه نمی دهد که تورکهای آزربایجان شمالی این منطقۀ اشغال شده را از دست چند اشغالگر ارمنی بگیرند، قدرتی دیگر (آمریکا، انگلیس، فرانسه و غیره) این بار چنگالش را در آزربایجان غربی فرو خواهدکرد و اجازه نخواهد داد تا خاک سرزمین مادریمان را پس بگیریم. آری! هم اکنون نیز آزربایجان می تواند به راحتی خاک اشغال شدۀ خود را از ارمنیها پس بگیرد و چون همسایۀ روسیه و ایران است، این دو قدرت نمی گذارند پس بگیرد، پس بعد از اشغال آزربایجان غربی توسط اکراد تروریست نیز قدرتهای دیگر دست به کار خواهندشد و نخواهندگذاشت خاک سرزمین مادریمان را پس بگیریم».

تورکیه و آزربایجان شمالی باید با تسلیح مبارزان تورک به کمک ما بیایند

آری! در شرایط حساس کنونی تمام چشم امید ملت تورک آزربایجان جنوبی به جمهوری آزربایجان و تورکیه است. اگر این کشورهای برادر تورک به ما کمکهای تسلیحاتی و نظامی نکنند قدرتهای صلیبی غربی و نوکران حلقه به گوش فاشیست راسیست فارس- کورد آنها هیچ رحمی به ملت تورک در شرق و غرب و جنوب آزربایجان جنوبی خواهند کرد. در میان قوانین بین المللی قانونی هست به نام قانون R2P و بر اساس آن، اگر کشوری تشخیص دهد که در کشورهمسایه یک قومیتی دیگر یا ملتی دیگر با مذهبی متفاوت به یک ملت دیگری که هم قومیت یا هم مذهبش می باشد ظلم می کند، برای نجات آن هم قومیت یا هم مذهبش در آن کشور می تواند دخالت نظامی بکند؛ برای مثال اگر دولت و ملت کشور ترکیه و جمهوری آزربایجان (آزربایجان شمالی) تشخیص دهند، در ایران فارسها بیش ازحد به تورکهای آذربایجان ظلم می کنند و تروریستهای توسعه طلب متجاوز کورد را برای نسل کشی ملت تورک آزربایجان تجهیز و حمایت می کنند، این قانون «هم قومیتی و همزبان» بودن اجازه می هد که ترکیه و جمهوری آزربایجان برای نجات آذربایجان در ایران می توانند دخالت نظامی بکنند. ما مبارزان راه آزادی ملت تورک آزربایجان از چنگ راسیسم فاشیست فارس انتظار دخالت نظامی مستقیم تورکیه و آزربایجان شمالی را نداریم. کافی است که این دو دولت تورک برادر همخون و همزبان، ملت مظلوم و بی دفاع و بی سلاح تورک را در آزربایجان جنوبی و کل ایران «به موقع» تسلیح و تجهیز کنند و ملت مظلوم ما را در مقابل دشمنان خونخوارمان بی سلاح و بی دفاع فارس- کورد- ارمنی- روس رها نکنند. باقی اش را به ما مبارزان راه آزادی ملت تورک از چنگال راسیسم فاشیست فارس و فاشیسم راسیست تروریست اشغالگر کورد بسپارند. آن موقع جوانان ملت تورک به کل دنیا نشان خواهندداد که چشم دوختن به خاک سرزمین مادری ملت تورک چه بهایی برای متجاوزان و توسعه طلبان متوهم جنایتکار خبیث خائن دیوانه خواهدداشت.

