مقدمه

ما فعالان حرکت ملی آزربایجان جنوبی در شهرهای آزربایجان جنوبی و در جامعه، کوچه و خیابان هستیم و حضور داریم و همه چیز و همه کس و همۀ جریانات را به دقت رصد می کنیم و بر اساس مشاهدات میدانی و ملموس در جامعه است که تحلیلهای خود را ارائه می دهیم. مطالب اساسی این مقالۀ من بر اساس مشاهدات میدانی و تجربیاتم در میان مردم و در جامعۀ آزربایجان جنوبی و شهر اردبیل است.

حاکمیت نژادپرست و ضدتورک جمهوری اسلامی ایران در روزهای اخیر به رذالتی تن داده است که قابل قیاس با رذالتها، جنایتها، خباثتها و خیانتهای قبلی اش نیست و آن صدور احکام سنگین 55 سال زندان و تبعید برای  5 تن از بهترین فعالین ملی و مدنی حرکت ملی ملت تورک آذربایجان، علیرضا فرشی ، اکبر آزاد ، بهنام شیخی ، حمید منافی و سیامک میرزایی است. جرم این مبارزان قهرمان تورک، درخواست مسالمت آمیز اجرای اصل ۱۵قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است؛ جرمشان  جمع آوری امضا و راه اندازی کمپین و درخواست اخذ مجوز به مناسبت برگزاری مراسم بزرگداشت روز جهانی  زبان مادری است؛ جرمشان حق طلبی و عدالت خواهی و درخواست مسالمت آمیز حقوق بشری برای انسانهای ملت سی و پنج میلیونی تورک آزربایجان مبتنی بر قوانین اعلامیّه حقوق بشر و حقوق زبانی و فرهنگی مصوّب سازمان ملل است؛ جرمشان این است که می گویند ما انسانهای ملت تورک نیز در آزربایجان جنوبی و ایران «انسان» هستیم و می خواهیم مثل یک انسان زندگی و بهز بان مادری خودمان «نیز» تحصیل کنیم. همین صدور احکام سنگین و ناعادلانه و ضدبشری برای این پنج فعال ارزندۀ حرکت ملی آزربایجان جنوبی، نشان می دهد که پروژۀ جمهوری اسلامی ایران بنا به صلاحدید اربابان صلیبی، در انتهای مسیر خود به سر می برد و عمر آن به سر آمده است و با توجه به پتانسیل قوی و جوشان و خروشان و رو به رشد حرکت ملی ملت تورک آزربایجان جنوبی، جمهوری اسلامی ایران چاره ای جز توسل به این گونه احکام ظالمانه و سرکوبگرانه ندارد. از ابتدای پیروزی انقلاب سالامی در دهانها شنیده می شد که عمر این حاکمیت 40 سال است و عجیب آن که از شواهد و قرائدن کاملاً آشکار است که این پیش بینی و پیش گویی- اگر بتوان گفت پیش گویی بوده است (؟)- روز به روز به حقیقت نزدیک می شود.

شگردهای اشاعۀ پهلوی پرستی و رضاشاه پرستی در شهرهای آزربایجان جنوبی توسط مأموران وزارت اطلاعات

استراتژی اطلاعاتی فحش دادن به سران رژیم جمهوری اسلامی ایران و شخص خامنه ای

استراتژی اطلاعاتی فحش دادن به سران رژیم جمهوری اسلامی ایران و شخص خامنه ای برای حرف کشیدن از قربانی یک شگرد و استراتژی شایع و قدیمی است که از همان سال روی کارآمدن خامنه ای در آزربایجان جنوبی و کل ایران اعمال می شود. بدین صورت که مأموران اطلاعاتی و امنیتی رژیم، که می دانند عموم مردم دل خوشی از حاکمیت سیاه ملا-سیدهای جمهوری اسلامی ندارند، برای جلب اعتماد مردم و قربانیانشان، یعنی منتقدان رژیم که می خواهند علیه آنها پرونده سازی کنند و آنها را از شغل دولتی و نان بخور و نمیر محروم سازند، ابتدا خود را مخالف سرسخت نظام معرفی می کنند و شروع به فحش و ناسزا به خامنه ای و سران نظام می کنند و وقتی که طرف مقابل به اصطلاح کاملا خام شد و اعتماد کرد و با مأمور همراه شد و او هم شروع به انتقاد کرد، دگمۀ ضبط صوت را به آرامی و ماهرانه فشار داده و صدای قربانی را برای هرگونه اقدام مقتضی بعدی ضبط و روزگارش را سیاه می کنند. این امر تازه ای نیست و مخبرهای بی شماری در این سی و هشت سال سیاه جاکمیت جمهوری اسلامی ایران، درست همانند پنجاه و هفت سال سیاه تر حاکمیت پهلوی، شب تا صبح در کوچه ها و خیابانها و ادارات دولتی و قهوه خانه ها و بانکها و شرکتها و خلاصه همه جا به امر خامنه ای پسند مخبری و جاسوسی به صورت حرفه ای اشتغال داشته و محصول کارهای خودشان را دورن اولین صندوق پیشنهادات و انتقادات و  صندوقهای حراست اولین اداره دولتی می اندازند. حاکمیت امنیتی- اطلاعاتی- پلیسی جمهوری اسلامی ایران در آزربایجان سی و هشت سال گذشته این چنین بوده است.

