همزمان با فراگیر شدن نسبی اعتراضات در برخی شهرهای ایران، تلاش رسانه های فارس زبان برای کشاندن این اعتراضات به آذرایجان جنوبی نیز بیشتر شده است. اعتراض به وضع اقتصادی نابسامان و اوضاع بسیار نامساعد اقتصادی-اجتماعی در ایران سبب شده تا در روزهای گذشته تجمعات مختلفی در برخی شهرهای ایران صورت بگیرد. در این میان، رسانه های فارس زبان و اپوزیسیون فارس نیز تلاش دارند با القای هیجان مصنوعی و انتشار اخبار و ویدیوهای جعلی، پای آذربایجان را به این اعتراضات بکشانند.

آذربایجان جنوبی نه تنها از ستم ملی و تبعیضات علیه ملت تورک رنج می برد، بلکه اتفاقا یکی از مناطقی است که بیشترین تاراج منابع زیرزمینی را شاهد بوده و منابع و ذخایر اقتصادی اش از سوی حکومت مرکزی ایران به یغما برده می شود. کما اینکه چندین بار نیز تاکنون شاهد اعتراضات صنفی کارگران بوده و حرکت ملی آذربایجان نیز همواره در کنار برادران و خواهران کارگر و ستمدیده ی خود ایستاده است. اما، این اعتراضات به وضعیت وخیم اقتصادی در آذربایجان جنوبی به معنی همراهی با جنبشهای ایران محور نبوده و اعتراضات در آذربایجان جنوبی صرفا برای آذربایجان و به نام آذربایجان دنبال می شود.

در روزهای گذشته تعدادی از وابستگان به جنبشهای مرکز گرا در شهرهای اورمیه، اردبیل، خوی و مراغه سعی کردند تا با استفاده از فضای هیجانی موجود، اعتراضاتی ترتیب داده و به این ترتیب این شبهه را ایجاد نمایند که آذربایجان نیز به صف اعتراضات پیوسته است. این گروه، که عمدتا شامل دانشجویان فارس زبان ساکن شهرهای آذربایجان جنوبی هستند، تجمعات 20 نفره برپا کرده و به سر دادن شعارها به زبان فارسی! آن هم در شهرهای آذربایجان جنوبی پرداختند. عملی که به شدت مصنوعی بودن آن آشکار است، کما اینکه در اورمیه پس از شروع سرداده شدن شعارها مردم حاضر در خیابان به اعتراض پرداخته و این جمع محدود را "هو" کرده و ساکت نمودند. در برخی ویدوها نیز حاضران در تجمعات آستین کوتاه و لباس مناسب با فصل تابستان بر تن دارند که نشان می دهد ویدیوها متعلق به زمان دیگری است.

متاسفانه تعدادی از فعالین ملی نیز بدون توجه به این واقعیات، برای جلوگیری از پا گرفتن چنین تجمعات ایران محور و جلوگیری از آسیب دیدن حرکت ملی، با نیت خیر دست به برخی اقدامات زده اند که متاسفانه نادرست به نظر می آید. توجه کنیم که در شهر 1 میلیونی اورمیه اگر تنها 1 درصد از جمعیت شهر به خیابان بیایند، می شود 10 هزار نفر! این بدین معنی است که حتی اگر روزی شاهد حضور جمع 10 هزار نفری در اورمیه باشیم که شعار "جاوید شاه" سر می دهند باز هم جای نگرانی نیست زیرا این جمع تنها و تنها نمایندگی 1درصد از اورمیه را بر عهده دارد. حضور میلیونی، یعنی همان اتفاقی که در خرداد 85 در اورمیه و دهها شهر دیگر اتفاق افتاد. نظیر همان اتفاقی که در جریان اعتراضات به وضعیت اورموگولو، اعتراض به اهانت برنامه ی فیتیله و... اتفاق افتاد. بنابراین، نبایستی اجازه داد رسانه های فارس زبان با پخش ویدیوهای جعلی و یا ویدویی از اعتراض 20 نفره در تعدادی از شهرهای آذربایجان جنوبی ما را به یاس و واکنش وادارند. هدف این گروهها اتفاقا دقیقا این است که حرکت ملی به دام افتاده، و در واکنش به این اخبار جعلی مردم را به خیابانها بکشاند تا گروهکهای فارس زبان هم بتوانند به سرعت این اعتراضات را به نام خود مهر بزنند.

از یاد نبریم، رژیم جمهوری اسلامی ایران بدون آذربایجان نمی تواند اعتراضات را خاموش کرده و به آرامش برسد. شاید این بار نیز اعتراضات سرکوب گردد، اما این آخرین بار نبوده و اعتراضات آتی نیز در راه خواهد بود. به عبارت دیگر، وضعیت ایران هم از لحاظ مشروعیت و هم از لحاظ کنترل اجتماعی چیزی در حد دولت سوریه است که عملا کنترل متزلزلی بر امور داخلی کشور دارد. از سوی دیگر، اپوزیسیون فارس نیز (با همراهی یا بدون همراهی دولت های خارجی) نمی تواند بدون حضور آذربایجان رژیم ایران را ساقط نماید. به این ترتیب، در وضعی هستیم که هر یک از این دو جناح دیر یا زود مجبور به مذاکره و معامله با آذربایجان خواهند شد. کارت برنده ی ما هم، همین عدم دخالت در اوضاع و نظاره ی فعالانه ی اوضاع است. حضور زودهنگام در میدان به نفع یکی از این دو جناح، عملا ما را گوشت دم توپ خواهد کرد و تنها و تنها هزینه خواهیم داد، بدون دریافت کوچکترین فایده ای.

سکوت آزربایجان، فعالانه است. این را هم رژیم ایران و هم اپوزیسیون فارس به خوبی می داند. اجازه ندهیم ما را به بازی گرفته، فدای منافع خود نمایند. آذربایجان تا زمان شنیده شدن سکوتش، به احترام گرفته شدن سکوتش، و شنیده شدن خواسته هایش جهت شکستن سکوت، منتظر خواهد ماند.

آذربایجان اویرنجی حرکاتی- آذوح

11 دی 1396