چاپ

 

این هفته نیز تروریستهای کورد، این بار نه در لباس پژاک و حزب دموکرات کوردستان و کومله، بلکه در لباس قاچاقچیگری، شما به میل فاشیستهای فارس و مانقورتهای اصلاح طلب تورک دوستدار کوردها بخوانید کولبری، دستشان به خون جوانان تورک آغشته شد. سرباز وظیفه تورک، جوان ناکام: فرشاد رمزی فرزند محرم متولد 20/08/1376 پایۀ خدمتی اسفند 1394، در عنفوان جوانی و ابتدای شکفتگی و در 20 سالگی و در حال پایان خدمت وظیفه سربازی اش، به دست تروریستهای خونخوار ضدتورک کورد در شهرستان خانای آزربایجان غربی (پیرانشهر جعلی) شهید شد. فرشاد تورک و اهل قزوین بود و در هنگ مرزی خانا خدمت می کرد. بارها نوشته ایم و باز هم می نویسیم که حاکمیت ضدتورک جمهوری اسلامی ایران از تورکهای قزوین و همدان نیز مثل تبریز، اردبیل، اورمو، سلماس، خوی، مرند، مراغه، قوشاچای (میانداب جعلی) و سایر شهرهای آزربایجان برای به کشتن دادنشان به دست کوردهای تروریست سوء استفاده می کند. در ضمن دو سرباز دیگر تورک آزربایجانی با نامهای سیدسجاد موسوی تورک آزربایجانی و رضا احمدی تورک (اهل مرند آزربایجان) به شدت مجروح شده اند.  آری! هنوز یک هفته از نوشتن و نشر این مقاله ام نمی گذرد:

http://www.azoh.net/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87/1672-%D9%85%D8%A7-%D9%88-%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%A7%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85-%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%81%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D9%86-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%88-%DA%A9%D9%88%D8%A8%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%88%D8%B1%D8%AA-%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%AF%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA-%D8%A2%D8%B2%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%88%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86.html

که کوردهای تروریست باز هم به کار همیشگی و معمول خودشان، یعنی تورک کشی پرداختند آن هم در خاک مقدس آزربایجان (غرب آزربایجان).

جولانگاه تروریستهای خونخوار تورک کش کورد: خاک مقدس آزربایجان غربی و نه کوردستان

کوردها از صد و پنجاه سال پیش زیاده خواه و توسعه طلب و اشغالگر و آلت دست نزادپرستان ضد تورک صلیبی و یهودی بوده و هستند. در تقسیمات کشوری ایران با وجود کم بودن نفوسشان در همان دوره رضا پالانی ملعون یک استان مستقل به نام «کوردستان» به این قوم داده اند در حالی که با سیاستهای تورک ستیزانه هرگز استانی به «تورکمنها» و «تورکهای قشقایی» با وجود کثرت جمعیتشان اختصاص ندادند. حتی شهرهای «قروه» و «بیجار» را از تن آزربایجان کندند و به کوردستان الحاق کردند. استان باختران را با وجود کثرت تورکها و لورها و با وجود این که شهر «سنقور» و روستاهایش به کلی تورک نشین اند به کوردها دادند. ایلام را با وجود لورنشین بودن به کوردها داده اند و چنین تبلیغ می کنند که استان ایلام سر تا سر کورد نشین است و هزاران بذل و بخشش دیگر اما در همین 150 سال کوردها ثابت کرده اند که هرگز به آنچه هستند و دارند قانع نمی شوند و اشتهای انها برای تصاحب شهرها و روستاها و استانهای تورک نشین آزربایجان و لورنشین لورستان تمامی ندارد. همان گونه که بارها نوشته ام و بار دیگر می نویسم تروریستهای گشادتنبان کورد در شهرهای کوردنشین کوردستان و کرمانشاه ایران، در سنندج و مریوان و پاوه و سقز و دیواندره و جوانرود و غیره تورک نمی کشند؛ بلکه عمداً و از روی نقشه و دستور اربابان صلیبی (و یهودی شان) به منظور کوردنشین نشان دادن آزربایجان غربی در شهرهای خانا و سویوق بولاق (مهاباد جعلی) و ساری داش (سردشت جعلی) و بوکان و تیکان تپه (تکاب جعلی)، اوشنو (اوشنویه جعلی) یعنی شهرهای آزربایجان غربی با مرزبانان تورک نیروی انتظامی ایران مسلحانه درگیر می شوند و تورک کشی می کنند. کوردها ترورهایشان را نه در کوردستان بلکه در غرب آزربایجان مرتکب می شوند، تا وقتی خبر این جنایات و ترورهای بی پایان جنایتکارانه و خبیثانه و ددمنشانه در ایران و جهان پخش می شوند، چنین در افکار عمومی ایران و جهان القا شود که «آزربایجان غربی»، «کوردستان شمالی» یا «کوردستان شرقی» (؟) است و مبارزان آزادیخواه و استقلال طلب کورد در خاک و وطن خودش با نیروی نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی ایران مبارزه می کند در حالی که حقیقت غیر این است و تروریستهای گشاد تنبان انسانخوار و تورکخوار کورد در خاک مقدس غرب آزربایجان با تورکهای بومی می جنگد و به کار صلیبی معهود «تورک کشی» مشغول هستند و مبارزه تروریستهای کورد و کوردهای تروریست نه تنها با جمهوری اسلامی ایران نیست، بلکه خود جمهوری اسلامی ایران با سیاستهای ضدتورک از عوامل شهیدشدن جوانان تورک سرباز وظیفه به دست تروریستهای کورد و خود یک پای قضیه و همدست کوردهای تروریست و از مجرمان اصلی این اقدامات شیطانی خبیثانه و جنایتکارانه و تروریستی است.