نکتۀ جالب و جدید  کوشش مأموران زبدۀ رژیم جمهوری اسلامی ایران در ایجاد ذهنیت پان ایرانیستی و پانفارسیستی ضدتورک و اشتغال مأموران مانقورت اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران به تبلیغات و پروپاگاندای رضا پالانی پرستی و محمدرضا پالانی پرستی و پهلوی پرستی افراطی در شهرهای آزربایجان جنوبی در سالهای اخیر و مخصوصا امسال است که در نوع خود بسیار قابل تأمل و قابل بررسی و مطالعه است. ناگفته پیداست که جمهوری اسلامی ایران در این گونه اقدامات حتی به قیمت تخریب خودش و شخص سیدعلی خامنه ای حاضر است که توجه انسانهای ملت تورک را از حرکت ملی مقدس حق طلبانه و مردمی و دموکراتیک و انسانی ملت تورک آزربایجان و فعالان قهرمان این حرکت منحرف کند و الگوی قدیمی و منسوخ شدۀ ایران پرستی آریایی مدار ضدتورک و ضدعرب پهلوی را دیگربار در اذهان مردم بکارد. در جامعۀ آزربایجان که حرف زدن علیه رژیم و شخص خامنه ای در ادارات دولتی و مدارس و بانکها و امثالهم جرم محرز اطلاعاتی- امنیتی محسوب می شود و برای مرتکبین آن حتی به قیمت خطر جانی تمام می شود، مأموران مانقورت زبدۀ اطلاعاتی رژیم فحشهای آبدار به خامنه ای می دهند تا در ادامه ذهن انسانهای ملت تورک را از حرکت ملی ملت تورک آزربایجان منحرف و از آنها پان ایرانیستهای ضدتورک بسازند.  جالب این که در جمهوری اسلامی ایران، که به ظاهر با حاکمیت پهلوی مخالف است، پهلوی پرستی و رضا پالانی پرستی در شهرهای آزربایجان جنوبی کاملاً آزاد آزاد است اما همین که ما فعالان حرکت ملی در تلگرام و فضای مجازی به جای «ترک»، «تورک» می نویسیم و به جای «آذربایجان»، «آزربایجان» فوراً شاخکهای فوق حساس مانقورتهای مأمور رژیم به ارتعاش درمی آیند و شروع به رصد ما و پرونده سازی علیه ما انسانهای حق طلب ملت تورک آزربایجان می کنند. خود این نشان می دهد که حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بی شک روی دیگر سکۀ حاکمیت پهلوی و بلکه عین آن است و در تورک ستیزی و آزربایجان ستیزی نه تنها دست کمی از پهلوی ندارد بلکه بسیار زیرکتر و باتجربه تر از پهلوی است.

الف- اشاعۀ پهلوی پرستی و رضاشاه پرستی توسط کتابفروشهای دستفروش کنار خیابانهای اردبیل

