تحول خواهان ترک ایران طی چند سال اخیر در مواجهه با برخی وقایع و تغییرات و تحرکات سیاسی نشأت گرفته از مرکز در سراسر کشور سیاست" سکوت" را در پیش گرفته اند.

از مهمترین وقایع سیاسی کشور اعتراضات سبزها به سال 88 و همچنین اعتراضات اخیر دی ماه و بهمن ماه امسال است که فعالان مدنی وسیاسی ترکها در قبال این تحولات از سیاست "سکوت "بهره جستند .و آشکارا مردم را از همراهی این دو جریان که ریشه در سیاست های مرکز داشت منع نمودند .

در کنار این دو جریان ذکر شده شاید انتخابات های ریاست جمهوری چند دوره ی اخیر کشور نیز نتوانست سکوت معنادار سیاست پیشگان ترک را بشکند .و این سکوت گاها نه به صورت رسمی و تشکیلاتی بلکه به صورت فردی توسط برخی از فعالان می شکست.اما آنچه در این میان جلب توجه می نمود اینکه هیچگونه حمایت سازمان یافته ای از سوی فعالان سیاسی و مدنی ترک های ایران از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری صورت نگرفت.

فارغ از درست یا نادرست بودن این "سیاست سکوت "در قبال تحولات اخیر در چند دهه ی گذشته یقینا این سیاست (سیاست سکوت) نمی تواند به عنوان یک برنامه و استراتژی و سیاست دراز مدت از سوی فعالان سیاسی و مدنی ترک کشور برگزیده شود .

وضعیت وحال و روز آزربایجان غربی چندان خوب نیست .استاندار شهریار ،یار شهر، اورمیه نیست بلکه کورد یار و یار کورد هست و یک تنه در غیبت بزرگمردانی چون شیخ حسنی ها و سیاست مداران کارکشته میدان داری میکند .مدیریت شهری را به معاونت های کوردنژاد می سپارد ،نسبت به احیا دریاچه ی ارومیه بی تفاوت هست .

توجهی به اعتراضات مدنی فعالان ترک آزربایجان و ایران ندارد .وکماکان به سیاست های قوم گرایانه ی کورد خویش در آزربایجان غربی ادامه میدهد .

سیاست پیشگان ترک و آزربایجان در قبال این سیاست های قوم گرایانه ی آقای استاندار سکوت نخواهند کرد ودر صورت عدم اصلاح رفتار استاندار و تداوم این رفتارها یقینا رسما و به صورت قانونی به این شیوه ی مدیریت غیر قانونی ایشان اعتراض خواهند نمود . و "سیاست سکوت" کنار گذارده خواهد شد .

و یقینا مانع تداوم این سیاست های نژاد گرایانه استاندار خواهند بود. و این هشدارها به وزیر کشور و شخص رئیس جمهور داده خواهد شد .

در این میان فعالان مدنی باید به هوش باشند که این اعتراضات باید به صورت قانونی و مدنی و از مجاری رسمی و قانونی مطرح گردد و بهانه دست معاونت های امنیتی و سیاسی استاندار کورد ندهند

"سیاست سکوت" فعالان سیاسی ترک وآزربایجان به همان اندازه که در اعتراضات جنبش سبز 88و اعتراضات اخیر دی ماه و بهمن ماه امسال صحیح می نمود به همان میزان سکوت فعالان مدنی آزربایجان در انتخابات های ریاست جمهوری و انتخابات مجلس شورای اسلامی و شورای شهر کاری تامل برانگیز بود.

فعالان سیاسی و مدنی ترک در ایران خواسته یا ناخواسته باید در بازیهای سیاسی رسمی در میدان سیاست حاضر شوند .

عدم حضور رسمی آنها (به هر دلیلی)در میدان بازی به عنوان مثال که در ارومیه و آزربایجان غربی با رقیب کورد همبازی هستند سبب میگردد داور بازی سوت خود را با نتیجه ی 3بر صفر به نفع رقیب (کورد)به صدا در آورد.و همه نیک میدانیم اعتراضات بعد بازی هم چندان تاثیری در نتیجه ی بازی نخواهد گذاشت .

آقای استاندار بازی خطرناکی را شروع کرده است . مهم نیست که نقش بازیگر را پذیرفته است یا خود کارگردان این نمایش هست و چندان تاثیری در اصل قضیه ندارد.