دلیل دیگر این که تروریستهای کورد در شهرهای کوردنشین کوردستان و کرمانشاه ایران عملیات تروریستی علیه حاکمیت انجام نمی دهند این است که پادگانهای سپاه پاسداران در شهرهای سنندج و مریوان و پاوه و سقز و جوانرود و غیره کوردستان، درست بر خلاف آنچه کوردهای شیطان و حامیان نژادپرست ضدتورک فارس آنها تبلیغ می کنند، پر از «پاسدارهای کورد» است. بله درست خواندید: پاسدارهای کورد آن هم چه پاسدارهایی، با ریش و پشم پر حجم شبیه داعش و بلکه عین داعش. من خودم بر حسب اتفاقی با یکی از پاسدارهای کورد صحبت کرده ام و می دانم در ته دلشان به خون تورکها و حاکمیت تشنه اند و مکارانه و ریاکارانه به مصلحت قوم کورد به هیأت پاسدارها در آمده اند و جالب این که انسانهای قوم کورد به ایشان «جاش» نمی گویند؛ چرا که بازی دودوزه ای با حاکمیت و تروریسم کورد به نفع قوم کورد و به ضد انسانهای ملل تورک و لور انجام می دهند و در نهایت ایشان هم در مواقع ضروری بی شک به تروریستهای کورد خواهندپیوست و سلاح در دست گرفته و تورک کشی خواهند کرد. پاسدارهای خوابیدۀ ملت تورک این را یقین بدانند و فکری به حال خودشان بکنند.