   نکته مهم این است که نحوۀ مهندسی فرهنگی مأموران اطلاعاتی- امنیتی رژیم جمهوری اسلامی ایران در شهرهای تورک نشین آزربایجان جنوبی با شهرهای فارس نشین ایران اساساً فرق می کند. برای این که موضوع دقیقا مشخص شود مثالی می زنم: من خودم در گشت و گذار در خیابانهای اردبیل در کنار کتابفروشیهای سیار خیابانهای آلاقاپی به  چاهارراه و چاهارراه به میدان شریعتی که در پیاده روهای اطراف بقعۀ شیخ صفی و دیگر جاها بساط کتابفروشی پهن می کنند، با فارسهای اصفهانی، یزدی، کرمانی و غیره که برای گردش به اردبیل سفر می کنند، به طور عمدی و برای کسب اطلاعات دوستانه وارد گفت و گو شده ام و نکتۀ جالب این که آنها بعد از دیدن کتابهایی که دستفروشان اردبیلی برای فروش به نمایش گذاشته اند، حیرت و تعجب خودشان را چنین ابراز می دارند: «شما دیگر چرا شاکی هستید؟ کتابهای ممنوعۀ مربوط به کورش کبیر، داریوش کبیر و حتی کتابهای مربوط به رضاشاه کبیر و محمدرضاشاه و حتی کتاب فرح پهلوی در دفاع از شاه تحت عنوان «کهن دیارا: خاطرات فرح پهلوی»، کتابهای قدغن شدۀ زرین کوب و کسروی و امثال آنها آزادانه در شهر شما اردبیل به فروش می رسد، اگر اصفهان بود هم کتابها را ضبط می کردند و هم فروشنده را دستگیر می کردند»! این نکته که اگر نگاه تیزبین و حساس آن فارسها نبود زیاد به چشم نمی آمد ولی حقیقت داشت. ممنوع ترین کتابهای ممنوعه ای که محتوای آن پان ایرانیستی است و ظاهراً بر ضد حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و به نفع حاکمیت پهلوی نوشته شده است و یک فارس اصفهانی، کرمانی، یزدی و غیره برای خواندن آنها مجبور است به اینترنت مراجعه کرده و با فیلترشکن نسخۀ پی دی اف آن را با ترس و لرز دانلود کند و مطالعه کند، در شهر اردبیل در خیابانها به صورت آزاد و علنی به فروش می رسد و جالب این که کتابفروشهای دوره گرد اردبیلی، بیش از 90درصد کتابهایشان، همین کتابهای به اصطلاح «ممنوعۀ پانفارسیستی و پان ایرانیستی» هستند و خیلی به ندرت کتابهای در بارۀ شعر و ادبیات و زبان تورکی و مسائل مربوط به ملت تورک آزربایجان کتابی در بساط آنها پیدا می شود. در عوض از نسخه های اصل گرفته تا افست کتابهای کوروش پرستانه و پهلوی پرستانه در بساط آنها فراوان فراوان هست! آیا این امر اتفاقی است یا پشت آن برنامۀ حاکمتی هست؟ این موضوع شاید برای کسی که فعال حرکت ملی نباشد نوعی حُسن و خوبی شهر اردبیل از نظر ایجاد آزادی عقاید توسط حاکمیت جمهوری اسلامی در شهر اردبیل به نظر بیاید اما در نگاه تیزبین ما فعالان حرکت ملی آزربایجان هیچ هم «بی معنی» و «اتفاقی» نیست بلکه بوی برنامه ریزی و مهندسی فرهنگی حساب شدۀ افکار و اذهان انسانهای تورک آزربایجان و بوی نژادپرستی ضدتورک و ضدآزربایجان می دهد؛ کما این که من بنا به علایق خاص خودم آدم بسیار کتابخوانی هستم و از گلوی خودم و خانواده ام می زنم و کتابهایی را که دوست دارم به هر قیمتی می خرم و مطالعه کنم، از این رو با تعدادی از این کتابفروشهای کنار خیابان دوستی و صمیمیت دارم و از یکی پرسیدم که «چرا راجع به زبان مادریمان تورکی و ادبیات آزربایجان و مسائل تورکان آزربایجان و ایران کتاب نمی فروشید»؟ او گفت: «چندین بار از این کتابهای تورکی یا مربوط به آزربایجان که مورد علاقۀ خودمان هم هست، کتاب آوردیم اما ناگهان مأموران اطلاعات امدند و همۀ کتابهایمان را جمع کردند و خودمان را هم دستگیر کردند و بعد از چند روز با هزار زحمت و اخذ تعهد آزاد شدیم، ما زن و بچه داریم و این کتابفروشی شغل اصلی ماست از این رو دنبال دردسر نمی گردیم، مأموران لیستی از کتابهای به اصطلاح «مجاز» در اختیار ما گذاشته اند و ما هم همانها را در بساط خودمان می فروشیم»!! 

مهندسی فرهنگی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران و ارگانهای فرهنگی رژیم مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی و غیره ایجاب می کند که برای جلوگیری از شیوع و نفوذ و رسوخ حرکت ملی حق طلبانۀ آزربایجان در میان انسانهای تودۀ ملت تورک، کتابهایی با محتوای آشکار نژادپرستی صلیبی ضدتورک و ضدعرب ایرانی از قبیل کتابهای مربوط به کورش پرستی و رضاشاه پرستی و محمدرضا پرستی آزادانه در اردبیل به فروش برسد، اما در شهرهای عمدتاً فارس نشینی مثل اصفهان و یزد و کرمان و غیره که در آنها اکثریت فارس زندگی می کنند، فروش آزادانۀ همین کتابها جرم فرهنگی و مستوجب پیگرد قانونی و مجازات قضایی محسوب می شود. اجرای این برنامه های موذیانه و نژادپرستانه به نفع قوم حاکم فارس و به ضرر ملت تورک در بیست سال اخیر نسلی از مانقورتهای پهلوی پرست را در اردبیل و شهرهای دیگر آزربایجان جنوبی به وجود آورده است که به هر بهانه ای در فضای مجازی، در فیسبوک، در کانالهای تلگرام و در جامعه به ما فعالان حرکت ملی حمله می کنند و ما را به «خیانت به ایران اهورایی (؟)»، «تجزیه طلبی» متهم می کنند و پستهای راجع به «خدمات رضاشاه کبیر» و «خدمات محمدرضاشاه پهلوی» را در مقایسه با «خیانتهای جمهوری اسلامی ایران» در کنالهای تلگرامی آزربایجانی به صورت کاملا آزادانه و بدون هیچ گونه مزاحمت از طرف ارگانهای نظارتی جمهوری اسلامی ایران از قبیل پلیس فتا و وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه و غیره به  شدت تبلیغ و پخش می کنند و ورد زبان و جانشان «زنده باد رضا پهلوی» و «پاینده باد پهلوی» (؟) است!!!

