بی شک اگر موضوع و کاری را در وقت مقرر انجام ندهیم یعنی ((غفلت)) نماییم، یا ((بی توجهی و عدم مسئولیت پذیری)) نشان دهیم، یا ((سکوت مرگبار)) اختیار کنیم، فرصتی نخواهیم داشت تا از منافع ملی خود دفاع کنیم. بعد از فوت زمان است که بیداری و آگاهی درمان کننده نیست و شاید تنها التیام بخش و یا حتی زجرآور باشد، مانند حسرتی که از فراق قره باغ و یا موصل و اربیل متحمل شده ایم. واقعا بسیار سخت است مواجهه با کسانی که بعد اینهمه تاریخ خونین و دردهای فراموش نشدنی در تاریخ معاصر بازهم با سادگی و خوش قلبی و گاها با نیات و اهداف سیاسی عاجز از خطر ادعاهای ارضی کردها در غرب آذربایجان هستند باشیم. بسیار دردناک است وقتیکه از یک هموطن و برادر یا خواهر ترک که ساکن غرب آذربایجان نیست می شنویم که مساله کردها مربوط به ساکنان غرب آذربایجان است و بدین شکل مسئولیت گریزی و عدم تعهد خود در قبال خاک و وطن مادری را نشان می دهند. اگر اینگونه بود چرا ارتش ها و لشگریان در هر کشور را بومی سازی نمی کنند که هرکس فقط از محله و شهر و منطقه خود دفاع کند؟ البته که مشکل مهمی در این میان وجود دارد و آن مربوط به تعریف و نگرشی است که از مفهوم وطن و مبارزه داریم. مگر می شود صحبت از حرکتی ملی در آذربایجان نمود ولی گفت مسائل بخشی از آن مربوط به ما نمی شود و یا سکوت اختیار کرد؟ مگر می شود خود را روشنفکر یا پیشرو و دانا بدانیم اما به رویداهای تاریخی توجهی نداشته باشیم و از ضعف شدید حافظه تاریخی در رنج باشیم؟ آیا زمان آن نرسیده است که از غفلتهای گذشته ((عبرت)) بگیریم و با آگاهی و بینش عمیق بسوی رسیدن به ((قدرت)) حرکت کنیم؟

حوادث و رویدادهای اخیر (اعدام چند تروریست کرد و حمله به مقر حزب دمکرات)بی ربط به موضوع این مقاله نیست. احزاب دموکرات، کومله، مجاهدین خلق و ... که آماده اند از هر فرصتی برای ابراز دشمنی استفاده نمایند آتش بیار معرکه شده اند و داستان سرایی می کنند به نحوی که از آن چند تروریست اعدام شده قهرمان سازی کنند. اما هدف در این مقاله پرداختن به کم و کیف آن جریان نیست، بلکه گوشزد نمودن این مطلب است که رقبای سیاسی آذربایجان از هر فرصتی برای عرض اندام سیاسی استفاده می کنند ، مجاهدتهای ملت آذربایجان و شهدایش را فراموش نکنید، چرا اقتصاد منطقه، مرزها و تجارت در اختیار وابستگان دموکرات و کومله و پ ک ک و پژاک باید باشد؟

اما آنانکه که از فراق قره باغ متاثر و غمگین هستند باید از بهر سیاستهای پلید کردها در غرب آذربایجان با افکاری نو، روحیه و همتی بابک وار به پاسداری از اراضی ملی مان در غرب آذربایجان همت گمارند، چراکه اگر نتوانسته اند در سرنوشت قره باغ نقشی ایفا کنند اما اکنون می توانند به هر شکلی که علاقمند هستند و عقل آنرا حکم می کند وظیفه خود در قبال وطن مادری را انجام دهند. بسیاری از فعالان حرکت ملی و آنانکه که خود را فدایی آذربایجان می دانند برای خدمت به وطن مادری اکنون فرصتهایی را از دست می دهند که شاید دیگر هیچوقت برای جبران آنها فرصت نیابند. باور این مساله که گروهک های تروریستی کردی معضل بزرگی را پیش روی آرامش و امنیت ملت آذربایجان فراهم کرده اند و افکار پلیدی در سر می پرورانند سخت نیست، تنها کافیست کمی همت، جسارت، عقل و شور و شعور و حرکت از خود نشان دهیم تا هر آنچه عنکبوتها بافته اند رشته شود و چاه کن در عمق چاه باقی بماند. بیایید درست بیاندیشیم، ملی بیاندیشیم، انسانی و ملی رفتار کنیم. آیا درست است که در مقابل یک عمل سخیف ما هم عملی سخیف تر از آن که جز برهم زدن امنیت و آرامش ملت آذربایجان نیست انجام داده و به اصطلاح آب در آسیاب دشمن بریزیم.چرا ماهم باید برای یک موضوع پیش پا افتاده هزینه دهیم.ما باید به رژیم بقبولانیم که تفاوت ها را در چنین مواقعی احساس کرده و در قبال موضوعات بازخورد متناسبی از خود نشان دهد.پس در چنین مواقعی است که شعورحرکت ملی باید جایگزین شور و تحرکات احساسی و هیجانی شود و به قول یکی از اساتید بزرگوار "افراطی های کرد و افراطی های تورک،اگر به جای دشمن مشترک این دو ملت،

همدیگر را نشانه بروند،ناخواسته، در خدمت منافع پانفارسیسم هستند."پس بیایید بهوش باشیم!    

کانال تلگرام آرازسسی