شیطنتهای تروریستهای کورد شهرهای آزربایجان غربی، در لباس نمایندگان مجلس ایران

  اکنون، بر خلاف دهل 6 و 70 شمسی، کوردها به خوبی دریافته اند که فقط با کلاشینکف کار به پیش نمی رود بنابراین دسته دسته از سال 1376 تا کنون به عنوان پاسدار و بسیجی و نماینده مجلس «به ظاهر» به نظام جمهوری اسلامی ایران می پیوندند. اتفاقا این قسم از کوردها خطرناکتر از کوردهای تروریست دیگر هستند که با مکاری تمام، لباس احزاب تروریستی کوردی را در آورده و لباس طرفداران حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و لباس نمایندگان مجلس پوشیده و از شهرهای سولدوز (نقده جعلی)، سویوق بولاق، ساری داش، تیکان تپه، بوکان و خانای آزربایجان غربی (غرب آزربایجان جنوبی) به مجلس رفته اند و می روند. حمله های ناجوانمردانۀ همین قسم از تروریستهای کورد به نادر قاضی پور تورک دقیقاً در راستای همان سیاست شیطانی خطرناک تورک کشی سیستماتیک و تبرئۀ تروریسم کورد است. این عده از تروریستهای مکار کورد به موازات اقدامات تروریستی همقطارانشان (تروریستهای تورک کش احزاب کوردی دموکرات کوردستان و کومله و پژاک و پ ک ک و داعش) مخصوصاً از سال 1376 (از زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی شیطان پانفارس خندان ضدتورک ذاتی یزدی) به این سو مکارانه به سلک طرفداران حاکمیت جمهوری اسلامی درآمده و به عنوان کاندیدای نمایندگی مجلس رژیم با رای کوردها به مجلس می روند و بی محابا و به صورت سفت و سخت از منافع ملی قوم کورد دفاع می کنند، و جالب این که هیچ کوردی، تکرار می کنم هیچ کوردی چنین اشخاصی را «جاش» و خائن به ملت کورد نمی شمارد، درست بالعکس کوردها این پیوستگان به رژیم را از هر لحاظ به طور علنی ساپورت و حمایت می کنند و در رای گیریها با تمام وجود پشت این کوردهای تروریست علی الظاهر پیوسته به رژیم و در اصل ضدرژیم هستند و همه از جوان گرفته تا پیر به اینها رای می دهند، نه انتخابات مجلس و شورا را تحریم می کنند و نه شرکت کنندگان کورد را مثل بعضی از ما خائن می خوانند؛ در حالی که در میان ما تورکها حمقا یا خائنینی هستند که به همۀ نمایندگان تورک مجلس رژیم یا اعضای شورای شهر تورک، اعم از این که به نفع ملت تورک عمل می کند یا به نفع حاکمیت ضد تورک فارس، حتی به امثال نادر قاضی پور، برچسب «مانقورد» و «عامل رژیم» و «اطلاعاتی» و این قبیل برچسبهای خائنانه می زنند! چرا؟! باید از اینها پرسید که حرف حساب و منطقتان چیست؟ آیا تحلیل گران تورک ما به این برخوردهای مکارانه و ظریف کوردها با همنژادان خودشان و تفاوت آن با برخورد برخی از به اصطلاح ملتچیهای ما دقت کرده اند؟ اینها نکاتی باریکتر از مو هستند که یک تحلیلگر باید و باید و باید توجه کند. این دشمنان فارس- کورد- مانقورد ما هستند که به جلد ملتچی حرکت ملی آزربایجان درآمده اند و این گونه نگرشهای رادیکال احمقانه را که «هر کس پیوستۀ رژیم است، دشمن ماست» به مغز جوانان ما فرو می کنند. راستی چرا «همۀ» کوردها مثل پولاد پشت نمایندگان مجلس کورد و اعضای شورای شهر خود می ایستند و «خیلی» از ما تورکها هر کسی که حتی علی الظاهر با رژیم است و در باطن با ماست، مانقورد می دانیم! چرا؟