   ب- اشاعۀ پهلوی پرستی و رضاشاه پرستی توسط بعضی از رانندگان تاکسی در اردبیل

این نوشته ما هرگز این را نمی خواهیم بگوییم همۀ رانندگان تاکسی مأمور اطلاعات رژیم و نوکر حاکمیت جمهوری اسلامی هستند، اما با توجه به تجاربمان «بعضی» از آنها را- با توجه به حرفها و نحوۀ برخوردشان و شیوه ها و شگردهای حرف کشیدن از قربانی و مغزشویی او- بی شک مخبر اطلاعات رژیم دیده ایم. این گونه رانندگان کسانی هستند که صبح زود یک بار و در شب یک بار یک بار دقیقاً مثل یک کارمند اداره به ستادهای خبری ادارۀ اطلاعات شهرها و از جمله اردبیل می روند و ورود و خروج خود را ثبت و اطلاعات جمع اوری شدۀ خودشان (صداهای ضبط شدۀ مردم و فعالان حرکت ملی و امثالهم) را تقدیم رؤسایشان می کنند. کار این رانندگان- که عموماً در مناطقی از شهرهای آزربایجان تردد می کنند که منتهی به دانشگاهها باشد- این است که ابتدا به سران جمهوری اسلامی ایران و مخصوصاً به خود خامنه ای فحش و ناسزا می گویند و سپس که توجه مسافر جذب شد، از رضاشاه پهلوی و پسر ملعون قاتلش تعریف و تمجیدها می کنند! برای مثال من سوار یک تاکسی بودم و راننده شروع کرد به صحبت کردن و از خدمات رضا پالانی داد سخن می داد که «رضاشاه رفته بود تورکیه. آتاتورک دستور داد یک دختر تورک برایش به هتل بفرستند تا حال کند. وقتی که آتا تورک به ایران آمد خبری از دختر ایرانی در هتل نشد. آتاتورک به رضاشاه گفت: رسم مهمانداری شما این است که دختری برای من نیاورید؟! رضاشاه جواب داد: دختر ایرانی ناموس من است. من راضی نمی شوم ناموس خودم را در اختیار یک تورک قرار دهم»!!! نمی دانم مانقورتهای رژیم این حکایت مسخره و سراپا دروغ و مزخرف را از کدام سوراخ ماتحتشان درآورده اند؟! اما مطمئناً روی این گونه حرفها کار عملیاتی و اطلاعاتی شده است. به آن راننده گفتم که «به راستی شما شخصیتی مثل رضا پالانی یعنی مهتر سفارت هلند و نوکر حلقه به گوش انگلستان را که بدترین خیانتها را در حق ملت تورک آزربایجان انجام داد با آتاتورک مقایسه می کنی؟!آتاتورک فاتح جنگ تاریخی چاناق قالا و افتخار دنیای اسلام و فاتح جنگهای نجات و استقلال تورکیه را که به قیمت بیش از نیم میلیون شهید تورک اما با شکست اتحاد ضدتورک جهان تمام شد، چه شباهتی به رضا پالانی عقده ای ضدتورک دارد؟  آتاتورک کبیر در 57 سال زندگی پرثمرش در11 جنگ مستقیمأ شرکت کرد و جنگید، 24 مدال شجاعت گرفت،  7 نشان درجه یک نظامی، 13 کتاب نوشت و 1 کشور تورک با میلیونها انسان آزاده رابه جهان تقدیم کرد، اما رضا پالانی یک لات بی سروپای بی سواد طویله دار و پهن جمع کن طویلۀ هلندیها و انگلیسی ها بود که به دستور انگلیسهای ضدتورک فراماسون صلیبی تورک ستیزی سیستماتیک دولتی را در ایران بنیان گذاشت و موقعی که انگلیسها به ایران حمله کردند، همان گونه که آورده بودنش همان گونه هم بردندش بدون هیچ گونه مقاومتی دمش را لای پایش گذاشت و جلوی اربابان انگلیسی اش چمباتمه نشست و دم تکان داد. این دو چه شباهتی به هم دارند»؟! اما در اردبیل و شهرهای آزربایجان جنوبی این گونه تاکسی چیها زیاد پیدا می شوند که مدام از خدمات و افتخارات رضا پالانی و محمدرضا پالانی داد سخن می رانند و مردم بی خبر را می فریبند.

ج- اشاعۀ پهلوی پرستی و رضاشاه پرستی در مدارس و دانشگاههای آزربایجان به صورت آزادانه