اگر کشورهای تورکیه و جمهوری آزربایجان (شمالی) دیر بجنبند و کاری در تسلیح مبارزان راه آزادی آزربایجان جنوبی از چنگ فاشیسم راسیت تروریست متجاوز و اشغالگر فارس- کورد نکنند، شاهد نسل کشیهایی به مراتب سهمیگن تر از نسل کشی خوجالی در شهرها و روستاهای غرب آزبایجان جنوبی خواهندبود. هم اکنون تورکیه تروریستهای کورد پ ک ک را در تورکه و عراق نابود می کند و این امر سبب عقده ای شدن، کینه ای شدن و ضدتورک شدن شدید تروریستهای کورد از هر حزب و جناحی شده است. تجربۀ تاریخی نشان می دهد که برای قدرتهای صلیبی ضدتورک و تروریستهای آلت دست فارس- کورد- ارمنی آنها، تورک تورکیه و تورک آزربایجان و تورک قاشقای و تورک افشار و غیره مطرح نیست. این قدرتها به معنی اخص کلمه «ضدتورک» هستند و در کوچکترین فرصت حاصل از سقوط رژیمها و جنگ و اغتشاش اجتماعی پروژۀ تورک کشی صلیبی دهشتناک را به اجرا درمی آورند و هیچ بعید نیست تروریستهای ضدتورک کورد، دق دلی و کینۀ خودشان را از تورکیه سر تورکان بی دفاع و بی سلاح آزربایجان خالی کنند و نسل کشی صلیبی دهشتناکی با ابعاد بسیار گسترده و میلیونی در آزربایجان جنوبی راه بیندازند. کما این که ارامنه در جریان جنگ جهانی مسلمان کش و تورک کش اول نیز همین کار را کردند و با کوچ کردن از عثمانی و ایران با نسل کشی صدها هزار انسان تورک آزربایجانی در قلب آزربایجان شمالی، ایروان اشغالی و کشور جعلی ارمنستان را روی گوشت و خون و استخوان سوختۀ صدها هزار انسان تورک آزربایجانی ساختند. فاشیسم تروریست متجاوز اشغالگر کورد با فاشیسم تروریست متجاوز اشغالگر ارمنی هیچ فرقی، تکرار و تأکید می کنم هیچ فرقی در تورک ستیزی و عقده و کینۀ صلیبی نسبت به ملت تورک ندارند، پس وقتی زورش به تورکیه نرسید بی هیچ شکی عقده و کینۀ صلیبی خود را بر سر ملت تورک بی دفاع و بی سلاح آزربایجان خالی خواهدکرد و البته و صدالبته فاشیسم راشیست فارس و اربابان صلیبی آن نیز از این نسل کشی ناجونمردانۀ ضدبشری در آزربایجان جنوبی مثل همیشل تاریخ، حمایت کامل تسلیحاتی- مالی- جانی- تبلیغاتی خواهندکرد. تاریخ به کرات این حقیقت را به اثبات رسانده اند. آن موقع شیاطین پانفارس و مانقوردتهای احقر ارذل نوکر آنها به ما، ملت تورک آزربایجان، « قوم آذری» نخواهندگفت، بلکه آن موقع «تورک» خواهیم بود و هیچ فرقی با تورکهای تورکیه نخواهیم داشت. آیا این حرفهای نورانی و منطق ساوالان گونۀ من که یکی از تأثیرگذارترین قلم حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران در دستانم هست و بسیاری از مهمترین اصطلاحات و خطوط فکری و جملات دشمن کوب از ذهن و دل و مغز سوزان من بیرون تراویده و مورد استفاده کل فعالان حرکت ملی در داخل و خارج از ایران قرار گرفته و می گیرد، سرانجام در مانقوردهای ضدتورک آذری- فاذری خودمان تأثیری خواهدگذاشت؟ هیچ بعید نیست که در اولین ساعات فروپاشی رژیم ضدتورک جمهوری اسلامی ایران با حملۀ تروریستهای فاشیست راسیست اشغالگر کورد را به روستاها و شهرهای اورمو (ارومیۀ جعلی)، ماکو، سلماس، خوی، سولدوز (نقدۀ جعلی)، چالدیران، چایپارا، ساووجبولاغ (سویوق بولاق: مهاباد جعلی)، خانا (پیرانشهر جعلی)، تیکان تپه (تکاب جعلی)، قوشاچای (میاندوآب جعلی)، ساری داش (سردشت جعلی)، سایین قالا (شاهین دژ جعلی)، بیجار، قوروه، سونقور و غیره نسل کشی میلیونی ملت بی دفاع و بی سلاح تورک را شاهد باشیم که در این صورت این بی تفاوت ماندن و نگاه کردن برای برادران و خواهران همخون و همزبان تورک خودمان در تورکیه و آزربایجان شمالی ننگی تاریخی و فراموش نشدنی خواهدبود. بهوش تورکیه خطر تروریسم متجاوز اشغالگر ضد تورک کورد نزدیک است. بهوش جمهوری آزربایجان خطر تروریسم متجاوز اشغالگر ضد تورک کورد نزدیک است.