راستی چرا وقتی نادر قاضی پور به افشاگری دربارۀ دستگیری 42 نفر از کوردهای عضو داعش در شهرهای سویوق بولاق، خانا، ساری داش، بوکان، تیکان تپه توسط نیروهای اطلاعاتی ساکن در آزربایجان غربی از یک سو و پیوستن 350 خانواده کوردی سویوق بولاغی به داعش و مهاجر بودن قوم تروریست پرور کورد در آزربایجان غربی و امثالهم از سوی دیگر در سولدوز افشاگری می کند، نمایندگان کورد سنندج و سقز و مریوان و پاوه و جوانرود و غیره سکوت می کنند ولی نمایندگان کورد خانا و ساری داش و تیکان تپه و بوکان و سویوق بولاق و سولدوز، یعنی شهرهای اشغالی آزربایجان غربی توسط فاشیسم کورد، متحداً به او حمله می کنند و نمایندگان کورد ساکن در شهرهای کوردستان ایران سکوت می کنند؟ دلیل این اقدام سازمان یافته و هماهنگ کوردی نیز همان سیاست شیطانی اشغال خاک مقدس آزربایجان توسط کوردها و کوردنشین قلمدادکردن شهرهای آزربایجان غربی است که هم رژیم پهلوی و هم حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در این هدف شوم با تمام توان به کوردها کمک کرده و می کنند. در همین شهرها تعداد تورکها کم نیستند اما مدیای نژادپرست متحد ضدتورک فارس- کورد می کوشد همه این شهرها را کوردنشین خالص به ایران و جهان معرفی کند. و اکنش نادر قاضی پور به حملات سازمان یافته لفظی کوردهای تروریست به او خیلی خیلی جالب بود: او عکسی در اینستاگرام خود منتشر کرد که او را نشسته بر روی یک قبر شهید تورک در قبرستانی در اورمو، کنار قبرهای صدها جوان شهید شدۀ تورک به دست تروریستهای تورکخوار کورد نشان می دهد که حاکمیت شیطانی ضدتورک جمهوری اسلامی ایران همۀ این جوانان را برای به کشتن دادنشان به شهرهای تروریست پرور آزربایجان غربی اعزام کرده و به کشتن داده اند. این عکس بیش از هر چیز گویای حقیقت است: در اردبیل، تبریز، زنگان، همدان، قزوین، مرند، مراغه، خوی، سلماس، اورمو، سویوق بولاق، خانا، ساری داش، بوکان، تیکان تپه، سولدوز و تک تک شهرهای آزربایجان جنوبی سنگ قبرهای بی شماری متعلق به جوانان تورک یافت می شود که در سی و هشت سال اخیر حاکمیت شیطانی جمهوری اسلامی ایران به دست تروریستهای کورد شهید شده اند و در بر سنگ قبرهایشان محل شهادتشان یکی از شهرهای  سویوق بولاق، خانا، ساری داش، بوکان، تیکان تپه، سولدوز و ... حک شده است.