این هم از استراتژیهای جالب عوامل جمهوری اسلامی ایران و مخصوصا مانقورتهای پان ایرانیست ضدتورک است. چون نسل جدید آزربایجان (نسلی که پس از انقلاب زاده شده است) خبر زیادی از خیانتها و جنایتهای خاندان قاتل و پلید پهلوی ندارند، معلمهای مانقورت، که بیشترشان معلمان تاریخ، جغرافیا، علوم اجتماعی، ادبیات فارسی و در کل علوم انسانی هستند، در مدارس آزربایجان و استادان مانقورت تاریخ و علوم انسانی در دانشگاههای آزربایجان مدام از خدمات رضا پالانی و پسرش داد سخن می رانند و شگفت این که حاکمیت به این مانقورتها اجازه می دهد که آزادانه در کلاسهای درس مدارس آزربایجان، مخصوصا دبیرستانها، و دانشگاههای شهرهای آزربایجان جنوبی از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بد بگویند و حتی از خامنه ای به شدت انتقاد کنند. هدف این است که در ذهن دانش آموز و دانشجوی از همه جا بی خبر تورک، تصویر «قهرمان» از این گونه مانقورتهای مأمور حاکمیت ساخته بشود و دانش آموزان و دانشجویان بگویند «عجب آدم پر دل و جرأتی است فلانی. علناً در سر کلاس به خامنه ای فحش داد»! غافل از این که حاکمیت ملا-سیدهای فراماسون حتی به قیمت تخریب بلندپایه ترین مقاماتش می خواهد جلوی بیداری گستردۀ انسانهای ملت تورک آزربایجان مخصوصا نوجوانان و جوانان را بگیرد و این گونه با رذالت و حقارت به جنگ هویت طلبی و حق طلبی ملت تورک آزربایجان برود. همین نشان می دهد که حاکمیت پانفارس و ضدتورک جمهوری اسلامی ایران از بیداری گستردۀ انسانهای ملت تورک به شدت هراس دارد چون بیداری و قیام ملت تورک برابر است با محو حاکمیت پانفارسها در ایران از این رو مانقورتهای مأمور اطلاعات معلم و استاد وقتی که درست به اصطلاح مغز دانش آموزان و دانشجویان را پختند و آماده کردند مثل شیطان رجیم شروع می کنند به دمیدن نفس نحس و مسموم خودشان و تعریف و تمجید از رضا پالانی و محمدرضا پالانی و ایران فرهنگی و ایران بزرگ و در ضمن در میانۀ حرفهایشان می گویند «ارمنی برادر ماست!!! کورد برادر ماست!!! ما در طول تاریخ هیچ بدی از ارمنیها و کوردها ندیدیم اما هرچه بخواهید از این پانتورکها (یعنی ما مبارزان حق طلب ملت تورک آزربایجان) خیانت دیده ایم!!! اینها نوکر تورکیه و آزربایجان هستند و می خواهند همۀ ما تورکها را به کشتن دهند و مملکت اهورایی  ایران ما را تجزیه کنند و دشمن واقعی ما همینها هستند و بس پس قتل همه شان واجب است و ...»!!! بارها گزارش این حرفهای مانقورتهای نشاندار رژیم جمهوری اسلامی ایران از طرف دانش آموزان و دانشجویان به گوش ما ملتچیهای آزربایجان رسیده و می رسد و همه این حرفها مستند هستند و همه روزه در مدارس و دانشگاههای آزربایجان اتفاق می افتند. فحش دادن به سردمداران رژیم جمهوری اسلامی ایران که در شهرهای فارس نشین ممکن است معلم یا استاد دانشگاهی را به راحتی تا پای میز محاکمه و زندان ببرد، چه رسد به توبیخ و اخراج از مدرسه و دانشگاه، همه روزه در آزربایجان اتفاق می افتد و این نشان می دهد که تاریخ مصرف رژیم ضدتورک جمهوری اسلامی ایران به راستی به سر آمده و این رژیم نوکر انگلیس می کوشد به قیمت تخریب خامنه ای هم شده برای رضا ربع پالانی محبوبیت بخرد. و در اصل هدف این است که نگذارند دانش آموزان و دانشجویان تورک به امثال پیشه وری و قهرمانان کنونی ملت تورک آزربایجان که یا در تبعید هستند یا در زندان یا تحت شدیدترین تدابیر و تضییقات امنیتی پی ببرند و آنها را الگوی خود سازند. این حال و روز امروز ما ملت تورک آزربایجان است و نشان می دهد اتحادیه صلیبی ضدتورک و در راس آن انگلیس و نوکران قسم خوردۀ فارس پرست حاکم بر ایران و اوپوزیسیون قلابی ضدتورک و خبیث حاکمیت ضدتورک هرگز راضی نخواهندشد تا ملت تورک آزربایجان به استقلال و سعادت برسد و با توافق با هم موقعی که خطر حرکت ملی ملت تورک آزربایجان روز به روز جدی و جدی تر شد، از این گونه «بازیها» زیاد درآورده و درخواهدآورد.