پیش بینی ریشه های حرکت های این چنینی چندان سخت نیست.

یا آقای استاندار مامور اجرای برنامه های دولت به اصطلاح امید!!!هست که احتمال دارد سیاست های این چنینی از سوی مشاوران جوان رئیس جمهور ،چون "محمد قوچانی"( روزهای آتی در مورد این شخص سخن خواهم گفت) انشا شود .و یا خود استاندار چنین تصمیماتی را در واکنش به رفتار های فعالان ترک در ارومیه اتخاذ مینمایند.

شاید آقای استاندار توقع نداشتند فعالان مدنی ترک کشور برای نجات دریاچه ارومیه بجای ایشان و دولت امید ازطریق آیت الله محبوب آل هاشم امام جمعه ی تبریز به مقام معظم رهبری نامه بنویسند و دولت را در زمینه حل بحران دریاچه ی ارومیه بی برنامه و بی عرضه نشان دهند .

اکنون آقای استاندار میخواهد خودی نشان دهد .

اکنون زمان شکستن "سیاست سکوت "است .

و ضرورت دارد درمقابل سیاست های نژاد پرستانه و نژاد گرایانه ی استاندار ایستادگی شود .

اما لازم است، فعالان مدنی اعتراضات خویش را از مسیرهای قانونی و رسمی و نمایندگان مجلس و دفاتر ائمه ی جماعت پیگیری پیگیری نمایند .

استاندار قصد دارد با تحریک احساسات فعالان مدنی آنها را با دادگاه های انقلاب و دادستانی و اداره ی اطلاعات استان آذربایجان غربی تحت امر خویش طرف نماید . باید آگاهانه قدم برداشت که مبادا جای متهم (آقای استاندار)و شاکی (فعالان مدنی آزربایجان)عوض شود .

موفقیت نمایش استاندار در اورمیه ارگردانان و نمایش نویسان را گستاخ تر میکند .زمان شکستن سکوت فرزندان باکری ها و شیخ حسنی ها فرا رسیده است.

وضعیت امروز ما نتیجه ی تصمیم های دیروز ماست و وضعیت آینده ی ما متاثر از تصمیمات امروزی ماست .

فعالان سیاسی و مدنی ترک و آزربایجان یقینا برای بازی های سیاسی آینده ی کشور از قبیل انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس شورای اسلامی و دیگر تحولات احتمالی، خود را آماده سازند .

تا بعد از این شاهد حضور استاندار های بی مسولیتی در استان های ترک نشین نباشیم

تغییر نتیجه یا کسب نتیجه ی مطلوب و دلخواه در دقایق پایانی بازی غیر ممکن هم نباشد تقریبا امکان آن به محال نزدیک تر است .

برنامه ریزی و تمرین و انتخاب و تربیت بازیکن توسط مربیان حرفه ای و صادق برای بازی های سیاسی سرنوشت ساز میتواند از بروز چنین نتایج تلخ امروزی جلوگیری کند و حتی میتواند ما را در موضع قدرت قرار دهد .

ما چه دلمان بخواهد و چه دلمان نخواهد ناچاریم در این میدان سیاست به وسعت ایران بازی کنیم چرا که سرنوشت تک تک ما خواسته و ناخواسته به مرکز گره خورده است.

کار" سیاست "کار دل و عاطفه و احساس نیست .سیاست با ابزار خرد و فکر و منطق پیچیده در آمیخته است.

بازی نکردن ما سبب خواهد شد نتیجه ی بازی را به حریف و رقیب واگذار کنیم و طبیعیست که تیم ما از گردونه ی بازیها خارج خواهد شد.

یک تیم قوی و قدرتمند میدان بازی را هرگز ترک نمیکند .باخت در بازی بسی بهتر از بازی نکردن و عدم حضور در میدان بازیست . کمترین سود و فایده ی حضور توأم با باخت به رسمیت شناخته شدن تیم است .بیایید میدان بازی سیاست را ترک نکنیم .

"سکوت بس است".

خشم امروز و حسرت فردای ما و احتمالا شیون و فریاد و فغانهای آینده ی ما برای آزربایجان غربی و اورمیه نتیجه ی سکوت های دیروزی و امروزی ماست .