به راستی آیا پایانی برای این تورک کشی سیستماتیک فارس- کورد می شود دید؟

به راستی آیا پایانی بر این تورک کشی سیستماتیک و شیطانی اتحادیل فارس- کورد در خاک مقدس آزربایجان جنوبی هست؟ به راستی  این جنایات ضدبشری کی تمام می شود؟ و مهمتر از همه این ملت تورک آزربایجان و بسیاری از نخبگان ابله آسیمیله شده مانقورتش کی از خواب بیدار خواهندشد و خواهندفهمید چه بر سر انسانهای بی خبر از همه چیز و همه جای تورک می آید؟ اینها سوالاتی هست که مدام فکر ما را مشغول می دارد. تروریستهای کورد هر روز و هر هفته تورک می کشند و حاکمیت شیطانی ایران، عین خیالش نیست چرا که جوانان فارس دلبند یزدی و اصفهانی و کرمانی و مشهدی و سمنانی خودش را به مصاف کوردها نمی فرستد، بلکه تنها و تنها و تنها جوانان تورک اردبیلی و تبریزی و زنگانی و اورمو و همدانی و قزوینی و مرندی و مراغه ای و سلماسی و خویی و در یک کلام تورک آزربایجانی را به مصاف کوردها می فرستد و به کشتن می دهد بنابراین سران یزدی و اصفهانی و سمنانی و در یک کلام فارس فاشیست از این سیستم نژادپرستانۀ ضدتورک که برای خدمت سربازی جوانان تورک آزربایجان ایجاد کرده اند در ته دل خود احساس شعف نزادپرستانه دارند. هشدار به فعالان خارج نشین حرکت ملی ملت تورک آزربایجان: همین به کشتن دادن سربازان تورک به دست تروریسم کورد و اعزام نکردن سربازان سایر ملل ایران به مصاف کوردها در آزربایجان غربی و کوردستان مصدق بارز و آشکار «تبعیض نژادی» و «نژادپرستی فارسی- ایرانی» است. خواهشمندیم روی این مسئله با ارائه مدارک و شواهد به سازمان ملل و سازمانهای بشردوستانه و ضدنژادپرستانه بیشتر کار کنید. این کاری نیست که بتوان ان را به فردا موکول کرد. هر روز و هر هفته رژیم نژادپرست ضدتورک جمهوری اسلامی ایران جوانان تورک را با اعزامشان به مناطق جولان کوردهای تروریست به کشتن می دهد و از خون جوانان سرباز تورک ما در جهت تبلیغات اسلامی- فاشیستی- پانفارسیستی و شیطانی به نفع حاکمیت خودش و نیز اثبات بر حق بودن حاکمیتش (؟) سوء استفاده ها می کند. به راستی یک ملتچی چگونه می تواند جلوی این تبعیض نژادی آشکار و نژادپرستی کثیف سکوت پیشه کند؟! هم امروز مراسم تشییع جنازه شهید فرشاد رمزی در خانا برگزار شد و حاکمیت شیطانی، که به دست خودش این تورک را از قزوین به خانا کشانده و به دست تروریستهای کورد داده که بکشندش، خود مراسم باشکوه تشییع جنازه با حضور امام جمعه و مردم همیشه در صحنه بدبخت بی خبر از همه جا و همه چیز تورک خانا و شیاطین گشادتنبان کورد برایش می گیرد!! با توجه به این که انسانهای کثیر ملت تورک آزربایجان طبق آمارهای دقیق و صحیح بین المللی، بیش از 38 درصد جمعیت کل ایران را تشکیل می دهند، شیاطین مکار ایدئولوگ حاکمیت ایدئولوژیک شیعه- فارس جمهوری اسلامی ایران، از همین شهیدشدن هر هفتۀ تعداد بی شماری سربازپف درجه دار و افسر تورک به دست تروریستهای کورد، در جهت تبلیغات شیطانی ایدئولوژیک فارس- شیعه به نفع خودش و فریفتن انسانهای بی خبر از همه چیز و همه جای تورک ساکن در شهرهای آزربایجان جنوبی از قبیل اردبیل، تبریز، زنگان، همدان، قزوین، مرند، مراغه و حتی شهرهای در معرض خطر خوی غرب آزربایجان جنوبی چون سلماس، اورمو، سویوق بولاق، خانا، ساری داش، بوکان، تیکان تپه، سولدوز سوء استفاده ها می کند. می بینیم که با سیاستی شیطانی و صلیبی و انگلیسی فارسهای حاکمیت جمهوری شیطانی ایران، هم جوانان تورک ما را با اعزامشان به جلوی تروریستهای کورد، به کشتن می دهند و هم از خون این جوانان مظلوم و معصوم در جهت فریب دادن انسانهای ساده دل و زودباور تورک برای اثبات حقانیت خودش با شعارهایی چون «بر حق بودن جمهوری اسلامی ایران» و «توطئه های ضد انقلاب و اشرار مسلح برای تضعیف نظام مقدس جمهوری اسلامی» (؟!!) و امثال این شعارهای مزخرف و دروغ و توطئه های اهریمنی لندن ساختۀ ضدتورک  سوء استفاده ها می کنند. این بازی، بی شک بازی دو سر برد به نفع حاکمیت ضدتورک جمهوری اسلامی ایران و تروریستهای کورد است و بازی سر تا سر باخت برای ما ملت تورک. از فهم این نقشه ها و شیطنتهای فاشیستی- راسیستی ضدتورک صلیبی و این نکات باریکتر از مو دلم و جگرم آتش می گیرد. این دردها را به که بگوییم؟ بهوش برخی فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان، خوابیدن مردن است! دوباره بیدار شوید!