د- اشاعۀ پهلوی پرستی و رضاشاه پرستی در فضای مجازی، فیس بوک و مخصوصا تلگرام

از زمانی که تلگرام به راه افتاده هزاران هزار از فرزندان حق طلب ملت تورک آزربایجان با بازکردن دهها کانل تلگرامی به روشنگری و افشاگری علیه رژیم جمهوری اسلامی و پالانیها و اوپوزیسیون ضدتورک فارس پرست رژیم می پردازند. آیا عوامل رژیم و مزدوران اطلاعاتی و امنیتی رژیم می توانند نسبت به این موج خروشان حق طلبی انسانهای ملت تورک آزربایجان و سایر تورکان ایران و این ارتباطات تنگاتنگ انسانهای حق طلب تورک با همدیگر بی تفاوت باشند؟ هرگز! و جالب این که مانقورتهای نوکر حاکمیت همین استراتژی ضدیت ظاهری با جمهوری اسلامی ایران و پالانی پرستی را در کانالهای تلگرامی هم با شدت و حدت دنبال می کنند. از همان روزهای اول به راه افتادن کانالهای تلگرام، خیلی از مأموران حاکمیت که اکثرشان در قسمت حراست ادارات و سازمانها و بانکها و غیره و یا حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی و غیره کار می کنند،  شروع کرده اند به ایجاد کانالهای موازی با کانالهای حقیقی حرکت ملی آزربایجان و با اسامی جعلی پان ایرانیسم و پالانی پرستی را تبلیغ می کنند! اما چون فضای مجازی است و شماره های تلفن این عوامل رژیم محفوظ است و امکان شناخته شدنشان تقریبا غیرممکن است این عوامل رژیم با حیله و نیرنگ و با تورک نشان دادن خودشان به کانالهای تلگرام نفوذ کرده یا این که کانالهایی با نامهای تورکی و آزربایجانی و در اصل ضدتورک و ضدآزربایجان بازکرده و ضمن جاسوسی و پرونده سازی برای فعالان صادق حرکت ملی آزربایجان جنوبی در هر فرصت و با هر بهانه ای به فحاشی و آزار و اذیت و ترور شخصیت فعالان حقیقی حرکت ملی ملت تورک آزربایجان در تبریز و اردبیل و اورمو و زنگان و تهران و غیره در تلگرام می پردازند. فعالان بنام و زحمتکش و قدیمی حرکت ملی آزربایجان اولین و عمده ترین قربانیهای این ترور شخصیت هستند و در درجۀ بعدی فعالان باسواد و تأثیرگذار حرکت هستند. به محض این که عوامل اطلاعاتی فعال رژیم بفهمند که فعال باسوادی در تلگرام هست و ممکن است حرفهایش الگویی برای جوانان و نوجوانان باشد سیل حمله ها و هجمه های ناجوانمردانه و فحاشیهای ناموسی و امثالهم حتی «بی سواد» خواندن و «احمق» شمردن این فعالان ارزشمند توسط مانقورتهای حاکمیت جاری می شود که چه بسا سبب دلزدگی و خستگی این گونه فعالان باسواد و محترم شود که به آبرو و شخصیت و وجهۀ خود اهمیت قائل هستند. اینها همگی شگردهای مانقورتهای اطلاعاتی رژیم جمهوری اسلامی در فضای مجازی علی العموم و علی الخصوص در تلگرام هستند.

اخیرا در مراجعاتم به تلگرام بارها و بارها از سوی عوامل رژیم که یک روز به اسم اصلاح طلب و روز دیگر سلطنت طلب رضا پالانی پرست و بسیاری با نامهای تورکی و در ظاهر فعال حرکت ملی آزربایجان با تورک پرستی جدی ظاهر می شوند و شدیدترین انتقادات را از ملا-سیدهای حاکمیت و حتی شخص خامنه ای می کنند، و سوادشان از یک بچۀ دبیرستانی کمتر است و هیچ شأن و شخصیت بحث علمی و صادقانه را ندارند مورد فحاشی قرار گرفتم و جالب این که این عمل را موقعی انجام می دهند که من و امثال من از رضا پالانی پرستی و گاهاً کسروی پرستی تند (؟) اینها انتقاد می کنیم و با ارائۀ دلایل و اسناد و مدارک خیانت رضا پالانی و احمد کسروی مانقورت ضدتورک را افشا می کنیم. «لات»، «بی سواد»، «منحرف» (؟)، «دارغا شاییرد» (؟!!)، «الوات»، «نوکر روسیه» (؟!)، «مواجب بگیر تورکیه» (؟)، «مواجب بگیر الهام علییف» (؟) ، «بی سواد»، «احمق» وغیره القابی است که مثل نقل و نبات نثار ما دلسوزان واقعی ملت تورک آزربایجان می کنند و طوری نقش بازی می کنند که خائن ما هستیم و خادم آنها و رضا پالانی و احمد کسروی هستند و هدفشان بی شک این است که ما فعالان حرکت ملی آزربایجان را از کانالهای تلگرامی بتارانند و این میدان ارزشمند فعالیت را دربست در دست بگیرند.

از جمله شگردهای مزدوران اطلاعاتی رژیم برای شناسایی حق طلبان تورک و فعالان حرکت ملی آزربایجان در فیس بوک و تلگرام استفاده از نامهای دخترانه و زنانه و تصاویر جذاب دختران و زنان در پستهای فیس بوکی و تلگرامی است که فعالان ملت تورک را با این حربه ها به دام بیندازند.فعالان راستین حرکت ملی با این شگرد بارها مورد آزمون قرار گرفته اند که در هر تلاشی مأموران ورزیدۀ اطلاعات رژیم ناموفق بوده اند چرا که با افتخار تمام باید داد بزنیم که ما ملت تورک آزربایجان دارای پاکترین جوانان حق طلب تورک، چه دختر و چه پسر علی الخصوص در حرکت ملی آزربایجان هستیم و اخلاق مداری و حرمت به نفس شاخصۀ اصلی جوانان تورک از جان گذشتۀ ما در تمامی طول دوران فعالیتهایشان است و چون حرکت ملی ما پاک است ناپاکی و فساد سریع پیدا می شود و رخنه گران اطلاعاتی رژیم به زودی رسوا می شوند و تلاش آنها در ایجاد اختلاف بین فعالان مطرح حرکت و ایجاد شبهه و اختلاف علیه شخصیتهایی مطرح و قدیمی حرکت ملی که همه می شناسیم  و همۀ فعالان ارزشمند دیگر حرکت ملی آزربایجان تا کنون بی نتیجه مانده است.  

