بی‌بی‌سی در اقدامی جنجالی، نام صفحه فیس‌بوکی “بی‌بی‌سی افغانستان” را به “بی‌بی‌سی دری” تغییر داد و اعلام کرد که از این پس در وب‌سایت اینترنتی و شبکه رادیویی خود نیز از این عنوان استفاده خواهد کرد. اقدامی که به مجلس افغانستان نیز کشیده شده و منجر به اعتراض گروهی از شهروندان افغانستانی و نمایندگان مجلس این کشور شد.

این مساله‌یِ مربوط به کشور افغانستان این‌روزها در شبکه‌های تلویزیونی ایران و خبرگزاری‌هایی نظیر ایسنا، مهر، صداوسیما و… با چنان تب‌و‌تابی پوشش داده می‌شود که گویی حیات زبان فارسی با خطری جدی مواجه شده است. در یک گام فراتر، رسانه‌های داخلی این تصمیم و اقدام بی‌بی‌سی را در حکم ستیز با اتحاد فارسی زبانان جهان قلمداد می‌کنند و دری نامیده شدن زبان افغانستانی‌ها را تهدیدی مهلک برای فارسی قلمداد می‌کنند، انگار نه انگار که همین “تاکید بر اتحاد زبانی و فرهنگی شهروندان کشورهای مختلف” در طول چند دهه گذشته یکی از رایج‌ترین اتهامات وارده بر فعالین مدنی و فرهنگی تورک در ایران با برچسب و کلیدواژه پانترکیسم بوده است به طوری‌که هرگونه مطالبه‌ای با مضمون زبان‌مادری و تحصیل به زبان تورکی در مدارس و دانشگاه‌ها و یا تاسیس فرهنگستان زبان و ادبیات تورکی بلافاصله مُهر ایران‌ستیزی و پارسی‌ستیزی خورده و تلاش برای تجزیه ایران و ایجاد اتحاد میان تورک‌زبانان جهان قلمداد شده و می‌شود. این یعنی یک پارادوکس آشکار، یک استاندارد دوگانه و یک تبعیض غیرقابل انکار.

این‌که گروهی از مردم افغانستان زبانشان را نه دری بلکه فارسی قلمداد می‌کنند، یک حق طبیعی و کاملا مشروع بوده و هیچ‌گونه انتقاد و اعتراضی برآن وارد نیست و اعتراض این گروه محدود، به تصمیم اتخاذ شده از سوی بی‌بی‌سی با تاکید و توجه بر محفوظ بودن حق انتخاب برای انسان‌ها با هدف آزادی بیان و نشر اندیشه‌ها قابل دفاع است. فارغ از این مبحث که زبان این گروه از مردم افغانستان دری است یا فارسی، به عنوان یک تورک ایرانی و با مد نظر قرار دادن موجودیت و  حقوق مغفول مانده تورک‌تبارهای این کشور (هزاره‌ها، ازبک‌ها، ترکمن‌ها و…)، نام‌گذاری بخش اختصاصی بی‌بی‌سی برای کشوری با جمعیت میلیونی تورک‌ها، به نام یک واحد زبانی و قومی را اقدامی برخلاف اصول و موازین دموکراتیک و ناقض حقوق ائتنیک‌های متنوع این کشور همچون تورک‌ها، بلوچ‌ها و… و انکار هویت آن‌ها تلقی می‌کنم. هرچند که جنس اعتراض نگارنده این سطور با جنس اعتراض گروهی از شهروندان افغانستانی که خود را فارسی‌زبان می‌دانند، زمین تا آسمان فرق دارد، چراکه اعتراض آن‌ها از هرچند در وهله نخست “دفاع از کیستی و هویت” جلوه می‌کند، اما در حقیقت چنین به نظر می‌رسد که اعتراضی از جنس تمامیت‌خواهی باشد که تحت تاثیر جریان‌سازی‌ها و هیاهوی جریانات پان‌فارسیسم شکل گرفته باشد.

اما نکته حائز اهمیت در رابطه با این ماجرا، نه تصمیم جنجالی بی‌بی‌سی مبنی بر نگاه انکارگونه و تک زبانی به افغانستان است و نه اعتراضات شکل گرفته از سوی یک اقلیت زبانی با اهداف خاص، بلکه نکته‌ قابل تامل، مانور رسانه‌های کشورمان حول این موضوع و مطرح ساختن مباحثی است که سوالات بسیاری را در ذهن ایجاد می‌کنند.