تا زمانی که پروژۀ تورک کشی سیستماتیک فارس- کورد هست، افشاگریهای ما ادامه دارد

تا زمانی که این روند شیطانی اتحاد فارس- کورد برای کشتن تورک ادامه دارد، افشاگری و مبارزه ما مبارزان راه آزادی ملت تورک و استقلال آزربایجان برای بیدار کردن تک تک انسانهای ملت تورک آزربایجان، تأکید می کنم بیدارسازی تک تک انسانهای ملت تورک آزربایجان و کل ایران ادامه دارد. تا زمانی که این نوشته ها و افکار بیدارساز ما خواب نحس و سیاه اوغوز را از چشمان این ملت بدبخت قربانی تورک ما بزداید و بیدار شوند و ببینند که همیشه و هر هفته، چه طور یک نفر یک نفر، دو نفر دو نفر و سه نفر سه نقر توسط اتحاد فاشیسم خونخوار توسعه طلب اشغالگر ضد تورک کورد با فاشیسم راسیست ضدتورک فارس قتل عام می شوند. دوستان بر من خرده مگیرید: «درد» مرا به نوشتن وامی دارد درد ملتم، درد سرزمین مادری ام، درد انسانهای مظلوم ملت تورک درد آزربایجان مگر کم دردی است؟ هر جوان تورک که به دست کثیف و متعفن یک تروریست کورد کشته می شود، فرزند من، جگرگوشۀ من است. چون به خوبی می دانم و با گوشت و خون و استخوان و تمام وجودم می احساس می کنم که چه دستهای آلوده ای جوانان ما را به بهانه خدمت اجباری سربازی به مقتل تروریستهای کورد می فرستد و به کوردهای تروریست هم گژارش می دهد و می سپارد: که «بزن و بکش این نژاد کثیف تورک را. حتی اگر یک نفر از این تورکهای کثیف، از این نژاد کثیف را بکشی هم غنیمت است»!!! من اینها را مثل نور خورشید و روز روشن می بینم. دیدن درد دارد و درد مسئولیت می آورد: مسئولیتی انسانی. من نه کلاشینکف دارم که ماشه اش را به سوی دشمنان خونخوارم بچکانم و نه رادیو و تلویزیونی دارم که تمام دردهایم را فریاد بکشم. کیبوردی دارم و کامپیوتری و خلوتی و یک قلب زخمی. و دگمه ها را با درد می فشارم. نوشته هایم را در آن و لحظه می نویسم. دلم پر درد و غم است با دگمه ها خالی اش می کنم. نمی گذارم هیچ نکته تاریکی در کار شیاطین متحد ضدتورک فارس- کورد- ارمنی- روس- صلیبی باقی بماند. نوشته هایم مثل نور شمعی سینه تاریک شیاطین نژادپرست را می شکافد و قلب سیاه و متعفن آنها را به نمایش عمومی می گذارد. تا زمانی که هستم تا زمانی که زنده هستم قلبم می تپد و نفس می کشم، نمی گذارم شیاطین نژادپرست متحد ضدتورک افکار عمومی ملت تورک و ملل دیگر ایران و جهان را فریب بدهند. نوشتن و باز هم نوشتن. این یک کار از من برمی آید. پس به قیمت شب بیداری و درد کشیدن و خلجان همیشگی زوزه های دردناکم را چنین سر می دهم. می نویسم به امید بیداری ملت خوابیده و نگون بخت تورک که اهریمنان متحد و همدست فارس و کورد و ارمنی و روس و صلیبی بختک شده و رویش افتاده و می خواهند خواب سنگین این ملت را به مرگ پیوند دهند. نوشته هایم دشنۀ تیزی بر پشت این بختک شوم سیاه فرو می رود.    

نوشته ام و باز می نویسم هدف فارسهای حاکم و کوردهای قاتل در آزربایجان تورک کشی نژادپرستانۀ صلیبی است. تروریستهای کورد گاه لباس خاکی احزاب تروریستی به تن می کنند و تورک می کشند و گاه در هیأت قاچاقچیها تورک می کشند و جالب این که سربازان وظیفه تورک را در هر دو لباس شهید می کنند و جالب این که فاشیستهای ضدتورک عقده ای فارس آنها را نه تنها تروریست و جانی نمی خواند بلکه آنها را «مبارزات آزادیخواهان کورد برای آزادی ملت کورد» نام می گذارند و شهیدشدن سربازان وظیفه تورک در راه محافظت از مرزهای ایران و جان و مال و ناموس مردم  جان شیرین خود را با اقدامات تروریستی کوردها از دست می دهند، «کشته شدن چند پانترک خر» نام می نهند در ضمن برای تحت تأثیر قرار دادن افکار و احساسات عمومی ملتهای ایران، این کوردهای تروریست قاچاقچی داعشی را با نام محبت آمیز «کولبر» مورد تفقد خود قرار می دهند.  