مانقورتهای اصلاح طلب خاتمی پرست بیشترین حجم مأموران اطلاعاتی رژیم در تلگرام و فضای مجازی

از تاکتیکهای دیگر این مانقورتها خاتمی پرستی و اظهار اصلاح طلبی شدید است. اینها محمد خاتمی رئیس جمهور فراماسون فارس پرست خبیث خائن به ملت تورک آزربایجان را همچون خدا و بلکه والاتر از آن به راستی می پرستند و کسی در کانالهای تلگرامی حق ندارد کوچکترین انتقادی به این سید فراماسون مفعول انگلیسی بکند. البته آگاهان امر می دانند که اساساً از اوایل دهۀ هفتاد شمسی تا به امروز مأموران وزارت اطلاعات اغلب اصلاح طلب و متمایل به رفسنجانی و خاتمی بوده اند و سران سپاه پاسداران، از جمله اطلاعات سپاه متمایل به خامنه ای و اصولگرایان. از زمان ریاست جمهوری خاتمی پلید ضدتورک فراماسون، سران وزارت اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی ایران، دهها و بلکه صدها مأمور ساواک رژیم شاه را برای همکاری رسمی با خودشان فراخواندند و به کار گرفتند، از این رو پهلوی پرستی و رضا پالانی پرستی و محمدرضا پالانی پرستی خودبه خود به بدنۀ وزارت اطلاعات وارد شدو شخص رفسنجانی ملعون ضدتورک فراماسون نیز اساساً متمایل به رژیم پهلوی بود و سیاستهای تورک ستیزانۀ آنها را با شدت دنبال می کرد. از این رو گذشتن مأموران اطلاعات رژیم از خط قرمز بسیار حساس رژیم یعنی شخص سیدعلی خامنه ای و فحش و ناسزا دادنشان علیه او برای فریب قربانیان را باید در این زمینه نیز ریشه یابی کرد. البته تصریح کنیم که منظور ما از این که می گوییم اطلاعاتیها پهلوی پرست هستند و برنامۀ استعماری ضدیت با هویت طلبی و حق طلبی انسانهای ملت تورک آزربایجان و کل تورکان ایران را به صورت هوشمندانه تر، زیرکانه تر و برنامه ریزی شده تری به پیش می برند، هرگز این نیست که آدمخواران ضدتورک سپاه پاسداران یعنی سران سپاه و اطلاعات سپاه رژیم را از جرم تورک ستیزی نژادپرستانه تبرئه کنیم. اصلاح طلب و اصولگرا هر دو ضد ملت تورک و هر دو نژادپرست فارس پرست هستند منتها اگر کار به حمقای سپاه پاسداران می افتاد و روباهان نژادپرست مکاری چون رفسنجانی و خاتمی سردمدار انحراف اذهان ملتهای ایران نسبت به پلیدی ذاتی حاکمیت جمهوری اسلامی نمی شدند، پروسۀ بیداری فزایندۀ ملت تورک آزربایجان سریع تر و موفق تر پیش می رفت، اما مأموران اطلاعات رژیم با تظاهر به اصلاح طلبی و با استفاده از تجارب ساواک و ساواکیها و با حربۀ قهرمان سازی و مقدس سازی از پهلویها، در امر آسییمیله کردن و مانقورتسازی انسانهای ملت تورک آزربایجان به صورت سیستماتیک و زیرکانه از سالها پیش نقش بازی می کنند؛ برای مثال نویسندگان سایت نژادپرست و ضدتورک و ضدآزربایجان «آذریها» اغلب مأموران کهنه کار اطلاعات رژیم هستند و به جای سرکوب خشن سیاسی- که روش غالب سپاه پاسداران رژیم است- روش زیرکانه تر و نرم تر و برنامه ریزی شده تر فرهنگی را در پیش گرفته اند و با «تبلیغات» و پروپاگاندا و مقاله نویسی و کتاب نویسی پیش می روند. این جاست که اهمیت کار ما فعالان حرکت ملی در نوشتن دهها مقاله و کتاب بیدارگر در افشاگری و روشنگری این گونه روشهای حاکمیت نژادپرست فارس پرست ضدتورک و ضدعرب مشخص می شود.  پیداست که مأموران قسم خوردۀ اطلاعات رژیم چه مانقورت و چه پانفارس نژادپرست ضدتورک، حاضرند حاکمیت ایران به شخص «شیطان» داده شود اما حاضر نیستند که ملت مظلوم تورک آزبایجان به حق بشری استقلال آزربایجان جنوبی و به دست گرفتن سرنوشت سیاسی خودش برسد.

