چاپ

 

در تظاهراتی که با نام اعتراضات به گرانی تخم مرغ و غیره از هفتم دی ماه از شهر مشهد و دیگر شهرهای استان خراسان شروع و به شکل ساختارشکنانه در استانها و شهرستانهای کرمانشاه، اصفهان ، لرستان ، خوزستان و دیگر استانها و شهرستانها ادامه پیدا کرد و تقریبا تا سیزدهم دی ماه به صورت جدّی ادامه داشت ، تحرک اندکی در بعضی از شهرهای استانهای آذربایجانی دیده شد که البته در راس آنها بزرگترین و پرخیزش ترین شهر آن یعنی تبریز سیاست سکوت را در این خیزش اختیار کرد!

عقیده کلّی و عمومی در کشور بر این است که در هر تغییر سیاسی و عمومی در کشور، اگر شهر تبریز بپا خیزد منجر به نتیجه خواهد شد ، در غیر این صورت تغییری در ساختار کشور بوجود نخواهد آمد و بر همین اساس هم هست هر آنچه که در کشور اتفاق می افتد بسیاری در تهران و شهرستانها از هم می پرسند آیا مردم تبریز هم بپا خاسته است ؟

بر پایه همین نگرشها، اگر مردم آذربایجان، بخصوص تبریز در این خیزشها با در نظر گرفتن نوع اعتراضات ، شعارها و خط مشی‌ها و تجزیه و تحلیلها، وقتی از خود بردباری نشان داده و به صرف غلیان احساسات وارد بازی زود هنگام اعتراضات نمی شود همه از هم می پرسند چرا تبریز سکوت کرده است؟!

در اعتراضات سال 1388 مشهور به اعتراضات سبز نیز چنین اندیشه ای بر جامعه حکمفرما بود، اما کمتر کسی سکوت معنی دار ترکان ایران با جمعیت حداقل 40% ( مصاحبه دکتر علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه پیشین با خبرنگاران در آنکارا در 28 دی ماه 1390) که اکثریت آنها در استانهای بهم پیوسته آذربایجان تاریخی تا نزدیکیهای اصفهان و تهران و در خود کلانشهر تهران متمرکز هستند را درک کرده و می کند!

مردم آذربایجان دردی به غایت آزار دهنده و کشنده‌تر از گرانی تخم مرغ و لبنیات دارد که صدای اعتراض آنها را سالهاست در آورده ولی نه گوش شنوا از جناحهای اصولگرا و اصلاح طلب برای این اعتراض ها بوده و نه همدردی و همصدایی از طرف اپوزیسیونها!

مردم آذربایجان و دیگر ترکان ایران سالهاست از فقر اقتصادی، تحقیر، تبعیض ، توهین زبانی و فرهنگی و عدم تحصیل به زبان ترکی خود در حدّ ارامنه اقلیت 100 الی 150 هزار نفری ایران رنج می برد؛ در این کشور پروژه شیرین کردن و انتقال آب دریای خزر با بودجه سرسام آور به مناطق کویری برای کشاورزی و غیره ، شیرین سازی و انتقال آب خلیج فارس به مناطق مرکزی و مطالعه پروژه بلندپروازانه وصل دریای خزر به خلیج فارس با ایجاد کانال کشتیرانی ، مقدور و ممکن است اما انتقال آب شور دریای خزر بدون نیاز به شیرین کردن و غیره به دریاچه اورمیه که فاصله ای به مراتب نزدیکتر از انتقال آب آن به کویرها دارد برای جلوگیری از تبدیل شدن دریاچه به کویر نمک در دل آذربایجان، غیر مقدور و غیر ممکن !!

در اثنای اعتراضات اخیر، وقتی عده ای از تشکلهای آذربایجانی خارج از کشور در 12 دی ماه اطلاعیه‌ای در حمایت از اعتراضهای عمومی در چهارچوب خواسته های مدنی ترکان ایران دادند و برای مدت کوتاهی این اطلاعیه از کانال تلگرامی " آمدنیوز( صدای مردم )" نمایش داده شد، مسئول این کانال آقای روح اله زم که اعتراضها را ساماندهی میکرد با عذرخواهی از مردم که این اطلاعیه از کانال وی منتشر شده، اعلام کرد " راه ما از راه تجزیه طلبها [یعنی اطلاعیه دهنده ها] جداست" و برداشته شدن اطلاعیه تشکلهای آذربایجانی از کانال " آمد نیوز" را اعلام کرد.

ولی همین شخص از داده شدن شعارهای " رضاشاه روحت شاد، ایران که شاه نداره ، حساب- کتاب نداره، ما آریایی هستیم عرب نمی پرستیم" در اعتراضات،حمایت کرده در مصاحبه ای که از وی می پرسند آیا رضا پهلوی ( فرزند محمدرضا پهلوی) می تواند نقشی در حکومت آینده ایران داشته باشد [ به مضمون] می گوید:

"هر کسی می تواند در این اعتراض نقش خودرا ایفا کند، در رفراندمی آزاد که در کشور برگزار خواهد شد مردم، نوع حکومت و شخصیتها را بر می گزینند"

من از درست و یا غلط بودن اطلاعیه ای که از طرف آذربایجانیهای مقیم خارج برای شرکت در اعتراضات در چهارچوب خواسته های ترکان ایران داده شده بود کاری ندارم ، ولی در زمانیکه از طرف کسانی چون آقای زم و کانالش مردم ایران به اتحاد و اعتراض عمومی دعوت می شوند ولی تحمل انتشار اطلاعیه‌ای در کانال وی با خواسته های مدنی آذربایجانیهای خارج نشین غیر ممکن می شود ، پان ایرانیستها و باستانگرایان انتظار دارند مردم آذربایجان بدون حساب و کتاب بپا خیزند و سینه های خودرا سپر کنند تا رضا پهلوی و همپالکیها و نژادپرستان بیایند و بر کشور حکومت کنند ؟!

سکوت مردم آذربایجان بخصوص کلانشهر تبریز در اعتراضات اخیر نشان داد ، مردم آذربایجان با تجربه ای که از گذشته گرفته است دیگر بی گدار و از روی احساسات و بدون حساب و کتاب به آب نخواهد زد تا ثمره زحمات اورا نه خود، که دیگرانی که اورا مهاجم و غارتگر در این دیار می نامند درو کنند. اما این سکوت به معنای بی تفاوت بودن به اتفاقاتی که در کشور رخ می دهد نیست ، برعکس او، اتفاقات جامعه را با تیز بینی و هوشیاری تمام رصد می کند و به آنچه که در کشور می گذرد اشراف کامل دارد.

مردم آذربایجان و دیگر ترکان ایران نشان دادند آنها با آگاهی تمام، هرگز به دوران ذلّت بار گذشته باستانگرایانه و نژادپرستانه حاکم بر ایران برنخواهند گشت و با زبان ترکی ، فرهنگ و هویّت مخصوص به خود و با سربلندی و افتخار ، و وزنه ای حداقل به سنگینی 40% از جمعیت ایران ، در کنار دیگر اقشار و جامعه زبانی در کشور زندگی خواهند کرد و با احترام به همه زبانها و فرهنگهای متنوع در ایران معتقد به رسمیت شناخته شدن حقوق همه جوامع زبانی از جمله ترکان با توجه به نسبت کثرت جمعیت آنها در همه زمینه های مادی و معنوی در کشور است.