تاریخ نشان می دهد که علت گرایش جوانان تورک به حاکمیت جمهوری شیطانی ایران تروریستهای کوردند

اگر تاریخ ننگین کوردها را در آزربایجان غربی مرور کنیم، تاریخ به خوبی نشان می دهد که تروریستهای مسلح و اشغالگر و توسعه طلب کورد یکی از مهمترین عوامل گرایش جوانان تورک به پیوستن به نیروی انتظامی، ارتش، سپاه پاسداران و بسیج حاکمیت ضدتورک جمهوری اسلامی ایران هستند. اگر وقایع خونین و دهشتناک سولدوز و خانا را در سال 1358 هـ.ش. مرور کنیم می بینیم که هنوز هشت روز از پیروزی انقلاب سال 1357 در 22 بهمن نگذشته که  کوردهای تروریست در 30 بهمن 1357 به پادگان سویوق بولاق (مهاباد جعلی) حمله می کنند و سلاحهای دولتی را به منظور تورک کشی و اشغال خونین و توام با نسل کشی سولدوز، غارت می کنند. از همان زمان، انسانهای صلح طلب و آرام ملت تورک آزربایجان که دستشان خالی بود، مجبور شدند برای دفاع از جان و ناموس و مال و شهر و روستا و خانه و زن و بچه و مادر و خواهر و عروس خودشان از تجاوز کوردهای خونخوار احزاب تروریستی دموکرات کوردستان ایران و کومله و غیره هم شده، به نیروهای نظامی و انتظامی (کمیتۀ آن روز) و سپاه پاسداران و بسیج رژیم ضدتورک جمهوری اسلامی ایران دربیایند. آری! در 39 سال گذشته دسته دسته پیوستن جوانان کورد به احزاب تروریستی دموکرات کوردستان ایران، کومله، پژاک، پ ک ک و به تازگی داعش، سبب شده و می شود که جوانان تورک برای به ناچار برای حفظ و در امان نگه داشتن جان خودشان و خانواده شان و اطرافیانشان  به استخدام نهادهای نظامی و انتظامی ایران دربیایند. این یک حقیقت است که مهران بهاری نیز در مقالۀ ارزشمند خودش«ما و چند کجروی در حرکت ملی کرد» با هوشمندی به آن اشاره کرده است:

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/02/blog-post_9.html

اگر روش مبارزه کوردها مثل «انسان» و دموکراتیک و نرم و فرهنگی و مهمتر از همه «پاک» و «صادقانه» و «بدون غرض و مرض با نیت درست و درک و احترام متقابل» بود، هرگز جوانان تورک در آزربایجان غربی به حاکمیت ضدتورک ایران نمی پیوستند و امکان برای اتحاد دو ملت تورک و کورد علیه دشمن مشترک فارس فراهم می شد. ملت تورک آزربایجان در سر تا سر تاریخ ملتی صلح طلب و آرام و آرمش طلب و ضد جنگ و ضد خونریزی و جوانمرد و معتدل هستند و هرگز تا مجبور نشوند دست به سلاح نمی برند و فقط در زمان دفاع مشروع و انسانی از جان و مال و ناموس و خانه و کاشانه و خاک و روستا و شهر خودشان دست به اسلحه می برند. تاریخ گواه این سخن ماست: جنایات مارشیموس آسوری و جیلوها و ارمنیها، جنایات عبیدالله کورد، جنایات سیمیتگو کورد، جنایات قاسملو کورد و غیره. اما کوردها و فقط کوردها که خشونت و ترور و جنایت در ژنتیک و خونشان هست، با شیطنتهای خونین بی پایانشان و با اقدامات تروریستی بی شمار و بی وقفه شان برای نسل کشی انسانهای بی دفاع ملت تورک در صد و پنجاه سال اخیر، این امکان طلایی اتحاد تورک و کورد را به صفر رسانده اند و سبب شده و می شوند که من و امثال من به جای افشاگری علیه فاشیسم راسیست فارس ایران علیه تروریسم کورد مقاله ها بنویسیم. چرا که به عیان می بینیم این تروریستهای فاشیست کورد از آن فاشیستهای راسیت مکار فارس بسی خطرناکتر و خونریزتر و تورک کش تر و اشغالگرتر هستند.  کوردها با سابقۀ تورک کشی صد و پنجاه ساله (عبیدالله و سیمیتکو و قاسملو و غیره) تا کنون ثابت کرده اند که قومی تورک کش و جنایتکار و خونریز و رذل و مکار و سیاس هستند از این رو با این سابقه و اقدامات تروریستی بی پایانی که هر روز ادامه دارد، همۀ کوردها، تک تک کوردها در مظان اتهام ما هستند مگر این که خلافش ثابت شود. این نوشته ادامه دارد.

اوجالان ساوالان- پنجشنبه 15/04/1396        2017-07-05

1358456462 vayfdyvlafed