برای مثال یک بار من کلیپ ویدئویی اهانت محمد خاتمی، این جرثومه پلید پانفارسیسم در مجلس جک گویی نژادپرستانه اش نسبت به اردبیلیها و تورکها در کانال تلگرامی گذاشتم که از هر سو مانقورتهای حاکمیت جمهوری اسلامی که خیلی هایشان ادمینهای کانالهای به ظاهر آزربایجانی، به اسم شهرهای آزربایجان مثل تبریز، اردبیل، ارومیه، زنجان و غیره هستند، مثل سگ هار به پاچه های من حمله کردند! این حرکتهای موذیانه و هدفمند گاهی با حذف کانالهای تلگرامی فعالان حرکت ملی از تلگرام توسط مأموران وزارت اطلاعات رژیم همراه است؛ نمونه اش هک شدن و حذف کانال تلگرامی Qara bulut در هفته های اخیر است که در آن فعالان مشهور حرکت ملی آزربایجان از اردبیل عضویت داشتند. کوردپرستی مطلق این مأموران ورزیدۀ اطلاعاتی رژیم در عین ضدیت با تورکان نیز در نوع خود خیلی قابل اعتنا و جالب توجه است. به جرأت می توان گفت که بیش از 80 درص از کاربران مانقورت تلگرام در تبریز، اردبیل و دیگر شهرهای آزربایجان جنوبی بی شک اصلاح طلب هستند و جالب این که با بسیاری از آنها که حرف می زنی اکثراً کوردپرست هستند. کوردپرست و در عین حال ضدتورک! مانقورت بودن بدترین بیماری روانی است که یک انسان می تواند به آن مبتلا شود. این همه تنفر از خود و خودی و پرستش دشمنان خونی خیلی عجیب است؛ شگفت آور است. با یکی از همین مانقورتهای اصلاح طلب حاکمیتی که ادعای داشتن سواد و مدرک دکتری بود و ادمین گروه تلگرامی خودش نیز بود بحث کردم. بعد از یک روز بحث و جدل حاضر نشد بپذیرد که تروریستهای پژاک و پ ک ک و حزب دموکرات کوردیستان ایران و غیره سربازان تورک آزربایجان را به جرم خدمت سربازی می کشند و همه اش از فرهنگ زایای کورد و این جور مزخرفات می گفت و تروریستهای کورد و ارمنی را «برادر» خودش می شمرد! من نمی دانم که آیا روزی خواهدرسید که این مانقوردها علاج شوند؟! نمی دانم.   

حاکمیت ضدتورک جمهوری اسلامی ایران با این گونه اقدامات موذیانه و مذبوحانه توسط مانقورتهای احقر و ارذل اطلاعاتی خودش که خیلیهایش عضو و نویسنده سایت «آذریها» بوده و هستند دو هدف عمده را تعیقب می کند:

الف- آزار و اذیت فعالان حرکت ملی و تخریب وجهۀ آنها به طوری که منزوی و ایزوله شوند و رغبتی به فعالیتهای حق طلبانۀ بیدارسازانه و افشاگرانه علیه سیستم نژادپرست فارسمدار حاکم و در کل پان ایرانیسم نداشته باشند.

ب- پروژۀ دولتی مغزآلایی انسانهای ملت تورک، به ویژه جوانان و نوجوانان برای مانقورتسازی و افزودن بر تعداد مانقورتهای پهلوی پرست و فارس پرست و ضدتورک و ضدانسان. وزارت اطلاعات رژیم از سالها قبل سرمایه گذاری عظیمی برای تحقق این هدف شوم کرده و تعداد بی شماری مأمور مانقورت اطلاعاتی رژیم هم اکنون در فیس بوک، اینترنت و علی الخصوص تلگرام به صورت شبانه روزی مشغول فعالیتهای تخریبی علیه حرکت ملی ملت تورک آزربایجان، هویت تورکی انسانهای تورک کل ایران و بت سازی و مقدس سازی از قوم فارس و نخبگان فاشیست و راسیست ضدتورک و ضدعرب آن از جمله رضا پالانی، محمدرضا پالانی و رضا ربع پالانی مشغول هستند. از این رو اهتمام فعالان حرکت ملی را به نوشتن پستهای تلگرامی و فیسبوکی و مقالات اینترنتی راجع به جنایات پالانیها به ملت تورک را خواستاریم تا ملت تورک ما دچار دور و تسلسل افتادن به چنگال شاه بعد از رهایی از چنگال شیخ نشود.

در پایان برای چندمین بار باید یادآور شوم که ما انسانهای ملت تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران خواستار تمامی حقوق زبانی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و انسانی خودمان مطابق اعلامیه‌ جهانی حقوق بشر سازمان ملل، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اعلامیه جهانی حقوق زبانی، کنوانسیون‌ بین‌المللی‌ رفع‌ هر نوع‌ تبعیض‌ نژادی، اعلامیۀ حقوق افراد متعلق به اقلیت‌های ملی یا قومی، مذهبی و زبانی،اعلامیه درباره محو همه اشکال تعصب و تبعیض مبتنی بر دین یا اعتقاد هستیم و تاریخ و تجارب ارزنده ما ثابت کرده است که حاکمیت راسیستی ضدتورک فارس پرست در نود و پنج سال اخیر با انواع و اقسام بازیهای سیاسی و رذالتها و جنایتها و خباثتها و خیانتها این حقوق را هرگز به ملت تورک ما نداده و نخواهدداد از این رو چاره تنها و تنها استقلال آزربایجان جنوبی از ایران و تشکیل کشور مستقل و به دست گرفتن حاکمیت سیاسی ملتمان است.

اوجالان ساوالان - 15/12/1395         05-03-2017

Azerbaijan