بنده شخصا در طول این یکی – دور روز اخیر شاهد چندین گزارش اختصاصی بخش‌های مختلف خبری صداوسیما با محوریت “تلاش بی‌بی‌سی برای زدودن اتحاد میان فارسی‌زبانان جهان و اختلاف افکنی میان آن‌ها” بوده‌ام که ناخودآگاه این پرسش برایم پیش آمد که چرا در کشوری همچون ایران که نزدیک به نیمی از جمعیت آن را تورک‌ها تشکیل می‌دهند، رسانه ملی‌اش اینگونه دغدغه اتحاد فارسی‌زبانان منطقه را در بوق و کرنا کرده و از سویی دیگر هرگونه بر زبان آوردن واژه “تورک” در ایران ولو در راستای اتحادآفرینی میان اقوام مختلف کشور و احقاق مطالبات قانونی آن‌ها، با برخوردهای تعصبی و تهاجمی گروهی که خود را میهن‌دوست و وطن‌پرست معرفی می‌کنند مواجه می‌شود و در حالی که تورک‌ها تقریبا از هیچ حقوق فرهنگی و زبانی در کشور برخوردار نیستند، زبانشان هیچ جایگاهی در سیستم آموزشی کشور نداشته و حتی ریالی بودجه برای احیا و حراست آن صرف نمی‌شود، به جرایم تخیلی و واهی همچون پانترکیسم و تجزیه‌طبی متهم می‌شوند؟

رویکرد رسانه‌های دولتی و یا وابسته به نهادهای حکومتی کشور در خصوص این موضوع که بر پایه تفکر “اتحاد فارسی‌زبانان” در حال اجرا می‌باشد، اگر مصداق حرکت در مسیر جریان فکری پان‌فارسیسم نباشد پس چیست؟ چراکه معنا و مفهوم علمی واژه پان نیز دقیقا بر اتحاد و یکی شدن گویشوران یک گروه زبانی تاکید دارد و تفکر پانفارسیسم نیز با پایبندی بر این اصل و مفهوم، اتحاد فارسی‌زبانان جهان به خصوص ایران، افغانستان و تاجیکستان را هدف اصلی خود می‌داند.

به‌راستی اگر صداوسیما و خبرگزاری‌های رسمی کشور این حق را برای شهروندان افغانستانی محفوظ می‌دانند تا نسبت به آنچه که تحریف هویت و زبان فارسی‌زبانان افغانستان از سوی بی‌بی‌سی عنوان شده است، اعتراض کرده و حتی خبر نامه‌نگاری‌ها، جمع‌آوری امضا و برگزاری تجمعات اعتراضی آن‌ها را در مقیاسی وسیع پوشش می‌دهند، آیا همین حق طبیعی را برای هموطنان تورک خود نیز قائلند تا آن‌ها هم نسبت به یک قرن تحریف و انکار هویت تورکی در ایران و آذری نامیده شدن زبانشان اعتراض کرده و انتقاد کنند؟ حال آنکه همگان پاسخ این پرسش را به خوبی می‌دانیم، چراکه عملکرد و کارنامه این رسانه‌ها در این خصوص کاملا عیان و آشکار است.

صداوسیما و خبرگزاری‌های رسمی و دولتی گویا از یاد برده‌اند که ایران نه کشوری تک هویتی بر مبنای قومیت و زبان فارسی و با جمعیت خالص فارسی‌زبان، بلکه رنگین کمانی از ائتینک‌های قومی با فرهنگ‌ها و زبان‌های متکثر بوده و تمرکز بر روی یک زبان و به سینه کوبیدن سنگ اتحاد فارسی‌زبانان چون خطری مهلک اتحاد و همدلی ایرانیان را هدف قرار داده و جز اختلاف‌افکنی و اعتمادزدایی ائتینک‌های غیر فارس‌زبان از این رسانه‌ها و حاکمیت کشور، دستاورد دیگری نخواهد داشت.

در پایان بار دیگر لازم است تا به سازمان صداوسیما و همچنین مسئولین و دست‌اندرکاران خبرگزاری‌های کشور خاطرنشان سازیم که بیش از ۴۰% از جمعیت ایران اسلامی یعنی چیزی حدود ۳۰ میلیون نفر از ساکنین کشور را تورک‌هایی تشکیل می‌دهند که علی‌رغم آنکه بیش از ۱۵۰۰ سال در این جغرافیا حکومت کرده و در اکثر استان‌های ایران حضور دارند، اما با تاسف فراوان زبان و هویتشان آماج حملات نژادپرستانه گروه‌های فاشیست پانفارسیسم قرار گرفته و از حق طبیعی و ابتدایی تحصیل به زبان مادری و داشتن فرهنگستانی برای حراست و ترویج زبان مادری خود محروم‌اند. حال چگونه می‌شود که این رسانه‌ها دغدغه چندهزار افغانستانی را دغدغه خود دانسته و با جان و دل به تریبون آن‌ها تبدیل می‌شوند اما صدای ۳۰ میلیون هموطن خود را نشنیده (و یا خود را به نشنیدن می‌زنند) و در یک گام فراتر به صورت مستقیم و غیرمستقیم و با بایکوت مطالبات آن‌ها و آذری نامیدنشان با جریانات پهلویستی و نژادپرست هم‌صدا می‌شوند؟