چاپ

 

یکی از واضحترین مسائل در دنیای امروزین این است که نه تنها هیچ شهر تک فرهنگی نداریم بلکه هیچ کشور تک فرهنگی نداشته و نداریم چرا که بشر براساس احتیاجات مادی و یا فرهنگی خود دائما در حال حرکت و مهاجرت می باشد. ولی چرا در ایران و توسط عده ای خاص، تنها بر طبل چند صدایی فرهنگی اورمیه علیرغم غالبیت فرهنگ ترکی اسلامی در آن کوبیده می شود؟ مگر تهران،اصفهان، مشهد، شیراز و تمام شهرهای بزرگ و کوچک ایران ، فارس و ترک و گرجی و ارمنی و آشوری و کرد و بلوچ و بختیاری ندارد؟ چرا این چشمان آگاه و بصیر و به اصطلاح جهان وطن هیچوقت از حق و حقوق فرهنگی ترکان در استان های همجوار در شهرهای سنندج، قروه، بیجار، سنقر و غیره هیچ سخنی نمی رانند؟ چرا این کاسه داغتر از آش هیچوقت از بنیاد به اصطلاح فرهنگ و هنر آذربایجان که بدست عده ای نااهل افتاده و ابتر مانده داد سخن نمی رانند؟ چرا این افراد از ترکان قشقایی صحبت نمی کنند و حتی اگر کسی صحبتی هم بکند انواع و اقسام تهمتها را نثار این افراد می کنند و صد البته چرا این باند مخوف فقط بر اورمیه پایتخت فرهنگی آذربایجان زوم کرده است؟

کافیست نیم نگاهی به تاریخ یکصد سال اخیر اورمیه بیاندازید تا متوجه شوید چرا مردم اورمیه از لقب نامسمای شهر اقوام و ادیان متنفرند و چه کسانی از لقب شهر اقوام و ادیان برای اورمیه خوشحالند :

1- حملات شیخ عبیدالله به اورمیه، سولدوز، میاندواب، مراغه، بناب، ملکان و عجب شیر، حداکثر شش ماه طول کشید و باعث تخریب شهرها و روستاهای منطقه و شهادت دهها هزار نفر شد

2- فجایع جیلولوق حداثل یک سال طول کشید و یکصد و پنجاه هزار نفر از اهالی آذربایجان به شهادت رسیدند.

3- حملات سیمیتقو و اشغال شهرهای اورمیه، سلماس و کل غرب آذربایجان که حداقل 4 سال طول کشید

4- شرارتهای زرو بی و دارودسته اش که در اواخر جنگ جهانی دوم از سال 1320 الی 1325 حداقل 5 سال طول کشید

5- وقایع تلخ حزب دموکرات و کومله در اوایل انقلاب در شهرهای اورمیه و نقده و کل شهرهای آذربایجان غربی

6- حملات گروهکها به مرزبانان غیور در سالیان اخیر

دو سه سالی است که اکثر مسولین آگاه و متعهد شهر اورمیه متوجه نامناسب بودن لقب فوق الذکر برای اورمیه شده و به درستی از بکار بردن آن پرهیز می کنند ولی تنها یک اداره با سماجت تمام در بنرها و خوش آمدگویی ها بر این لقب اصرار ورزیده و بعضی از اهالی رسانه نیز در نوشته های خود ناآگاهانه و بر قصد و غرض، نه تنها از لقب شهر اقوام و ادیان استفاده می کنند بلکه سعی در توجیه آن کرده و ناله ها سر می دهند که چرا در فلان کلیب از مهاجرین و خرده فرهنگهای شهر نامی برده نشده است.

شکی نیست که اورمیه شهری آذربایجانی و با فرهنگ ترکی می باشد و علیرغم تلاشهای مذبوحانه سازماندهی شده از خارج این تلاشها را خنثی خواهد کرد و لازم است کل افراد مسئول و متعهد به تاریخ و فرهنگ آذربایجان در صورت مشاهده هر گونه تخطی از منافع فرهنگی و ملی اورمیه به افراد خطاکار تذکر لازم را بدهند.