نکتۀ آخر

این مقاله را با ذکر مطلبی بسیار عبرت آموز از کانال تلگرامی «آزادلیق» به پایان می رسانیم، هرچند ماجرای مبارزۀ ما با فاشیسم راسیست ضدتورک متجاوز توسعه طلب فارس- کورد- ارمنی هرگز به پایان خود نرسیده است:

«درسی از تاریخ قابل توجه آزربایجان جنوبی- حدود 23 سال قبل، جولای 1995م./ تیرماه 1374 هـ.ش

در طول سه روز، بیش از ۸۰۰۰ نفر از اهالی سربرنیتسا در بوسنی کشته شدند؛ یعنی روزانه حدود ۲۶۰۰ نفر؛ یعنی در هر ساعت حدود ۱۱۰ نفر! تاریخ بخوانید. «اسلحه‌ها را تحویل دهید! شما در امان هستید! سازمان ملل امنیت شما را تضمین می‌کند! جامعه جهانی همراه شماست! آنها (صربها) نمی‌توانند به شما نزدیک شوند!». این‌ها شعارهایی بود که از بیرون با بلندگوها به گوش مردم شهر می‌رسید. «ما نمی‌توانیم؛ «آن‌ها» قوی‌تر اند؛ اگر تسلیم شویم گرسنه نمی‌مانیم؛ اگر وارد شهر شوند، هیچ چیز برای‌مان نمی‌ماند». این‌ها حرف‌های «تعدادی از مردم شهر» بود. حرف‌هایی که توانست بذر ناامیدی را در دل دیگر همشهری‌ها بکارد. مردم مسلمانی که هم سلاح داشتند و هم توان دفاعی. با این شعارهایی که از خودی‌ها و ناخودی‌ها شنیدند، اسلحه‌ها را تحویل دادند و وارد کمپ شدند. کمپی که سازمان ملل و جامعه جهانی حمایت از مردم در آن جا را ضمانت کرده بود. زنان و مردان را جدا کردند. مردان از ۱۲ تا ۸۰ سال ماندند و بقیه افراد را با اتوبوس به شهرهای دورتر از کمپ فرستادند. «تعدادی از مردم شهر» به «بقیه» گفتند: «دیدید کار خوبی کردیم که تسلیم شدیم؟ دیدید حل شد»؟ «بقیه» فقط نگاه می‌کردند. بعد از سه روز همۀ نیرو های سازمان ملل و همان «جامعه جهانی» از کمپ رفتند. انگار نه انگار باید پای تضمینشان می‌‌ماندند. «آنها» وارد کمپ شدند و مردها را دسته دسته کشتند. «بقیه» طوری به «تعدادی از مردم شهر» نگاه می‌کردند که انگار با چشم‌هاشان عمیق‌ترین ناسزاهای تاریخ را نثارشان می‌کنند. این ماجرای واقعی کمتر از سه دهه قبل در مهد آزادی و دموکراسی! همان اروپای افسانه‌ای! در کشور مسلمان بوسنی و هرزگوین و در شهر سربرنیتسا اتفاق افتاد. مردم شهری که با اعتماد به قول و تضمین سپاه پارسداران بنشینند با دست همان سپاه و کردهای تروریست می توانند نابود بشوند».

به امید بیداری حقیقی کل انسانهای ملت تورک در کل جهان

اوجالان ساوالان- جمعه 19 مرداد 1397- 10 اوت 2018- 28 ذوالقعده 1439